معرفی و دانلود کتاب صوتی پاتوق‌ها

معرفی کتاب صوتی پاتوق‌ها

با کتاب صوتی پاتوق‌ها به همراه یک زن تنها در خیابان‌ها، کافه‌ها و فروشگاه‌های یکی از شهرهای ایتالیا پرسه می‌زنیم و با چشمانی تیزبین و ذوقی حساس محیط را از نظر می‌گذرانیم. جومپا لاهیری، نویسنده‌ی پرآوازه‌ی هندی - آمریکایی، این کتاب را به رشته‌ی تحریر درآورده است و دریافت یک زن از محیط را با افکار و تجربیات شخصی او در هم آمیخته است. ناگفته نماند که رمان حاضر پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز بوده است.

درباره‌ی کتاب صوتی پاتوق‌ها

سکوت، سکوت کشدار خانه‌ی زیبای یک زن میانسال و تنها که با وجود رادیویی همیشه روشن، در تمامی لحظات رسوب می‌کند. روزهای آهسته‌ای که میان کار دانشگاهی و پرسه زدن در خیابان‌های ایتالیا و معاشرت‌های کوچک می‌گذرد. این برش‌هایی از زندگی آرام زنی منزوی است که در کتاب صوتی پاتوق‌ها (Whereabouts) به قلم جومپا لاهیری (Jhumpa Lahiri) نویسنده‌ی مشهور هندی – آمریکایی روایت می‌شود. این کتاب، رمانی در باب تنهایی است که از عمق درون انسان‌های تنهای اطراف شما می‌گوید و باعث می‌شود احساس تنهایی نکنید.

کتاب صوتی پاتوق‌ها داستان زنی را روایت می‌کند که به تنهایی در شهری دور از مادرش ساکن است و احساس می‌کند راهش را در زندگی گم کرده است. او از خود می‌پرسد چه جایی در این جهان دارد و به کجا متعلق است. او در خیابان‌ها، پارک‌ها، موزه‌ها، کافه‌ها و فروشگاه‌ها راه می‌رود، با ظرافت حال و هوای آن‌ها را وصف می‌کند و از خاطرات، تجربیات و خانواده‌اش می‌گوید. زن با وجود انزوا دچار ملال نمی‌شود بلکه این تنهایی برای او به نوعی رهایی می‌انجامد که او را سبک‌بالانه در خیابان‌های شهر به حرکت درمی‌آورد. البته رهایی‌اش با احساس سرگشتگی در هم آمیخته و به همین خاطر است که او به همه‌جا سرک می‌کشد و عبور آدم‌ها را به نظاره می‌نشیند.

ساختار کتاب صوتی پاتوق‌ها در چهل و شش بخش نسبتا کوتاه شکل گرفته است. روایت داستان از زاویه دید اول شخص انجام می‌شود. راوی در یک شهر نامشخص راه می‌رود و یک سال از زندگی‌اش را روایت می‌کند. او در مکان‌های مختلف قدم می‌زند و با ریتمی آرام و لحنی آرامش‌بخش از شخصی‌ترین احساسات و افکارش حرف می‌زند. شخصیت اصلی داستان نامی ندارد. شهری که در آن پرسه می‌زند، نامی ندارد اما چیزی که در زندگی او برجسته است، این است که او بندهای وابستگی از مادرش را گسسته و در یک شهر دور از او زندگی می‌کند. او از تنهایی خود می‌گوید و دنباله‌اش را در مادرش پی می‌گیرد. مادرش همیشه از تنهایی وحشت داشت و او را از خود جدا نمی‌کرد. حالا هم که او به سراغ زندگی خود رفته، مادر با وجود داشتن دوستان زیاد، احساس تنهایی می‌کند چون دخترش را در نزدیکی خود ندارد و از او می‌خواهد کنار هم زندگی کنند. نویسنده اما قصد ندارد دوباره به آن ملغمه‌ی ناجور از وابستگی بازگردد. او از اینکه تنهاست و مسئول زندگی خودش، رضایت دارد. اما مادرش او را باعث تداوم رنج خود می‌داند.

تنهایی، گذشته و مکان‌ها از عناصر اصلی کتاب صوتی پاتوق‌ها است که همانند دیگر آثار جومپا لاهیری به موضوع تنهایی انسان و روابط شخصی و خانوادگی می‌پردازد. نویسنده در این رمان با قلمی لطیف و دلپذیر روزمرگی‌ها را وصف می‌کند و ارتباط ناگسستنی آن را با کلیت زندگی و سرنوشت انسان‌ها می‌نمایاند. همان اتفاقات کوچکی که در روزمره رخ می‌دهند و ظاهرا اهمیت چندانی ندارند اما مهم‌ترین تاثیرات را بر زندگی و شخصیت ما می‌گذارند. زن شخصیتی ساده و ملموس دارد و در مواجهه با نقاط گوناگون شهر مکان و جایگاه خود را می‌جوید و از خلال همین مکان‌هاست که ما لایه لایه با شخصیت زن آشنا و آشناتر می‌شویم.

گفتنی است که کتاب صوتی پاتوق‌ها نخستین بار در سال 2018 به زبان ایتالیایی و با عنوان «کجا هستم؟» منتشر شد و اولین رمانی است که لاهیری به ایتالیایی نوشته است. این کتاب بعدها توسط خود نویسنده به زبان انگلیسی درآمده و با عنوان حاضر به انتشار رسیده است. امیرمهدی حقیقت آن را به فارسی ترجمه کرده و نشر چشمه آن را در دسترس مخاطبین ایرانی قرار داده است. نشر صوتی رادیو گوشه آن را به صورت صوتی درآورده و شما آن را با صدای مهراوه شریفی نیا می‌شنوید.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی پاتوق‌ها

• کتاب برگزیده‌ی سایت آمازون به انتخاب آمازون
• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز
• کتاب برگزیده‌ی نشریات تایم، ووگ، مجله‌ی اپرا و بازفید

نکوداشت‌های کتاب پاتوق‌ها

• جملات ماهرانه‌ی لاهیری به زیبایی مینیمالیستی مزین است. روایت آزاد یک زن ایتالیایی در پیاده‌روهای زندگی‌اش. فصل‌ها در جریان‌اند اما آدم‌های دیگر مثل سایه‌هایی رد می‌شود. رنج انزوای راوی به شدت واقعی جلوه می‌کند. (نیویورک تایمز)
• نثر شاعرانه، ساختارمند و ساده‌ی جومپا لاهیری در کتاب حاضر شکوفا شده است. این تصویر زیبایی که او از زندگی پرداخته است، امید، سرخوردگی‌ها و شوق‌های تنهایی و خاطرات را به ما نشان می‌دهد. (پابلیشرز ویکلی)
• نویسنده در این کتاب منحصر به فرد و نوین، فرم رمان را بسط می‌دهد. او به یک زندگی ناشناخته می‌پردازد و چیزها را از دریچه‌ی چشم‌های یک فرد می‌بیند و این بسیار لذت بخش است. (Associated Press)
• یک رمان ظریف، دقیق و غم‌انگیز که با نثری ساده و عمیق نوشته شده است. (Kirkus)
• بعضی از رمان‌ها شما را با احساس مبهمی رها می‌کنند؛ انگار هیچ کلمه‌ای برایش پیدا نمی‌کنید. کتاب صوتی پاتوق‌ها از همین دست رمان‌هاست. (BookPage)
• رمانی دلپذیر که زیباترین اثر جومپا لاهیری به حساب می‌آید. (The Nation)

کتاب پاتوق‌ها برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به رمان علاقه دارید، پرسه زدن در خیابان‌ها را دوست دارید یا از دوستداران ادبیات ایتالیا و به ویژه آثار جومپا لاهیری هستید، کتاب صوتی پاتوق‌ها را گوش بدهید و لذت ببرید.

در بخشی از کتاب صوتی پاتوق‌ها می‌شنویم

یک بعدازظهر بارانی، خیابانی طولانی را که از سر تا تهش فروشگاه است پیاده گز می‌کنم. از کنار جمع آدم‌هایی می‌گذرم که تصمیم گرفته‌اند دقایقی جلوِ فروشگاه‌ها پرسه بزنند: خانواده‌ها، زن‌وشوهرها، دوست‌دختر دوست‌پسرها، توریست‌ها. زن‌های شیک‌پوشی را می‌بینم که رفتارشان جوری است که انگار ده‌ها سال است با هم رفیق‌اند و بیخیالِ باران، خوش می‌گذرانند. از آن‌هایی که همیشه رژیم دارند، ولی جلوِ چندتا شیرینی زانوی‌شان سست می‌شود، و از حراجی‌ها با دست پُر برمی‌گردند. سال‌ها پیش، این‌جا خیابان تجاریِ شیکی بود، ولی حالا فروشگاه‌های زنجیره‌ای ارزان‌قیمت قبضه‌اش کرده‌اند، همان‌ها که در فرودگاه‌های همه‌جای دنیا پیدا می‌شوند.

خودم را تنها کسی می‌بینم که امروز برای خودش هدف مشخصی دارد. زیر چتر بزرگم به راهم ادامه می‌دهم. از باد خبری نیست.

در انتهای خیابان، سالن تئاتر مجللی واقع شده، ساخت قرن هجدهم: از معدود جواهراتِ باقی‌مانده‌ی این شهرِ رو به ویرانی. هیچ‌کس در صف گیشه نیست. از متصدی باجه تقویم برنامه‌های فصل جدید را می‌خواهم که تازه چاپ شده. دفترچه‌ی باریکی با برگه‌های نرم به من می‌دهد. به جای این‌که برگردم خانه و آن را سر فرصت زیرورو کنم، همان جا جلوِ شیشه‌ی باجه می‌ایستم و اخبار برنامه‌هایی را که در پاییز و زمستان روی صحنه می‌رود می‌خوانم. متصدی جوان پشت باجه می‌گذارد سر صبر، کارم را بکنم.

خودکار درمی‌آورم و چندتا اپرا و سمفونی و اجرای رقصی را که دوست دارم ببینم علامت می‌زنم. اسم چند بازیگر و نوازنده برایم آشناست. به نقشه‌ی سالن نمایش نگاه می‌کنم، چیدمان صندلی‌ها را نسبت به صحنه می‌سنجم. دنبال جای ثابتی نیستم. دوست دارم هربار جای متفاوتی را انتخاب کنم و از زاویه‌دیدهای متنوعی، از کنسرت‌ها و نمایش‌ها لذت ببرم. هیچ گزینه‌ای را هم نادیده نمی‌گیرم، هم اجراهای پیش از شام برایم جذاب‌اند، هم اجراهای آخر شب. به این شکل، در روال روزمره تنوع ایجاد می‌شود. می‌دانم بلیت‌ها را که بگیرم، نمی‌شود پس‌شان داد. خریدن این بلیت‌ها همیشه قمار است، شیرجه زدن در تاریکی. دست‌ودلم می‌لرزد و درعین‌حال احساس می‌کنم جسور شده‌ام.

فهرست مطالب کتاب صوتی