زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای لئو تولستوی
لئو تولستوی یکی از نوابغ مسلم ادبیات روسیه در قرن نوزدهم بود. دو رمانِ «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» از شاهکارهای فناناپذیر این داستاننویس شهیر به شمار میروند. تولستوی اغلب به عنوان یکی از بهترین نویسندگان تاریخ در سبک رئالیسم شناخته میشود.
زندگینامه لئو تولستوی
لئو تولستوی (Leo Tolstoy) در خانوادهای اشرافی و بااصلونسب به دنیا آمد. او فرزند چهارم کنت گراف نیکلای ایلیچ تولستوی و پرنسس ماریا نیکلایونا بود. تولستوی مادر خود را در دوسالگی و پدرش را زمانی که تنها نُه سال داشت، برای همیشه از دست داد. پس از این دو فقدان، سرپرستی لئو و چهار برادر و خواهرش را مادربزرگ آنها و پس از فوت او، عمهشان برعهده گرفت. لئو تولستوی از دخترعمهی خود، تاتیانا الکساندرونا، به عنوان مهمترین فرد در دوران کودکی و نوجوانیاش یاد کرده بود.
لئو تولستوی که پیش از آغاز تحصیلات رسمی، در خانه آموزشهایی توسط معلمان خصوصی دیده بود، در دانشگاه کازان در رشتهی زبانهای شرقی نامنویسی کرد. اما خیلی زود سوابق تحصیلی ضعیفش او را مجبور ساخت که از کازان به دانشگاه حقوق که متقاضی کمتری داشت منتقل شود. زندگی عیاشانه و تمایل به خوشگذرانیهای افراطی عواملی بودند که ادامهی تحصیل در دانشگاه حقوق را برای تولستوی ناممکن ساختند. پس از ترک تحصیل، لئو تولستوی برای مدیریت بهتر املاک و اموالش به زادگاه خود بازگشت. وی در سال 1851، به برادر بزرگترش که در ارتش بود پیوست و در همین ایام، در جنگ کریمه شرکت جست. اگرچه اندکی بعد، خدمت در نظام را برای همیشه ترک گفت.
سیر نویسندگی لئو تولستوی
لئو تولستوی اولین کتاب خود را با عنوان «کودکی» در سال 1852 به انتشار رساند. چند سال پس از نگارش این کتاب، او چند داستان کوتاه را نیز به تألیف درآورد که در آنها، بیش از هر چیز، وجوه سیاه و تاریک جنگ به تصویر کشیده شده بود.
لئو تولستوی پس از ترک ارتش، مدتی به پاریس رفت و پولهای هنگفتی را با قمار کردن در این کشور از دست داد. او پس از بازگشت به روسیه، دریافت که حرفهی اصلی او آموزش و تربیت است؛ از همین روی، علاوه بر نگارش آثار تربیتی فراوان، مدرسهای نیز، مخصوص کودکان فقیر، تأسیس کرد.
لئو تالستوی در سال 1862، با سوفیا آندره یونا برس، دختر یکی از پزشکان برجستهی مسکو، ازدواج کرد. وصلتی که حاصل آن سیزده فرزند بود. خلاقیت و هنر لئو تولستوی پس از ازدواج به اوج خود رسید. او سالهای باقیمانده از دههی 1860 را به نگارش «جنگ و صلح» اختصاص داد و پس از اتمام آن، نوشتن «آنا کارنینا»، شاهکار دیگر خود، را آغاز کرد.
لئو تولستوی پس از آنا کارنینا، داستانهای کوتاه و بلند درخشان متعددی به نگارش درآورد که اغلب آنها حاوی مضامین و آموزههای اخلاقی بودند. «یک آدم چقدر زمین میخواهد؟»، «مرگ ایوان ایلیچ» و «پدر سرگی» نمونههایی ماندگار از آثار این دورهی لئو تولستوی به شمار میآیند.
لئو تولستوی در سال 1910، همراه با پزشک خود و دخترش، الکساندرا، به سبب تنشهایی که با همسرش داشت، از محل زندگی خود گریخت. با وجود تمایل او به حفظ حریم خصوصیاش، مطبوعات خیلی زود توانستند از فعالیتها و مکان جدید زندگی وی مطلع شوند.
لئو تولستوی، اندکی پس از ماجرای مذکور، به ذاتالریه مبتلا شد و بر اثر نارسایی قلبی در ایستگاه راهآهن آستاپوفو درگذشت.
بهترین کتابهای لئو تولستوی
کتاب جنگ و صلح (War and Peace): یک حماسهی انسانی عظیم که وقایع آن حول محور جنگ فرانسهی ناپلئونی با روسیهی تزاری روایت شده است. جنگ و صلح، به زعم بسیاری از صاحبنظران، برترین رمان در تاریخ ادبیات است.
کتاب آنا کارنینا (Anna Karenina): لئو تولستوی در این رمان عاشقانهی فراموشنشدنی، زندگی زنی اشرافی را به تصویر کشیده که علیرغم تمام موانع، به افسری جوان دل میدهد و اینچنین، زمینهساز وقایعی تکاندهنده میشود. از این رمان اقتباس سینمایی مشهوری در سال 2012 منتشر شده است.
کتاب مرگ ایوان ایلیچ (The Death of Ivan Ilyich): مرگ ایوان ایلیچ را یکی از بهترین مرگنگاریها در تاریخ ادبیات میدانند. لئو تالستوی در این کتاب مواجههی مردی میانمایه با واقعیت مرگ و فنا را به نحوی استثنایی به تصویر کشیده است.
کتاب رستاخیز (Resurrection): رستاخیز آخرین رمان لئو تولستوی است. این کتاب، داستان نخلیودوفِ اشرافزاده را روایت میکند که با کاتیوشا، ندیمهی یکی از بستگان خود، وارد رابطهای عاطفی میشود که نتیجهاش برای زن، بیآبرویی، و برای مرد، عذاب وجدانی غیرقابلتحمل است.
علاقهمندان به مطالعهی کتابهای لئو تولستوی، میتوانند بهترین آثار این نویسندهی بزرگ ادبیات روسیه (از قبیل کتاب صوتی آنا کارنینا و کتاب الکترونیکی جنگ و صلح) را در کتابراه بیابند.
سبک نگارش و دیدگاههای لئو تولستوی
لئو تولستوی، همچون اغلب نویسندگان همعصر خویش، نثری فاخر و باصلابت داشت. ویژگی عمدهی سبک نوشتار او سادگیِ تقلیدناپذیر آن است. اغلب آثار لئو تولستوی چنان بهدور از هر نوع پیرایه و تکلفی روایت شدهاند که عامترینِ مخاطبها نیز همراهی با آنها را دشوار نمییابند.
ویلیام فاکنر، نویسندهی بزرگ آمریکایی، دربارهی شفافیت سبک نگارش لئو تولستوی، چنین بیان داشته است: «تولستوی و بالزاک... مردانی که چنان سرگرم نوشتن در باب ذات آدمها بودند که مجالی برای سبکپردازی برای خود نمییافتند.»
لئو تولستوی در برهههای گوناگون حیات خویش، تحولات اعتقادی متعددی را از سر گذراند. وی علیرغم تمام انتقاداتی که به مسیحیت تاریخی و نهاد کلیسا داشت، متفکری مذهبی بود؛ اگرچه همواره در کلنجار با ایدهی خدا به سر میبُرد. الهیات تولستوی الهیاتی خاص است؛ او همچون فئودور داستایوفسکی، داستاننویسِ بزرگِ همعصر و همزبانِ خویش، با وجود برخورداری از ذهنیتی شکاک و پرسشگر، برای ایمان دینی و وحی مذهبی، اعتبار و ارزشی معرفتشناختی قائل بود.
رسالهی «هنر چیست؟» که نخستین بار در سال 1897 توسط لئو تولستوی به انتشار رسید، دیدگاههای بعضاً جنجالی او در باب هنر و زیباییشناسی را شرح میدهد.
حقایقی جالب درباره لئو تولستوی
- لئو تولستوی با الهام از 13 فضیلتی که بنجامین فرانکلین در زندگینامهی خود بیان کرده است، فهرستی از ملزومات و قوانین برای زندگی شخصی خود ایجاد کرده بود. خواب روزانهی 8ساعته، تغذیهی متعادل و عدم مصرف غذاهای پر شکر، نمونههایی از این قوانین بودند.
- سوفیا برس، همسر لئون تولستوی، در به اتمام رساندن جنگ و صلح به او کمک بسیاری کرد. برس به درخواست تولستوی، هشت بار دستنوشتههای او را به صورت کامل (و برخی بخشهای فرعی را حدود سی مرتبه) بازنویسی کرد.
- انکار آموزهها و مخالفت با رسوم سنتی کلیسای ارتدکس از سوی لئو تولستوی، سبب برانگیخته شدنِ خشم مهارناپذیر ارباب کلیسا نسبت به نویسندهی روس شد. در نهایت، کلیسای ارتدکس به بهانهی انتشار کتاب شیطان، تولستوی را تکفیر کرد.
- لئون تولستوی همواره مخالفت شدید خود را با سیاستها و تصمیمات دولت تزاری روسیه اعلام میکرد. انتقادات گستردهی او در نهایت باعث شدند که فعالیتهای وی، در مقاطعی، به طور تمام و کمال تحت نظارت پلیس روسیه قرار بگیرد.
- از ازدواج لئو تولستوی و سوفیا برس، به عنوان یکی از پرحاشیهترین روابط عاطفی در تاریخ ادبیات نام برده میشود.
جملات برگزیده لئو تولستوی
- همهی خانوادههای خوشبخت شبیه یکدیگرند؛ اما هر خانوادهی نگونبختی به شیوهی خاص خود نگونبخت است. (کتاب آنا کارنینا)
- اگر همواره در فکر کمال باشی، هیچگاه به رضایت نخواهی رسید. (کتاب آنا کارنینا)
- تا زمانی که عاشق نشدهایم، در خواب به سر میبریم. (کتاب جنگ و صلح)
- تنها امری که انسان میتواند به طور قطع از آن مطمئن باشد، بیمعنا بودن زندگی است. (کتاب اعتراف)
- تا زمانی که کشتارگاهها وجود داشته باشند، همواره میدان جنگ نیز وجود خواهد داشت. (کتاب آنچه من اعتقاد دارم)
- موسیقی سبب میشود موقعیت واقعی را فراموش کنم... موسیقی من را به حالتی منتقل میکند که گویی از آنِ خودم نیست. (کتاب سونات کرویتسر)