معرفی و دانلود کتاب بازار مکاره
برای دانلود قانونی کتاب بازار مکاره و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بازار مکاره
کتاب بازار مکاره اثر نویسندهی پیشگام و بزرگ داستاننویسی روسیه، نیکلای گوگول، مجموعهی سه کتاب و چندین داستان کوتاه است که دو داستان «شبنشینیها در مزرعهای نزدیک دیکانکا» و «بازار مکارهی سوروچینتسی» معروفترین آنها هستند. داستانهای گوگول در کتابهای اول و دوم، بهرغم داشتن فضای رمانتیک و آرایههای فولکلوریک، در دستهبندی ادبی، مدرن محسوب میشوند و شاید به همین جهت است که او را بهعنوان پایهگذار داستاننویسی نوین روسیه میشناسند.
دربارهی کتاب بازار مکاره
کتاب بازار مکاره (Сорочинская ярмарка) اثر نویسندهی شهیر روسی نیکلای گوگول (Nikolai Vasil'evich Gogol) مجموعهی کاملی از داستانهای اوست بهجز دو داستان «تاراس بولبا» و «نفوس مرده» که به دلیل حجم بالایشان در کتاب پیش رو نیامدهاند. گوگول چندین داستان ناتمام هم داشت که تنها در مجموعهی کامل آثارش منتشر شدهاند. ترتیب قرارگیری داستانها به همان شکلیست که برای اولینبار در کشور روسیه انتشار پیدا کردند و هدف از این ترتیب قرارگیری این بوده که خواننده هنگام خواندن آنها چگونگی پیشرفت و دگرگونی سبک نویسنده را بهتر درک کند و با شیوهی نگارش او آشنایی بیشتری پیدا کند.
اهل ادب گوگول را پیشگام بزرگ داستاننویسی در روسیه میدانند که پیروانی حتی بزرگتر از خود چون تورگنیف، داستایفسکی و تالستوی پیدا کرد، سه نویسندهی برجستهی داستاننویسی روسیه که در مهارت و شهرت از او پیشی گرفتند، بهنوعی از او تأثیر پذیرفتهاند. برای مثال اولین رمانک داستایفسکی، «بیچارگان»، در بسیاری از بخشها وامدار داستان «پالتو» نوشتهی گوگول است، و خودِ داستایفسکی هم در طول داستانش بهوضوح به آن اشاره کرده است. نیکلای گوگول هنرمندی بود که درست مانند رابله، سروانتس، سویفت و استرن «میدانست چگونه در وادی غمها وارونه راه برود تا به مکانی شاد برسد». او نویسندهای بسیار پُرکار بود و در عمر کوتاه چهلوسه سالهی خود آثار خلاقانهای آفرید که در سبک و ژانر بسیار متنوع هستند.
اما در ادامه دربارهی کتاب بازار مکاره و داستانهایش توضیحات مختصری را خواهید خواند. گوگول در سال 1835، داستانهای «تکچهره» (پرتره)، «خیابان نِفسکی» و «یادداشتهای یک دیوانه» را منتشر کرد. بعدتر، در همان سال، کتاب میرگورود را در اختیار خوانندگان قرار داد که در واقع دنبالهی کتاب شبنشینیها در مزرعهای نزدیک دیکانکا بود و تمامی داستانهایش مربوط به زادگاه نویسنده میشد. برخی از داستانهای این کتاب آنقدر درخشان بودند که ویژگیهای جدید و چشمگیر استعداد گوگول را در نویسندگی نشان میدادند.
به عقیدهی منتقدان ادبی قدرت خیالپردازی و تسلط بر سبک در داستانهای کتاب میرگورود، نمایانگر پیشرفت گوگول در کار نویسندگیست. برای مثال در داستان «دعوای ایوان ایوانویچ با ایوان نیکیفورویچ» او با مهارت بالایی دو عنصر فانتزی و واقعیت را تلفیق کرده است. شاید به همین جهت گوگول بهعنوان نقاش واقعیت و بنیانگذار مکتب طبیعی روسی در جمع لیبرالها و محافظهکارها شهرت پیدا کرد. بافت غیرعادی نوشتههای گوگول، با داستانگویی سنتی کاملاً بیگانه است و میتوان ادعا کرد که در عین تقلید از شیوهای عامهپسند، چیز جدیدی برای ارائه دارد. شاید بتوان اینطور در نظر گرفت که در تعدادی از داستانهای اولیهی این نویسنده، کمی تقلید از داستانگویی سنتی هم وجود دارد، اما بعدتر او رویکرد خود را بهکلی تغییر داد و در داستانهای «ایوان فیودورویچ اشپونکا و خالهاش» و داستان «دعوای ایوان ایوانویچ با ایوان نیکیفورویچ» از کتاب میرگورود هیچ عنصر ماوراءالطبیعهای را نیاورده. اما مثلاً در «ملاکان قدیم» وجود گربهای که پایان زندگی زن و مرد ملّاک را رقم میزند همچنان پیوندی را با ماوراءالطبیعه شکل داده است.
داستان دیگر از کتاب بازار مکاره یعنی «پالتو» (شنل) نام دارد که لازم است نکاتی راجع به آن ذکر شود. این داستان در تاریخ ادبیات داستانی روسیه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه تقریباً همهی داستاننویسان روسی بهنوعی از آن تأثیر پذیرفتهاند. واقعگرایی در این داستان کاملاً آشکار است و چنان بر آن تأکید شده که حتی به اغراق هم ختم میشود. در این داستان آکاکی آکاکیویچ، با آرزوی داشتن پالتویی نو، از نظم موجود تخطی میکند و به همین خاطر هم بهشدت تنبیه میشود. و بعدتر در قالب نیرویی ماوراءالطبیعی بازمیگردد و انتقامش را پس از مرگ میگیرد. در داستان دیگر این مجموعه یعنی «دماغ» خواننده با متنی اگزیستانسیالیستی روبهرو خواهد شد که مضامینی عموماً مرتبط با فلسفه و پرسش از ماهیت وجود انسان در آن تشریح شدهاند و همزمان پوچ و ترحمآمیزبودن زندگی انسان را نیز نشان میدهند.
بهطور کلی با خواندن داستانهای کتاب بازار مکاره میتوان به تسلط بالای گوگول بر انواع مضامین داستانی پی برد و همزمان درسهایی برای زندگی امروز آموخت که شاید در کمتر اثر کلاسیکی، همپوشانیهای لازمش یافت شود. عباسعلی عزتی کتاب بازار مکاره را مستقیماً از زبان اصلی آن یعنی روسی به فارسی برگردانده اما همزمان چندین ترجمهی انگلیسی را نیز برای رفع شبهات، بررسی کرده است. نشر چشمه نیز این کتاب ارزشمند را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقهمند قرار داده است.
نکوداشتهای کتاب بازار مکاره
- بسیار ارزشمند است که مجموعه کاملی از داستان های گوگول را یکجا داشته باشیم. (رنه ولک، دانشگاه ییل)
- در بررسی من از ادبیات روسیه، گوگول بسیار سرگرمکننده است. داستانهای او از نظر کیفیت متفاوت هستند ولی آنهایی که خوب هستند، واقعاً خوب هستند! (مارشا آلتمن، نویسنده)
- شاید فیلم خستهکنندهی «ارواح مرده» همهی مطبوعات را جذب کند، اما من واقعاً داستانهای گوگول از روستاها، دهقانان و قزاقها را ترجیح میدهم. (تجاس دسای، نویسنده)
کتاب بازار مکاره بری چه کسانی مناسب است؟
اگر به ادبیات کلاسیک کشور روسیه علاقهمند هستید، قطعاً گوگول را میشناسید و از خواندن داستانهایش با این ترجمهی فوقالعاده لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب بازار مکاره میخوانیم
چه دلرُبا و باشکوه است روز تابستانی در مالاروسیه! چه داغ و ملالآور است ساعتهایی که آفتاب ظهر در سکوت و گرما میدرخشد و آسمان آبی بیکران با گنبد هوسرانِ خمشده روی زمین انگار به خواب رفته و، غرق در آرامش، زمین زیبا را در آغوش اثیری خود گرفته و میفشارد! هیچ ابری در آن نیست؛ هیچ سخنی در میان نیست. انگار همهچیز مرده است؛ تنها در بالا، در اعماق آسمان، چکاوکی اوج میگیرد، نوای نقرهایاش از پلههای نامرئی هوا به سوی زمین عاشق فرود میآید، گاهی هم صدای نالهی مرغ دریایی یا طنین بلدرچین از دشت به گوش میرسد. بلوطها که سر به آسمان میسایند گویی گردشگران بیمقصدند که تنبل و بیفکر ایستادهاند، و پرتوهای خیرهکنندهی خورشید، انبوه برگهای زیبا را روشن میسازند و در دیگر سو سایهای همچون تاریکیِ شب را بر زمین میافکنند که فقط هنگام وزیدن بادهای تند مشتی طلا بر آن پاشیده میشود. حشرات آسمان، همچون زمرد و زبرجد و یاقوت، بر بستانهای رنگارنگِ پوشاندهشده با آفتابگردانهای باشکوه میریزند. خرمنهای خاکستری علف و بافههای طلایی گندم در کشتزار خیمه زدهاند و در وسعت آن پراکنده میشوند. شاخههای ضخیم درختان گیلاس، آلو، سیب و گلابی از سنگینی میوهها خم شدهاند. آسمان با آینهی صاف و زلالش، و رودخانه، در قابهایی سبز و افراشته، با غرور جا خوش کردهاند… تابستانِ مالاروسیه چهقدر مایهی شادی و سعادت است!
روزی از روزهای داغ ماه اوت سال هشتصد… بله، هشتصد… سی سال پیش، آفتاب با چنین شکوهی میدرخشید، روزی که راه قصبهی سوروچینتسی، تا دهورستی، از مردمی که از همهی مزارع نزدیک و دور به سوی بازار مکاره هجوم آورده بودند غلغله بود. باز از صبح زود، چوماکها با نمکها و ماهیهایشان در طول راه صفی بیانتها کشیده بودند. کوههایی از ظروفِ گلیِ پیچیدهشده در کاه آرامآرام در حرکت بودند؛ فقط در جاهایی تعدادی کاسه یا دیگچه با نقوش رنگارنگ، که پشت گاریهای نردهدار روی هم تلنبار شده و بالا رفته بودند، انگار از حبس و تاریکی خسته شده باشند، خودی نشان میدادند و نگاههای نافذ ستایشگران تجمل را به خود جلب میکردند. بسیاری از رهگذران به کوزهگر بلندقامت صاحب این گنج با غبطه نگاه میکردند که آهسته در پی کالاهای خود میرفت و ظروف گِلی هوسباز و عشوهگر غیرقابلتحملش را با احتیاط در کاه میپیچید.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
کتاب اول: شبنشینیها در مزرعهای نزدیک دیکانکا
بخش اول
پیش گفتار
بازار مکارهی سوروچینتسی
شب جشن ایوان کوپالا
شبی در ماه مه، یا دختر غرق شده
سند گمشده
بخش دوم
پیش گفتار
شب کریسمس
انتقام وحشتناک
ایوان فیودورویچ اشپونکا و خالهاش
مکان جادوشده
کتاب دوم: میرگورود
ملاکان قدیم
وی
داستان دعوای ایوان ایوانویچ با ایوان نیکیفورویچ
کتاب سوم: داستانهای پتربورگ
خیابان نِفسکی
تک چهره
دماغ
پالتو
یادداشتهای یک دیوانه
کالسکه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بازار مکاره |
نویسنده | نیکلای گوگول |
مترجم | عباس علی عزتی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 578 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1205-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |