معرفی و دانلود کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک
برای دانلود قانونی کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک
کتابی مشتمل بر دو داستان که میان دو قصهاش، سالها تجربه و تفکر خوابیده است! فئودور داستایوفسکی در کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک، دو داستان با دو موضوع متفاوت را روایت میکند؛ «قلب ضعیف» در سالهای جوانی نویسنده نگاشته شده و «بوبوک» به آخرین سالهای فعالیت ادبی وی باز میگردد. این دو داستان کلاسیک از مضامین فلسفی و روانشناسی بهرهمندند و در عین وجود فاصلهی زمانی بسیار میان نگارششان، سبک منحصربهفرد و مشهور داستایوفسکی را به نمایش میگذارند.
دربارهی کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک
بیریا، پرجزئیات و صمیمانه؛ شاید این سه کلمه برای توصیف سبک نوشتاری فئودور داستایوفسکی (Fyodor Mikhailovich Dostoyevsky)، این الماس درخشان ادبیات روسیه کفایت کنند. کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک (weak heart and Bubok)، گرچه شامل دو داستان با فاصلهی زمانی بسیار و تفاوتهای آشکار در مهارت و نگرش نویسندهاش، داستایوفسکی است، اما چنان در پایبندی به سبک قوی عمل کرده که در هر دو داستان، چه آنکه در ابتدای جوانی و شروع کار نویسندگی نگاشته شده و چه آن یکی که به سالهای آخر کاری نویسنده بازمیگردد، رد پای همان سه ویژگی دیده میشود. اگر از طرفداران ادبیات روسیه و قلم فئودور داستایوفسکی باشید، کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک با اجرای روان و لذتبخش و همچنین مدت زمان کوتاهش، میتواند بهعنوان یکی از لذتبخشترین کتابهای صوتی در کتابخانهتان لحاظ شود.
داستان اول این کتاب صوتی که با نام قلب ضعیف معرفی میشود، در بیستوهفت سالگی داستایوفسکی نوشته شده و شور جوانی در آن بیش از هر عنصر دیگری خودنمایی میکند. این داستان، با روایت ماجرای دو مرد جوان به نامهای آرکادی ایوانوویچ نیفدیویچ و واسیا شومکوف آغاز میشود که دوستان صمیمی و همخانهی یکدیگرند. واسیا تصمیم به ازدواج گرفته و شروع داستان با اعلام این خبر به رفیق شفیقش، آرکادی همراه میشود. گویا واسیا مدتها شعلهی این عشق را در قلبش حس میکرده و چون از شدنی بودن و بله گرفتن از عروس مطمئن نبوده، هرگز به خود جرئت اعلام آن به کسی، حتی آرکادی عزیزتر از جانش را هم نداده است. حالا که دل را به دریا زده و در جواب خواستگاری از دختر جواب مثبت شنیده، و فهمیده که عروس جوانش هم حاضر شده تا دل به او ببندد و او را محرم اسرارش بداند، چنان سبکبال خود را به خانه رسانده تا خبر را به رفیقش بدهد. مرد جوان از ته دل عاشق شده و حالا که به معشوق رسیده، از فرط لذت سر به آسمان میساید، اما در این میان حال رفیقش نیز دست کمی از او ندارد؛ چراکه واسیا برای آرکادی، حکم برادر خونی را دارد. خندههای مستانهشان، بیموامیدشان و نقشههای بسیارشان برای آینده در لحظهلحظهی داستان خودنمایی میکند، تا اینکه سروکلهی حسی عذابآور از تردید و شک پیدا میشود و عیش عاشقانهشان را کور میکند...
جریان سیال ذهن در بوبوک؛ سفری به زیر زمین
در قصهی دوم این کتاب صوتی که بوبوک نام دارد، پختگی قلم داستایوفسکی را بهتر حس میکنیم، چراکه به فاصلهی چندین سال از قصهی قبلی نگاشته شده است. در این داستان کوتاه کلاسیک، سری به افکار پریشان و درعینحال دغدغهمند نویسندهای میزنیم که ذهنش مدام در حال کاویدن موضوعات و قصههایی است که در اطرافش رخ میدهند. به تازگی نقاشی پرترهی او را کشیده و ضمن انتشار آن در روزنامه، صفت «مجنون» را نیز حوالهاش کرده. گرچه این کار بهخودیخود محل بحث و مناقشه است که آیا نسبت دادن چنین لقبی به کسی در روزنامه کاری پسندیده است یا خیر، نویسنده بیشتر به دنبال این است که بداند آیا واقعاً در جرگهی مجانین جای دارد یا هنوز مغزش کار میکند.
در ادامهی داستان صوتی بوبوک و با همراه شدن با جریان سیال ذهن نویسنده، با او در یک مراسم خاکسپاری شرکت میکنیم. آشنایی فوت کرده و ادب حکم میکند تا این مرد جوان نیز در مراسم شرکت کند. حضور او در قبرستان طولانی میشود، چراکه تصمیم میگیرد بر سنگ قبری بنشیند و مدتی را به استراحت بگذراند. در این زمان، زمزمههایی میشنود. دوروبرش هیچکس نیست و نمیداند مکالماتی که بر سر تقلب نکردن در کارتبازی میشنود از کدام سو میآید. گوش که تیز میکند، متوجه میشود این مکالمات در درون قبرهایی که زیر پایش هستند در جریان است و مردگان بیتوجه به او که در حال استراق سمع است، از دغدغهها و مشکلاتشان میگویند...
مجموعه داستان صوتی قلب ضعیف و بوبوک کاری مشترک از انتشارات چشمه و نشر رادیو گوشه است. این کتاب را با ترجمهی یلدا بیدختی نژاد و روایت تایماز رضوانی در اختیار دارید.
کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای کلاسیک ادبیات روسیه علاقهمندید.
- به دنبال داستان کوتاه با مضمون فلسفه و روانشناسی میگردید.
در بخشی از کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک میشنویم
یک بار از سر اتفاق یک نقاش پرترهام را کشید و گفت: «بالاخره هرچه باشد تو هم نویسندهای دیگر.» من هم گذاشتم بکشد. کشید و برد به نمایش گذاشت. بعد آگهیاش را خواندم. نوشته بود: «بروید و به این چهرهی بیمار که انگار در یک قدمی جنون است نگاه کنید.» گیرم قیافهام اینطور است اما آخر چرا یکراست رفتی توی روزنامه چنین چیزی را چاپ کردی؟ آخر روزنامهها فقط باید مطالب خوب چاپ کنند. دم از ایدهآلها بزنند. اما تو برداشتهای... حداقل غیرمستقیم میگفتی.
سبک و شیوه به درد همین وقتها میخورد. اما نخیر. آن جناب غیرمستقیم دوست ندارد. این روزها طنز فاخر و سبک فاخر دیگر دارد از بین میرود و به جای طنازی و حاضرجوابی، بدزبانی و فحاشی میکنند. اما من که ناراحت نمیشوم. خدا میداند که اصلاً نویسندهی قابلی نیستم که بخواهم دیوانه بشوم. یک داستان بلند نوشتهام که چاپش نکردند. مقاله نوشتهام که قبول نکردند. البته مقاله زیاد نوشتم و از این تحریریه به آن یکی بردم. هیچکدامشان قبول نمیکند. میگویند: «نمک ندارد.» من هم البته به طعنه میپرسم: «چجور نمکی میخواهی داشته باشد؟ یونانی؟» اما حتی این طعنهام را هم متوجه نمیشوند. بیشتر برای کتابفروشها از فرانسه ترجمه میکنم. برای تاجرها آگهی تبلیغاتی مینویسم؛ «تحفه: چای سرخ از مزارع کشور خودمان.» در ازای مدیحهای که برای عالیجناب مرحوم پیوتر ماتیویچ نوشتم، یک دستهی بزرگ اسکناسگیرم آمد. به سفارش یک کتابفروش کتابی نوشتم به عنوان «هنر جلب توجه خانمها.» از اینجور کتابها تا حالا 6تا نوشتهام. میخواهم لطیفههای ولتر را جمعآوری کنم اما میترسم به مذاق مردم خوش نیاید. الان دیگر کسی ولتر نمیخواند. این دوره و زمانه روزگار زبان چوب و چماق است نه ولتر. چنان هم را میکوبند که دندان در دهان هم باقی نمیگذارند. خب این هم تمام سوابق فعالیت ادبی این جانب.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی قلب ضعیف و بوبوک |
نویسنده | فئودور داستایوفسکی |
مترجم | یلدا بیدختی نژاد |
راوی | تایماز رضوانی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | رادیو گوشه |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۳ ساعت و ۲۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای صوتی داستان و رمان فلسفی خارجی، کتابهای صوتی ادبیات کلاسیک، کتابهای صوتی داستان کوتاه خارجی، کتابهای صوتی داستان و رمان روانشناسی خارجی |