معرفی و دانلود کتاب صوتی بازی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی بازی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی بازی
هنرمندی که توان آفریدن را از دست بدهد، دیگر چه امیدی برای ادامهی راه دارد؟ «دانیله»، راوی کتاب صوتی بازی، رمان معروف دومنیکو استارنونه اکنون در چنین وضعی به سر میبرد؛ اما این پایان مصیبتهای پیرمرد تصویرگر نیست. او حالا مأموریتی بهمراتب سختتر از خلق نقاشی برعهده گرفته است و باید برای چند روز از نوهی چهارساله و پرشروشور خود مراقبت کند. کتاب پیش روی شما نامزدی جایزهی ملی کتاب در بخش آثار ترجمهشده را در کارنامه دارد.
دربارهی کتاب صوتی بازی
«دانیله» خسته و فرتوتتر از آن است که دوباره دست به قلم نقاشی ببرد. سالها زندگی در انزوا و ضعف و بیماری جسمی، ذهن او را آهسته و پیوسته از ایدههای تازه پاک کرده است. پیرمرد ماجرای کتاب صوتی بازی (Trick) مدتهاست که چیزی جز یک بوم سفید و خالی مقابل خود نمیبیند. دومنیکو استارنونه (Domenico Starnone) میداند چطور فضای سرد و خاکستری ذهن یک هنرمند ازپاافتاده را به تصویر بکشد و سپس با هوشمندی تمام، تصویر ابتدایی داستان فلسفی خود را زیرورو کند.
بازی، داستان یک نقاش با بومی فراموششده
انگشتان دانیله، بیش از هر کاری به کشیدن طرح و نقشهای پیاپی عادت کردهاند. عشق او به نقاشی در نهایت به پنجاه سال فعالیت حرفهای ختم شد و دهها اثر هنری فاخر و تحسینشده برایش به جا گذاشت. او هنوز هم میتواند مخلوقات تازه بر صفحهی کاغذ بیافریند، هرچند که مدتی است دیگر به این موضوع اطمینان ندارد. راوی رمان صوتی بازی، برای آخرین پروژهی خود نقد و نظرهای خوبی دریافت نکرده و شک و تردیدی که نسبت به استعداد خود دارد، هر روز بیشتر در وجودش ریشه میگیرد.
درخواست «بتا» با دیگر تقاضاهایی که هر روز به خانهی پیرمرد تصویرگر میآمد، فرق داشت. دختر جوان دانیله او را در عمل انجام شده قرار داد و چارهای برای پیرمرد باقی نگذاشت جز آنکه برای مراقبت از نوهاش «ماریو» چندروزی از پناهگاه امن خود بیرون بیاید و راهی شهر ناپل شود. دانیله نمیتوانست این درخواست را مثل سفارشهای نقاشی رد کند. او چارهای نداشت جز آنکه برای رویارویی با واقعیت آماده شود.

کتاب صوتی بازی، نمایشی هنرمندانه از تضاد و تقابلهاست. به محض رسیدن قطار به ناپل، رنگ و روی زندگی دانیله نیز به کل عوض میشود. در سوی دیگر از داستان، پسربچهی بیقرار و شر و شیطانی قرار دارد که هیچگاه تصوری از رویارویی با یک پیرمرد افسرده نداشته است. هدایای پدربزرگ از نظر پسربچهی بازیگوش، بیش از اندازه حوصلهسربر هستند و این آغاز یک جنگ تمامعیار میان یک کودک لجباز با پیرمردی است که در آستانهی فروپاشی روانی قرار دارد.
شهر ناپل، یادآور خاطرات خوشی برای دانیله نبود. او خانهی پدری خود را به دخترش بتا سپرد تا زندگیای که همیشه آرزویش را داشت دنبال کند، یعنی سر کردن در انزوا. اما حالا پس از سالها دوری، راوی داستان صوتی بازی، به خانهای پا گذاشته بود که در هر گوشهی آن آثار خرابکاری یک بچهی سربههوا به چشم میخورد، بچهای که مدام از او میخواست اسب شود و او را روی دوشش بگیرد. تمام این آشفتگیها، حقیقت تلخی را از نو به دانیله یادآوری میکرد: او آخرین پروژهی نقاشی خود را مدتها کنار گذاشته بود و راهی برای به اتمام رساندن آن نداشت.
دومنیکو استارنونه؛ نقاشی برای کلمات
نویسندهی رمان فلسفی بازی، درست مانند یک نقاش چیرهدست، پیرنگ داستان خود را ترسیم میکند و آن را آهسته و پیوسته در دل یک درام خانوادگی شیرین به جریان میاندازد. فضای داستان صوتی بازی، با تمام تضاد و تنشها همچنان سرزنده و دلنشین است و پیام فلسفی آن نیز درست همسو با همین حال و هوای دوستداشتنی شکل میگیرد و خاطرهای ماندگار در ذهن مخاطب ثبت میکند. پیشنهاد میکنیم شما نیز از شنیدن این کتاب لذت ببرید.
این اثر با تلاش انتشارات مهرگان خرد و ترجمهی ژینا وجدانی به ثمر رسیده و گویندگی آن کاری از مهیار ستاری است.
جوایز و افتخارات کتاب بازی
- نامزد جایزهی ملی کتاب (National Book Award) در بخش داستانهای ترجمهشده، سال 2018
- برندهی جایزهی البا (Premio Elba) در سال 2017
نکوداشتهای کتاب بازی
- رمانهای دومنیکو استارنونه کوتاه، ظریف و با دقتی وسواسگونه نوشته میشوند و کتاب بازی بهترین اثر او تا امروز است؛ روایتی خیرهکننده از تلاش مردی برای روبهرو شدن با زندگیای که زیسته و زندگیهایی که هرگز تجربه نکرده است.(بررسی Kirkus)
- داستانی هوشمندانه با احساساتی قوی، ترجمهی جومپا لاهیری حس لطافت و طنز روایت اولشخص را حفظ میکند، روایتی که میان همدلی و دلخوری سرکوبشده در اعتدال است. این کتاب سرشار از لحظات دوستداشتنی و مشاهدات دقیق دربارهی روابط خانوادگی است. اثری چندلایه، که خواننده را به بازخوانی و کشف تفسیرهای ظریف و تازه تشویق میکند. (هفتهنامهی ناشران)
کتاب صوتی بازی برای شما مناسب است اگر
- میخواهید نمونه آثار تحسینشدهی ادبیات معاصر بهویژه ادبیات داستانی ایتالیا را مرور کنید.
- از داستانهای درام بهویژه درام خانوادگی با رگههایی از مضامین الهامبخش فلسفی استقبال میکنید.
در بخشی از کتاب صوتی بازی میشنویم
متوجه نشدم چه مقدار وقت گذاشتم تا توانستم از ترکیب تصاویر و نقاشیهای آن دو روز، ده طرح مناسب انتخاب کنم. البته خیلی کار کردم، مثل این بود که واقعاً آپارتمان دوره نوجوانیام با تمام جزئیات و ساکنان وحشتزده و پرخاشگرش مقابل چشمانم باشد: پیکرهایی درهمپیچیده، جوان و معیوب از فشاردادهشدن به دیوارۀ شفافی که منِ امروز را ازآنچه میتوانستم باشم، جدا میکرد. آن موجودات بین خود میخزیدند، میپریدند، به خود میپیچیدند، مبارزه میکردند و یکدیگر را زجر میدادند. برای تعریف آنها در طرحهایم، یکی بعد از دیگری، از تمام تجربههایم استفاده کردم ولی در تمام این مدت کاملاً غرق کار نبودم، نگران بودم از ماریو که ته راهرو بازی میکرد، غافل شوم و میترسیدم از خودم هم غافل شوم؛ و به همین دلیل رضایتمندی و خوشحالیام بر آنهمه خستگی و زحمت غالب نشد. خیلی ساده، به تمام مهارتها و تواناییهایم متوسل شدم و وقتی از کار دست کشیدم فهمیدم که تمام آن زحمتها برای این بود که بگویم: بسیار خب، طرحها را آنطور که خودم دوست داشتم، کشیدم؛ اما شک داشتم که ناشر از طرحها خوشش بیاید.
احساس خستگی میکردم. به تابلوی بزرگی که مقابلم بود خیره شدم. آن را کی کشیده بودم؟ بیشتر از بیست سال پیش. در آن زمان تقریباً شناخته شده بودم و به خاطر این شهرت با انرژی بیشتری کار میکردم، راحت و مسلط به طراحی و نقاشی ادامه میدادم و این مایۀ موفقیت بیشتر من میشد. آنچه حالا مقابلم بود به همان زمان شکوفایی برمیگشت. دو متر عرض و یک متر بلندی، فقط قرمز و آبی، چاهی پر از رنگ خالص که روی چوب، به زیبایی پخش شده بود و داخل تابلو حفرهای وجود داشت که وسطش یک زنگولۀ بزرگ قرار داده بودم. از آن فاصله گرفتم و در کنجی ایستادم. هنوز کرکرهها را بالا نکشیده بودم، همیشه موقع نقاشی، نور مصنوعی را به نور طبیعی ترجیح دادهام و حالا نور لوستر بهخوبی روی تابلو میتابید و انعکاس نور روی زنگوله، باعث ایجاد هالهای از رنگ قرمز ی میشد که به آبی میزد.
برای مدت کمی، همهچیز به نظرم مناسب آمد. ولی کمی بعد احساس کردم این رضایت نتیجۀ بیحوصلگی من است. آیا میتوانست اثری بهیادماندنی باشد یا فقط شاهد فصلی بود که در آن، وجودم سرشار از انرژی و کمال بود؟ بهتدریج هزاران نقص در آن پیدا کردم. کمکم متقاعد شدم که نهفقط من پیر شدهام بلکه این اثر هم دیگر کهنه شده است. حالا تابلو به نظرم قطعهای چوب زشت میآمد که رویش رنگ پاشیده باشند: آن گَرد طلائی چه بود که مانند هالهای مستطیلی دورتادور تابلو پخش کرده بودم؟ مفهوم آن حفره که میان رنگها یک جسم واقعی را در دل خود نشانده بود چه میتوانست باشد؟ با اندوه به فکرم رسید که مدها کهنه میشوند و دنبال خود اثرات بیهودهای برای حامیانشان بهجا میگذارند. کنج اتاق را رها کردم و کرکرهها را بالا کشیدم. نور رنگپرید
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
| نام کتاب | کتاب صوتی بازی |
| نویسنده | دومنیکو استارنونه |
| مترجم | ژینا وجدانی |
| راوی | مهیار ستاری |
| ناشر صوتی | انتشارات مهرگان خرد |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | MP3 |
| مدت | ۵ ساعت و ۸ دقیقه |
| زبان | فارسی |
| موضوع کتاب | کتابهای صوتی داستان و رمان فلسفی خارجی |



















