معرفی و دانلود کتاب صوتی روانشناسی دلتنگی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی روانشناسی دلتنگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی روانشناسی دلتنگی
کتاب صوتی روانشناسی دلتنگی نوشته آنا هاجز اوگینسکی، به شما کمک میکند زخم عمیق از دست دادن عزیزان را التیام بخشید و راحتتر با آن کنار بیایید.
کتاب صوتی روانشناسی دلتنگی (my new friend, grief) روایتگر تجربهها و دانستههای آنا هاجز اوگینسکی (Anna Hodges Oginsky) است و از حس دلتنگی، از دست دادن و فقدان و اندوه سخن میگوید.
دردها، غمها و غصههای هر فردی دقیقا مانند اثر انگشت خاص و منحصربهفرد است. تمامی ما زمان ناراحتی و دلتنگی انبوهی از احساسات گوناگون را تجربه میکنیم. فقط باید بدانیم که باید تمامی این احساسات را حس نماییم حتی اگر به نظر عاقلانه و منطقی نباشد.
اگر در هنگام شنیدن این کتاب صوتی حس غیرمنتظرهای را در خود احساس کردید، تعجب نکنید چرا که این امری عادی است. هیچگاه حسهایی را که در خود تجربه میکنید را سرکوب نکنید. شاید منتظر فرصتی بودهاند تا خود را نمایان کنند.
در بخشی از کتاب صوتی روانشناسی دلتنگی میشنویم:
دن سر کارش برگشته است. حمایتی که در این مدت دیدم و بر آن متکی بودم رسماً ازهم پاشیده است. مادرم بیوه شده است. خواهرم پدرش را از دست داده است. پدرم درگذشته است. کسانی که در تمام آن روزهای بعد از مرگ پدرم دورمان را پر کرده بودند، سر کار و زندگی خودشان بازگشتهاند. زیر دوش هستم. موهایم را میشویم و آب میکشم. شامپو که از سرم روی شانههایم میریزد اشکهایم سرازیر میشوند، در ابتدا فقط چند تا. این اشکها از دیروز و روزها پیش باقی ماندهاند. فکر میکردم اشکهایم به پایان رسیدهاند، ولی انگار منبع پایانناپذیری از اشک درونم هست. آهسته ولی قاطعانه روی گونههایم سرازیر میشوند و در کف شامپو ناپدید میگردند.
فکر میکنم دچار حملهی قلبی شدهام. چیزی مثل درد نفخ در قفسهی سینهام میپیچد. درد نفسم را میبُرد. سعی میکنم آن را بهشکل باد از دهانم خارج کنم و میدانم چیزی باید از وجود خارج شود. ولی گیر کرده است، درست مثل حباب گاز، ولی بسیار دردناکتر. درهم میشکنم، روی زمین حمام میافتم و از درد ضجه میزنم. انگار میخواهم روح خبیثی را از خود خارج کنم. نوعی رهاییِ حماسی، نوعی رهایی که انگار سالها و حتی دهها سال در جریان بوده است.
چیزی شبیه یک صندوقچه درحال باز شدن در درون من است. نمیدانم از کجا آمده، و بعد احساس میکنم خودم آن را آن جا گذاشته بودم. بسیار کوچک بودم که والدینم به من گفتند پاپای محبوب خودم از دنیا رفته است. او را زیاد نمیدیدم، ولی ارتباط روحی نزدیکی با هم داشتیم. وقتی او و پدربزرگجیم برای دیدن ما از تگزاس آمدند و متوجه شدند والدینم مرا بدون تلویزیون بزرگ میکنند بیرون رفتند و تلویزیونی برای ما خریدند. از آن چیزهایی که فقط دو تا پدربزرگ میتوانند از آن قِسِر در بروند.
عکسی قدیمی دارم که از زمانی که خانه را به قصد کالج ترک کردم، با من است. روی پای پاپا نشستهام و یک بیکینی صورتی به تن دارم. عکس سیاهوسفید است، ولی بیکینی را به خاطر دارم و میدانم که صورتی است. کیف میکیماوسم هم کنارمان است. میکی مثل همیشه لبخندی بر لب دارد. پاپا دستانش را دور کمرم حلقه کرده و مرا از پشت بغل کرده است. دستان رنگپریده و کک و مکدار او درست شبیه دستان پدرم است. دختر جوانی بودم و فقدان پاپا را درک نمیکردم. با این نوع غم و غصهها آشنا نبودم. اولین بار بود که فقدانی واقعی را در زندگیام احساس میکردم. شبیه به احساسی که اکنون دارم.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی روانشناسی دلتنگی |
نویسنده | آنا هاجز اوگینسکی |
مترجم | مریم تقدیسی |
راوی | فریبا فصیحی تاش |
ناشر چاپی | انتشارات پندار تابان |
ناشر صوتی | انتشارات کتابسرای نیک |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۶ ساعت و ۱۸ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای روانشناسی عمومی |