معرفی و دانلود کتاب صوتی انسان در پی معنا

معرفی کتاب صوتی انسان در پی معنا

کتاب صوتی انسان در پی معنا اثر ویکتور فرانکل به بررسی اهمیت جستجوی معنای زندگی در شرایط مختلف می‌پردازد. این کتاب پس از گذشت ده‌ها سال هنوز به عنوان یکی از تاثیرگذارترین کتاب‌های آمریکاست.

انسان در پی معنا (Man's search for meaning) اثری‌ست درباره جان به در بردن؛ درباره سرچشمه قدرتی که باعث زنده ماندن فرانکل نویسنده‌ی این کتاب شده؛ کسی که که به مدت 3 سال، به علت یهودی بودن در اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی، زندانی بود و سختی‌های زیادی را تجربه کرده است. ویکتور فرانکل (Viktor Frankl) با تجربه دسته اول خود از زندگی سخت در اردوگاه کار اجباری، پس از پایان جنگ و رهایی، شاهکار خود به نام انسان در جستجوی معنی را نوشت و مکتب تازه‌ای در روانشناسی به عنوان معنی درمانی را به وجود آورد.

با وجود اینکه بخش اول داستان تلخ است و از مشقت‌ها و رنج‌ها سخن گفته است، اما دلایل زیادی برای مهم بودن این داستان وجود دارد که باید آن را بشنوید. این اثر، یکی از مهم‌ترین کتاب‌های دوران ماست. معمولاً اگر کتابی دارای تنها یک رویکرد و یک فکر باشد و با این حال چنان قدرتی داشته باشد که بتواند زندگی کسی را تغییر دهد، همین کافی است و باید آن را شنید.

تجربیات انسان‌هایی که در سال‌های طولانی اسیر بوده‌اند و بارها و بارها عذاب کشیده‌اند، بسیار شنیدنی است و این کتاب نیز گزارشی از تجربیات شخصی نویسنده در این دوران است. این اثر، داستانی از داخل یکی از اردوگاه‌های کار اجباری است که از زبان یکی از بازماندگانش روایت می‌شود. به عبارت دیگر، این کتاب می‌خواهد به این سؤال پاسخ دهد: بازتاب زندگی روزمره در یک اردوگاه کار اجباری، در ذهن یک زندانی عادی چگونه است؟

ویکتور فرانکل یک روانشناس اگزیستانسیالیست است که در جنگ جهانی دوم همسر باردارش، والدین و برادرش را از دست داد و در چهار اردوگاه مختلف از جمله آشویتس اسیر بود، در حالی که فرانکل بر مبنای تجربیات شخصی و بیماران بسیار خود، استدلال می‌کند که ما نمی‌توانیم از رنج و عذاب دوری کنیم اما می‌توانیم طرز برخورد با آن را به اختیار خود برگزینیم.

او، در هنگام ورود خود به اردوگاه کار اجباری آلمان در جنگ جهانی دوم در جیب لباس یک زندانی کشته شده کاغذی پیدا کرد که روی آن نوشته شده بود: «خدایت را با تمام قلبت، با تمام روحت و با تمام قدرتت دوست بدار». لباسی که مجبور شد از آن استفاده کند. تفسیر ویکتور فرانکل از آن جمله این بود که پاسخ مثبت به زندگی، علی‌رغم هر چه با آن روبه‌‌رو می‌‌شویم، خواه رنج و خواه مرگ، یک فرمان است. چرا که در ناپیمودنی‌ترین راه‌ها و در ناامید کننده‌ترین لحظات و وضعیت‌هاست که می‌توان بزرگ‌ترین معنا را پیدا کرد. او معنی حضور خود را در آن جهنم و اردوگاه عذاب‌آور یافت و بخاطر آن تمام بیماری، خستگی، گرسنگی، تشنگی، فشار روانی و شکنجه‌های بدنی و... را تحمل کرد.

در اردوگاهی که ویکتور اسیر بود به طور متوسط از هر 28 نفر یک نفر زنده می‌‌ماند و بقیه یا کشته می‌‌شدند و یا خودکشی می‌کردند. او پس از بررسی‌های بسیار متوجه شد که کسانی که زنده می‌‌مانند الزاماً قبل از اسیر شدن‌شان سالم‌ترین، قوی‌ترین، باهوش‌ترین، ثروتمندترین و… نبوده‌اند. آن‌ها اشخاصی بوده‌اند که برای زندگی خود معنایی دارند و به امید تحقق آن معنی و هدف بعد از پایان جنگ زنده مانده‌اند. این معنی می‌‌تواند پیدا کردن اعضای خانواده، ساختن کشور و یا هر چیز دیگری باشد.

نداشتن معنا در زندگی انسان و یا دنبال چیزهایی فقط برای نفع شخصی و نیازهای سطح پائین رفتن یک بیماری روانی است. نظریه معنی درمانی به نیاز مداوم انسان به جستجو، نه برای خویشتن بلکه برای معنایی که به هستی ما منظوری ببخشد ارتباط دارد. طبق این نظریه هرچه بیشتر بتوانیم از خود فراتر رویم و خود را در راه چیزی یا کسی ایثار کنیم، انسان‌‌تر می‌‌شویم. این معیار نهایی رشد و پرورش شخصیت سالم و متعالی است.

جملات برگزیده کتاب انسان در پی معنا:

- من به جرات می‌گویم که در دنیا چیزی وجود ندارد که به انسان بیشتر از یافتن «معنی» وجودی خود در زندگی یاری کند. در این گفته نیچه حکمتی عظیم نفهته است که «کسی که چرایی زندگی را یافته است، با هر چگونگی خواهد ساخت.»
- اگر رنج را شجاعانه بپذیریم تا واپسین دم، زندگی معنی خواهد داشت. پس می‌توان گفت معنای زندگی امری مشروط نیست، زیرا معنای زندگی می‌تواند حتی معنی بالقوه درد و رنج را نیز دربرگیرد.
- امروزه مردم بیش از هر زمانی، ابزار زندگی کردن را دارند ولی هیچ معنایی برای زندگی کردن برایش ندارند.
- آخرین آزادی ما انسان‌ها این است که نگرش خود را در هر شرایطی خود انتخاب کنیم.
- همه‌چیز را می‌توان از انسان گرفت؛ به جز یک چیز و آن هم نگرش و بینش اوست.
- انسان می‌تواند در هر زمان هر رنجی را تاب آورد، مادامی که معنایی در آن بیابد.
- اگر اصلا زندگی دارای مفهومی باشد، پس باید رنج هم معنایی داشته باشد.

در بخشی از کتاب صوتی انسان در پی معنا می‌شنویم:

جستجوی انسان در پی معنا، محرک اولیه در زندگی اوست و نه «توجیه منطقی ثانوی» ِ انگیزش‌های غریزی او. این معنا منحصر به فرد و خاص است و فقط انسان می‌تواند به آن دست پیدا کند و تنها زمانی که به آن دست پیدا کند، ویژگی خاص آن نمودار می‌شود و انسان و خواست او ارضا می‌شود. بعضی از نویسندگان مدعی هستند معناها و ارزش‌ها چیزی نیستند جز «مکانیزم‌های دفاعی روان، شکل‌گیری واکنش‌ها و تصعیدها». ولی من شخصاً مایل نیستم فقط به خاطر «مکانیزم‌های دفاعی روانم» زندگی کنم، یا به خاطر «شکل‌گیری واکنش‌ها»یم بمیرم. انسان می‌تواند به خاطر آرمان‌ها و ارزش‌هایش زندگی کند، یا حتی بمیرد!

چند سال پیش یک نظرخواهی جمعی در فرانسه انجام شد. نتایج این نظرخواهی نشان داد که 89 درصد از سؤال شوندگان معتقد بودند که انسان به «چیزی» نیاز دارد که به خاطرش زندگی کند. علاوه بر این، 61 درصد آن‌ها تصدیق کردند که چیزی یا کسی در زندگی‌شان وجود داشته که حاضر بودند به خاطرش بمیرند. من این نظرخواهی را در بخش بیمارستانی خودم در وین، هم در بین بیماران و هم در بین کارکنان تکرار کردم و نتایج به دست آمده با دو درصد تفاوت، عملاً همانی بود که از نظرخواهی از هزاران شهروند فرانسوی به دست آمده بود.

دانشمندان اجتماعی دانشگاه جانز هاپکینز یک نظرخواهی آماری از 7 هزار و 948 دانشجوی چهل و هشت کالج به عمل آوردند. گزارش مقدماتی آن‌ها بخشی از مطالعات دوساله‌ای است که از جانب انستیتو دولتی سلامت ذهن حمایت مالی شد. از آن‌ها پرسیده شد: در حال حاضر چه چیز به نظر شما «خیلی مهم» است؟ 16 درصد دانشجویان «به دست آوردن پول زیاد» را علامت زدند. 78 درصدشان «پیدا کردن مقصد و معنا برای زندگیم» را علامت زدند.

البته ممکن است مواردی وجود داشته باشند که در آن‌ها توجه فرد به ارزش‌ها در اثر وجود تضادهای درونی خودش باشد، ولی این موارد نشان‌دهنده‌ی استثنائات هستند نه قواعد. در این‌طور موارد، ما عملاً با شبه‌ارزش‌ها سر و کار داریم و باید از آن‌ها نقاب‌برداری شود. این نقاب‌برداری باید به‌محض مواجهه‌ی شخص با آنچه در انسان معتبر و اصیل است، متوقف شود. یعنی آرزوی انسان برای داشتن زندگی‌ای که تا حد ممکن معنادار باشد. اگر متوقف نشود، تنها چیزی که روان‌شناس نقاب‌برداری می‌کند «انگیزه‌های پنهانی» خودش است. مثلاً نیاز ناخودآگاه او به تحقیر و ویرانی آن چیزهایی که در شخص اصالت انسانی دارند.

فهرست مطالب کتاب صوتی