معرفی و دانلود کتاب شوپنهاور
برای دانلود قانونی کتاب شوپنهاور و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شوپنهاور
کتاب شوپنهاور نوشتهی گیوم مورانو، به نقد و بررسی دیدگاههای این فیلسوف بزرگ و مشهور آلمانی میپردازد.
آرتور شوپنهاور (Arthur Schopenhauer)، فیلسوف بدبین آلمانى، در تاریخ 22 نوامبر سال 1788 میلادی در شهر دانتزیگ متولد شد. پدرش بسیار ثروتمند بود و در آن شهر بانک داشت و مادرش، یوهانا شوپهناور، دختر تروزینر، نویسندهاى مشهور بود که چند رُمان و سفرنامه از او باقی مانده است.
سراسر فلسفهى شوپنهاور بر دو اصل استوار است، اول آنکه جهان، تجلّى و پیدایشی است و جهان دیگر اراده میباشد. شوپنهاور در مورد فصل اول بیان میکند که هر وجود خارجى، در واقع به ذهن بازمیگردد و از این روى مىتوانید همهى قوانین جهان را از ذهن نتیجهگیرى کنید.
او به روح اعتقادی ندارد بلکه به جهان موجود علاقه دارد، او بیشتر فلسفه را تمسخر میکند و میگوید فلسفه نباید با جملات پیچیده عجین شود، زیرا که همه مردم باید آگاهی کافی به فلسفه داشته باشند. «کار انسان نباید تفکر دربارهی آن پدیدههایی باشد که تاکنون کسی نسبت به آنها آگاهی پیدا نکرده، بلکه باید اندیشیدن به آن حقایقی باشد که در برابر دیدگان همه وجود دارد، ولی کسی تا به حال به آنها فکر نکرده است.»
چرا بدبینی؟ کسی که کتابهای شوپنهاور را ورق میزند، ناچارا باید همین سوال را از خود بپرسد؛ چرا که انتخاب چنین فلسفهای را در آغاز بیهوده نشان میدهد. این فلسفه هرگز از واپسین تاکید بر بیچارگی، که آدمی از آن در سختی است، دست برنمیدارد. او انسان بدشانس را به دیدن درد و رنجهایش تشویق میکند و کسی را که در مواجهه با اضطراب و ترس، آرزومند خوشبختی است، رها میکند. این فلسفه در همه حال بر پرسشی تکیه دارد که از آدمی میخواهد در آن به تفکر بنشیند. بعد از آن چه؟ همهی این اتفاقات چه فوایدی دارند؟
شوپنهاور سرگذشت هر انسانی را یک رنجنامه میدانست و اعتقاد داشت که این امر برای هر انسان در پایان زندگی روشن خواهد شد؛ زمانی که آرزوهایش در زندگی او را فریب دادند تا سرانجام به آغوش مرگ رود. همچنین او میگفت که خود انسانها بر این رنج میافزایند، رنجی که از بیعدالتی، سنگدلی و ستم آنان بر همدیگر ناشی میشود. مادر شوپنهاور یکبار گفته بود: معلوم نیست دنیا و مردمش با پسر من چه کار کرده که او چنین از آنها بد میگوید؟
در بخشی از کتاب شوپنهاور میخوانیم:
من به عنوانِ ذهنى که از ادراک بهرهمند مىشود، جهان را از لابهلاى ادراکِ خود دریافت مىدارم. و بهرِ شناختى، اگر جهان شناختپذیر باشد، آن هم به اندازهى ممکن، ما ابتدا باید پیوندِ «ذهن» را با جهانى که ادراکش را تشکیل مىدهد، بشناسیم.
این پیوند در شناختِ سرراست، هیچ مشکلى را پدید نمىآورد، زیرا همواره چنین مىپنداریم، جهان همان است که درمىیابیم و مىبینیم، برگهى سپید نیز چنین است، زیرا من رنگِ سپید را در آن مىبینم و احساس مىکنم که زبانهى آتشش مىسوزاند، زیرا من حرارتش را دریافت مىکنم. بدینسان بینِ جهانى که من در ادراکِ ویژهى خود دریافت مىدارم و جهان به عنوانِ نمونهاى که، در خود، پدید مىآید و از لابهلاى این ذهن، سازگارى وجود دارد.
برآیندِ نخست این باور خودانگیخته آن است که جهان با غیابِ ذهنى که آن را درک مىکند، از وجود باز نمىایستد. من چنین تصوّر مىکنم که آسمان نیلگون مىشود تا اینکه چشمانم را فرو مىبندم و از اندیشیدن به آن باز مىایستم. در عینِ حال زبانهى آتش نیز با پراکندنِ حرارتش ادامه مىیابد، حتّى وقتى که آن جا دستى هم نباشد که آن را حسّ کند یا در آن بسوزد.
با این حال پیوندِ مطابقت و انسجام همان است که ما خود به خود بینِ جهانى که آن را درک مىکنیم، مىپنداریم. آنگاه جهان، چنانکه هست، در نگاهِ شوپنهاور حقیقتى رویهاى است.
چنانکه در پرتو بیرونىاى که نمىتواند شیشهى کلیسا را بدونِ پذیرش رنگِ آن درنوردد، باز داستان چنین است، حتّى باید به شکل آن درآید، همچنین در نقش چیزى که در آب باز مىتابد، آن برخى اوصافش را (حرکت، شفافیت، کدورت) به خود مىپذیرد. همچنین واقعیتى هم که درک مىشود، ضرورتا برخى چیزها را از ذهنى که آن را دریافت مىدارد و به هیأت آن درمىآید، مىگیرد.
واقعیت درک شده، به معناى دیگر، بهر آنکه درک شده، ضرورتا متغیّر است، یعنى: شکل و اوصافش، همهى اینها، به پیروى و یا به نتیجه، فقط آن چیزى نیست که بر آن استوار است، بلکه از جملهى شروطى است که در پرتو آن وقوع مىیابد و در آن براى «ذهن» پدیدار مىشود.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
فلسفه
دیباچه
اصول فلسفهى شوپنهاور
تحلیل دگربار در پرتو آگاهى تازه
نقد فلسفهى دانشگاهى
پرسش در برابر شرّ (بدى)
ردّ راهحلهاى پندارىِ مسألهى شرّ
موضوع فلسفه
فصل نخست: جهان همان است که مىپندارم
عین و ذهن
جهان، بو، مزه و رنگ ندارد
واقعى بودنِ ویژگىهاى اوّلیه
واقعى بودن زمان و خلأ
علیّت
اصولِ تجلّیات
عرضهى نمایشى جهان
دانش و جهان
مرزهاى علم
راز علم
ادّعاى ناموجّه علم
فصل دوّم: جهان به مثابهى خواست
بازگشت به کانت
کامل کردنِ روشِ اثباتى
شوپنهاور، مُرشدِ نیچه
گذر شوپنهاور از کانت
3. گوهرِ جهان... به عنوانِ اراده
راهِ جسمِ پنهان
اصلِ اراده
حجابِ زمانى
تعریف تازهى روشن و مبهم
فلسفهى پوچگرایى
درکِ ذاتِ جهان
4. بدبینى
فصل سوّم: هنر و حقیقت
1. معجزهى هنر
شناختِ اندیشهها
هنر و حقیقت
2. پیرامونِ تسلسلى بودنِ هنرها
هنر معمارى
شعر و تراژدى
3. دوگانه بودنِ بهرهمندى زیبایى شناسانه
فصل چهارم: سرنوشت انسان
1. وصف وضع بشرى
دلیل واقع زیسته
برهان غایت
عشق
قطعیّت بیچارگى
دین
شیاطین
خودخواهى
اخلاقِ پست
2. محال بودنِ پیشرفت
تاریخ و رخدادهاى گوناگون
3. دادگرى کیهانى
فصل پنجم: راههاى رهایى
1. تجاوزِ شرّ (بدى)
نقد شوپنهاور از «آگاهىِ عملى»
کانت شعبدهباز
بنیانِ راستینِ اخلاق
متافیزیک مهرورزى
2. گذر از بدى
خاموشى اراده
دوگانگى پیچیدگى
خاتمه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شوپنهاور |
نویسنده | گیوم مورانو |
مترجم | مسعود انصاری |
ناشر چاپی | انتشارات مصدق |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 256 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7436-54-7 |
موضوع کتاب | کتابهای بزرگان فلسفه |