معرفی و دانلود کتاب مواظبت هستم

معرفی کتاب مواظبت هستم

آنا روی زمین افتاده. می‌داند که اشتباه کرده، اما تاوان اشتباهش مرگ نیست. به دنبال راه فرار می‌گردد. می‌ترسد به اطراف نگاه کند. دست‌هایش را به‌طرف دستگیره‌ی در می‌برد، اما دیگر دیر شده. کتاب مواظبت هستم رمانی دردناک، معمایی، جنایی و جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های سایت آمازون است. ما در این ماجرا با یک جنایت روبه‌رو هستیم؛ آنا بالارد ناپدید شده و هیچ سرنخی از جنایتکار وجود ندارد. تریسا دریسکل به ما کمک می‌کند تا رمز این معمای جنایی را پیدا کنیم.

درباره‌ی کتاب مواظبت هستم

سارا تنها به خانه برگشته. آنا همراه او نیست. آرزو می‌کند فقط یک‌لحظه به آن شب شوم برگردد و کنار خواهرش بماند. تیم پلیس و مأموران جست‌وجوگر در خانه جمع شده‌اند. دفترچه‌های یادداشت، وسایل شخصی آنا، لباس‌ها و عکس‌هایش در همه‌جای خانه پخش شده‌اند. کارگاه خصوصی مشغول صحبت کردن با مادر آنا است. سارا به لحظه‌ای فکر می‌کند که با آنا خداحافظی کرد و به باشگاه رفت. قرار بود چند ساعت بعد همدیگر را ملاقات کنند؛ اما حال، مدت زیادی است که هیچ‌کس آنا را ندیده و معلوم نیست چه بلایی به سرش آمده است. نامه‌ای به دست سارا رسیده؛ نامه از طرف یک زن است: خانم الا لانگفیلد. او هم‌سفر و هم‌قطاری آن دو نفر بوده است. خانم لانگفیلد نمی‌تواند با عذاب وجدانی که روح و جانش را می‌مکد، کنار بیاید. او پشیمان است. اگر به عقب برمی‌گشت، نمی‌گذاشت آن دو مرد خلافکار که به‌تازگی از زندان آزاد شده بودند، با این دو دختر صحبت کنند. خانم لانگفیلد مطمئن است که ناپدید شدن آنا به آن دو مرد مربوط است، اما واقعیت چیز دیگری است؛ موضوعی که تنها یک نفر از آن آگاه است: مردی به نام «تیم». کتاب مواظبت هستم (I am watching you) ما را به خانه‌ی وحشت دعوت می‌کند؛ خانه‌ای که در آن‌جا یک قاتل منتظر ماست. تریسا دریسکل (Teresa Driscoll) نیز به ما نمی‌گوید در این خانه چه می‌گذرد و چه فاجعه‌ای رخ داده است. این رازی است که خود باید آن را کشف کنیم.

یک سال از آن شب سیاه گذشته است. رسانه‌ها و مردم دوباره به یاد آنا افتاده‌اند. پلیس و کارگاهان هنوز نتوانسته‌اند از این دختر شانزده‌ساله نشان و ردی پیدا کنند. مادر و پدر آنا در تمام این مدت به دنبال دخترشان گشته‌اند و به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌اند. در این میان یک نفر نمی‌تواند خود را ببخشد؛ خانم الا لانگفیلد. او مقصر نیست؛ اما سهل‌انگاری‌اش باعث شده نتواند از عذاب وجدان رها شود. علاوه‌بر این‌ها، نامه‌ها و کارت‌پستال‌های تهدیدآمیز و عکس‌های مرموزی هر روز برای او ارسال می‌شود و رسانه‌ها نیز او را به بی‌مسئولیتی متهم می‌کنند. تمام این حوادث موجب شده‌اند تا خانم لانگفیلد هر کاری بکند تا آنا پیدا شود؛ بدون اینکه بداند این جست‌وجو برای او چه عواقب خطرناکی دارد.

تریسا دریسکل ما را در موقعیتی می‌گذارد که خود را به‌جای هرکدام از شخصیت‌های این کتاب قرار دهیم. ما ناچاریم سرنخ‌ها را کنار هم بگذاریم تا بتوانیم رد و نشانه‌ای از آنا پیدا کنیم. کتاب مواظبت هستم، بیش از اینکه مهیج باشد، تلخ و نگران‌کننده است. نمی‌توان آن را داستانی صرفاً هیجان‌انگیز دانست. می‌دانیم سرنوشتی که آنا به آن دچار شد، فقط در قصه‌ها رخ نمی‌دهد و چنین فجایعی هرروز جان دختران را تهدید می‌کنند. همین واقعیت باعث شده تا کتاب مواظبت هستم، واقع‌گرایانه جلوه کند. آنا و سارا در جامعه، ما به‌ازای حقیقی دارند و این موضوع باعث می‌شود تا در حین خواندن داستان، برای این دو خواهر نگران و اندوهگین باشیم. امیدواریم داستان جنایی مواظبت هستم بتواند ما را هوشیار و نسبت به خطرات اطراف خود، آگاه‌تر کند.

کتاب مواظبت هستم، با ترجمه‌ی فارسی مهرداد یوسفی در نشر مصدق به چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب مواظبت هستم

• این رمان پر از تعلیق و چند لایه است. نویسنده از همان صفحه‌ی نخست مرا مجذوب قصه‌ی خود کرد. به احتمال زیاد، در میان خواندن این کتاب از خود خواهید پرسید: اگر من بودم چه‌کار می‌کردم؟ (جک باتلر، ویراستار)
• یکی از بهترین آثار هیجان‌انگیز و روان‌شناختی سال‌های اخیر من «مواظبت هستم» است. (India Today)

کتاب مواظبت هستم برای چه کسانی مناسب است؟

خطر هر لحظه به ما نزدیک‌تر می‌شود. دست‌هایش را به دور گردن ما اندازد و تا به خود بجنبیم، ما را به کام نیستی کشانده است. این فاجعه‌ای است که برای آنا رخ داده. او در مخمصه‌ای هولناک گرفتار شده و راه گریزی ندارد. کتاب مواظبت هستم با روایتی جنایی و مهیب، از ما می‌خواهد تا خود را در کنار آنا تصور کنیم. شاید بتوانیم این دختر را از این کلاف سردرگم نجات دهیم.

در بخشی از کتاب مواظبت هستم می‌خوانیم

به اطراف ماشین نگاه مى‌کنم، کسى را نمى‌بینم. چراغ‌هاى آپارتمان‌هاى بالاى فروشگاه‌ها هنوز خاموش هستند. حدود دوازده تا بیست قدم بین ماشین و فروشگاه فاصله است. هر روز این کار را انجام داده‌ام. به این شکل نمى‌توانم به زندگى‌ام ادامه دهم.

به خودت بیا، الا.

یک نفس عمیق مى‌کشم، قفل در را باز مى‌کنم و خیلى سریع از اتومبیل پیاده مى‌شوم. کلیدهاى فروشگاه در دستانم هست، صبر مى‌کنم تا به در فروشگاه برسم بعد دزدگیر ماشین را بزنم. قلبم به شدت مى‌تپد، وارد فروشگاه مى‌شوم، و مطمئن مى‌شوم در محکم بسته شده و آن را قفل مى‌کنم. قفل سوییچى آن طورى طراحى شده که مانند در اتاق هتل، پس از بسته شدن براى باز کردنش به یک کلید نیاز دارید. در طول روز، آن را با یک سطل پر از گل‌هاى خاص روز باز نگه مى‌دارم. بار دیگر چک مى‌کنم که کاملا بسته و ایمن است. پرده‌ها را پایین مى‌کشم و رها مى‌کنم. از پنجره مى‌توان داخل را دید، اما محل کار من از آن‌جا دیده نمى‌شود.

به سرعت به محل کارم مى‌روم و کتم را مى‌آورم. روى یک صندلى مى‌اندازم و دستگاه قهوه‌ساز را روشن مى‌کنم. خیلى به نظم اهمیت مى‌دهم. دیشب وقتى داشتم شش دسته‌گل رومیزى که در قفسه میانى سردخانه قرار دارند را درست مى‌کردم، دستگاه قهوه‌ساز را براى امروز پر کردم. شکوفه‌هاى سه دسته‌گل مراسم به دقت و با ترتیب در قفسه پایینى درون آب گذاشته شده‌اند. ابتدا دو دسته گل ساقدوشان عروس و سپس دسته گل عروس.

فهرست مطالب کتاب

1: شاهد
2: پدر
3: دوست
4: شاهد
5: پدر
6: شاهد
7: دوست
8: کارآگاه خصوصى
9: پدر
10: شاهد
11: پدر
12: کارآگاه خصوصى
13: شاهد
14: دوست
15: شاهد
16: پدر
17: شاهد
18: دوست
19: شاهد
20: پدر
21: دوست
22: کارآگاه خصوصى
23: پدر
24: دوست
25: شاهد
26: پدر
27: دوست
28: کارآگاه خصوصى
29: پدر
30: دوست
31: شاهد
32: پدر
33: دوست
34: کارآگاه خصوصى
36: پدر
37: کارآگاه خصوصى
38: دوست
39: پدر
40: شاهد
41: دوست
42: پدر
43: شاهد
44: دوست
45: شاهد
46: آنا
47: شاهد
48: لوک
کلام آخر: الا