معرفی و دانلود کتاب درباره‌ی کشتن

معرفی کتاب درباره‌ی کشتن

نسیم مرعشی، نویسنده‌ی ایرانی اهل اهواز، کتاب درباره‌ی کشتن را در یازده روایت غیرداستانی و با الهام از تجربه‌های شخصی خود نوشته است. مطالب این کتاب حاصل سال‌ها سفر نویسنده به مناطق مختلف ایران و مواجهه‌های متفاوت او با دو پدیده‌ی مرگ و قتل است که به صورت هفت جستار روایی مستند در قالب این کتاب منتشر شده است.

درباره‌ی کتاب درباره‌ی کشتن

نسیم مرعشی، نویسنده‌ی جوان و بااستعداد اهل اهواز است که در سال 1394 و با چاپ اولین اثر خود با عنوان «پاییز فصل آخر سال است» توانست به‌سرعت توجه مخاطبان و منتقدان ادبیات فارسی را به خود جلب کند و برنده‌ی جایزه‌ی ادبی جلال آل‌احمد شود. او علی‌رغم تحصیل در رشته‌ی مهندسی مکانیک، از ذوق و قریحه‌ی ادبی و هوش و نگاه تحلیل‌گر بی‌نهایت تیزبینی برخوردار است که باعث موفقیت و محبوبیت او در بین خوانندگان شده.

ردپای دغدغه‌های اجتماعی و روانی انسان مدرن را می‌توان در اکثر آثار نسیم مرعشی مشاهده کرد. با وجود اینکه زمان زیادی از چاپ اولین اثر خانم مرعشی نمی‌گذرد، با این حال، به عنوان یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان معاصر فارسی، توانسته از شهرت و اعتبار بسیاری در محافل ادبی برخوردار شود. از جمله مشهورترین آثار این نویسنده می‌توان به کتاب «هرس» اشاره کرد.

نسیم مرعشی در کتاب درباره‌ی کشتن حاصل سال‌ها سفر و تجربیات بسیارش در سرتاسر ایران و مواجهه‌اش با عمل کشتن است که به صورت هفت جستار مستند و به شکل روایی نگاشته شده. نویسنده معتقد است ما به صورت روزمره بیشتر از چیزی که فکرش را می‌کنیم با پدیده‌ی کشتن مواجه می‌شویم؛ کشتن برای بقا، کشتن برای دفاع از خود، کشتن برای لذت، کشتن به عنوان آخرین راه چاره یا به عنوان بهترین انتخاب، کشتن برای رهایی، کشتن به عنوان یک جنایت یا به عنوان یک تنبیه. در طول روز چند بار با کشتن به عنوان جنایتی هولناک روبرو می‌شویم؟ آیا متوجه حضور پدیده‌ی مرگ در اطرافمان و احاطه‌ی زندگی به واسطه‌ی آن هستیم؟ به زعم نویسنده ما ساده‌تر از چیزی که فکرش را می‌کنیم از کنار پدیده‌ی مرگ می‌گذریم. او در این کتاب تلاش می‌کند با نگاه عمیق‌تری به بررسی پدیده‌ی کشتن بپردازد، مخاطب را متوجه حضور پررنگ مرگ در زندگی کند و او را به دیدن دوباره‌ی زندگی از پس هاله‌ی مرگ تشویق کند. در هفت جستار مستند کتاب، روایت اشکال مختلفی از کشتن مانند شکار، جنگ و خودکشی را در موقعیت‌های مکانی و زمانی متنوعی می‌خوانیم.

نسیم مرعشی، این اثر را به‌عنوان روایت مستند و غیرداستانی معرفی کرده اما همچنان می‌توان در دقت به روند نگارش کتاب، نقش قلم قدرتمند و سبک داستانی جذاب او را، در عین مواجهه با نگاه تیزبین و تحلیل‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی جذابش دید. نویسنده امیدوار است مخاطب در طی مطالعه‌ی کتاب و دنبال کردن روایت‌ها با سؤالات تکان‌دهنده‌ای درباره‌ی مفاهیم هویت، خشونت، عزا، اختیار و عشق مواجه شود و تلاش کند از زاویه‌دید جدیدی به تعمق و تفکر در این مسائل بپردازد.

کتاب درباره‌ی کشتن برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی کتاب درباره‌ی کشتن به تمام علاقه‌مندان به جستار و مقالات ایرانی توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب درباره‌ی کشتن می‌خوانیم

زمین تبدیل شده به مرکز شهری موقتی. بساط چند کبابی دست‌فروش همان کنار بر پا می‌شود. گوشت‌ها به سیخ‌های باریک کشیده می‌شود و مردهایی که انتظار و اضطراب گرسنه‌شان کرده دور بساط جمع می‌شوند. مرد دیگری جاکلیدی و خنزرپنزر می‌فروشد. بین آن‌ها مردهایی هستند که دسته‌های پول را کف دست نگه داشته‌اند و دور زمین راه می‌روند. عددهایی را تند و پشت‌سرهم می‌خوانند: «چهل به شصت، چهل به شصت، چهل به شصت...» و با همان عددها به هم جواب می‌دهند. غریبه‌ها از زبان رمزی‌شان سر درنمی‌آورند، اما خودشان بسیار سریع در همان زمان کوتاه قبل از مسابقه شرط‌ها را می‌بندند. مردها معمولاً با هم آشنا هستند و تسویه‌حساب براساس قرارداد شفاهی بین‌شان بعد از مسابقه انجام می‌شود. اگر آشنا نباشند، پول دست نفر سومی که معتمد است می‌ماند تا بعد از مسابقه. مردهایی که شرط را بسته‌اند ردیف‌به‌ردیف دور زمین مستقر می‌شوند و برای جا گرفتن در دایره‌ی اول به دست و شانه و کمر هم چنگ می‌زنند. ساعت پنج عصر است.

مردها که دور زمین آرام می‌گیرند تازه وَرزاها گوشه‌ی زمین دیده می‌شوند. هر دو وَرزا با شاخ‌های تیزشده و چشم‌های سیاه بی‌تفاوت منتظر نوبت‌شان ایستاده‌اند. کاملاً تسلیم و آرام‌اند. هیجان مردها تأثیری روی‌شان نگذاشته. بی‌حرکت می‌مانند تا صاحب زمین اشاره‌ای می‌کند و صاحبان وَرزاها دو وَرزا را به حرکت وامی‌دارند. وَرزاها با قدم‌هایی کُند و استوار وارد میدان می‌شوند. غارتگر گیلوا سیاه و درشت است، با کوهانی برجسته که دورش پارچه‌های رنگی بافته‌شده پیچیده‌اند. وحشت بیجاربنه دورنگ است؛ سفید و سیاه. کوهانش کمی کوچک‌تر است. به جای راه رفتن دوست دارد با شاخ‌هایش زمین را بخراشد و سرش را به زمین بمالد. او را با زور طناب جلو می‌آورند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
آسمان آبی و آفتاب داغ و... دریا مهربان است
در ساعت پنج عصر
رهایی
پوست شیر
دشت و خون
زنده ها و زخم ها
به مقصد آسمان