معرفی و دانلود کتاب و کوهستان به طنین آمد

معرفی کتاب و کوهستان به طنین آمد

در قلب کوه‌های افغانستان، انتخاب یک پدر، خواهر و برادری را از هم جدا می‌کند. خالد حسینی در رمان جدیدش کتاب و کوهستان به طنین آمد، با روایت‌هایی درهم‌تنیده و احساسی، داستان عشق، قربانی‌شدن و جست‌وجوی هویت را روایت می‌کند. این داستان چندصدایی شما را به سفری از روستاهای دورافتاده تا شهرهای غریب می‌برد که تا مدت‌ها در ذهنتان طنین‌انداز خواهد شد.

درباره‌ی کتاب و کوهستان به طنین آمد

در رمان جدید خالد حسینی (Khaled Hosseini)، کتاب و کوهستان به طنین آمد (And the Mountains Echoed)، قصه‌ای از عشق، قربانی‌شدن و پیوندهای جدایی‌ناپذیر خانوادگی در پس‌زمینه‌ای از کوه‌های خشن افغانستان طنین‌انداز می‌شود. داستان با یک تصمیم دردناک در روستایی محروم آغاز می‌شود، پدری که برای نجات دختر خردسال و خانواده‌ی خود از فقر، او را به خانواده‌ای غریبه می‌سپارد. این انتخاب، عبدالله 10 ساله و پری 3 ساله را از هم جدا می‌کند و امواج این جدایی، نسل‌ها و قاره‌ها را طی می‌کند. خالد حسینی، با قلم شاعرانه و روایت‌های درهم‌تنیده‌اش، بار دیگر خوانندگان را به سفری احساسی دعوت می‌کند که در آن هر تصمیم، طنینی ابدی در زندگی‌ها به جا می‌گذارد.

خالد حسینی، که با داستان‌های عمیقا انسانی‌اش قلب میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان به تسخیر خود در آورده، در این رمان به سراغ مضامینی می‌رود که امضای او هستند؛ روابط خانوادگی، تاثیر انتخاب‌های دشوار روی زندگی حتی پس از سال‌ها و جست‌وجوی هویت در جهانی پرآشوب. داستان در دهه 1950 در روستایی دورافتاده در افغانستان آغاز می‌شود، جایی که فقر، زمستان‌های سخت و نبود امکانات یک زندگی عادی، یک پدر را به سوی تصمیمی سخت سوق می‌دهد که قلب هر خواننده‌ای را به درد می‌آورد. دختر خردسالی، که برای برادر بزرگ‌ترش همه‌چیز است، به خانواده‌ای در کابل سپرده می‌شود. برادر، که از کودکی نقش نگهبان و پدر را برای او ایفا کرده، با فقدانی دست‌وپنجه نرم می‌کند که زندگی‌اش را برای همیشه تغییر می‌دهد.

این رمان، مانند دیگر آثار خالد حسینی، از ساختاری چندصدایی و غیرخطی استفاده می‌کند. هر فصل از زاویه دید شخصیتی متفاوت روایت می‌شود، پدر گرفتار در چنگال فقر، برادر دردمند، مادرخوانده‌ای که با تنهایی خود کلنجار می‌رود و حتی خویشاوندانی که به‌ظاهر در حاشیه‌ هستند، اما داستان‌هایشان به هسته اصلی داستان گره می‌خورد. این ساختار، که خالد حسینی در آن استاد است، به خواننده اجازه می‌دهد تا تکه‌های پازل داستان را از زوایای گوناگون ببیند و به‌تدریج، تصویر کامل‌تری از تاثیر آن تصمیم اولیه به‌دست آورد. نویسنده با این رویکرد، حس انتظار را در خواننده ایجاد می‌کند، اما هرگز او را ناامید نمی‌کند؛ هر روایت فرعی، خود به مقصدی جذاب تبدیل می‌شود.

شخصیت‌پردازی در کتاب و کوهستان به طنین آمد یکی از نقاط قوت اصلی است. خالد حسینی شخصیت‌هایی خلق کرده که هیچ‌یک سفید و سیاه نیستند. پدر، که ممکن است در نگاه اول سنگدل به نظر برسد، قربانی شرایطی بوده که او را به چنین انتخابی واداشته است. برادر، که با حسرت و خشم در برابر جدایی می‌ایستد، در عین‌حال عشقی بی‌قیدوشرط را نشان می‌دهد. مادرخوانده، با وجود ظاهر سردش، در درون با احساس گناه و نیاز به محبت مبارزه می‌کند. حتی شخصیت‌های فرعی، مانند عمویی که در معامله دخیل است یا مهاجری که سال‌ها بعد به سرزمین مادری بازمی‌گردد، هر یک لایه‌هایی از پیچیدگی انسانی را به داستان اضافه کرده‌اند. خالد حسینی خواننده را دعوت می‌کند تا به‌جای قضاوت، با این شخصیت‌ها همدلی کند و دشواری‌های انتخاب‌هایشان را درک کند.

افغانستان هم، با کوه‌های سربه‌فلک‌کشیده و روستاهای محرومش، در این رمان نه‌فقط یک مکان، بلکه شخصیتی زنده است. حسینی با جزئیات دقیق، زندگی روزمره مردم عادی را به تصویر می‌کشد، از تلاش برای یافتن نان در سرمای استخوان‌سوز تا تاثیر جنگ‌ها و مهاجرت‌های بعدی بر خانواده‌ها. اما داستان فراتر از مرزهای یک کشور می‌رود. با جابه‌جایی میان کابل، پاریس و سان‌فرانسیسکو، نویسنده نیم‌نگاهی هم به موضوعات جهانی می‌اندازد، حسرت برای ریشه‌ها، چالش‌های مهاجرت و تلاش برای یافتن تعلق در دنیایی که مدام تغییر می‌کند. او با ظرافت، تضاد بین سنت و مدرنیته را نشان می‌دهد و از طنزی ملایم برای به تصویر کشیدن رفتارهای مهاجران در مواجهه با سرزمین مادری استفاده می‌کند.

رمان، همچنین به رابطه افغانستان با جهان هم می‌پردازد. شخصیت‌هایی که مهاجرت می‌کنند، با پرسش‌هایی عمیق روبه‌رو می‌شوند؛ چگونه می‌توان گذشته را حفظ کرد؟ چگونه می‌توان در سرزمینی جدید، خود را از نو ساخت؟ خالد حسینی این موضوعات را با نگاهی چندوجهی بررسی می‌کند، بدون اینکه به دام کلیشه‌ها بیفتد. او نشان می‌دهد که مهاجرت، هرچند راهی برای نجات است، اما می‌تواند به از دست دادن بخشی از هویت منجر شود و در عین‌حال، فرصتی برای بازسازی و کشف دوباره خود است.

کتاب و کوهستان به طنین آمد داستانی است که نه‌تنها به یک خانواده، بلکه به انسانیت می‌پردازد. خالد حسینی با مهارت، روایت‌هایی را که در ابتدا پراکنده به نظر می‌رسند، به هم گره می‌زند و خواننده را به لحظه‌ای احساسی هدایت می‌کند که عمیقا تاثیرگذار است. او با به تاخیر انداختن لحظه‌های کلیدی، حس کنجکاوی را زنده نگه می‌دارد و هر شخصیت فرعی را به قهرمانی در داستان خود تبدیل می‌کند.

این رمان، با توجه به توانایی خالد حسینی در خلق داستان‌هایی که فرهنگ‌ها و نسل‌ها را به هم متصل می‌کنند، مخاطبان جهانی خود را دارد. او بار دیگر ثابت می‌کند که داستان‌گویی می‌تواند پلی میان قلب‌ها، از روستاهای دورافتاده افغانستان تا شهرهای شلوغ جهان باشد. کتاب و کوهستان به طنین آمد که توسط نسترن ظهیری ترجمه شده و انتشارات ققنوس آن را منتشر کرده، دعوتی است به تامل در پیوندهایی که ما را تعریف می‌کنند و انتخاب‌هایی که، مانند طنین کوه‌ها، تا ابد در زندگی‌مان باقی می‌مانند.

جوایز و افتخارات کتاب و کوهستان به طنین آمد

• یکی از کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز
• نامزد جایزه بهترین داستان گودریدز در سال 2013

نکوداشت‌های کتاب و کوهستان به طنین آمد

• این داستان جدید حسینی، پخته‌ترین و احساسی‌ترین اثر او تا به امروز است. مهارت‌های روایی‌اش در طی سال‌ها عمیق‌تر شده‌اند. این رمان، مانند آثار قبلی‌اش، به مضامینی چون رابطه والدین و فرزندان و تأثیر گذشته بر زمان حال می‌پردازد. روایت کتاب میان دنیای روشن افسانه و واقع‌گرایی پیچیده در نوسان است. در پایان، ما با شخصیت‌هایی آشنا می‌شویم که طی سال‌ها، با انتخاب‌های خود میان وظیفه و آزادی، خانواده و استقلال، وطن و مهاجرت، خود را تعریف کرده‌اند. این رمان چونان یک آواز گروهی عمیق و تأثیرگذار است؛ نمایشی از شناخت درونی شخصیت‌ها و قدرت نویسنده در داستان‌سرایی کلاسیک. (نیویورک تایمز)
• کتاب جدید نویسنده بادبادک‌باز، روایتی تأثیرگذار درباره فداکاری، خیانت و قدرت خانواده است. برخلاف دو رمان قبلی، این اثر گستره‌ بیشتری دارد؛ داستان سه نسل را روایت می‌کند که در آن سرگذشت مهاجران، امدادگران، والدین، کودکان، پزشکان و قاچاقچیان به‌هم گره می‌خورند. حسینی نشان می‌دهد که چگونه انسان‌ها می‌توانند نسبت به کسانی که باید از آن‌ها مراقبت کنند، بی‌رحم یا بی‌اعتنا باشند. اما دستاورد نهایی او، به تصویر کشیدن قدرت ماندگار خانواده است. (People)
• این کتاب زیبا و استادانه، حدود شصت سال از تاریخ افغانستان را در بر می‌گیرد و پیامدهای تصمیمی ناامیدانه را بررسی می‌کند که زندگی دو کودک را متحول کرده و تأثیر آن در زندگی بسیاری دیگر طنین‌انداز می‌شود. کتاب، در عین اندوهبار بودن، سرشار از عشق است: پیوند برادر و خواهر، رابطه خاص میان خویشاوندان، دوستی آرام میان خدمتکار و ارباب، و تعهد پزشک و پرستار به قربانیان جنگ. پایان کتاب با تصویری رویایی از شادی از‌دست‌رفته به پایان می‌رسد؛ تصویری که با دانستن شکنندگی‌اش، ارزشمندتر می‌شود. (لس‌آنجلس تایمز)
• نبوغ خالد حسینی در این است که آثارش هم روح یک مکان را در خود دارند و هم از آن فراتر می‌روند. این رمان، اثری بی‌نظیر است برای هرکس که می‌خواهد معنای زندگی را درک کند. (USA Today)
• این رمان فقط یک داستان زیبا نیست، بلکه دستاوردی در نمایش انسانیت مردمی است که قربانی جنگ بوده‌اند، برای همان مردمی که شاید در رنج آن‌ها شریک بوده‌اند. (Daily Beast)

کتاب و کوهستان به طنین آمد برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های احساسی، چندلایه و بین‌فرهنگی؛ به‌ویژه برای کسانی که به موضوعات مهاجرت، پیوندهای خانوادگی و انتخاب‌های سرنوشت‌ساز علاقه دارند مناسب است.

در بخشی از کتاب و کوهستان به طنین آمد می‌خوانیم

پرستارى که اسمش آمرا آدموویچ بود قبلاً به ادریس و تیمور هشدار داده بود. آن‌ها را به کنارى کشیده بود و گفته بود: «اگر کوچک‌ترین واکنشى نشان دهید، نگرانش مى‌کنید؛ من هم پرتتان مى‌کنم بیرون!»

آن‌ها ته راهروى تاریک و دراز بخش مردان بیمارستان وزیر اکبرخان ایستاده بودند. آمرا گفته بود تنها قوم و خویشى که براى دختر باقى مانده و به دیدنش مى‌آید دایى‌اش است و، اگر دختر در بخش زنان بسترى شود، نمى‌گذارند همان یک نفر هم به عیادتش بیاید. کارمندان بیمارستان او را در بخش مردان بسترى کرده بودند. البته نه در اتاق‌هاى این بخش. مایه ننگ دختر بود که با مردان غریبه هم‌اتاق شود. تخت او را در انتهاى راهروى که نه مخصوص مردان بود و نه زنان جا داده بودند.

تیمور گفت: «فکر مى‌کردم نیروهاى طالبان از شهر خارج شده‌اند.»

«خطرناک است، نه؟» آمرا این را گفت و نخودى خندید. ادریس، در همین یک هفته‌اى که به کابل برگشته بود، متوجه شده بود لحنى تلخ و، در عین حال، بى‌خیال در کلام کارمندان خارجى‌اى که براى کمک آمده بودند وجود دارد، کارمندانى که بایست به ناراحتى و رنج‌ها و خصوصیات اخلاقى فرهنگ افغان‌ها جهت مى‌دادند. خیلى بهش بر مى‌خورد که مى‌دید این خارجى‌ها آن‌قدر گستاخ شده‌اند که مردم کشورش را مسخره مى‌کنند و جرئت پیدا کرده‌اند که آن‌ها را پست و خوار بپندارند. به نظر مى‌رسید مردم محلى اصلاً به این چیزها توجه نمى‌کنند یا اگر هم توجه مى‌کنند، به‌سادگى نادیده‌شان مى‌گیرند. فکر مى‌کرد شاید او هم باید خودش را به نفهمیدن بزند.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: پاییز 1952
فصل دوم: پاییز 1952
فصل سوم: بهار 1949
فصل چهارم
فصل پنجم: بهار 2003
فصل ششم: فوریه 1974
فصل هفتم: تابستان 2009
فصل هشتم: پاییز 2010
فصل نهم: زمستان 2010
یادداشت نویسنده