معرفی و دانلود کتاب لذتی که حرفش بود: شش تک نگاری دربارهی دیدن و زیستن
برای دانلود قانونی کتاب لذتی که حرفش بود: شش تک نگاری دربارهی دیدن و زیستن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب لذتی که حرفش بود: شش تک نگاری دربارهی دیدن و زیستن
پیمان هوشمندزاده در کتاب لذتی که حرفش بود: شش تک نگاری دربارهی دیدن و زیستن، مجموعهای از تجربههای ناب که در نظرتان پیش پا افتاده جلوه کرده و همچنین بدیهیاتی که کمتر کسی به آنها فکر میکند را به رشته تحریر درآورده است.
دربارهی کتاب لذتی که حرفش بود: شش تک نگاری دربارهی دیدن و زیستن
منطق روایی ساده و روان این داستانها، قسمتهایی از مشاهدات هر انسانی را از پیرامون و خاطراتش کنار هم گذاشته. به گونهای که شما را به حیرت کردن وامیدارد. این تکهها و در کل این مقالات، عریان کنندهی یکی از بارزترین کمبودهای هنر معاصر است. قدرت دیدن، شناختن و شکافتن سادهترین اتفاقات جاری زندگی و حرف زدن در مورد آنها. گاهی نیاز است تا انگشت عکاس برای فشردن شاتر بلرزد، قلم در دست نویسنده بلغزد و مخاطب جسارت کندوکاو در جزئیترین رکن آثار پیش رویش را بیابد.
پیمان هوشمندزاده، عکاس و نویسنده ایرانی علاوه بر چند کتابش از جمله شاخ، ها کردن، حذف به قرینه مستی و... در زمینه عکاسی نیز موفق به دریافت جوایز گوناگونی شده و نمایشگاههای بسیاری در تهران، بلژیک، دانمارک، یونان، لبنان، برلین، استرالیا، گرجستان، کویت، نیویورک، پاریس برگزار کرده است. وی فارغالتحصیل رشته عکاسی از دانشگاه آزاد اسلامی بوده و کارخود را ابتدا با نشریات و آژانسهای عکس شروع و پس از مدتی با همراهی جواد منتظری و امید صالحی آژانس عکس 135Photos را تاسیس نمود.
از میان کارهای او مجموعه قهوه خانههای گمرک و دستها و کمربنده بیش از بقیه دیده شده و از معروفترین آثار او محسوب میشوند.
کتاب حاضر ترکیبی از خاطرات و تجربیات او طی سالهایی است که به عکاسی پرداخته. کتاب حول محور عکاسی میچرخد و مباحثی چون فراموشی در عکاسی، تفسیر عکسها و... را نیز مورد بررسی قرار میدهد.
در بخشی از کتاب لذتی که حرفش بود میخوانیم
بالاخره جوان دست از سر موبایل برداشت و همان بالا، روی بار، رو به آسمان دراز کشید. صمیمیتشان از همان فاصلهی دور هم حس میشد. آن یکی موبایل را گرفت. چند باری موبایل بینشان رد و بدل شد، تا که فهمیدم یکی میخواهد از دیگری عکس بگیرد. جوان بلند شد و رفت سمت مبل استیل و روی آن لم داد. پیانو همچنان پخش میشد و او پشت به خورشید نارنجی تهران، غرق در صدای بوق ماشینها و صدای خندهای که شنیده نمیشد، مرتب روی آن مبل عجیب حالت عوض میکرد.
به عنوان یک عکاس اگر جای آن مرد موبایل به دست بودم، حتمن جوری قاب را میبستم که کل ترافیک، بار کامیون، مرد افغان و مبل استیل را باهم داشته باشم. ولی موبایل آن جوان نمیتوانست چنین لنز بازی داشته باشد.
همانطور که به صدای پیانو گوش میدادم عکسی را که در موبایل ذخیره میشد تصور میکردم. عکسی که اگر او برای خانوادهاش بفرستد، که بعید هم نیست، کاملن با چیزی که میدیدم در تضاد بود.
بهترین حالتش را شرح میدهم؛ چرا که آن عکس بیتردید چیز دیگری بوده، چیزی که فعلا دربارهی آن سکوت میکنم.
مرد افغان سوژهی اصلی بود، مبل ممکن نبود حذف شود و مهمتر از همه، خورشید بود. آن مرد امکان نداشت که از خیرِ خورشیدی به آن زیبایی بگذرد. کل عکس او پُر میشد از این سه و باقی حذف میشد. مردم عاشق زوم کردن هستند. حق هم دارند، کار لذتبخشیست. دورها نزدیک میشوند، غیر قابل دسترس را دسترس میکند. ولی در عین حال، حین عکاسی درست مثل بچهها میشوند، همهچیز را دو قسمت میکنند؛ خوبها و بدها، و از بدها عکس نمیگیرند.
فهرست مطالب کتاب
طبیعی
فراموشی
سکوت
خیال
لذت
تنترسه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب لذتی که حرفش بود: شش تک نگاری دربارهی دیدن و زیستن |
نویسنده | پیمان هوشمندزاده |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 102 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-572-9 |
موضوع کتاب | کتابهای مقاله و جستار ایرانی |