معرفی و دانلود کتاب آن چنان که بودیم
برای دانلود قانونی کتاب آن چنان که بودیم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آن چنان که بودیم
کتاب آن چنان که بودیم، پرترهای از لیلی گلستان، بانوی برجسته در عرصهی فرهنگ و هنر ایران است. او با نگاهی صریح و بیپرده، از تجربههای خود در ترجمه، گالریداری، روزنامهنگاری و تعامل با چهرههای برجستهی فرهنگ و هنر میگوید. بخشهایی از کتاب به نقدهای مطبوعاتی، پاسخ به مقالات و روایتهایی از زندگی روزمره اختصاص دارد که همگی با نثری شفاف و شخصی نوشته شدهاند.
دربارهی کتاب آن چنان که بودیم
لیلی گلستان را اغلب با ترجمههایش میشناسند؛ اما این زن در مطبوعات و فضاهای هنری نیز فعالیت گستردهای داشته است و با لحن صریح و بیپردهی خود توانسته است بسیار تأثیرگذار باشد. در کتاب آنچنان که بودیم، مجموعه مقالاتی را از این نویسنده، مترجم و گالریدار برجستهی ایرانی میخوانیم. این مقالات طیف وسیعی از موضوعات را در بر میگیرد؛ از خاطرات شخصی و تجربیات حرفهای لیلی گلستان در زمینهی ترجمه، مدیریت گالری و تعامل با هنرمندان و شخصیتهای فرهنگی گرفته تا نگاه او به رویدادهای اجتماعی و سیاسی ایران در دهههای اخیر.
تأملی بر چهلودو سال تلاش فرهنگی لیلی گلستان
نثر آمیخته با شوخطبعی، صداقت، بیتعارف و گاه گزندهی لیلی گلستان در روایت، به کتاب، بُعدی انسانی بخشیده است. توجه این مترجم به وقایع اجتماعی و سیاسی کشور، شایان تقدیر است. او در کتاب آن چنان که بودیم، بارها به تغییرات سیاسی ایران و تأثیر آن بر زندگی شخصی، حرفهای و فضای فرهنگی کشور اشاره کرده است.
لیلی گلستان از مواجهههای متعدد و غالباً خندهدار، غصهدار و شگفتانگیزش با مقولهی سانسور در طول چهلودو سال فعالیت صحبت می کند. این سانسورها نه تنها محتوای کتاب، بلکه حتی تصاویر و عکسها را نیز در بر میگرفته است. او در بیانیهی خود به مناسبت دریافت شوالیهی هنر، خود را اینگونه معرفی میکند: «زره من چهل کتاب است که طی چهل و دو سال ترجمه و تألیف کردهام و همه میدانیم با چه خون جگری به انتشار رسیدهاند.»
چهرههای ادبی در آینهی نگاه مترجم مشهور
لیلی گلستان در کتاب آن چنان که بودیم، دیدگاههای خود را دربارهی نویسندگان، هنرمندان و افراد مشهور دنیای هنر بیان میکند. برای مثال او عباس کیارستمی را انسانی فروتن، متواضع، پرکار، لجباز و مصمم توصیف میکند. سپس در مورد تأثیر ادبیات بر جامعه سخن میگوید و بر این باور است که اگر قصه، اسطقسدار و با چفتوبست درستی نوشته شود، حتماً روی مخاطبش تأثیر میگذارد.
محمود دولتآبادی، نویسندهی محبوب لیلی گلستان است و همواره سبک نوشتاری، شیوهی او در بازتاب دادن لحظات زندگی و تعهد او را به قلم ستایش میکند. گلستان همچنین احمد محمود را به دلیل صداقت و ملموس بودن داستانهایش تمجید میکند.
نشر چشمه، کتاب آن چنان که بودیم را منتشر کرده و در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
کتاب آن چنان که بودیم برای شما مناسب است اگر
- به تاریخ زیستهی روشنفکران ایرانی علاقهمند هستید.
- پشت صحنهی فعالیتهای هنری افراد مشهور برای شما جذاب است.
- به ترجمههای منتشرشده توسط لیلی گلستان علاقه دارید و میخواهید بیشتر این مترجم ایرانی را بشناسید.
در بخشی از کتاب آن چنان که بودیم میخوانیم
احمد محمود راست بود. خودش بود. بیهیچ شیلهپیلهای، بیهیچ محافظهکاری یا احتیاطی. خودش بود. برای همین است که قصههایش باورپذیر، ملموس و صمیمیاند. آنقدر ملموس که حتی اگر در جنوب زندگی نکرده باشی هم، انگار آدمها و فضایش را سالها دیدهای و زیستهای.
حدود چهار ماه هر چهارشنبه به دیدارش میرفتم تا برای کتاب حکایت حال گفتوگو کنیم و هربار انگار که بار اولم باشد دلم پر از شعف و شوق بود.
قرار بود با مرد بزرگی گفتوگو کنم. با یک مردِ زندگیکرده، زندگیدیده و زندگیدوست.
فضای داستانهایش را خوب میشناخت. نگاهش نگاه یک انسان دلسوز و مسئول بود. حسها را خوب درمیآورد. مدار صفردرجه دور تندی داشت، تو هم آن را تند میخواندی. داستان یک شهر آنقدر قوی بود و شهر را آنقدر خوب توصیف کرده بود که بر آن شدم به دیدار بندر لنگه بروم و رفتم. همان بود. بعد از اینهمه سال حسوحال شهر همان بود.
قصهی «دیدار» که پیرزنی میخواهد به دیدار دوستش برود. و حرفهایی که با خودش میزند و حسوحالی که دارد. این قصه را خیلی دوست دارم. جان میدهد تا یک فیلم کوتاه از آن ساخته شود.
و هنگام خواندن ننهامرو صدای تپش دلت را میشنوی که چه تند میزند.
اتاق کوچکش مرتب و منظم و پاک و پاکیزه بود و درون لیوان روی میزش شانزده مداد تراشیده و قبراق آمادهی آفریدن. همیشه شانزدهتا. چرا؟ نمیدانم. نپرسیدم.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
رابطهی شما با مادرشوهرتان چگونه است؟!
از طالقان با عشق
اندر باب حکایتِ مترجمی که منتظر هزارهی بعدی است
چهار عکس به اضافهی یک عکس
خودِ زندگی بود…
این کار یک جور عشق است
میترسم سرخوشی دیگر سراغم نیاید
هنگام که گریه میدهد ساز
اگر بمانیم و بمانند
آنکور: این زیبای خفته
گذر ابرها و رودخانهی عطرها
چه کاری بهتر از این!
آنچنان که بودیم
دارد اتفاقی میافتد
آن قنات وسط گندمزار بود
نوشتن با دوربین
یک امضای گرافیکی
الو، الو، اینجا تهران
کافه نادری در دو قاب
از خاطرات فرانسه
مجسمههایم جان دارند
نمونه و الگویی برای هنرمندان
عین آب روان
فقط ترجمه کن
شروع دوستیمان یادت هست؟
آخر بهار
عکسهای منتخب من
چهار اپیزود از صدها اپیزود یک زندگی
راز کدام است؟
جوانان مرا سر شوق میآورند
پایان مهمتر از آغاز
سه قصه
از جنس آرامش و زندگی
قرار بود آشپزی کنیم
برکت هنرهای تجسمی ایران
سانسور کتاب
دههی شصت با چند یاد
چهقدر همه در تنهایی میروند
او سی و چند سال بیشتر ندارد
نویسندگی کار گِل است
دست شیرینی داشت
طیفهایی از یک رنگ واحد
صبور باشید، صبوری همراه با لبخند
مادر بودن و کار کردن
همه به او مربوط میشود
نویسنده کیست؟
دست در دست مجرم خلافکار
درّوس من
اولین رابطهام با کتاب
من و گالریداری
این یا او؟
مارکز، مارکز عزیز
مرگ در سه اپیزود
فرزانه طاهری
مریم زندی
شب شوالیه
سیگار کشیدهاید؟
بهمن محصص
سهراب و ابول و محصص
دختری با پیژامهی راهراه
عریضهای نهچندان مطول
نویسندهی محبوب من
مرد همهفنحریف
یک مرد بزرگ که زندگی کرد، جنگید و دیگر هیچ
محمدرضا شجریان
شهر عجیبی داریم
و زندگی ادامه دارد…
گفتوگوهای زیرکانه به یاد میمانند
کجا داریم زندگی میکنیم؟ اینها کیستند؟
احمد محمود عزیز
مهدی سحابی
محسن آقای عزیز
چرا بعد از انقلاب در سینما و ادبیات اینقدر به زن پرداخته شد؟
عکسها و نقاشیهای عباس کیارستمی
کتابخوانی
کیارستمی در چند قاب
یک فنجان قهوهی غلیظ و تلخ
از صفر شروع کردن
روسری
فرح پهلوی
هوشنگ پزشکنیا
کاوه گلستان
احمد شاملو
غزاله علیزاده
اقتصاد و بازار هنر (آسیبشناسی)
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آن چنان که بودیم |
نویسنده | لیلی گلستان |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 303 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1328-7 |
موضوع کتاب | کتابهای مقاله و جستار ایرانی، کتابهای خاطرات، کتابهای نقد ادبی |