معرفی و دانلود کتاب صوتی هویت
برای دانلود قانونی کتاب صوتی هویت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی هویت
کتاب صوتی هویت اثر میلان کوندرا، وضعیت انسان معاصر را زیر ذرهبین بررسی میکند و التهاب جان و روان او را به نمایش درمیآورد. شخصیتهای رمان از تحول جهان خوشحال نیستند و با حسرت و اندوه به ارزشهای متعالی از دست رفته میاندیشند و به عشق پناه میبرند تا نجات یابند.
این رمان از نظر ساختاری احتمالاً سنتیترین و یکی از کوتاهترین رمانهای میلان کوندرا به حساب میآید. درونمایه محوری و مضمون فکری و اساسی رمان هویت (Identity) نوعی تقلای ذهنی و تقابل کم و بیش فلسفی است با ناپایداری هستی و زندگی. مضمون این کتاب در قالب داستانی جدید و برگرفته از زندگی به ظاهر متعارف انسانی، واقعیتهایی چون عشق، غریزهها و احساساتی آمیخته با حسرت را در شکل و ساختاری دقیقاً متناسب با مفاهیم آن عرضه میشود.
در یک عبارت کلی این کتاب داستانی فلسفی و اندیشه محور است و به همین دلیل بهتر است با آرامش خاطر و بدون شتاب زدگی خوانده و حتی بازخوانی شود. این رمان در جایگاه و نوع خود از کشش و گیرایی درونی خاصی برخوردار است. موضوع اصلی رمان به دغدغه چارهناپذیر و گاه آشکار و گاه پنهان انسان برمیگردد؛ بر زمان که بیترحم و فرساینده میگذرد و آدمها را بیوقفه به سوی پیری و ناپدید شدن سوق میدهد.
دو شخصیت اصلی آن، زن و شوهری میانسال به نامهای شانتال و ژاک-مارک هستند. شانتال که بر خلاف فاصله گرفتن از توانمندی و طراوت جوانی و گذر از میانسالی، هنوز زیبا و تندرست و جذاب مانده، همراه با ژاک-مارک (شوهر دومش) با تکیه بر پیوندهای عاشقانه و همسویی فکری و تفاهم برآمده از روشنبینیشان، سعی در تقابل با ناپایداری هستی دارند و میکوشند به شیوه و پسند خود زندگی کنند. رمان با ریتم ملایم زندگی این دو آغاز میشود و همزمان با اتفاقات بیرونی صفحات پایانی رمان ریتم تندتری میگیرد و از دل و ذهن شخصیتها وارد ماجراهایی در جهان عینی میشود. در انتهای رمان زندگی این دو به کابوسی بدل میشود اما باز این عشق است که این دو را دوباره به هم میرساند و از کابوسی که به آن دچار شدهاند میرهاند.
در بررسی رمان هویت باید گفت بنمایه این رمان همانطور که از عنوانش برداشت میشود هویت است. هویت انسان معاصر و سرگشتگیهایش در دنیای امروزی موضوع اصلی این داستان است. مفاهیم بنیادین انسانی تغییر کرده، شخصیتها در رمان با حسرت از گذشته یاد میکنند و در دنیای کنونی همه چیز را از دست رفته میبینند. اما با این که تعابیر جدید را قبول ندارند چارهای جز پذیرفتن آن ندارند.
میلان کوندرا (Milan Kundera) مانند پزشکی که بدن انسان را تشریح میکند به تشریح جزء به جزء روح آدمیان میپردازد و روابطی را که از زوایای روح آدمی شکل میگیرد، با دقتی موشکافانه تحلیل میکند تا بدین طریق جست و جویی ناب و بکر را در درون آدمیان دنبال کند، کاری که با دو شخصیت اصلی و شخصیتهای فرعی رمان هویت میکند و روح و احساسات آنان را به عنوان مرکز کنترل رفتاریشان نمایان میسازد.
«میلان کوندرا» رماننویس نوگرای معاصر در سال 1929 در شهر برونو کشور چک به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را در رشتهی ادبیات و زیباییشناسی ادامه داد و نخستین مجموعه شعر خود با نام «انسان بوستان عظیم» که ادبیات دولتی را مورد نقد قرار میداد در سال 1953 منتشر کرد. کوندرا در سال 1984 کتاب «سبکی تحملناپذیر هستی»، و در سال 1990 «جاودانگی» و سه رمان بعدی خود «آهستگی»، «هویت» و «جهالت» را به رشته تحریر درآورد و در همه آنها سعی در به تصویر کشیدن درون مایههای وجودی انسان داشت.
در بخشی از کتاب صوتی هویت میشنویم:
نامههاى بیشترى مىرسیدند و شانتال دیگر نمىتوانست آنها را نادیده بگیرد. این نامهها معقول و هوشمندانه بودند و هیچچیز مضحک و یا مسخرهآمیزى در آنها مشاهده نمىشد، هیچ چیزى که موجب مزاحمت و یا ناراحتىاش شود در نامهها وجود نداشت. نویسندهى نامه هیچ چیزى نمىخواست، هیچ چیزى نمىپرسید، بر هیچ چیزى اصرار نمىورزید. نویسنده به حدّى باهوش (یا عاقل) بود که شخصیت خودش، زندگىاش، احساساتش، تمایلاتش را آشکار نمىکرد. او یک جاسوس بود او فقط دربارهى شانتال مىنوشت. این نامهها فریبنده یا اغواکننده نبودند، بلکه نامههاى تحسین برانگیزى بودند.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی هویت |
نویسنده | میلان کوندرا |
مترجم | رویا آزادفر |
راوی | میلاد فتوحی |
ناشر چاپی | انتشارات جامی |
ناشر صوتی | آوانامه |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۵ ساعت و ۴۰ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |
تزلزل در احساسهایی که بن عمیق و قوی ندارند -
و تغییری که انسان بواسطهی هزار و یک عامل درونی و بیرونی دچارش میشود-
دو نکتهایست که در رمان کوتاه ولی عمیق از میلان کوندرا میخوانیم.
پینویس: پایانبندی کتاب قوی نیست.