معرفی و دانلود کتاب سبکی تحملناپذیر هستی
برای دانلود قانونی کتاب سبکی تحملناپذیر هستی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سبکی تحملناپذیر هستی
کتاب سبکی تحملناپذیر هستی نوشتهی میلان کوندرا، تفکر و کاوشی دربارهی انسان و تنهایی او در جهان است، جهانی که در واقع «دامی» بیش نیست، و بشر مغرور و سرگردان، در ریسمانهای به هم تنیدهی آن تقلا میکند.
میلان کوندرا کتاب سَبُکی تحملناپذیر هستی (The unbearable lightness of being) را در سال 1968، در پراگ و در دورهای نوشت که با نام «بهار پراگ» شناخته میشود. دورهای که در آن آزادیهای فردی و اجتماعی در چکسلواکی گسترش یافت و در پایان آن شوروی به این کشور حمله کرد.
توما پزشکی است که به خاطر گرایش ضد کمونیستیاش، شغلش را از دست میهد. او که یک بار در زندگی عاطفی شکست خورده، با ترزا آشنا میشود و با هم ازدواج میکنند. ترزا عاشق توما است ولی توما روابط دیگری هم دارد. ترزا از این روابط آگاه میشود و خودش را در میان کوهی از سوالات بیپاسخ مانده درباره زندگی میبیند.
سابینا، یک هنرمند نقاش و دوست توما است، که مانند توما زندگی را سبک میخواهد و هیچ چیز را زیباتر از به سوی نامعلوم رفتن نمیداند. فرانز یک روشن فکر چپگرا، متأهل و دوست سابینا است، شیفتهی وفاداری است و آن را مایهی وحدت زندگی تعریف میکند. وقتی روسیه به چک حمله کرد، سابینا به ژنو رفت و در یک جمع سیاسی و روشنفکرانه با فرانز آشنا شد. در بخش کلمههای نامفهوم به شکل زیبایی، تفاوت ذهنی و دنیای واژگان در رابطهها و بنیان آن به تصویر کشیده میشود. از نظر سابینا زن بودن اختیاری نیست و چون بدون ارادهی خودش زن خلق شده است، نه آن را مایهی افتخار میداند، نه باعث شرمندگی و عصیان زنانه را نکوهش میکند. در صورتی که زن در ذهن فرانز مادرش است و به زن بودن مادرش احترام میگذارد، چون در دوازده سالگی پدرش آنها را ترک کرده و مادرش در کلماتش آن را پنهان میکند. کلمهی دیگر، خیانت است که در ذهن سابینا به علت آنکه پدرش در نوجوانی با رابطه او با کسی که دوست داشت مخالفت کرد، عادی است ولی فرانز آن را نکوهش میکند.
کوندرا در این کتاب سعی دارد بگوید از انسانها اشتباه و خطایی سر نمیزند چون اساسا راه و مسیر اشتباهی وجود ندارد. دلیل این فکر او این است که معتقد است تشخیص راه درست و غلط برای انسانها ناممکن است و نمیتوان با صراحت بیان کرد که کدام مسیر اشتباه است بنابراین انتخاب اشتباهی وجود ندارد. کتاب سبکی تحملناپذیر هستی خواننده را به تفکر عمیق و درک بهتر از هستی وا میدارد و به حق زبان گیرایی دارد و سوالات زیادی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند و او را وا میدارد که قدم در راه پیدا کردن جوابهای این سوالات بگذارد.
میلان کوندرا (Milan Kundera) در این رمان روانکاوانه، دغدغهها و درگیریهای ذهنی و روحی شخصیتهایش درباره زندگی و مرگ و آنچه «سبکی تحمل ناپذیر هستی» مینامد را با زبانی روشن بیان کرده است. شخصیتهای این رمان با حالاتی که دارند، تنهاییها، اضطرابها و حیرتهایشان، سرگشتگی انسان در برابر هستی را نشان میدهند. کوندرا در این رمان با پیوند زدن شخصیتها با مفاهیم و برداشتهای درونیشان از زندگی، تصویری زیبا و عمیق از هستی بشر را نشان میدهد. این اثر را میتوان بهترین و تأثیرگذارترین اثر این نویسنده دانست. در سال 1998 فیلمی جذاب با بازی ژولیت بینوش و دنیل دی لوئیس بر اساس این اثر ساخته شد.
نویسنده درباره قهرمان کتابش میگوید: «شخصیت رمانی که نوشتهام، امکانات خود من هستند که تحقق نیافتهاند. بدین سبب تمام آنان را هم دوست دارم و هم هراسانم میکنند. آنان هرکدام از مرزی گذر کردهاند که من فقط آن را دور زدهام. آنچه مرا مجذوب میکند، مرزی است که از آن گذشتهام، مرزی که فراسوی آن خویشتن من وجود ندارد». این رمان فاقد روایت خطی است و ماجراها طبق قاعده زمانی پیش نمیروند. منظور از بار هستی در این کتاب بار روح انسان است و سبکی این بار اشاره به فلسفه پارمنیدس دارد و در مقابل سنگینی بار هستی را داریم که اشاره دارد به موسیقی بتهوون. این اثر ترکیبی از نگاهی فلسفی، سیاسی و روانشناختی است. او با بررسی تمام ابعاد چهار شخصیت اصلی داستان، توما، ترزا، سابینا و فرانز، در برابر مقولههای هستی تنها به پرسش میپردازد و با نسبی دانستن چیزهای بشر، هیچ چیز را پیشداوری نمیکند. کوندرا مینویسد: اگر خواننده فقط یک سطر از رمانم را نخوانده بگذارد، هیچ چیز از آن نخواهد فهمید.
میلان کوندرا متولد 1929 چکسلواکی است. او در سال 1975 به فرانسه تبعید شد. میلان مصرانه خود را یک نویسنده فرانسوی میداند. سبکی تحملناپذیر هستی با مفاهیم فلسفی گیرا یکی از بهترین کتابهای او به شمار میرود. کوندرا تا به امروز چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات گشته است. پدر او پیانیست خوبی بود و ریاست آکادمی موسیقی برنو را بر عهده داشت و شاید علاقه میلان به موسیقی که در اکثر کتابهایش مشهود است از همینجا نشات گرفته باشد. میلان کوندرا دو مجموعه شعر به نامهای (انسان، بوستان پهناور) و (تکگویی) دارد. او چندین نمایشنامه را هم به رشته تحریر درآورده. از چند رمان او ازجمله شوخی و بار هستی فیلمهایی با همین نام ساخته شده و اگرچه خود او معتقد است کتابهایش برای ساخت فیلم مناسب نیستند اما در برخی از این فیلمها بهعنوان مشاور حضورداشته است. اکثر رمانهای او درون مایهای فلسفی دارند و مفاهیم عمیقی را در خود جای دادهاند. کوندرا مجموعه مقالاتی به نامهای هنر، رمان، وصایای تحریف شده و پرده را هم به چاپ رسانده.
شخصیتهای رمانهای کوندرا معمولا غیرواقعی هستند اما عقاید و گفتار و رفتار آنها بسیار مهمتر از ویژگیهای ظاهری آنها است و به افکار آنها بیشتر بها داده شده. کتابهای کوندرا معمولا سوالهایی را در ذهن مخاطب پدید میآورند که او را مجبور میکند به دنبال جواب آنها برود و همین مسئله باعث نزدیکتر شدن هرچه بیشتر نویسنده به مخاطب میشود و گویی آنها ذهن یکدیگر را تکامل میبخشند. کوندرا معتقد است که نویسنده باید پشت آثار خود پنهان شود و میگوید: رماننویس خانه زندگیاش را ویران میکند تا با سنگهای آن خانه رمان خود را بسازد. به عقیده او زندگینامه نویسنده باید از مخاطب پنهان بماند زیرا که بر ماهیت آثار او تاثیر مخربی خواهد داشت.
در بخشی از کتاب سبکی تحملناپذیر هستی میخوانیم:
سابینا پس از چهار سال اقامت در ژنو، به پاریس رفت، ولی نتوانست از مالیخولیایش فرار کند. اگر کسی از او میپرسید که این چه حالی است، باید به خود فشار بسیاری میآورد تا کلمهای برای آن پیدا کند.
وقتی میخواهیم موقعیتی دراماتیک را در زندگیمان بیان کنیم، از اصطلاح «سنگینی» استفاده میکنیم. میگوییم آن چیز بار سنگینی بر دوشمان است. یا بار را تحمل میکنیم و یا زیر آن کمر خم میکنیم؛ با آن میجنگیم و در این جنگ یا پیروز میشویم و یا شکست میخوریم. اما سابینا چه حالی داشت؟ هیچ. او مردی را ترک کرده بود و احساسش این بود که مردی را ترک کرده است. آیا آن مرد سابینا را آزار میداد؟ آیا آن مرد سعی داشت از او انتقام بگیرد؟ نه. درام سابینا درام «سنگینی» نبود؛ بلکه درام «سبکی» بود. او باری را بر دوشش احساس نمیکرد، بلکه از سبکی تحملناپذیر هستی رنج میبرد.
تا پیش از این خیانتهای سابینا هیجان و شادی را برایش به همراه داشتند؛ زیرا هر کدام از آنها راهی جدید به خیانت ماجراجویانهی دیگری باز میکردند. ولی اگر این راهها به پایان برسند چه؟ انسان میتواند به پدر و مادر، همسر، کشور و عشقش خیانت کند؛ ولی وقتی پدر و مادر، همسر، کشور و عشق بروند، دیگر چه چیزی برای خیانت کردن باقی میماند؟ سابینا احساس میکرد اطرافش خالی شده است. اگر هدف خیانتهایش همین خالی بودن باشد چه؟
طبیعتاً او این مسئله را تا به امروز درک نکرده بود؛ البته چطور میتوانست آن را درک کند؟ هدفی که به دنبال آن هستیم، همیشه در حجاب است. یک دختر در پی ازدواج است، یعنی به دنبال چیزی است که اصلاً شناختی از آن ندارد. پسری که در آرزوی شهرت است، هیچ شناختی از اینکه شهرت چیست، ندارد. چیزی که در هر گامی که برمیداریم معنایش را گامبهگام به ما میدهد، همیشه بهطور کلی برایمان ناشناخته است. سابینا از هدفی که در پس خیانتهایش نهفته بود، آگاهی نداشت. سبکی تحملناپذیر هستی آیا هدف این بود؟ دور شدن از ژنو او را به این هدف نزدیکتر کرد.
فهرست مطالب کتاب
بخش نخست: سبکی و سنگینی
بخش دوم: نفس و بدن
بخش سوم: کلمات نامفهوم
بخش چهارم: نفس و بدن
بخش پنجم: سبکی و سنگینی
بخش ششم: راهپیمایی بزرگ
بخش هفتم: لبخند کارنین
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سبکی تحملناپذیر هستی |
نویسنده | میلان کوندرا |
مترجم | حسین کاظمی یزدی |
ناشر چاپی | انتشارات نیکو نشر |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 319 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-7253-75-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |