معرفی و دانلود کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1

معرفی کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1

کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1 اثری کلاسیک، شاهکاری سترگ و کم‌نظیر و تنها کتاب مارگارت میچل، نویسنده‌ی نام‌آشنای امریکایی است. میچل در این کتابِ برنده‌ی جایزه‌ی ادبی پولیتزر که برای نخستین بار در سال 1936 به انتشار رسید، راوی فراز و نشیب‌های فراوان زندگی دختری به نام اسکارلت اوهارا و عشق‌ها و تلاطم‌های زندگی او در کورانِ جنگ داخلی امریکاست.

درباره‌ی کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1

مارگارت میچل (Margaret Mitchell) بیست‌وپنج‌ ساله هیچ‌گاه گمان نمی‌کرد شخصیت‌هایی که از روی بی‌حوصلگی و به هدف کشتنِ وقت خلق می‌کند، روزی به محبوب‌ترین و مشهورترین نام‌های تاریخ ادبیات جهان تبدیل شوند. میچل به دلیل جراحاتی که برداشته بود، خانه‌نشین شده بود. همسرش در دوران نقاهت، کتاب‌های بسیاری از کتابخانه برای او می‌آورد تا مارگارت را سرگرم کند. روزی به جای کتاب برای او ماشین تحریر برد و پیشنهاد کرد که کتاب خودش را بنویسد و به همین سادگی، یکی از حماسی‌ترین، پرمخاطب‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین رمان‌های ادبیات جهان خلق شد.

اسکارلت اوهارا، قهرمان کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1 (Gone With the Wind)، دختری جوان از اهالی جورجیا و از خانواده‌ای ثروتمند است. او در آستانه‌ی ازدواج است اما به جای توجه کردن به بی‌شمار هوادارانش، به اشلی ویلکز دل بسته است؛ مردی که دل در گروی محبت دخترعمویش دارد و به خاطر او، دستِ رد به سینه‌ی اسکارلت می‌زند. اسکارلت پس از این اتفاق، با مردی ماجراجو، مرموز و کنجکاو به نام رت باتلر آشنا می‌شود و همراهِ او، زندگی پرفرازونشیبی را تجربه می‌کند. این ایده‌ی به‌ظاهر ساده‌ی داستانی است که در پسِ آن، شرایط اجتماعی و تحولات سیاسی و رویدادهای بخشی از تاریخ آمریکا را می‌توان به‌روشنی دریافت.

مارگارت میچل در کتاب صوتی بر باد رفته راوی جنگ داخلی امریکا از نگاه و مبتنی بر تجربه‌ی زیسته‌ی مردم جنوب این کشور است؛ جنگی که در آن دو جناح شمال و جنوب رو در روی هم قرار گرفتند: نیروهای شمال به رهبری آبراهام لینکلن و با نام اتحادیه و نیروهای جنوب به رهبری جفرسون دیویس و با نام مؤتلفه. دلیل جنگ نیز اختلاف بر سر قوانین برده‌داری بود. مارگارت میچل در کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1 به‌خوبی نشان می‌دهد که مردم جنوب چه رفتاری با بردگان داشتند و جنگ تحت چه شرایطی آغاز شد و به چه نتایجی انجامید.

ردپای زندگی مارگارت میچل را می‌توان در جای‌جای کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1 مشاهده کرد. میچل زاده‌ی جنوب امریکاست. او در کودکی روایات متعددی را از مادربزرگ ایرلندی-امریکایی‌اش درباره‌ی جنگ داخلی امریکا شنیده بود و با کلامِ او، زوال زندگی‌ها و عشق‌های بسیاری را تجربه کرده بود. مارگارت نیز همانند اسکارلت، قهرمان داستانش، دل به ستوان ارتشی بسته بود که در جبهه‌های جنگ جهانی اول کشته شد. همه‌گیری آنفلوآنزا مادربزرگ میچل را نیز از او گرفت. پس از بازگشت به آتلانتا و از سر گذراندن ازدواجی ناموفق، مارگارت بالاخره توانست خوشبختی را هرچند کوتاه، در زندگی دومش تجربه کند و در همان دوران بود که دست به خلق این شاهکار زد.

نوشتنِ کتاب بر باد رفته سه سال طول کشید. پس از اتمام کتاب، هارولد اس. لاتام، ویراستار نشر مک‌میلان از مارگارت میچل خواست تا دست‌نویس رمان را برای چاپ و انتشار به آن‌ها بسپرد. لاتام دیدار خود با میچل را چنین توصیف می‌کند: «من به لابی هتل رفتم و مارگارت میچل را دیدم که نشسته و در کنارش حجیم‌ترین کتابی که در تمام عمرم دیده بودم، قرار گرفته بود. او برخاست و به من گفت: بفرمایید! قبل از اینکه نظرم را عوض کنم، آن را از من بگیرید!» میچل بعدها گفت: «فکر نمی‌کردم یک ناشر شمالی رمانی درباره‌ی جنگ داخلی آمریکا را که یک نویسنده‌ی جنوبی نوشته، چاپ کند.» پس از آنکه محتوای کتاب توسط این نشر پذیرفته شد، مارگارت میچل چند فصل را بازنویسی کرد و سرانجام با توجه به سطر شعری از ارنست داوسون - من خیلی چیزها را فراموش کرده‌ام، سینارا!- عنوان بر باد رفته را برای کتاب خود برگزید. انتشارات مک‌میلان در ابتدا ده‌هزار نسخه‌ی اول کتاب را با قیمت سه دلار منتشر کرد؛ مبلغی که در آن‌زمان قیمت بالایی به حساب می‌آمد. در طول مدت یک سال، حدود 1.4 میلیون نسخه از کتاب به فروش رفت؛ به‌طوری‌که کارگران چاپخانه‌ی مک‌میلان، برای رساندن کتاب به کتاب‌فروشی‌ها ناگزیر بودند شبانه‌روزی کار کنند.

کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1 را به همت آوانامه، در همکاری با انتشارات نگاه، با ترجمه‌ی حسن شهباز و خوانش شیما درخشش، سحر بیرانوند، آرمان سلطان‌زاده، مهبد قناعت پیشه، مریم محبوب و گروهی دیگر از گویندگان توانای این نشر صوتی می‌شنوید.

جوایز و افتخارات کتاب بر باد رفته

• برنده‌ی جایزه‌‌ی ملی بهترین کتاب داستانی از انجمن کتابفروشان آمریکا در سال 1936
• برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر در سال 1937
• حضور در فهرست پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین رمان‌های آمریکا
• حضور در اغلب فهرست‌های پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز
• حضور در فهرست 100 رمان برتر انگلیسی‌زبان به انتخاب مجله‌ی تایم
• حضور در فهرست کتاب‌های محبوب از دیدگاه بی‌بی‌سی در سال 2003
• یکی از بهترین رمان‌های عاشقانه‌ی آمریکایی به انتخاب PBS

نکوداشت‌های کتاب بر باد رفته

• قصه‌گویی در ذات مارگارت میچل است. (مجله‌ی نیویورکر)
• کتاب بر باد رفته اثری بی‌نظیر و فراموش‌نشدنی است. (شیکاگو تریبیون)
• کتاب بر باد رفته را می‌توان بهترین رمانی دانست که تا به امروز از نویسندگانِ جنوب امریکا به انتشار رسیده است. (واشنگتن پست)
• مارگارت میچل بی‌تردید در هیئت نویسنده‌ای نوقلم دست به خلق شاهکاری بی‌مانند زده است. (جی دونالد آدامز، نیویورک تایمز)
• مارگارت میچل در کتاب بر باد رفته بیش از هر چیز قابلیت انعطاف‌پذیری انسان را به تصویر کشیده است و امید و ایمان او را دستاویزی حیاتی برای گذراندن دشوارترین و تلخ‌ترین دوره‌های زندگی به شمار می‌آورد. (گاردین)
• کتاب بر باد رفته از جمله آثار کلاسیک ادبیات جهان است که شاید در ظاهر به نظر بیاید حاوی هیچ ویژگی برجسته و مشخصه‌ی ادبی بارزی نیست اما قدرت بیان و محتوای آن، دیگر جنبه‌های این اثر شگفت‌انگیز را تحت شعاع خود قرار داده است. مارگارت میچل ادعا نمی‌کرد که نویسنده‌ی بزرگی است اما به‌راستی چنین بود چرا که توانسته بود به‌شیوه‌ای داستانِ خود را به نگارش درآورد که طی گذر زمان هنوز و همچنان جذاب به نظر برسد. (ژاک بارزون، منتقد ادبی و نویسنده‌ی کتاب پانصد سال حیات فرهنگی غرب)
• هر چند سال یک بار است که داستانی منتشر می‌شود که هم نام خود و هم نام نویسنده‌اش را تا ابد جاوادن می‌سازد اما شاید هیچ اثری به گردِ پای کتاب بر باد رفته نرسد؛ کتابی که عاشقانه، تاریخی، حماسی و بسیار دلنشین است. (ادوین مک داول، نیویورک تایمز)

اقتباس‌های سینمایی از کتاب بر باد رفته

در سال 1939 با اقتباس از کتاب بر باد رفته، اثری سینمایی به همین نام، به کارگردانی ویکتور فلمینگ و با حضور ستارگانی مانند کلارگ گیبل، ویویون لی، اولیویا وی هاویلند، لسلی هاوارد، اونا مانسون و هتی مک‌دال بر پرده‌ی سینماهای امریکا و جهان به اکران درآمد. بر باد رفته از جمله آثار پرفروش و پرمخاطب سینماست که پس از اکران تا سی‌وچهار سال رکورددار بود و هنوز نیز از پردرآمدترین فیلم‌های تاریخ محسوب می‌شود.

این اقتباس وفادارانه که از زمان اکران تا به امروز از زمره‌ی برجسته‌ترین و پرآوازه‌ترین و محبوب‌ترین آثار عاشقانه و کلاسیک جهان به شمار می‌آید، توانست ده جایزه‌ی اسکار را برای نقش‌آفرینان و دست‌اندرکاران خود به ارمغان بیاورد. فیلم بر باد رفته از جهات بسیاری اعجاب‌برانگیز است؛ از مصاحبه با بیش از 1400 بازیگر زن برای ایفای نقش اسکارلت گرفته تا برتری پنج برابری دستمزد بازیگر نقش اول مرد در مقایسه با نقش اول زن، مدت زمان طولانی فیلم (با احتساب زمان استراحت چیزی حدود 238 دقیقه!)، بیش از بیست بار اکران در سینما، انتخاب هتی مک دانیل به عنوان اولین زنِ سیاه‌پوست برای جایزه‌ی اسکار که با وجود بُردن این جایزه، به‌سختی و با وساطت کلارک گیبل توانست در مراسم حضور یابد و جایزه‌ی خود را دریافت کند و...

کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1 برای چه کسانی مناسب است؟

شنیدنِ کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1 را به تمامی علاقه‌مندان ادبیات کلاسیک جهان، به‌ویژه آثار ادبی امریکا و همین‌طور دوست‌داران داستان‌های تاریخی و رمان‌های عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی بر باد رفته - جلد 1 می‌شنویم

دیشب بخت با ما یار بود. درست قبل از اینکه پا به خانه بگذاریم، اسب تازه‌ای را که ماه گذشته ماما از «کنتوکی» خریده بود، به منزل آورده بودند و اوضاع خیلی درهم و برهم بود. راستی اسکارلت، تو باید حتماً این اسب را ببینی. غولی است! مخصوصاً به پدرت بگو که هر چه زودتر برای دیدنش به خانه‌ی ما بیاید. شک ندارم که از کنتوکی تا اینجا حساب مهتر بیچاره را یک‌سره کرده و چند تا از غلام‌هایی را که تا ایستگاه راه‌آهن «جونزبورو» رفته بودند، زیر دست و پا از بین برده. درست موقعی که من و برنت وارد شدیم، اسب را داخل طویله کرده بودند و این غول دیوانه چیزی نمانده بودکه طاق طویله را خراب کند. حتی لگدی هم به «توت‌فرنگی» نریان قبلی مادرم زد که بیچاره در دم مرگ است. ماما در آن موقع با یک کیسه پر از قند به طویله رفته بود تا بلکه او را رام کند. مضحک این بود که سیاه‌پوست‌ها همه از ترس زبانشان بند آمده بود و یکی دو نفر خودشان را از الوار شیروانی آویزان کرده بودند؛ اما ماما با او کاملاً گرم گرفته بود و نریان هم مرتب قندها را از دست او می‌خورد! باور کن که من کمتر کسی را مثل ماما دیده‌ام که بتواند اسب را رام کند.

در همین موقع وقتی چشمش به ما افتاد، خیره‌خیره نگاهمان کرد و گفت: «بله؟ شما چهارتا اینجا چه می‌کنید؟ نکند باز هم از دانشگاه بیرونتان کردند؟ ای بدتر از طاعون‌های مصر!» و چون دید اسب وحشی شروع به خرناس کشیدن کرد، فریاد زد: «زودتر گورتان را از اینجا گم کنید! مگر نمی‌بینید که عصبانی است؟ من فردا با شما صحبت خواهم کرد!»

فهرست مطالب کتاب صوتی