معرفی و دانلود کتاب صوتی مردی بالای صلیب

معرفی کتاب صوتی مردی بالای صلیب

حکایت مسافری که درست در آخرین روز حیات گمشده‌اش، او را پیدا می‌کند... میکا والتاری در کتاب صوتی مردی بالای صلیب، داستانی تاریخی از مردی رومی را روایت می‌کند که به دنبال پیدا کردن منجی جهان پا به اورشلیم می‌گذارد، اما او نمی‌داند که دیر رسیده و قرار است در همان روز، عیسی مسیح را به صلیب بکشند...

درباره‌ی کتاب صوتی مردی بالای صلیب

بسیاری در این جهان گمشده‌ای دارند و تمام عمر خود را به دنبال آن می‌گردند. برخی او را پیدا می‌کنند، و برخی هم برای همیشه دستشان از دامن گمشده‌شان کوتاه می‌ماند. حکایت مارکو اما دگرگونه بود؛ او به گمشده‌اش رسید، اما درست در زمانی که چیز زیادی از زندگی‌اش نمانده بود...

کتاب صوتی مردی بالای صلیب (The Secret of the Kingdom) نوشته‌ی میکا والتاری (Mika Waltari) داستانی از هزاران سال پیش است. سال 33 پس از میلاد است و جوانی رومی به نام مارکو، در سفر است تا به دانش و جهان‌بینی‌اش اضافه کند. راه سفر او را به مصر می‌رساند؛ جایی که در آن روزگار مهد علم به شمار می‌رود و دانشمندان زیادی از سرتاسر جهان برای دیدن و استفاده از کتابخانه‌های عظیمش، پا به آنجا می‌گذارند. مارکو نیز که به‌قصد سیراب کردن میلش به یادگیری به آنجا رفته، به کتابخانه می‌رود و در آنجا بزرگان بسیاری را از سرتاسر جهان ملاقات می‌کند.

این بزرگان در صحبت‌های خود، به این اشاره می‌کنند که منجی عالم بشریت در اورشلیم ظهور کرده و دین تازه‌ای آورده است. مقصودشان عیسی مسیح است؛ کسی که از بدو تولدش تا حالا که سی‌وسه سال دارد، معجزات فراوانی را به خلق نشان داده و از آنان دعوت کرده تا به دین حق گرایش پیدا کنند. شنیدن این خبر نوری را در دل مارکو روشن می‌کند؛ او می‌داند که اگر سرچشمه‌ی دانش را دنبال می‌کند، باید خودش را به عیسی مسیح برساند و کلام او را بشنود. برای همین هم بار سفر می‌بندد و از مصر، راهی اورشلیم می‌شود.

بخت با او یار نیست، چون درست در زمانی به اورشلیم می‌رسد که فرمانروا حکم به مصلوب کردن عیسی مسیح داده است. آن‌ها عیسی را به قتل می‌رسانند و بعد از دفن کردنش، سربازانی را مأمور می‌کنند تا بر سر قبرش نگهبانی بدهند. فرمانروا بیم آن دارد که پیروان عیسی جسدش را از خاک بیرون بکشند و بعد ادعا کنند که او از مرگ برگشته است، برای همین هم سربازانش را بر سر قبر او گماشته تا هیچ‌کس نتواند به آنجا نزدیک شود. روز بعد اما شرایط دگرگونه می‌شود...

آنچه فرمانروا از آن بیم داشت، اتفاق افتاده است. قبر عیسی خالی است و جسدش گم شده است. سربازان نگهبان اذعان دارند که نوری سفید و درخشان از قبر عیسی تابیده، چنان که چشم‌هایشان را تا مدتی کور کرده است و در همین احوال بوده که جنازه را گم کرده‌اند. فرمانروا اما به این صحبت‌ها باور ندارد، او اعتقاد دارد که سربازان در مستی یا خواب از قبر عیسی غافل شده‌اند و پیروان او جنازه را دزدیده‌اند. برای همین هم از مارکو به‌عنوان یک فرد بی‌طرف می‌خواهند تا به محل دفن عیسی برود و همه‌چیز را بازرسی کند، بلکه حقیقت این ماجرا برای همه روشن شود...

کتاب صوتی مردی بالای صلیب کاری از انتشارات نگاه است. این کتاب را با ترجمه‌ی ذبیح‌الله منصوری و روایت بیتا خداداد در اختیار دارید.

نکوداشت‌های کتاب مردی بالای صلیب

• داستانی احساسی که هیچ‌یک از تکنیک‌های شوکه‌کننده‌ای که معمولاً از میکا والتاری انتظار می‌رود در آن وجود ندارد؛ یک کتاب برجسته و اصیل. (Kirkus Reviews)
• رمان طولانی میکا والتاری مانند سایر آثارش باورنکردنی است. عیسی به صلیب کشیده شده و در روز سوم از قبر برمی‌خیزد و همه چیز بدون درد، خواندنی و کاملاً باورنکردنی است. (The Saturday Review)

کتاب صوتی مردی بالای صلیب برای چه کسانی مناسب است؟

طرفداران رمان‌های تاریخی و مذهبی از ادبیات فنلاند، از شنیدن این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب صوتی مردی بالای صلیب می‌شنویم

زلزله قطع شد و وحشت چهارپای من از بین رفت و من مراجعت کردم و به طرف صلیب‌ها رفتم. در آن زمان چشم من به عده‌ای از زن‌ها افتاد که می‌گریستند و من صورتشان را نمی‌دیدم، زیرا نقاب بر چهره داشتند. از یکی از تماشاچیان پرسیدم: این زن‌ها که گریه می‌کنند کیستند؟

آن مرد گفت: عیسی در جلیله می‌زیست و در آنجا بود که می‌کوشید مردم را از راه به در ببرد و برخلاف قوانین یهودی قیام کنند. او را گرفتند و اینجا آوردند و این زن‌ها با او به اینجا آمدند.

من از مشاهده‌ی گریه‌ی زن‌ها بسیار متأثر شدم. یکی از مناظر غم‌آور این است که وقتی یک نفر را اعدام می‌کنند یا به صلیب می‌کوبند، زن‌ها و کودکان خویشاوند وی ناظر جان دادنش باشند. اگر من در آن ولایت حاکم شهر بودم، دستور می‌دادم عیسی را در نقطه‌ای مصلوب کنند که خویشاوندانش نتوانند او را ببینند.

نزدیک زن‌ها مردی جوان و خوش‌سیما دیده می‌شد که زیر بازوی یکی از زن‌ها را گرفته بود و به نظر می‌رسید او را تسلی می‌داد. من از مرد یهودی که راجع به زن‌ها اطلاعی به من داده بود پرسیدم: این مرد جوان کیست؟

او گفت: این مرد یکی از مریدان عیسی است و با تلقین او از راه راست منحرف شد، ولی چون با عده‌ای از بزرگان ما دوست است، کسی مزاحمش نمی‌شود.

گفتم: می‌بینم این مرد زیر بازوی یکی از زن‌ها را گرفته و پنداری که نسبت به آن زن توجه مخصوصی دارد. آیا تو می‌دانی که آن زن کیست؟

مرد یهودی گفت: آن زن مادر عیسی است.

وقتی این حرف را شنیدم، تأثر من بیشتر شد، چون یکی از مخوف‌ترین شکنجه‌های روحی این است که مادری منظره‌ی جان کندن فرزند خود را آن هم بالای صلیب ببیند. خواستم به آن زن نزدیک شوم و از وی بپرسم چه شد که فرزندش را به صلیب کوبیدند، ولی دریافتم توضیح خواستن از آن زن در آن موقع که پسرش را مصلوب کرده‌اند بی‌جاست و شکنجه‌ی روحی او را بیشتر می‌کند.

فهرست مطالب کتاب صوتی