معرفی و دانلود کتاب صوتی شمال و جنوب

معرفی کتاب صوتی شمال و جنوب

صورت نرم و لطیف مارگارت که تنها به بوییدن گلبرگ‌های حیاط پشتی عادت کرده بود، حالا خیس از عرق و آغشته به گردوغبار کارخانه‌ای بود که مشت گره‌خورده‌اش را برای حمایت از کارگرانش بالا برده بود. کتاب صوتی شمال و جنوب نوشته‌ی الیزابت گاسکل، داستان دختری به نام مارگارت است که پس از آن‌که پدرش از نقاب زدن برای سران کلیسا خسته می‌شود، به همراه خانواده‌اش از شهری زیبا و روستایی به شهری صنعتی و آلوده مهاجرت می‌کنند. میلتون به کارگران خود کارخانه‌هایی گرم و پربار هدیه می‌دهد و به مارگارت، روحیه‌ای عدالت‌خواه و قلبی تپنده.

درباره‌ی کتاب صوتی شمال و جنوب

برای پدر مارگارت، آقای هیل، هر لحظه خدمت کردن در کلیسایی که سرانش رنگ‌وبویی چرک و فاسد به خود گرفته‌اند، برابر با همان شکنجه‌هایی است که در کتاب مقدس از آن یاد شده بود، به همین علت نیز او تصمیم می‌گیرد تا ردای کشیشی خود را کنار بگذارد، دست عزیزترین اعضای خانواده‌اش را بگیرد و با دل کندن از زیست‌گاه سبز و با طراوتشان، وارد شهری صنعتی و پردود شود، جایی‌که او می‌تواند با تمرین کردن حرفه‌ی آموزگاری، به کمک کردن به اعضای جامعه‌اش بپردازد. کتاب صوتی شمال و جنوب (North and South) نوشته‌ی الیزابت گاسکل (Elizabeth Gaskell) داستانی عاشقانه و اجتماعی است که در بستر وقایع تاریخی انگلستان قرن نوزدهم و به رئال‌ترین شکل ممکن روایت می‌شود.

این کوچ اجباری می‌توانست جوری قلب الیزابت را به درد بیاورد که لبخند زدن در طول روز را برایش غیرممکن کند، اما غصه‌ی الیزابت، تنها به علت تغییر فضای شهری اطرافش نبود. این‌طور نبود که او فقط دلتنگ بوی چمن حیاط پشتی، جمع‌کردن هر صبح تخم‌مرغ‌ها از توی سبد یا لمس دلنشین گرمای آفتاب بر روی گونه‌هایش شده باشد. الیزابت با دنیای جدیدی مواجه شده بود که اصلاً تصورش را هم نمی‌کرد که تنها چند کیلومتر با زادگاه سابقش فاصله داشته باشد. فضای شهر صنعتی میلتون در کتاب صوتی شمال و جنوب، شبیه به جهنمی بود که کیلومترها در زیر زمین برپا شده باشد. صاحب این جهنم هم، کسی نیست به جز آقای تورنتون، کسی که صدها کارگر در مخالفت با او با بدن‌هایی خیس از غرق و آلوده به دود به پا خاسته‌اند و با صداهایی گرفته از ترس، حق خود را فریاد می‌زنند.

مارگارت از هیچ کسی به اندازه‌ی آقای تورنتون نفرت ندارد. او چطور توانسته است کارگران بیچاره‌ی این شهر را به چنین وضع اسفناکی بیندازد؟! برای مارگارت و احتمالاً تمام شنوندگان رمان صوتی شمال و جنوب، آقای تورنتون صاحب کارخانه‌ای است که خون کارگرانش را در شیشه می‌کند و بیش‌تر از آن‌که دارای روحی انسانی باشد، یک هیولای تمام‌عیار است. اما گاهی هیولاها، تنها آدم‌هایی هستند در تاریکی ایستاده‌اند و ما از فاصله‌ای دور به آن‌ها نگاه می‌کنیم. اگر کمی نزدیک‌تر شویم و نور اندکی به صورتشان بتابانیم، متوجه خواهیم شد که آن‌ها نیز انسان‌هایی معمولی هستند که درست از جنس خود ما هستند، با همان پیچیدگی‌ها، مهربانی‌ها و ترس‌ها.

کتاب صوتی شمال و جنوب نوشته‌ی الیزابت گاسکل، آکنده از شخصیت‌هایی پیچیده است که با نزدیک‌تر شدن به تمامی آنان، می‌توان دنیای‌شان را به‌خوبی لمس کرد و فهمید. همان‌طور که مارگارت در جریان یکی از جنبش‌های اعتراضی کارخانه‌ی آقای تورنتون، در حالی که تورنتون آسیب‌دیده است به او نزدیک می‌شود و در راه کشف پیچ‌وخم‌های روح او، خود را در وضعیتی می‌یابد که سخت عاشق و دلداده‌ی تورنتون است. اما تنها لحظات آرام عشق، لحظات اولیه‌ی شکل‌گیری آن هستند و باید بشنویم تا در این داستان صوتی، مارگارت و تورنتون چه‌طور از مسیر سخت پیش پای خود عبور می‌کنند و مبارزه برای عشق و حقوق انسانی کارگری را پشت سر می‌گذارند.

کتاب صوتی شمال و جنوب نوشته‌ی الیزابت گسکل، داستانی عاشقانه از روزهای پرشور مبارزات کارگری در انگلستان صنعتی است. وظیفه‌ی انتشار نسخه‌ی چاپی این کتاب برعهده‌ی نشر افق بوده است. نسخه‌ی صوتی این کتاب با ترجمه‌ی ثمین نبی پور و با صدای دلنشین سپیده مالمیر همت نشر صوتی ماه آوا منتشر شده است.

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب شمال و جنوب

از کتاب شمال و جنوب سه اقتباس تلویزیونی به عمل آمده است. اولین اثر متعلق به سال 1966 با بازی ریچارد لیچ در نقش آقای تورنتون و وندی ویلیامز در نقش مارگارت هیل است. پس از گذشت 9 سال و در سال 1975 پاتریک استوارت و روزالیند شنکس به بازی در این نسخه از اقتباس تلویزیونی به عمل آمده از کتاب شمال و جنوب پرداختند. آخرین و جدیدترین اقتباس به عمل آمده از این رمان کلاسیک فوق‌العاده، محصول سال 2004 است که نویسندگی آن بر عهده‌ی سندی ولش بوده است کارگردانی این اثر را نیز برایان پرسیوال بر عهده داشته است. این سریال با بازی ریچارد آرمیتاژ و دنیلا دنبی توانست تا مجدداً علاقه‌ی مخاطبان مدرن تلویزیونی را به سوی این رمان قرن نوزدهمی بکشاند. احتمالاً این اثر تلویزیونی، وفادارانه‌ترین اقتباس صورت گرفته از اثر احساسی اجتماعی الیزابت گاسکل است.

نکوداشت‌های کتاب شمال و جنوب

• رمان شمال و جنوب به بررسی موضوعاتی می‌پردازد که پس از گذشت دو سده، هم‌چنان به طرز اعجاب‌آوری قابل لمس به نظر می‌رسند. (دیلی‌میل)
• الیزابت گاسکل توانایی و عزم راسخی برای دیدن و سپس به نگارش درآوردن حقایق مالی و عاطفی زندگی روزمره با زبانی صریح داشت. (مجله‌ی تایمز)
• این کتاب هیچ‌چیز از کتاب‌های چارلز دیکنز کم ندارد. (سارا پارتسکی، نویسنده)

کتاب صوتی شمال و جنوب برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به مطالعه‌ی داستان‌های اجتماعی و عاشقانه می‌توانند همراه با مارگارت به شهر صنعتی میلتون سفر کنند و با ایستادن در کنار کارگرانی رنجور و آزاردیده، برای احیای حقوق آنان و دفاع از انسانیت بایستند و به مبارزه بپردازند.

در بخشی از کتاب صوتی شمال و جنوب می‌شنویم

خانم تورنتون تمام روز در اتاق غذاخوری نشسته بود و در انتظار خبرِ قبول خواستگاری پسرش از سوی دوشیزه هِیل بود. هر بار که صدایی ناگهانی در خانه به گوشش رسید، خودش را آماده کرده بود؛ گلدوزی نیمه‌کاره‌اش را دوباره برداشته و بادقت سوزن زده بود، گرچه عینکش تار بود و دستانش می‌لرزید. بارها و بارها در اتاق باز شده و فردی بی‌اهمیت وارد شده و مسئله یا کاری غیرضروری را مطرح کرده بود. سپس چهره‌ی گرفته‌اش زیر غبارِ خاکستریِ نومیدی دوباره جان می‌گرفت و بدنِ منقبضش رها می‌شد؛ تضادی روشن در برابر جدیت و خشکی همیشگی‌اش. از اندیشیدن به تمام تغییراتِ ناخوشایندی که ازدواج پسرش برای او به همراه خواهد داشت، خودداری می‌کرد. به‌اجبار به رسوم و کارهای روزمره‌ی خانگی فکر کرد. زوجِ تازه ازدواج‌کرده به چندین دست ملافه‌ی کتانی جدید نیاز داشتند و سبدهای رومیزی و دستمال‌های سفره یکی پس از دیگری از انبار خارج شده بودند. احتمالاً به‌هم‌ریختگی میان آنچه متعلق به خانم تورنتون بود، و در نتیجه حروف G.H.T (به نشانه‌ی نام‌های جورج و هانا تورنتون) بر گوشه‌اش گلدوزی شده بود، و آنچه به پسرش تعلق داشت به وجود می‌آمد - پارچه‌هایی که جان با پول خودش خریده و حروف ابتدای اسم خودش بر آن نقش بسته بود. برخی از آن پارچه‌هایی که نقشِ G.H.T بر خود داشتند، از جنس حریر هلندی و قدیمی بودند با کیفیتی فوق‌العاده - دیگر مانندشان تولید نمی‌شد. خانم تورنتون ایستاد و برای مدتی طولانی به آن‌ها نگاه کرد - زمانی که به‌تازگی ازدواج کرده بود، این حریرها مایه‌ی غرورش بودند.

فهرست مطالب کتاب صوتی