معرفی و دانلود کتاب داشتن و نداشتن
برای دانلود قانونی کتاب داشتن و نداشتن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب داشتن و نداشتن
کتاب داشتن و نداشتن داستان مردی دریانورد است که در نتیجهی بحران اقتصادی و تنگدستی، برای برآوردن نیازهای خانوادهاش مجبور به گذشتن از خطوط قرمز اخلاقی میشود و به قاچاق انسان و کالا رو میآورد. ارنست همینگوی در این رمان برجسته، داستانی گیرا از فقر و فلاکت و از دست رفتن ارزشهای انسانی روایت میکند.
دربارهی کتاب داشتن و نداشتن
هری مورگان دریانوردی میانسال است، او از دار دنیا قایقی دارد و از طریقِ اجارهی آن به ثروتمندان گذران زندگی میکند. روزی گردشگری ثروتمند قایق هری را به مدت سه هفته اجاره میکند و در آخر بدون آنکه پولِ کرایه را پرداخت کند، غیبش میزند. سه هفته بی هیچ درآمدی برای هری سنگین تمام میشود. او هرطور شده باید خرج خانوادهاش را دربیاورد. ازاینرو، برای اولین بار ترغیب میشود تا انسان، الکل و بارهای غیرقانونی را قاچاق کند. او برای نجات خویش از فقر، بیشتر و بیشتر در ورطهی بیاخلاقی و فساد فرو میرود. ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) در کتاب داشتن و نداشتن (To have and have not) فقر و فلاکت و تباهی را در دوران رکود بزرگ اقتصاد آمریکا در دهههای 20 و 30 به تصویر میکشد.
همینگوی در داستان داشتن و نداشتن مرثیهای برای ارزشهای ازدسترفته مینویسد؛ او به مقعطی از تاریخ سرک میکشد که در آن انسان مغلوب ارادهی خویش میگردد و بقا تنها چیزی است که برای آن میجنگد. این کتاب نتجهی سفر ارنست همینگوی به اسپانیا بین سالهای 1935 تا 1937 است؛ سالهایی که جنگهای داخلی و تبعات اقتصادی آن از زندگی مردم ویرانههایی میساخته که بازسازی آن به سالها تلاش نیاز داشته است.
ارنست همینگوی در کتاب داشتن و نداشتن از روی سخت زندگی حرف میزند. در این داستان برخلافِ دیگر آثار این نویسندهی برندهی نوبل، فضایی تاریک سایه گستردانده است که در آن امید جایی ندارد. همینگوی با دیدی واقعگرایانه تبعیض طبقاتی را در جامعهی آمریکا به تصویر میکشد.
کتاب داشتن و نداشتن در سه بخشِ بهار، پاییز، زمستان روایت میشوند که در هر سه بخش هری مورگان شخصیت مرکزی است. این اثر را میتوان یک ماجراجویی ادبی خواند که در میان دیگر آثار ارنست همینگوی از روابط ظریفتر و پچیدهتری برخوردار است.
این کتاب از سوی نشر افق با ترجمهی خجسته کیهان روانهی بازار شده است.
نکوداشتهای کتاب داشتن و نداشتن
- جذاب و خوشریتم. هر کلافی که گشوده میشود، در پس آن کلاف دیگری وجود دارد و ما را به نقطهی اوج میرساند. هیجان در تمام طول داستان در سطح ایدئالی وجود دارد. (Times Literary Supplement)
- صرفهجویی در کلمات به صحنههای تراژیکِ کتاب جان و قوتی مضاعف میبخشد. (Scotsman)
اقتباس سینمایی از کتاب داشتن و نداشتن
تاکنون چندین اقتباس سینمایی از رمان ارنست همینگوی صورت گرفته که معروفترینِ آنها فیلمی به همین نام با کارگردانی هاوارد هاکس (Howard Hawks) است. در این فیلم که سال 1944 روی پرده به نمایش درآمد، همفری بوگارت (Humphrey Bogart) و لورن باکال (Lauren Bacall) به ایفای نقش پرداختهاند. ویلیام فاکنر، برندهی نوبل ادبیات، یکی از فیلمنامهنویسان این فیلم بوده است.
فیلم دیگری که بر اساس رمان داشتن و نداشتن ساخته شده، نقطهی فروپاشی (The Breaking Point) نام دارد که با کارگردانی مایکل کرتیز (Michael Curtiz) و بازیگری جان گارفیلد در نقش هری مورگان، در سال 1950 اکران شد. هشت سال بعد در سال 1958 دان سیگل (Don Siegel) فیلمِ قاچاقچی اسلحه (The Gun Runners) را ساخت، اما موفق نشد توجه منتقدین را به خود جلب کند.
در ایران نیز برداشتی آزاد از رمانِ همینگوی به دست کارگردان نامدار، ناصر تقوایی، انجام شده. فیلم ناخدا خورشید محصول سال 1365 وقایعِ رمان را از کوبا به سواحل خلیج فارس آورده است.
کتاب داشتن و نداشتن برای چه کسانی مناسب است؟
کسانی که به داستانهای ماجراجویانه و اجتماعی علاقهمندند و همچنین طرفداران نثر ارنست همینگوی، از این اثر داستانی لذت فراوانی خواهند برد.
در بخشی از کتاب داشتن و نداشتن میخوانیم
پایین در کابین، جعبهى اسلحه را باز کرد و فشنگها را در مسلسل جا داد. هرطور بود کف کابین در سمت چپ براى آن جاسازى کرد. بعد درحالىکه میان دو موتور زانو زده بود دست دراز کرد تا مسلسل را بردارد. کافى بود دو حرکت انجام دهد. یک بار تمرین کرد و یک دستى به آسانى توانست مسلسل را بیرون بکشد. بعد مسلسل را از نیمهاتوماتیک در حالت اتوماتیک قرار داد و پس از زدن ضامن بار دیگر در مخفیگاه نهاد. نمىدانست با خشابهاى اضافى چه کند، این بود که جعبه را هل داد زیر سیلندر باکِ بنزین و ته خشابها را طورى قرار داد که بتواند به آسانى آنها را از آنجا بردارد. فکر کرد اگر بعد از اینکه راه افتادیم یک بار بروم پایین مىتوانم دو تا را بگذارم توى جیبهایم. البته بهتر است همراهم نباشند اما ممکن است جعبه بر اثر حرکت لنج سُر بخورد.
بلند شد و ایستاد. بعدازظهر خوبى بود، سرد نبود، آسمان صاف بود و نسیم ملایمى به سمت شمال مىوزید. بله، روز خوبى بود و مدِ دریا به پایان مىرسید و دو پلیکان بر لبهى کانال نشسته بودند. قایق ماهیگیرى پرسروصدایى به رنگ سبز تیره در راه بازار ماهى از نزدیکىاش گذشت. یک ماهیگیر سیاهپوست نشسته بود پُشت سکان. هرى به آنسوى آبها نگاه کرد. دریا آرام بود و نسیم روى آب مىوزید که در آفتاب بعدازظهر به رنگ خاکسترى مایل به آبى در آمده بود و از جزیرهى ماسهاى که هنگام لایروبى کانال تشکیل شده بود، آنجا که اردوگاه کوسهها قرار داشت، مىگذشت. بر فراز جزیره کاکایىهاى سفید در پرواز بودند.
فهرست مطالب کتاب
بخش اول: هرى مورگان (بهار)
بخش دوم: هرى مورگان (پاییز)
بخش سوم: هرى مورگان (زمستان)
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب داشتن و نداشتن |
نویسنده | ارنست همینگوی |
مترجم | خجسته کیهان |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 280 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-369-543-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |