معرفی و دانلود کتاب صوتی باکره و کولی

معرفی کتاب صوتی باکره و کولی

آزادی یا اخلاق؟ مسئله این است! دخترک جوان کتاب صوتی باکره و کولی سال‌های بسیاری را در انزوا و تنهایی سپری کرده؛ پس دور از انتظار نیست اگر نتواند به‌راحتی از پیله‌ی کوچک و تاریک درون خود دل بکند. اما دی. اچ. لارنس، همان‌گونه که در واقعیت نیز این چنین است، به مخاطبان داستان عاشقانه‌ی خود ثابت می‌کند که هیچ‌چیز را نمی‌توان در این دنیا پیشبینی کرد، حتی این که دختری کشیش‌زاده عاشق یک کولی شود.

درباره‌ی کتاب صوتی باکره و کولی

در جهانی که با محالات و غیرممکن‌ها پر شده، به‌یک‌باره نیرویی عظیم از راه می‌رسد و هرآنچه که تصورش می‌رود یا نمی‌رود را از جای می‌کند. آن نیروی شگرف نه طوفان است و نه سیل. از عشق صحبت می‌کنیم، نیرویی که بندبند کلام دی. اچ. لارنس (David Herbert Lawrence) در کتاب صوتی باکره و کولی (The Virgin and the Gipsy) به آن آغشته است.

ایوت، دختر جوان داستان، از روزی که خود و جهان پیرامونش را شناخت، جز خانه‌ای سنگی و خانواده‌ای خشک و سرسخت چیزی ندید. پدر او کشیشی محلی بود که از هیچ سنت و آدابی چشم‌پوشی نمی‌کرد. در وسعت روستای کوچک آن‌ها در انگلستان حادثه‌ای رخ نمی‌داد مگر آن که تمام اهالی از آن خبردار شوند. همه‌چیز در زندگی ایوت بوی خفقان می‌داد، همه‌چیز جز روح سرزنده‌ی او.

با پایان فصل مدارس چاره‌ای برای ایوت و خواهرش لوسیل باقی نماند جز آن که به نقطه‌ی اول، یعنی خانه‌ی پدری خود بازگردند. جایی که در آن به جز پدر سنتی و محافظه‌کار، مادربزرگی مستبد و سردخو نیز حکمرانی می‌کرد. با وجود زندگی مقرراتی و پررسم‌ورسوم خانواده‌ی ایوت، او همچنان شادی را در جایی دوردست و ناپیدا دنبال می‌کرد. لذتی نهفته در جهان وجود داشت که ایوت آن را نیافته بود؛ اما می‎‌توانست وجود آن را در هر لحظه از زندگی خود احساس کند. تا آن که در یکی از روزها سرنوشت او به کل رنگ تازه‌ای گرفت.

ورود قهرمان آواره!

در روستای دورافتاده‌ای که ماجرای کتاب صوتی باکره و کولی در آن روایت می‌شود، هیاهوی چندانی در کار نیست. جز اهالی آن که به زحمت از پس زندگی محقر خود برمی‌آیند کسی رغبت نمی‌کند به این آبادی کوچک سر بزند یا از آن گذر کند؛ جز یک گروه: کولی‌ها. زندگی کولی‌ها درست مانند زمان، در گذر است. آن‌ها خانه‌ای ندارند. همه‌جا خانه‌ی آن‌هاست. پس دور از انتظار نیست اگر پای یکی از همین کولی‌ها نیز به محل زندگی ایوت باز شود.

قهرمان دوم داستان، مردی بی‌جا‌ومکان و رها از بند شهرنشینی‌ست. شاید وقتی از دور به او نگاه بیندازید، جز یک کولی آشفته و بی‌پول چیزی نبینید. اما هنگامی که از نزدیک با او آشنا شوید، بارقه‌های جذابیت و نیروی سرکشی که طبیعت در او گنجانده آهسته آشکار می‌شود. پس وقتی که ایوت با آن سرگذشت خالی از نور، با چنین شخص عجیبی برخورد می‌کند، دور از انتظار نیست که سیلی از هیجان و احساسات ناشناخته به راه بیفتد. اما پیش‌بینی آن که رابطه‌ی دخترک کشیش‌زاده با یک کولی آزاده چگونه خواهد بود، کار هر کسی نیست.

باکره و کولی؛ تقابلی احساسی یا اخلاقی؟

داستان صوتی باکره و کولی را پیش از هرچیز در دسته‌ی رمان‌های عاشقانه جای می‌دهند. چنین ادعایی بیراه نیست. اما همچنان دور از انصاف است اگر این داستان را عاشقانه‌ای ساده بدانیم. این داستان فرای یک رویارویی تنگاتنگ عاطفی است و از دو جهان‌بینی متفاوت برمی‌خیزد. در سمتی از این جهان ذهن‌های پینه‌بسته‌ای را می‌بینیم که به سختی از بند افکاری که خود آفریده‌اند رهایی می‌یابند. در سوی دیگر از این جهان مردمانی به ذوق امروز زندگی می‌کنند و به فردا نمی‌اندیشند. آن‌ها طبیعت را راهنمای اصلی خود می‌دانند و مثل جوی آب، روان و در افت و خیز‌اند. اما در بین این دو دسته کدام‌یک معنای واقعی خوشبختی را درک می‌کند؟ شاید باید این سوال را از دی. اچ. لارنس پرسید.

نویسنده‌ی کتاب صوتی باکره و کولی هرگز فرصت آن را پیدا نکرد که اثر خود را ویراست و بازنویسی کند و شانس آن را نیافت که نسخه‌ی چاپ‌شده‌ی کتاب خود را ببیند. گرچه لارنس این ماجرا را در فرصت اندک باقی‌مانده‌ی پایان عمر خود نوشت اما داستان باکره و کولی به‌طور ملموسی به زندگی خود نویسنده و خاطراتش از عشقی ممنوعه در جوانی گره خورده. شاید برای همین باشد که با وجود گذشت نزدیک به یک قرن از نوشته شدن این کتاب، مرور آن می‌تواند گرمای عشق را در دل هر مخاطبی بیدار کند.

این داستان شنیدنی با تلاش نشر صوتی رادیو گوشه و یاری نشر افق روانه‌ی بازار شده. ترجمه‌ی روان کتاب کاری از کاوه میرعباسی است و روایت گرم آن را اشکان عقیلی ‌پور برعهده داشته.

اقتباس سینمایی از کتاب باکره و کولی

• فیلم باکره و کولی یک درام عاشقانه‌ی کلاسیک و محصولی از بریتانیاست. این فیلم در سال 1970 و با کارگردانی کریستوفر مایلز (Christopher Miles) به پرده‌ی نمایش درآمده.

کتاب صوتی باکره و کولی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به ماجراهای عاشقانه با درون‌مایه‌ی نمادی علاقه دارید فرصت شنیدن این شاهکار ادبی را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب صوتی باکره و کولی می‌شنویم

هفته‌ی بعد باز باران تندی می‌بارید و ایوت از این بابت ناراحت و کلافه بود و غضبی غریب گریبان‌گیرش شد. دلش می‌خواست آفتابی باشد. به‌خصوص اصرار داشت اواخر هفته حتماً هوا خوب بشود. از خودش نمی‌پرسید چرا. پنجشنبه که بعد‌از‌ظهر مغازه‌ها می‌بستند و کسب‌وکار تعطیل بود، گرچه خورشید تابید؛ اما یخبندان هم شد. لئو با ماشین و دارودسته‌ی همیشگی‌اش آمد. ایوت رفتاری ناخوشایند و ترش‌رویی نشان داد و بی‌دلیل از همراهی با آن‌ها خودداری کرد. گفت: «نه متشکرم، میلم نمی‌کشد.» ته دلش از این که بازی را به هم بزند لذت می‌برد.

فهرست مطالب کتاب صوتی