معرفی و دانلود کتاب صوتی آن روی دیگران
برای دانلود قانونی کتاب صوتی آن روی دیگران و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی آن روی دیگران
کتاب صوتی آن روی دیگران نوشتهی کوثر عظیمی، برشهایی از زندگی یک خانواده را روایت میکند که با وجود رابطهی خونی و اینکه با هم زیر یک سقف زندگی میکنند، در دنیای درون خود از هم جدا افتادهاند و هرکس، رنج و دردش را بهتنهایی به جان میخرد. این کتاب، تصویری از تنهایی انسان در الجزایر معاصر است.
دربارهی کتاب صوتی آن روی دیگران
تابهحال برایتان پیش آمده هنگام پیادهروی، به چهرهی عابران دقیق شوید تا احوالشان را از میان سرووضعشان حدس بزنید؟ شده در فاصلهی ماندن پشت چراغ قرمز، به چهرهی مرد نشسته در ماشین بغلی نگاه کنید تا ببینید در زندگی چه به روزش آمده؟ تا حالا شده در میانهی تماشای تلویزیون، نگاهتان را از صفحهی بزرگ و روشنش بگیرید و به چشمان آرام مادرتان نگاه کنید که بیصدا تلویزیون میبیند، و بعد سعی کنید لابهلای چروکهای مهربان صورتش، درونیاتش را بخوانید؟ اصلاً خبر دارید دورواطرافتان چه خبر است، یا شاید بهتر باشد بپرسیم، دلتان میخواهد بدانید؟
کوثر عظیمی (Kaouther Adimi) در کتاب صوتی آن روی دیگران (L'envers des autres) به سراغ همین جهانهای خاموش پنهان در درون آدمها رفته که با دیواری نامرئی اما محکم، از دید دیگران پنهان مانده. او در این کتاب، وایتگر قصهی خانوادهای در الجزایر معاصر است که با اینکه مدرنیته رنگ و لعابی به زندگیشان بخشیده، اما همچنان ردپای سنت هم در شیوهی زیستشان به چشم میخورد. منظور از این سنتها، تنها سنتهای الجزایری نیست؛ منظور سنت تنهایی و پنهان کردن افکار و عواطف پشت نگاهی سرد و خالی است، تا نکند درز کردن این کورگرهها به دنیای بیرون، مشکلی به کوه مشکلات اضافه کند.
همین هم میشود که خواهر از حال برادر بیخبر میشود و برادر هم طبعاً تلاشی برای درک دنیای پشتِ نگاه خواهرش نمیکند. فرزند از حال مادر بیاطلاع میشود و مادر هم هرچه تلاش میکند، فرزند لبازلب باز نمیکند تا سرنخی از کورگره افتاده به فکرش را نشان مادر بدهد. همین میشود که همه با هم زیر یک سقف زندگی میکنند و سر یک میز غذا میخورند، اما تنهایند و این تنهایی را نیز، به روی هم نمیآورند.
قصه از هزارتوی افکار اَدل شروع میشود، پسر جوان و خوشقیافهی خانه که از بابت گذشتهی تاریک و پررمزورازش، در میان افکار آشفته گیر افتاده و راهی به بیرون هم پیدا نمیکند. دم صبح است؛ حدوداً ساعت سهونیم. اَدل میداند که باید برای رفتن به سر کار از ساعت شش از تختخوابش خارج شود، اما هرچه میکند، هیولایی که مثل خوره به جان افکارش افتاده، مجال خوابیدن به او نمیدهد. حس میکند نیاز دارد تا تمام جانش را بالا بیاورد، اما حتی همین هم برایش میسر نمیشود. ناچار پاهایش را در شکمش جمع میکند و مثل جنینی که در کنج رحم مادرش کز کرده، روی تخت آرام میگیرد تا این چند ساعت باقی مانده به روشنایی صبح هم بگذرد.
وقتی سپیده سر میزند، آنقدر از خواب بیکیفیت شب قبل عذاب کشیده که بیرمق از جایش بلند میشود. توان رفتن به سر کار را ندارد، پس مرخصی میگیرد تا ادامهی کابوسهای شبش را در کنج کافهی مورد علاقهاش مرور کند. وقتی جلوی آینهی دستشوی مشغول اصلاح صورتش میشود، مادر را میبیند که با نگاهی پرمعنی سرتاپایش را میکاود. میداند که نگاه مادر دارد برای شکستن این دیوار نامرئی در میانشان تمام تلاشش را میکند، اما او تصمیم میگیرد با لبخندی مصنوعی، به مادرش بفهماند که پشت این دیوار خبری نیست و همهچیز امن و امان است. گرچه او که خودش این ذهن و لبخند مصنوعی را در جانش پرورش داده، میداند که پسرش، لااقل در برابر مادر، ناشیترین دروغگوی دنیاست!
زیر سقفی نه چندان دورتر، سارا جلوی آینهی میز آرایشی که سالهاست رنگ آراستن صاحبش را در خود ندیده، به رفتن فکر میکند. به اینکه دیگر توان ماندن در جایگاه همسر مهربان و فداکار را ندارد. او به این فکر میکند که آنقدر در این تنهایی باقی مانده که حتی عزیزترین کسانش، یعنی خانوادهاش هم، از قصهاش خبر ندارند. میداند تصمیمش با منطق جور است، میداند این تصمیم در دنیای واقعی که خبری از منطق نیست او را در نظر دیگران تبدیل به یک هیولا میکند، ولی دیگر نه عقل و منطق برایش اهمیت دارد، نه اینکه در نظر مردم چقدر پلید به نظر برسد...
کتاب صوتی آن روی دیگران کاری از نشر صوتی نیستان است. این کتاب را با ترجمهی آذر نورانی و روایت عطیه پورقدیمی در اختیار دارید.
کتاب صوتی آن روی دیگران برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای اجتماعی علاقه دارید، این کتاب مناسب شماست.
در بخشی از کتاب صوتی آن روی دیگران میشنویم
همه از من انتظار دارند محکم و صبور باشم. سالهاست که به همدردی و بدجنسی دنیا، لبخندی زورکی تحویل میدهم و چشمهای ناشناختهام را پشت عینک آفتابی تقلبی شنل قایم میکنم. چند سال است که در این خانهی عجیب، از حمزه مراقبت میکنم، در این بازی مسخرهای که اسمش را گذاشتهاند ازدواج. چند سال است که گوشهی پنجرهی اتاق بچگیهایم مینشینم. از وقتی شوهر مهربانم دیوانه شده، دوباره برگشتهام تا در این اتاق زندگی کنم. از اینجا به همهمهی شهر گوش میدهم. به سنگهای خاکستری و انگشتهای منقبضشده روی دستمال ابریشمی نگاه میکنم.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی آن روی دیگران |
نویسنده | کوثر عظیمی |
مترجم | آذر نورانی |
راوی | عطیه پور قدیمی |
ناشر صوتی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲ ساعت و ۳۴ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |