معرفی و دانلود کتاب وداع با اسلحه
برای دانلود قانونی کتاب وداع با اسلحه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب وداع با اسلحه
یک شاهکار بزرگ و کمنظیر در تاریخ ادبیات آمریکا. کتاب وداع با اسلحه در باب رخدادهای جنگجهانی اول است که با روایتی عاشقانه درآمیخته شده. از مشهورترین آثار کارنامهی هنریِ ارنست همینگوی که همچنان با گذر زمان از بیانی کوبنده و تأثربرانگیز برخوردار است. کتاب نامبرده برگرفته از تجربیات شخصیِ همینگوی در دورانیست که در کمپین ایتالیا در جنگجهانی اول حضور داشت. رمانی با نثری منحصربهفرد که میتواند هر مخاطبی را شیفتهی خود کند.
دربارهی کتاب وداع با اسلحه
اگر میخواهید بدانید چرا ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم میلادی است، کتاب وداع با اسلحه (A Farewell to Arms) را بخوانید. داستان وداع با اسلحه در دوران جنگجهانی اول و در کمپ ایتالیا میگذرد. روایتی اولشخص از کاراکتر بهیادماندنیِ فردیک هنری که بهعنوان ستوان در نیروی نظامی ایتالیا خدمت میکند. فردریک یک آمریکایی است که ایتالیایی صحبت میکند و در کمپ ایتالیا به سر میبرد. پس از آنکه اپیدمی وبا باعث مرگ هزاران سرباز ایتالیایی میشود، فردریک بهاجبار برای چند روز به گوریتزیا میرود. در آنجا با تعدادی از همرزمان و یک کشیش ملاقات میکند. فردریک پس از آنکه از سفرش بازمیگردد، برای رینالدی که یک جراح است، از خاطراتاش در مورد یک روسپیخانه در گوریتزیا میگوید که مخصوصِ سربازان جنگ طراحی شده است.
رینالدی که شیفتهی زنان زیبارو است، جذب این داستان میشود. رینالدی به همراه فردریک به یک بیمارستان میرود که پرستاری به نام کاترین در آنجا کار میکند. یک پرستار دوستداشتنی که رینالدی مجذب وی شده. فردریک با کاترین آشنا میشود. کاترین به او از نامزدش میگوید که در نبرد جنگی کشته شده. از آنجایی که احساسِ رینالدی به کاترینِ انگلیسی جدی نیست، فردریک این جسارت را در خود مییابد تا عاشقِ کاترین شود و از خوشاقبالیاش، کاترین نیز به او روی خوش نشان میدهد. با وجود آنکه همان شب طی مجموعهای از رخدادها، فردریک و کاترین بههم ابراز عشق میکنند، اما فردریک به همراه آمبولانس نیروهای پزشکیِ ارتش از آنجا میرود. فردریک در طول یک نبرد جنگی از ناحیهی زانو صدمه میبیند و به بیمارستان فرستاده میشود. از اینجاست که داستانِ تراژیکِ رمان وداع با اسلحه به اوج میرسد.
کتاب وداع با اسلحه چه در زمان انتشارش و چه با گذر زمان، مورد تحسین منتقدان ادبی قرار گرفته است و از آن به عنوان بهترین اثر کارنامهی هنری همینگوی یاد میشود. از آنجایی که رمان وداع با اسلحه در به تصویر کشیدن سربازان ایتالیایی از خصیصهی ملیگرایی برخوردار نبود و همچنین به دلیل آنکه ارنست همینگوی در داستانپردازی بر ضد نیروی نظامی و توحش جنگ موضعگیری کرد، به دستور رژیم فاشیستیِ ایتالیا کتاب تا سال 1948 منتشر نشد. البته دلیل اصلیِ ممنوع شدن کتاب وداع با اسلحه مربوط به درونمایههای آن نبود، به گفتهی نویسندهی زندگینامهی همینگوی، علت اصلی منتشر نشدن وداع با اسلحه به توصیفات همینگوی از موسلینی پیش از به قدرت رسیدن این رهبر دیکتاتور بازمیگردد. چند سال پیش از نوشتن کتاب وداع با اسلحه، همینگوی در یک مصاحبه نفرت خود نسبت به موسلینی را به طور آشکار اعلام کرده بود.
ارنست همینگوی هنگامی که در حال نوشتن این رمان بود، نمیدانست چگونه روایت را به پایان برساند. او سیونه پایانبندی متفاوت به نگارش درآورد تا بالاخره به فرجام دلخواهاش دست یابد. در نسخهای از کتاب که در سال 2012 منتشر شد، در انتهای کتاب چهلوهفت پایانبندی متفاوت که همینگوی برای رمان در نظر گرفته بود منتشر شد. اولینبار، وداع با اسلحه در سال 1929 منتشر شد و در همان روزهای نخست بیش از سی هزار نسخه از آن به فروش رسید. موفقیت کتاب وداع با اسلحه به حدی بود که باعث شد ارنست همینگوی به کلی از نظر مالی مستقل و با سهولت بیشتری به زندگی و کار مشغول شود.
کتاب وداع با اسلحه توسط نجف دریابندری ترجمه شده و انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده است.
نکوداشتهای کتاب وداع با اسلحه
- اثری که نشانگر جاهطلبیِ همینگوی به عنوان یک نویسندهی تراز اول است. بیان و لحنی جاهطلبانه و تأثربرانگیز که از همان ابتدای حرفهی همینگوی، نثر دقیق، هنرمندانه و ظریفِ او را شکل داده بود. (Gore Vidal)
- کتابی زیبا و تکاندهنده. (New York Times)
- پس از هضم و اندیشیدن به تجربهی جنگ، همینگوی پس از ده سال کتابی به مخاطبان ارائه داد که بیشک فراتر از بازنماییِ صرفِ از یک تجربهی شخصی در جنگ یا مجموعهای از عشق و مرگ بود. این رمان یک اثر بزرگ در تاریخ ادبیات است. (Carlos Baker)
- اثری بزرگ از همینگوی. اکثر رخدادهای رمان بر اساس خاطرات و امر فراخوانیِ ذهنی هستند و همینگوی به طور آشکار ساختار روایت را مبتنی بر ذهنِ شخصیت هنری پیش میبرد. میتوان ادعا کرد که رمان وداع با اسلحه فراتر از بازنمایی صرفِ گذشته است. (Mary Prescott)
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از کتاب وداع با اسلحه
- فیلم «وداع با اسلحه» ساختهی سال 1932 که توسط فرانک بورزیگی کارگردانی شد. در این شاهکار سینمایی گری کوپر به ایفای نقش پرداخت. این فیلم در زمان اکراناش به دلیل جسارت در پرداختن به عشقِ فیزیکی دو شخصیت اصلی با سانسور مواجه شد.
- فیلم «وداع با اسلحه» ساختهی سال 1957 به کارگردانی چارلز ویدور. در این فیلم دو بازیگر پرآوازهی سینمای کلاسیک یعنی راک هادسون و جنیفور جونز به ایفای نقش پرداختند.
- مینیسریال «وداع با اسلحه» ساختهی سال 1966 با بازی جورج همیلتون. این مینیسریال با وجود آنکه در زمان انتشار مورد تمجید قرار گرفت اما تصاویر آن از میان رفته و موجود نیست.
- فیلم «عشق و جنگ» ساختهی سال 1996 به کارگردانی ریچارد اتنبرو و با بازی ساندرا بولاک. این فیلم در واقع در باب خود شخصیت همینگوی در دوران جنگ جهانی اول بود که فیلمنامهی آن ملهم از رمان وداع با اسلحه به نگارش درآمد.
کتاب وداع با اسلحه برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب به دوستداران رمانهای برتر تاریخ ادبیات، داستانهای عاشقانه و روایتهای تاریخی پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب وداع با اسلحه میخوانیم
محیط آرام و گرم و کثیف بود. از پشت سیمها به خطوط اتریشیها نگاه کردم. کسی دیده نمیشد. در یکی از گودالها با سروانی که میشناختم، یک پیاله باده نوشیدم و از روی پل بازگشتم. یک جادۀ تازه و پهن که از روی کوه میگذشت و مارپیچ به سوی پل میرفت، نزدیک به تمامشدن بود. با تمامشدن این جاده حمله آغاز میشد. این جاده از توی جنگل به این دخمهها سرازیر میشد. نقشه این بود که همهچیز را از این جادۀ تازه سرازیر کنند و آنوقت کامیونهای خالی و گاریها و آمبولانسهای پر را از همان راه باریک قدیمی پس بفرستند. پست زخمبندی در آنسوی رودخانه، ساحل اتریشیها، زیر تیغۀ یک تپه بود و نعشکشها میبایست زخمیها را از روی پل پس میآوردند. وقتیکه حمله را آغاز میکردند، باز وضع همانطور میشد. تاآنجاکه من تشخیص میدادم، کموبیش آخرین جای جاده، یعنی آن جا که سرازیری خفیف میشد، به خوبی در تیررس اتریشیها بود. پیدا بود که میشود خاکش را به توبره کرد. اما من جایی را پیدا کردم که اگر ماشینها از این آخرین تکهراه خطرناک هم میگذشتند، میتوانستند آن جا را پناهگاه خود کنند تا زخمیها پس از گذشتن از روی پل، به پای ماشین برسند. من دلم میخواست که روی جادۀ تازه ماشین برانم، ولی جاده هنوز تمام نشده بود. به نظر پهن و تخت میآمد و منظرۀ پیچوخمهایش در دامنۀ کوه که از لابهلای جنگل دیده میشد، خیلی گیرا بود. آمبولانسها با ترمزهای فلزی قوی، میبایست در این جاده خوب حرکت میکردند و به هر حال، موقع پایینرفتن خالی بودند. من با ماشین از همان جادۀ باریک بازگشتم.
دو سرباز ماشین را نگاه داشتند. یک گلولۀ توپ افتاده بود و هنگامیکه ما منتظر بودیم، سه تای دیگر در جاده افتاد. گلولۀ هفتادوهفت بود و هوا را شکافت و سوت زد و فرودآمد و سخت منفجر شد و برق زد و بعد دود خاکستری از جاده برخاست. سربازها اشاره کردند که برویم. از نقاط اصابت گلوله به زمین که میگذشتیم، من سعی کردم گودالهای کوچک جای گلولهها را وسط چرخهای ماشین بدزدم. بوی تند باروت و گل پاشیدهشده و سنگهای چخماقی که تازه به هم زده باشند، میآمد. با ماشین به گوریزیا، ویلای خودمان، بازگشتم و همانطورکه گفتم، رفتم به دیدن میس بارکلی که مشغول کار بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب وداع با اسلحه |
نویسنده | ارنست همینگوی |
مترجم | نجف دریابندری |
ناشر چاپی | انتشارات علمی و فرهنگی |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 333 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-121-644-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |