معرفی و دانلود کتاب پیرمرد و دریا
برای دانلود قانونی کتاب پیرمرد و دریا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پیرمرد و دریا
کتاب پیرمرد و دریا اثر ماندگار ارنست همینگوی، از مهمترین رمانهای قرن بیستم است که هر کسی باید بخواند. داستان دربارهی سانتیاگو، ماهیگیر پیری است که شانس از او رو برگردانده و 84 روز است ماهی نگرفته. اما او ناامید نمیشود. میخواهد در روز هشتادوپنجم، بزرگترین صید عمرش را داشته باشد و همین موضوع به جدال نفسگیری با نیزهماهی غولپیکری میانجامد که چیزی جز ارادهی پیرمرد، حریفش نیست.
دربارهی کتاب پیرمرد و دریا
پیرمرد و دریا (The Old Man and The Sea)، آخرین کتابی است که ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) مشهور، پیش از مرگ به چاپ رساند. این کتاب، از همان روزهای نخست چاپ، بسیار پرفروش بود و نقدهایی سراسر تعریف و تمجید را از آن خود کرد. چند تن از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم، رمان پیرمرد و دریا را کتاب مورد علاقهی خود دانستهاند. این کتاب، یکی از دلایل اصلی اهدای جایزهی نوبل ادبیات به ارنست همینگوی در سال 1954 شد و جایزهی پولیتزر را از آن خود کرد. پیرمرد و دریا را، نماد تمام و کمالی از سبک همینگوی دانستهاند و سالهاست که آن را به انحای مختلف نقد و بررسی و رمزگشایی میکنند. داستانی آنچنان ساده و سرراست که نمیتوانید باور کنید سمبلیک نباشد.
رمان خارجی پیرمرد و دریا، داستان سانتیاگو، پیرمرد ماهیگیر کوبایی را روایت میکند که دریا، خانهاش، محل کسب روزیاش، رفیقش، گذشتهاش، امیدش و به نوعی خدایش است! اما حالا انگار دریا با او قهر کرده. 84 روز است که هیچ چیز صید نکرده. شاگرد سانتیاگو، بعد از 40 روز بدشانسی، به دستور پدر و مادر، او را ترک کرده و به یک قایق خوش شانس رفته است و او هر بار که دست خالی از دریا بازمیگردد، باید پچپچ و خندهی ماهیگیران دیگر را تحمل کند. اما پیرمرد دنیادیده و جنگجو است و هنوز به خودش و دریا امید دارد. به خاطر همین، روز هشتاد و پنجم، به امید صید بزرگترین ماهی عمرش، دل به دریا میزند و ماجراجوییاش آغاز میشود.
داستان پیرمرد و دریا، بسیار ساده و کوتاه است و عبارتها در نهایت شیوایی روایت شدهاند؛ همان چیزی که از سبک همینگوی میشناسیم. آنقدر کوتاه که اگر یک خط از آن را جا بیندازید، احتمالا موضوع مهمی را از دست دادهاید. هیچ توصیف طولانی، قلمفرسایی و بیان ایدهای ورای داستان وجود ندارد و فقط و فقط ماجرای پیرمرد و دریا را میخوانیم. همین باعث میشود، مخاطبان، کتاب پیرمرد و دریا را سمبل چیزهای مختلفی بدانند و هر کس داستان را بر اساس دیدگاه خودش تفسیر کند و شاید همین مساله، کتاب پیرمرد و دریا را به یکی از آثار مهم ادبی سراسر جهان تبدیل میکند.
کتاب پیرمرد و دریا را مترجمان زیادی به فارسی برگرداندهاند. یکی از ترجمههای خوب این کتاب، متعلق به رضا شالبافان است که انتشارات ناهونته آن را به چاپ رسانده. این ترجمه، درست مثل متن اصلی کتاب، ساده و روان با جملات کوتاه و لحنی یکنواخت است و میتواند انتخاب خوبی برای فارسیزبانان باشد.
اقتباسهای سینمایی از کتاب پیرمرد و دریا
- از این کتاب در سال 1958 یک فیلم با نقشآفرینی اسپنسر تریسی ساخته شد.
- در سال 1990 سریالی کوتاه با هنرنمایی آنتونی کویین ساخته و پخش شد.
جوایز و افتخارات کتاب پیرمرد و دریا
- دریافت جایزهی پولیتزر، 1953
- برندهی جایزهی Premio Bancarella در سال 1953
- فینالیست جایزهی کتاب ملی در بخش داستاننویسی در سال 1953
- زمینهساز دریافت جایزه نوبل ادبیات برای همینگوی، در سال 1954
نکوداشتهای کتاب پیرمرد و دریا
- داستانی زیبا غرق در نمک دریایی، عرق، طعمه، آبجو و ساحل هاوانا که یکی از حقایق بشری اساسی را بیان میکند: در این دنیای بیثبات، از اولین نفس تا آخرین آرزوی ما، در میان بزرگترین پیروزیها و سختترین شکستهایمان، تنها چیزی که در نهایت ما را حفظ میکند، امید است. (روزنامهی گاردین)
- شاهکار همینگوی... اثری فوقالعاده! ( ماریو بارگاس یوسا)
- کتاب پیرمرد و دریا، بلندهمتی و شجاعتی را که برای زندگی کردن احتیاج است، تجسم میبخشد. داستان در مورد این است که درنهایت زندگی پایان مییابد؛ حقیقتی که نادیده گرفتن آن سخت است اما روزهایمان را با نادیده گرفتن آن سپری میکنیم. تنها چیزی که داریم همین لحظه است. همین لحظه. (آبراهام ورگزه)
- زمان ممکن است نشان دهد پیرمرد و دریا، بهترین کتاب برای همهی ما بوده است. (ویلیام فاکنر)
کتاب پیرمرد و دریا برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب پیرمرد و دریا برای همهی علاقهمندان به ادبیات معاصر و قلم همینگوی جذاب خواهد بود.
در بخشی از کتاب پیرمرد و دریا میخوانیم
پیرمرد مدتی را به استراحت پرداخت، مدتی که به عقیدهی او دو ساعت به طول انجامید. ماه تاکنون تا این اندازه دیر بیرون نیامده بود و پیرمرد نمیتوانست زمان را تشخیص بدهد. او هنوز کشش ماهی را بر شانههایش احساس میکرد، با دست چپش مقداری از کشش طناب را به لبهی قایق منتقل کرد.
با خود اندیشید: «این ماهیه چقدر سادهس اگه بذاره من طناب رو محکم بگیرم. در حالی که با یه چرخش ناگهانی میتونه اونو پاره کنه! من باید طناب رو به بدنم تکیه بدم و تموم مدت آماده باشم که با دو دست بهش طناب بدم!» سپس با صدای بلند به خودش گفت: «ولی تو هنوز نخوابیدی، پیرمرد! نصف یه روز و یه شب و حالا هم که روز بعدی شروع شد و تو نخوابیدی. باید یه راهی ابداع کنی که بتونی یه کمی بخوابی اگه اون آروم و بیآزار بمونه. اگه نخوابی، کلهت قاطی میکنه هان!»
سپس با خود اندیشید: «فعلا که به اندازهی کافی کلهم رو به راهه! خیلی رو به راه. من به اندازهی داداشام، ستارهها رو به راهم! با وجود این باید بخوابم. اونا خوابیدن، ماه خوابید، خورشید خوابید و حتی اقیانوس هم خوابید، اقیانوس هم موقعی که آرومه و طوفانی نیست میخوابه.»
«پس باید بخوابی. یه تکیهگاهی برای طناب پیدا کن و کمی استراحت کن! از اون گوشت دلفین هم یه کم بخور! ولی اگه توی خوابت یه فشار شدید بیاره خیلی خطرناکه! نه نباید بخوابم! ولی اگه نخوابم هم خطرناکه!»
درحالی که طناب را به آرامی روی شانهی خود نگه داشته بود، به آهستگی خود را به سمت عقب قایق کشید. با خود اندیشید: «ولی اون هم باید حالا نه خواب نه بیدار باشه! ولی من نباید بذارم اون استراحت کنه! باید اونقدر بکشه تا بمیره!»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پیرمرد و دریا |
نویسنده | ارنست همینگوی |
مترجم | رضا شالبافان |
ناشر چاپی | انتشارات ناهونته |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 93 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-98170-7-0 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |