معرفی و دانلود کتاب برگ باد

عکس جلد کتاب برگ باد
قیمت:
۴۲,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب برگ باد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب برگ باد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب برگ باد

اثری که رنج، تنهایی و شوربختی انسان را به‌نمایش می‌گذارد! گابریل گارسیا مارکز نابغه‌ی ادبیات جهان با کتاب برگ باد قدم در راه ادبیات گذاشت و بعدها توانست جایزه نوبل ادبی را دریافت کند. برگ باد نوشته‌ی مارکز یک رمان چندصدایی است که فقر را روایت می‌کند و ماجرای آن در دهکده‌ای خیالی به نام ماکوندو می‌گذرد.

درباره‌ی کتاب برگ باد

نویسندگان صاحب‌نام و برندگان جایزه نوبل ادبی چطور پا به دنیای ادبیات گذاشتند؟ احتمالا این سوال را در مواجهه با آثار نویسندگان نوبلیست از خودمان پرسیده‌ایم. برای پاسخ به این سوال باید به سراغ اولین کتاب آن‌ها را رفت. چراکه اولین کتاب هر نویسنده بیانگر میزان جدیت او در دنیای ادبیات و جهان‌بینی اوست. نشانه‌های کتاب صدسال تنهایی -مشهورترین و پرمخاطب‌ترین رمان مارکز- را باید در کتاب برگ باد جست‌وجو کرد. گابریل گارسیا مارکز در این کتاب که به‌ شدت تحت تاثیر ویلیام فاکنر است، به خلق شهری به نام ماکوندو می‌پردازد. این شهر و مردمانش مدت‌ها بعد از رمان برگ باد، راه به دنیای قصه‌ی صد سال تنهایی باز می‌کنند تا بار دیگری بستر و مکان اتفاقات مهیج یک رمان با سبک رئالیسم جادویی باشد. گابریل گارسیا مارکز (Gabriel García Márquez) در کتاب برگ باد (Leaf Storm) روایتگر شهر کوچک و دورافتاده‌ی خیالی خویش -یعنی ماکوندو- است. مارکز با روایتی داستانی مخاطب را با سیر پیشرفت و رونق این دهکده و مردمانش آشنا می‌کند. دهکده‌ای که با وجود محصور بودن توسط باتلاق و کوهستان، با ورود صنعت موز، وارد مسیر رونق اقتصادی می‌شود و قدم در مسیر آبادانی می‌گذارد. اما همه‌ی داستان، روایت این پیشرفت نیست و اصل ماجرا چیز دیگری‌ست!

این رمان که به عنوان اولین اثر مارکز شناخته می‌شود، سه راوی دارد که هر کدام از منظر خودشان به روایت یک قصه‌ی مشترک می‌پردازند و از خلال روایتگری این قصه مشترک است که از عمیق‌ترین لایه‌های درونی خویش نیز پرده برمی‌دارند و ما را با احساسات‌شان آشنا می‌کنند. ماجرای کتاب از آنجایی شروع می‌شود که پزشک شهر در تنهایی می‌میرد؛ اما بعد از مرگ او، هیچ‌کس حاضر نیست او را با آداب و رسوم احترام‌آمیزی به خاک بسپارد. امتناع مردم از به خاکسپاری پزشک پیر، ریشه در گذشته دارد. آن‌ها از تنها پزشک‌شان انتظار داشتند که در زمان جنگ‌های داخلی ماکوندو به مداوای سربازان بپردازد، اما او از مداوای آن‌ها و معاینه‌ی زخم‌هایشان سر باز زده بود. در ادامه داستان، مارکز ما را با دلیل امتناع پزشک ماکوندو آشنا می‌کند تا یک طرفه به قاضی نرویم. در زمانی که به واسطه‌ی ورود صنعت موز، همه‌ی اهالی روستا درگیر این صنعت و فعالیت در آن می‌شوند، از پزشک خود غافل شده و به پزشکان جدیدی که همراه با شرکت موز به روستا آمده‌اند، اقبال نشان می‌دهند. این نادیده گرفته شدن، پزشک را رنجور و دلخور از مردم می‌کند.

سرانجام او زندگی را تاب نمی‌آورد و اقدام به خودکشی می‌کند. از بین اهالی روستا، سرهنگ پیری تصمیم می‌گیرد که او را با رعایت تمام آداب و رسوم‌ها و شیوه‌ای احترام‌آمیز به خاک بسپارد. ماجرای کتاب برگ باد نوشته‌ی گابریل گارسیا مارکز از زبان سه شخصیتِ درگیر این ماجرا یعنی خودِ سرهنگ که با وجود مخالفت‌های اهالی روستا تصمیم به دفن پزشک می‌گیرد، دختر و پسر او روایت می‌شود.

رمان خواندنی برگ باد نوشته‌ی گابریل گارسیا مارکز که روایت تنهایی، طردشدگی و مراودات انسانی است که توسط انتشارات کتاب سرای نیک و با ترجمه‌ی کاوه میرعباسی در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات سبک رئالیسم جادویی قرار گرفته است. کاوه میرعباسی را می‌توان یکی از مترجمان آثار خوب مارکز دانست که تاکنون رمان‌های متعددی از این نویسنده‌ی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل و صاحب‌نام را ترجمه کرده است.

در نکوداشت کتاب برگ باد

  • مارکز قوه‌ی خیال فوق‌العاده‌ای دارد و به‌درستی می‌داند چطور شگفتی بیافریند! این کتاب روایتگر دنیای جدیدیست که ناامیدی ناخودآگاه شخصیت‌ها را به‌تصویر می‌کشد و نشانه نبوغ مارکز است (آلفرد کازین، نقد کتاب نیویورک تایمز)

کتاب برگ باد مناسب چه کسانی است؟

مطالعه‌ی کتاب برگ باد نوشته مارکز به همه‌ی افراد علاقه‌مند به ادبیات داستانی، به‌ویژه‌ی ادبیات داستانی آمریکای لاتین توصیه می‌شود. اگر گابریل گارسیا مارکز جزو نویسندگان محبوب شماست و از خواندن رمان صد سال تنهایی او لذت برده‌اید، از خواندن این کتاب هم پشیمان نخواهید شد.

گابریل گارسیا مارکز را بیشتر بشناسیم

گابریل گارسیا مارکز جزو نویسندگانی است که بسیار از او یاد شده و افرادی که دل در گرو ادبیات داستانی و خواندن رمان دارند، به خوبی او را می‌شناسند. مارکز که به سبب محبوبیت در کشور زادگاهش با نام گابو یا گابیتو شناخته می‌شود. او در سال 1927 در یکی از دهکده‌های کلمبیا به دنیا آمد. فعالیت مارکز در تمام دوران زندگی‌اش را نمی‌توان منحصر به رمان‌نویسی دانست. او به عنوان یک فعال سیاسی هم شناخته می‌شد، روزنامه‌نگار بود و فیلمنامه هم می‌نوشت. عموم شهرت ادبی مارکز که برایش جایزه‌ی ادبی نوبل را هم به ارمغان آورد، به دلیل نوشتن کتاب «صد سال تنهایی» است. با نوشتن این کتاب بود که منتقدان ادبیات، مارکز را آغازگر سبک رئالیسم جادویی دانستند؛ سبکی که بعدها توسعه یافت و نویسندگان بسیار دیگری نیز به آن روی آوردند. از دیگر آثار مارکز که به فارسی منتشر و ترجمه شده است، می‌توان به کتاب‌های «عشق سال‌های وبا»، «زنده‌ام که روایت کنم»، «گزارش یک مرگ» و «پاییز پدرسالار» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب برگ باد می‌خوانیم

یک لحظه مشخص هست که استراحت بعدازظهر به آخر می‌رسد. حتی مخفی‌ترین، نهفته‌ترین و ریزترین فعالیت حشره‌ها هم در این لحظه خاص متوقف می‌شود؛ جریان جاری طبیعت از جنبش بازمی‌ایستد؛ آفرینش بر لبه پرتگاه آشوب سکندری می‌رود و زن‌ها، کف بر لب، با گونه‌های آرمیده بر گلدوزی بالش، کلافه از گرما و کینه، از جا برمی‌خیزند؛ و با خود می‌گویند «هنوز توی ماکوندو چهارشنبه است.» و سپس برمی‌گردند به کنجی که بودند، واقعیت را به خواب وصله می‌زنند و با هم بر سر تنیدن نجواها توافق می‌کنند، پنداری ملافه‌ای پهناور باشد از نخی که تمام زن‌های آبادی دسته‌جمعی آن را رشته‌اند.

اگر زمانِ درون همان ضرباهنگ زمانِ بیرون را داشت، الان زیرِ آفتاب تابان، همراه تابوت وسط خیابان بودیم. بیرون دیرهنگام‌تر بود: شب بود. یکی از شب‌های سنگین و مهتابی سپتامبر بود و زن‌ها توی حیاط زیر روشنایی سبزفام نشسته بودند و گپ می‌زدند و ما توی خیابان بودیم، سه نفر مطرود، در پرتو خورشیدِ سوزانِ این سپتامبر تشنه و خشک. هیچ‌کس مانع برگزاری مراسم نمی‌شود. امیدوار بودم بخشدار با انعطاف‌ناپذیری بیشتر بکوشد جلوی خاکسپاری را بگیرد و ما بتوانیم برگردیم منزل؛ بچه برود مدرسه و پدرم، صندل به پا، زیر طشتی که ازش آب خنک روی سرش می‌ریزد، سمتِ چپِ تُنگ پر از شربتِ آب‌لیموی یخ‌مال، جا خوش کند. اما حالا وضع فرق کرده. باز هم پدرم توانست حرفش را به کرسی بنشاند و آقای بخشدار، که اولش خیال می‌کردم عزمش خیلی استوار است و محکم سر تصمیمش ایستاده، آخرسر کوتاه آمد.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب برگ باد
نویسنده
مترجمکاوه میرعباسی
ناشر چاپیانتشارات کتابسرای نیک
سال انتشار۱۳۹۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات132
زبانفارسی
شابک978-600-8957-58-4
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب برگ باد

Behnamakhondi
۱۴۰۳/۰۹/۱۵
برگ باد" روایتگر داستانی پیچیده و چند لایه است که در آن مفاهیم زمان، حافظه و مرگ به شیوه‌ای شاعرانه و عمیق بیان شده‌اند. داستان از زبان سه راوی مختلف - یک کودک، پدرش و مادربزرگش - بیان می‌شود و هر یک از دیدگاه‌های مختلف خود به ماجراهای زندگی یک پزشک و خانواده‌ای که او را پناه داده‌اند، می‌پردازند. این ساختار روایی چندگانه، به خواننده این امکان را می‌دهد تا از زوایای مختلف به رویدادها نگاه کند و به فهم بهتری از عمق و پیچیدگی شخصیت‌ها و داستان برسد.
مارکز با توانایی ویژه‌اش در خلق فضا و شخصیت‌پردازی، توانسته است دنیایی پر از احساسات و تضادها را به تصویر بکشد. نثر او روان و شاعرانه است و خواننده را به عمق تفکرات و احساسات شخصیت‌ها می‌برد. هر جمله به دقت و با جزئیات توصیف شده، و این دقت در توصیف به خواننده کمک می‌کند تا به دنیای درونی شخصیت‌ها نزدیک‌تر شود و با آن‌ها ارتباط برقرار کند.
در "برگ باد"، مارکز به موضوعات فلسفی و اجتماعی مختلفی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه قدرت، سیاست و مسائل خانوادگی می‌توانند زندگی افراد را تحت تأثیر قرار دهند. این رمان نه تنها یک داستان جنایی یا خانوادگی بلکه یک مطالعه عمیق از روابط انسانی و نقش قدرت در زندگی ماست. مارکز با ترکیب عناصر واقع‌گرایی جادویی و واقع‌گرایی اجتماعی، توانسته است اثری خلق کند که همزمان هم واقعی و هم خیالی به نظر می‌رسد.
**تجربه‌ی شخصی من از خواندن "برگ باد"**:
خواندن "برگ باد" برای من یک تجربه فوق‌العاده بود. احساس کردم که به دنیای خاصی پا گذاشته‌ام که پر از زیبایی و درد است. شخصیت‌ها به شکلی عمیق و دقیق به تصویر کشیده شده بودند که گویی هر کدام را شخصاً می‌شناختم. ماکوندو به گونه‌ای به تصویر کشیده شده بود که حس می‌کرد
F.Namazi
۱۴۰۲/۰۶/۰۹
حاوی اسپویل
مهم‌ترین شخصیت داستان، دکتر است، چرا که نه تنها ماجرای دفن او رخداد اصلی داستان است، بلکه غرایب رفتاری او باعث شده است شخصیت‌اش کاملا تشخص بیابد. او سال‌های سال در خانه‌اش می‌ماند و بیرون نمی‌آید. تنهایی عظیم و خاص دکتر و ایستادگی‌اش در برابر خواسته‌های جامعه، از ویژگی‌هایی است که به و
خواننده غریب بودن آن را القا می‌کند. دکتر انسانی نامتعارف است که انگار از اعماق تاریخ به ماکوندو پرتاب شده است. از طرفی رفتار او انتقام جویانه کینه توزانه است. هنگامی‌که با ورود دکترهای شرکت موز بیماران ماکوندو دیگر به او مراجعه نمی‌کنند، او هم تصمیم می‌گیرد طبابت را رها کند و طوری بعدها روی این موضعش پافشاری می‌کند که وقتی مردم شهر زخمی‌هایشان را که دم مرگ‌اند نزد او می‌آورند، او باز در به روی کسی نمی‌گشاید و از آن زمان دشمنی مردم شهر را نسبت به خود ایجاد می‌کند. مرگ او نیز جالب است. به گفته سرهنگ او زمانی خود را به دار می‌آویزد که دیگر مدت‌هاست ظاهرش مانند مردگان شده است.
محمدرضا مولاءی
۱۴۰۲/۰۱/۱۷
کتاب در مورد فرهنگ و عقاید کلمبیای دههٔ ۴۰ میلادی است. که تو قرن بیستم در بعضی جامعه‌ها مشاهده می‌شود، که چگونه با آبروی خانواده‌ای می‌توانند بازی کنند. یا به کسی که تو لاک خودش است انواع تهمت‌ها را بزنند. یا بچه‌ای را در مجالس ترحیم یا مهمانی‌ها که حضورش نیاز نیست و حتی برایش مضر است شرکت می‌دهند. (برداشتم از برک باد، اگر خیلی شخصی کنم اینکه امتیازاتی که از طرف شخص یا شرکت و... برایمان داده میشود اگر با درایت و آینده نگری برخورد نکنیم زود از دست خواهیم داد. چون همه در پی منفعت خود هستند وقتی کارشان تمام شد. پشت سر خود نگاه نکرده می‌روند. بخصوص شرکتهای پیمانکار) در آخر اینکه وقتی محل زندگی یا کسب و کارمان از رونق افتاد بایستی جرات کنیم برای یافتن محل مناسب ترک دیار کنیم و به نشانه‌ها یا یادگاری‌های پدرانمان وابسته نباشیم.
Sepid Mmm
۱۴۰۲/۰۱/۱۹
کتاب خوبی بود و سبک نگارشش نیز بسیار روان بود و البته این را می‌توان از مهارت مترجم در ترجمه کردن دید
ولی از چند جهت ایراد داشت:
اول اینکه در سر فصل‌های مشخص شده نگفته شده بود که هم اکنون چه کسی حرف می‌زند چون داستان سه تا راوی داشت که ناگهانی حرف می‌زدند و آدم گیج میشد و بعد از اندکی متوجه که
میشد دیالوگ‌ها برای چه کسی است
ایراد دوم اینکه سادگی زیاد کتاب باعث شده بود کسل کننده شود
نویسنده هر چند زیاد سعی کرده بود که داستان معمایی باشد ولی باز هم جذابیت آنچنانی نداشت
گاها ابهام‌هایی به وجود می‌آمد که منتظر بودی رفع شوند ولی همچنان افزوده می‌شدند کتاب، کتابی با انتهای باز نبود که بتوانیم خودمان تکمیل کنیم بنابراین استفاده از اینگونه مسائل از جذابیت کتاب کاسته بود
مهرداد
۱۴۰۳/۰۶/۰۴
کتابی که دیدگاه جدیدی (حداقل به من) نداد پیام هایی که کتاب میرسوند، جوری سطحی بود که به درد زمانه نگارش خودش میخورد. توصیف های طولانی و گاها بی مفهوم که مجبور میشی از روش بگذری و بخشی از نوشته رو جدی نگیری. خط داستانی کسل کننده که فقط با سوال هایی که تو ذهن ایجاد میکرد، خواننده مجبور به ادامه خوندن داستان میشد، خود داستان جذابیتی نداشت. عوض شدن ناگهانی صحنه ها و همچنین راوی ها بدتر باعث گیجی مخاطب میشد. احساس میکنم نویسنده تو نگارش این داستان خواسته بگه قدرت دست منه و خواننده هرچی مینویسم باید قبول کنهولی یه نکته ی جالبی که داشت توصیف یک صحنه توسط سه راوی مختلف بود و این یکم کسل کنندگی داستان رو کم میکرد درکل کتابی نیست که بخوام دوباره بخونمش
ali mahroghi
۱۴۰۲/۰۱/۲۵
کتاب برگ باد کتابی با یک نگرش تلخ و تاریک به گوشه‌ای از تاریخچه شهر ماکاندوست. یک اتفاق ساده که خاکسپاری دکتری مرده ست رو واکاوی میکنه و این مرگ رو از زاویه دید سه نفر نگاه می‌کنه. بی نهایت سوال در این کتاب بی پاسخ می‌مونه و پایان باز کتاب هم به نظر من چندان جذاب نیست. نقطه قوت کتاب قلم بسیار زیبای پائولو کوئیلو و البته کوتاه بودن داستانه. خواننده شاید دوست داشته باشه لااقل تکلیف بعضی از معماها داده بشن اما متاسفانه اکثر اونها بی پاسخ می‌مونند. در پایان خوندن این کتاب رو به کسانی که چیز دیگه‌ای واسه خوندن ندارن اما مثله من اعتیاد به مطالعه دارند پیشنهاد می‌کنم.
رضا میری
۱۴۰۲/۰۴/۰۶
با سلام و درود و تشکر از کتابراه بابت ارائه این اثر
این اولین کتاب بود که از گابریل گارسیا مارکز مطالعه کردم و البته انتظارم از مطالب و جذابیت کتاب خیلی بالا بود ولی خیلی به دلم ننشست. چون خیلی زیاد به جزئیات بی اهمیت پرداخته بود. بیان از زبان راویان مختلف خواننده را گیج می‌کرد و یکباره از یک به
راوی راوی دیگر می‌پرداخت و در اثنای مطالعه دیر متوجه میشوی که نقل قول تغییر کرده است. مطالب داستان حس نا امیدی و بدون هدف خاصی رو القاء می‌کنه. البته ممکنه بعضی از عزیزان از این سبک آثار استقبال کنند و دوست داشته باشند که مطالعه کنند. با سپاس فراوان.
محمد مهدی مظفری
۱۴۰۲/۰۴/۰۷
کتاب برگ و باد  استعاره‌ای از فساد جامعه است و عنوان داستان اشاره‌ای به انبوه جمعیتی دارد که در دوران کوتاه رونق اقتصادی به ماکوندو هجوم می‌آوردند و به دنبال تلخکامی و رکود اقتصادی آن جا را ترک می‌کنند ولی این کتاب از گابریل گارسیا مارکز به نظر من یکی از ضعیف‌ترین کار‌های این نویسنده معروفه و خالی داستان از هیجان و کسل کننده پیش میره و نباید با نگاه به نویسنده کتاب را انتخاب کرد و صرفا این داستان یک اثر ادبی است. در کل اگه تا الان هیچ کدوم از آثار گابریل گارسیا مارکز رو نخوندید پیشنهاد نمیکنم که از این اثر شروع کنید
محمدعلی احمدپور
۱۴۰۲/۰۱/۱۸
شاید بعضی از خوانندگان به این داستان امتیاز کامل بدهند...
اما بنظر من که 4 ستاره به این داستان بیشتر تعلق نمی‌گیرد!!
این داستان در همان دهکده سرهنگ بوئندیا در رمان صد سال تنهائی اتفاق میافتد و به دیدگاه هر جامعه و مخصوصا بعضی از افراد سرشناس به زندگی می‌پردازد
و دیگر اینکه اخلاق تا چه اندازه و
در خانواده‌های قرن ۱۹ اوایل قرن 20 ارزش و اعتبار دارد....
اما در هر صورت داستان زیبائی از احساسات جنسی و پایبندی به قول و قرار و مهمان نوازی به گونه‌ای متعصبانه می‌باشد. ا
منکه لذت بردم.
ebrahim akrami
۱۴۰۳/۰۱/۱۱
اگر با نوع نگارش نویسنده آشنا باشید میدونید که توصیف‌های دقیق و بعضا طولانی از ویژگی‌های کتاب‌های گابریل گارسیا مارکز هست، داستان توسط چند راوی تعریف میشه که ممکنه گیج کننده باشه. از این دو مورد که بگذریم، داستان پر مفهوم و عمیقی داریم که هرچند درمورد جامعه کلمبیا دهه ۵۰ مطرح شده اما انگار برای به همین روزها نوشته شده. اینکه چطور راحت دیگران تهمت می‌زنیم، قضاوت میکنیم و آبروی یک نفر رو تحت شعاع قرار میدیم
mersedeh dadjou
۱۴۰۲/۰۸/۱۰
من کتابهای دیگه‌ای هم از مارکز خوندم و این کتاب هم با توجه به اینکه کلا مارکز سبک نوشتاری به شدت توصیفی (گاهی حوصله سر بر) داره مثل بقیه‌اش بود. ولی داستانی که توی این کتاب روایت شده بود خیلی خاص نبود. نوشته‌های بهتری هم از مارکز وجود داره. کلا اگر حوصله توصیف و جزئیات بیش از اندازه رو ندارید سراغ این یکی نرید حتی اگر مارکز خوندید
شهنام گرجی
۱۴۰۲/۰۲/۲۲
اول کتاب متوجه نبودم که چهار راوی داستان را تعریف می‌کنند هر چه جلوتر رفتم برایم جالب شد و می‌خواستم جلوتر رفتن راویان را بخوانم و بدانم.
داستان برگ باد که توفان برگ هم نام دارد از شهری در خیال مارکز و هجوم صنعت و بعد رخت بر بستن آن از شهر و اتفاقاتی که بر سر مردم و یک خانواده خاص می‌آید صحبت میکند
جالب است🌸
کاربرA.Z
۱۴۰۳/۰۲/۲۷
متاسفم... ندیدم توی نظرها هیچکسی به این موضوع اشاره کنه، به ناچار خودم دست بکار شدم شاید راه برای خواننده‌های متاخر کتاب روشن تر بشه! دکتر و کشیش در هنگام ورود اشتباه گرفته میشن و به نوعی جا به جا میشن، به رفتارهای دکتر در مقام کشیش بیشتر توجه کنید، داستان زیباتر و برخی ابهام‌ها مرتفع میشه.
Masi
۱۴۰۳/۰۱/۰۶
"توفان برگ" (برگ باد) در رمان گابریل گارسیا مارکز، استعارهای از فساد و تغییرات اجتماعی است که با هجوم و سپس خروج جمعیت از ماکوندو در پی نوسانات اقتصادی همراه است. تنهایی و فساد اخلاقی، که از طریق شخصیت پزشک نمایان می‌شوند، در تک گویی‌های راویان و خاطرات دوران شکوفایی و رکود شهر تأثیر میگذارند.
مهسا تبریزی
۱۴۰۲/۰۷/۰۴
من این کتاب رو بخاطر سبک و نوع نوشتن داستان از نگاه شخصیت‌های مختلف خیلی دوست داشتم، برخلاف بقیه برای من کسل‌کننده نبود چون همین نوع تعریف داستان باعث شد بیشتر لذت ببرم.
فهمیدن اینکه الان داستان از نگاه کدوم راوی هست اصلا سخت نبود به نظرم از هوشمندی نویسنده بود
مشاهده همه نظرات 78

راهنمای مطالعه کتاب برگ باد

برای دریافت کتاب برگ باد و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.