معرفی و دانلود کتاب وقتی احمق بودم
برای دانلود قانونی کتاب وقتی احمق بودم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب وقتی احمق بودم
حتی فکر کردن به آن روزها هم آدم را شرمگین میکند؛ زمانی که برایش هیچ تعریفی وجود ندارد جز «ایام حماقت»! کتاب وقتی احمق بودم دربارهی همان دوران است. داود فرامهر در کتاب خود افکار و احساسات پیشینش را بازگو کرده و به اندیشههای اشتباهش اقرار میکند. او در کنار باورهای قدیمی خود، افکار تازه و اصلاح شدهاش را نیز عنوان میکند و از ما میخواهد که دربارهی نگرش و بینش امروز خود تجدیدنظر کنیم.
دربارهی کتاب وقتی احمق بودم
احمق بودن عیب نیست، احمق ماندن عیب است. واقعیت این است که اغلب ما در برهههای گوناگون زندگی خود حس حماقت کردهایم. بعضی اوقات نیز بعد از گذشتن ماهها و یا سالهای گوناگون به میزان حماقت خود در زمانی خاص پی میبریم و بابت افکار و تصورتمان در آن دوره، خجالتزده میشویم. کتاب وقتی احمق بودم نوشتهی داود فرامهر واگویهها و اعترافات نویسنده است که به اشتباهات خود پی برده و آنها را اقرار میکند. او معترف است که در گذشتهای نهچندان دور بیعدالتیهای دنیا را نمیدیده و نسبت به محرومان و فرودستان بیتوجه بوده است. او خود از تصورات و تعصبات اشتباهش که در گذشته گریبانش را رها نمیکردند با خبر است؛ بنابراین میکوشد تا باورهایش را اصلاح کند و به فرد دیگری تبدیل شود.
داود فرامهر نقطهنظرات و نگرش شخصی خود دربارهی موضوعات گوناگونی مهرورزی، ترس، تنبیه و... را اظهار میکند. حال و هوای افکار و مرام و مسلک نویسنده اخلاقمدارانه است؛ یعنی او با معیار «اخلاقمداری» پدیدهها را میسنجد و بازتعریف میکند. کتاب وقتی احمق بودم در پی نقد اجتماعی و یا ارائهی ایدههای فلسفی نیست، بلکه کوشیده است تا همهچیز را با عینک عارفانه ببیند و انسانمداری را مبنا قرار دهد.
کتاب وقتی احمق بودم بیانگر افکار و احساساتی است که ما نیز در روزگاری دور و یا نزدیک به آنها باور داشتهایم؛ اما حالا به نادرست بودنشان پی بردهایم و میخواهیم زندگی جدیدی را برای خود بیافرینیم. این کتاب بهکوشش انتشارات اهورا قلم منتشر شده است.
کتاب وقتی احمق بودم برای چه کسانی مناسب است؟
خوب است که آدم به اشتباهات خود اعتراف کند. ما نیاز داریم که خطاهایمان را بلند بلند بگوییم تا هم از حس گناهی که بر شانههایمان سنگینی میکند بکاهیم، هم به اشتباهات هماکنونمان پی ببریم. این کتاب مجموعهای از اعترافات و اقرارهای نویسنده دربارهی گذشتهی خود است که به شیوهی جستار و دل نوشته بازگو شدهاند و ما را به تأمل دربارهی افکارمان وادار میکند.
در بخشی از کتاب وقتی احمق بودم میخوانیم
دوستی: بهسبب ازدستدادن دوستانم تنها و بیکس رها شده بودم. دیگر کسی نبود تا با محبتهای جاهلانهام او را نابود کنم. فقط خودم بودم با اندوه ازدستدادنها. اما در این دنیا هنوز بنیان دوستی آنچنان سست نشده بود که به دست فراموشی سپرده شود. من بودم و دوستداشتن دیگران. اما امان از ایدهآلگرایی افراطیام، آن جا که آنچنان دوست میداشتم که حتی گاهی اوقات همچون خالهخرسه به دیگران آسیب میرساندم.
جهل: بهدلیل جهل خودخواستهام کائنات مرا در رسیدن به سفاهت مزمن یاری میکردند. گروهی از مردمان که جهل ناخواسته بر وجودشان حاکم بود دورادور از مواهب الهی بهرهمند میشدند تا شاید به خودشان بیایند و نادانی را رها کنند. اما آنهایی که خودخواسته و آگاهانه در بحر نابخردی غرقه بودند، آنچنان به حال خودشان رها شدند تا روزی موجبات نابودیشان به دست خودشان فراهم شود. من جاهل بودم اما برای رهایی از آن تلاش نیز میکردم. از اینرو خدا به من فرصتی دوباره میداد تا جبرانِ مافات کنم.
صراحت: وقتیکه احمق بودم با دیگران کجدارومریض رفتار میکردم اما با تقدیم بصیرت ازجانب منبع روشنایی فهمیدم که یا باید رومی روم بود یا زنگی زنگ. پس صراحت را برگزیدم. احساس آرامش پس از صراحت را بارها چشیدم و خوشحالم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب وقتی احمق بودم |
نویسنده | داود فرامهر |
ناشر چاپی | انتشارات اهورا قلم |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 48 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-426-411-2 |
موضوع کتاب | کتابهای مقاله و جستار ایرانی |