معرفی و دانلود کتاب پروانهای پرید
برای دانلود قانونی کتاب پروانهای پرید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پروانهای پرید
برای گفتن از رنجها، آرزوها و حسرتهای زندگی، گویی هیچ پایانی نیست؛ اما مهم این است که از چه زاویهای به آن نگاه کنیم. داود فرامهر در کتاب پروانهای پرید، با زبانی شاعرانه و فلسفی، داستان زندگی خود را روایت کرده و خوانندگان را به سفری دردناک اما آموزنده دعوت میکند. این نویسنده در انتهای کتاب، خود را بهعنوان کودکی سالخورده معرفی میکند که دیگر با زندگی در صلح است و رنجهای آن را میپذیرد.
دربارهی کتاب پروانهای پرید
آیا آن پروانه که پرید، آرزوها و رویاهای ما بود؟ عمر را با حسرت خوردن میگذرانیم و نمیدانیم همین لحظه که در آن هستیم، بهترین موهبت است و رنجهایی که تحمل میکنیم، قرار است ما را به پروانهای زیبا بدل کند که در دشتها و صحراها به پرواز درمیآید. کتاب پروانهای پرید را میتوانیم یک روایت عرفانی و فلسفی بدانیم. داود فرامهر در این کتاب، زندگی خود را روایت کرده و از این طریق، به مفاهیم فلسفی و عرفانی در باب زندگی و معنای آن میپردازد.
داود فرامهر در کتاب پروانهای پرید، همچون پیری دانا خوانندگان خود را نصیحت کرده و آموزههای خود را از زندگی سخت و پرفراز و نشیبی که داشته ارائه میدهد. او از دوران کودکیاش در زمان جنگ ایران و عراق میگوید، از اجبار به کار کردن در سن کم به دلیل فقر و حسرتی که درونش را سیاه کرده بود. این نویسنده در سنین میانسالی، توانسته است با زندگی از در آشتی وارد شود و به این باور برسد که زیبایی زادهی رنج است و بشر را از رنج هیچ گریزی نیست.
این کتاب به همت نشر اهوراقلم به چاپ رسیده است.
کتاب پروانهای پرید برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به مباحث معنوی، فلسفی و عرفانی در باب معنای زندگی علاقهمند هستید، مطالعهی این کتاب به شما پینشهاد میشود. علاقهمندان به خاطرهنگاری و دلنوشتههای شاعرانه نیز از مطالعهی این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب پروانهای پرید میخوانیم
توی رختخواب هم که میرفتم سرم پر از فکر میشد. همهاش درهم و بر هم بود و دایره به نقطۀ صفر نزدیک میشد که خواب از راه میرسید و همه چیز را غرق خاموشی میکرد. در قلمرو سکوت و خواب، روح دیگر از اسارت آزاد میشد و به همهجا سرک میکشید.
گاهی اوقات که به سرزمین کودکیم سری میزنم، میبینم آنجا همه چیز بود: آرزوهای کودکانه، رؤیاهای کوچک، پروانهها، مورچهها، ملخها، کورۀ آجرپزی، مادر، پدر، خواهر، دشت، گٌل، درخت، زیرزمین و خانۀ پدری؛ همه چیز بهجز شادی و خوشبختی.
من نمیگویم یادشبهخیر، نمیگویم کاش کودک بودم. نمیگویم چه روزهایی بود؛ میگویم: آه. میگویم: دریغ. آن دوران، دوران خفگی و مرگ تدریجی تمام داشتنها بود. خیلی وقتها با بچههای همسنوسالم بازی میکردم، میخندیدم، جستوخیز میکردم اما همۀ آنها که تمام میشد، تنها بودم. خواهرم بافتنی میکرد. کلافهای رنگی کاموا هنوز یادم هست. خواهرم بعضی شبها گریه میکرد، اما دلیلش را نمیدانستم و هنوز هم نمیدانم.
برادرم پروانهها را سنجاق میکرد. بیشمار پروانه در جعبههای چوبی کنار هم چیده شده بود. ظاهراً زیبا بودند. خواهر کوچکم از پروانهها میترسید برای همین هم بغلش میکردم و میبوسیدمش. مادرم آدم عجیب ولی سادهای بود و هنوز هم هست.
با دو برادرم میرفتیم کنار رودخانه. لانۀ شقراق را پیدا میکردیم. جوجههایش را میدزدیم. وه که چه حس خوبی داشت. دیدن آن جوجهها با پروبال رنگی، و به اصرار من جوجهها را به لانه برمیگردانیدیم. این همه، دایرۀ بستۀ ما بود. شعاعش از خانۀ پدری تا ساحل رود خانۀ دز بود.
میبینید چقدر دایرۀ کوچکی بود؟!
فهرست مطالب کتاب
کلام اول
او پرید و رفت ...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پروانهای پرید |
نویسنده | داود فرامهر |
ناشر چاپی | انتشارات اهورا قلم |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 67 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-426-392-4 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات، کتابهای داستان و رمان معنوی |