معرفی و دانلود کتاب هنوز میتوانم ببینم: جستارهایی برآمده از تجربههای زیسته
برای دانلود قانونی کتاب هنوز میتوانم ببینم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هنوز میتوانم ببینم: جستارهایی برآمده از تجربههای زیسته
کتاب هنوز میتوانم ببینم، مجموعهای از 20 جستار به قلم بهار رهادوست، کتابدار، نویسنده و شاعر ایرانی است. بخشی از این جستارها دربارهی تحقیق و پژوهش و کتابداری، یعنی حوزهی تحصیل و تدریس او در دانشگاه است. اما ادامهی جستارها تعمق نویسنده در خاطرات خود و تجربیاتی که از سر گذرانده را روایت میکند و میتواند نگاهی نو به زندگی، دغدغهها و مشکلاتش به مخاطبان بدهد.
دربارهی کتاب هنوز میتوانم ببینم
جستار، نوعی نثر ادبی است که در آن نویسنده به بیان و تحلیل موضوعی خاص میپردازد و از دیدگاه ویژهی خود، مطلبی را بررسی میکند. جستارها موضوعات بسیار گوناگونی دارند و میتوانند از مطالب علمی و سرفصلهای دانشگاهی تا خصوصیترین ابعاد زندگی نویسنده را دربرگیرند. نکتهای که یک جستار خوب و خواندنی را از سایر نوشتهها جدا میکند، نظرگاه خاص نویسنده به موضوع و تازگی و طراوتی است که در اندیشهی نویسنده به مخاطبان منتقل میشود. کتاب هنوز میتوانم ببینم، نوشتهی بهار رهادوست، مجموعهای از 20 جستار است که هر یک ویژگیهای ذکر شده برای خواندنی و تأملبرانگیز شدن را در خود دارد.
بهار رهادوست، نویسنده، شاعر، مترجم، کتابدار و استاد دانشگاه تحسینشده است که تا به حال 5 مجموعه شعر، تعدادی کتاب ارزشمند ترجمه و چند مجموعه خاطره و جستار منتشر کرده است. سالها سابقهی او در حوزهی کتابداری و استادی دانشگاه و منش پرشور و شوق و خلاقانهی او در محیط کار، باعث شده است مورد احترام نسلهای مختلف کتابداران و فعالان عرصهی کتابداری قرار بگیرد. رهادوست در کتاب هنوز میتوانم ببینم، تجربیات خود را در زمینهی پژوهش و تحقیق، کتابداری، نویسندگی و زندگی به عنوان یک زن با مخاطبان به اشتراک گذاشته است. این جستارها، علاوه بر اینکه به شدت میتوانند برای کتابداران و کارکنان این حوزه راهگشا و خواندنی باشد، برای افراد عادی که میخواهند دنیا و زندگی را از چشمان خانمی تحصیلکرده، موفق، باتجربه و سختیکشیده ببینند، جالب خواهد بود. نویسنده در هفت جستار اول، مطالب ارزشمند و خاطرات و تجربیات مهم خود در زمینهی کاری را به اشتراک میگذارد. دو جستار بعدی دربارهی شورای کتاب کودک و خانم نوشآفرین انصاری است. در باقی جستارها، نویسنده خاطرات مهم زندگی خود و تجربیاتی که با سختی پشت سر گذاشته دوره میکند.
تو منتقدی من مادرم، ریشههای رهاشده، قلمیها و بصریها، حقیقت زیباتر است، اجباری یا عاشقانه، میانسال ماندگار، با او نه برای او، امید، نومیدی و امیدورزی، از واکنش تا کنش چقدر راه است؟ و... نام تعدادی از جستارهای کوتاه کتاب است که میتواند نگاه شما را به حرفه، روابط، سبک زندگی و حتی خودتان عوض کند. کتاب هنوز میتوانم ببینم را انتشارات هنوز به چاپ رسانده است.
کتاب هنوز میتوانم ببینم برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب هنوز میتوانم ببینم، برای آنها که دوست دارند جستارهایی جذاب در باب زندگی و انسان بخوانند خواندنی است. همینطور کتابداران و دانشجویان کتابداری با خواندن این کتاب، دیدگاهی عمیقتر و متفاوت نسبت به شغلشان پیدا میکنند.
در بخشی از کتاب هنوز میتوانم ببینم: جستارهایی برآمده از تجربههای زیسته میخوانیم
به نظرم بیستوپنجساله بودم که دانشجوی کتابداری شدم. خانم نوشآفرین انصاری مدیر گروه و استاد درس مرجع ما بود که با ظاهر آراسته، چهرۀ بیآرایش و خوشرو و مهربانش همه را جذب میکرد. من چه در آن زمان که سه درس را تا مرز امتحان گذراندم و چه دو سال بعد که پس از ترک تحصیل به رشته بازگشتم، خیلی اهل نقد گروه و چندوچون آموزش نبودم. فکر و ذکرم یادگیری و ملاک داوریام خوبی و بدی معلمها بود که باعث علاقه یا بیرغبتی به بعضی درسها میشد. چنانکه مدرّس آمریکایی روش تحقیق مرا از این درس بیزار کرد و نمرۀ خوبی هم از آن نگرفتم. گرچه روحیۀ دانشجوی آن زمان هم مطالبهگر نبود و من ندیدم کسی به بیارتباطی دانشجو و مدیریت گروه معترض باشد یا از تدریس برخی مدرسان شکایتی بکند.
خوشبختانه خانم انصاری پس از مدتی مدیریت گروه را رها کرد و به شورای کتاب کودک رفت. میگویم خوشبختانه چون فعالیتهایش در شورا و ترویج کتابداری اجتماعی و کتابخوانی چهرۀ شاخصتری از او به جامعه نشان داد و آثار و سخنرانیهایش طنین بلندتر و فراگیرتری یافت. بیشتر دانستههای من با شنیدن سخنرانیها و اخباری به دست میآمد که گاهبهگاه از فعالیتهایش منتشر میشد. با اینکه اصلاً اهل تبلیغات نبود، همهجا نامش برده میشد و صدایش به گوش میرسید. شاید اگر رزومۀ کاملی از او میدیدم، بیشتر به ابعاد خدمات فرهنگیاش پی میبردم. اما همین تصویر سادهای هم که از او داشتم گویای آن بود که انسانی استثنایی است و «آنی» دارد که از او انسانی تأثیرگذار ساخته است.
بعدها دیدارهای حضوری من با او محدود به چند گفتوگو در منزلش شد و در چند سفر داخلی هم همسفرش بودم. یک بار در یکی از فرودگاهها بحثی کردیم و او در پاسخ به شگفتی من که میدیدم با کسانی که من تحملشان را نداشتم مهربان بود گفت: «تو منتقدی، اما، من مادرم.» شاید هم اشارهاش به تفاوت طبیعت ما بود و به جای واژۀ «جنگجو» واژۀ منتقد را به کار برد.
فهرست مطالب کتاب
1: مردن و زنده شدن یک پیام
2: روش تحقیق = روش زندگی
3: اگر دوباره معلم تحقیق میشدم
4: امید، نومیدی، امیدورزی
5: دیالوگ سقراطی و روش تحقیق
6: نمی بینیم یا نمی گوییم؟
7: شکاف نسلها در کتابداری
8: «تو منتقدی، من مادرم»
9: از داده تا دیدن
10: ریشههای رهاشده
11: میپرسم، پس هستم
12: من از شرق برآمدم، او از غرب
13: از واکنش تا کنش چهقدر راه است؟
14: از واکنش تا کنش چهقدر راه است؟
15: اجباری یا عاشقانه
16: با او، نه برای او
17: نیمۀ ناشناخته
18: حقیقت زیباتر است
19: قلمیها و بصریها
20: میانسال ماندگار
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هنوز میتوانم ببینم: جستارهایی برآمده از تجربههای زیسته |
نویسنده | بهار رهادوست |
ناشر چاپی | انتشارات هنوز |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 109 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7255-70-6 |
موضوع کتاب | کتابهای مقاله و جستار ایرانی، کتابهای خاطرات |