معرفی و دانلود کتاب مردم مشوش

معرفی کتاب مردم مشوش

رمانی جذاب و دلخراش در مورد جنایتی که هرگز رخ نداده است! فردریک بکمن، معروف‌ترین نویسنده‌ی سوئدی در کتاب مردم مشوش با طنزی شیرین داستان عجیب‌ترین و احمقانه‌ترین سرقت و گروگانگیری‌ تاریخ را به تصویر می‌کشد. این رمان تحسین بسیاری از منتقدان را برانگیخته و یکی از پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز محسوب می‌شود.

درباره‌ی کتاب مردم مشوش:

در سال 1973 گروگان‌گیریِ معروفی در استکهلم رخ داد و چهار کارمند بانکی طی یک سرقت مسلحانه گروگان گرفته شدند، عجیب اینجاست که این چهار کارمند برای گروگان‌گیر خودشان دل می‌سوزاندند و از آن‌جا اسم سندرم استکهلم روی آن‌ها ماند. فردریک بکمن (Fredrik Backman) اکنون این موضوع را در دست گرفته است و در کتاب مردم مشوش (Anxious People) به بسط و گسترش این ماجرا می‌پردازد. بکمن نشان می‌دهد تشویش‌های همیشه‌ی زندگی، تلاش‌های روزمره و تصمیم‌های شما چطور روی بقیه تأثیر می‌گذارد. این نویسنده‌ی معروف با طنزی شیرین، درباره‌ی زندگی، ازدواج، والدین، عشق و مرگ صحبت می‌کند و به شما یادآوری می‌نماید همه‌ی انسان‌ها، احمق‌های زندگی خودشان هستند چون انسان بودن بسیار دشوار است. مردم مشوش درباره‌ی این است که چطور مهربانی، زندگی انسان‌ها را نجات می‌دهد. چیزی که این روزها بیشتر از همه نیاز داریم!

مردم مشوش را می‌توان رمانی جنایی بدون حضور آدم بدها دانست، البته شخصی وجود دارد که تمام جرایم را مرتکب می‌شود. لحن این کتاب آسان و دلپذیر است اما در لایه‌های مخفی خود، رنج و یأسی را نشان می‌دهد که مردم گرفتار در بی‌عدالتی‌های دولتی و اقتصادی تجربه می‌کنند.

افتخارات کتاب مردم مشوش:

- از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز در سال 2020
- بهترین انتخاب کتاب آخر هفته‌ای از نگاه مردم
- برگزیده‌ی انجمن‌های کتابخوانی سراسر جهان
- بهترین کتاب از نظر نیویورک پست، واشنگتن پست، سی‌ان‌ان و...

نکوداشت‌های کتاب مردم مشوش:

- کل این کتاب پر از نظرات کنایه‌آمیز و جنبه‌های سرگرم‌کننده است. بکمن با مهارت مسائلی مثل خودکشی، فروپاشی خانواده و همدردی را رنگی دوباره کشیده است. (Truecrimenewsweekly)

- در این کتاب می‌خوانیم که چطور یک رویداد مشترک می‌تواند مسیر زندگی چندین آدم را تغییر بدهد. اگر کتابی پر از شخصیت‌های دلشکسته، پیوسته و شوخ طبع را دوست دارید، مردم مشوش را از دست ندهید. (The Skimm)

- کتابی که روح و روان آدم را گرم می‌کند. سرگرمی بی‌پایان بکمن. (Real Simple)

- شوخ طبع، با نشاط و پر از شگفتی و لذت... این کتاب جادوی بکمن است. (Publishers Weekly)

- بکمن دوباره ماهیت آشفته انسان بودن را به تصویر می‌کشد. این کتاب هوشمندانه و تأثیرگذار است، آنگونه که باعث می‌شود شما با صدای بلند بخندید و گریه کنید. (Washington Post)

- این کتاب بررسی می‌کند که چگونه یک رویداد مشترک می‌تواند مسیر زندگی بسیاری را همزمان تغییر دهد و اگر شخصیت‌های کاملا پرداخته شده و ترکیبی از شوخ طبعی و دلشکستگی را دوست دارید، این یکی برای شماست. (Skimm)

فردریک بکمن را بیشتر بشناسیم:

این نویسنده‌ی مشهور و پرطرفدار ژانویه‌ی 1981 در سوئد به دنیا آمد و در سال 2012 با نوشتن رمان جذاب «مردی به نام اوه» توانست به موفقیت و شهرتی جهانی دست پیدا کند. ناگفته نماند؛ بکمن همواره به عنوان وبلاگ‌نویسی مهم، چهره‌ی مطرحی محسوب می‌شد اما داستان‌نویسی مسیر زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد. او هم‌اکنون با همسر ایرانی و فرزندانش در استکهلم زندگی می‌کند.

مطالعه‌ی کتاب مردم مشوش به چه کسانی پیشنهاد می‌شود:

اگر به مطالعه‌ی داستان‌های طنز و معمایی علاقه دارید این کتاب را از دست ندهید. بکمن نویسنده‌ی محبوب و پرطرفداری است و مطمئن باشید اگر از سایر آثار وی لذت برده‌اید، کتاب مشوش نیز برای‌تان تجربه‌ی دلنشینی خواهد بود.

در بخشی از کتاب مردم مشوش می‌خوانیم:

لحنش برای مواقعی است که آدم با یک بچه، سگ یا مشاور املاک طرف باشد. پوزخند خانم مشاور از روی صورتش کنار می‌رود. ناشیانه روی صندلی می‌نشیند بعد به آن پلیسی که از اول توی اتاق بود و سپس آن یکی، نگاه می‌کند: «ببخشید، اولین باره که پلیس داره بازجویی‌م می‌کنه. شماها که... می‌دونید... قرار نیست نقش پلیس خوب، پلیس بد رو که تو فیلم‌ها نشون می‌دن بازی کنید؟ یعنی قراره یکی از شماها بره بیرون قهوه بیاره و اون یکی با یه دفترچه تلفن تو دستش سرم داد بزنه بگو جسد رو کجا قایم کردی؟»

خانم مشاور املاک عصبی می‌خندد. پلیس مسن‌تر لبخندی می‌زند اما پلیس جوان هیچ کاری نمی‌کند برای همین خانم مشاور املاک هم عصبی‌تر از قبل ادامه می‌دهد: «خب، داشتم شوخی می‌کردم. دفترچه تلفن دیگه چاپ نمی‌شه. آم، پس با چی تهدیدم می‌کردید؟ با یه آی‌پد کتکم می‌زدید؟»

بعد هم جوری دستش را تکان می‌دهد که انگار می‌خواهد حمله‌ی خیالی آیفون را رد کند و با صدایی که به نظر مأمورها، تقلیدی از صدای آن‌هاست؛ می‌گوید: «وای، پناه بر خدا، نه، پست عشق قبلیم رو تو اینستاگرام لایک کردم. پاکش کن! پاکش کن!»

به نظر نمی‌رسد پلیس جوان از این نمایش خوشش آمده باشد؛ برای همین خانم مشاور املاک هم زیاد از بازی خودش کیف نمی‌کند. همین موقع پلیس مسن روی یادداشت‌های پلیس جوان خم می‌شود و جوری که انگار خانم مشاور املاک آن‌جا نباشد، می‌پرسد: «ازاین نقاشی چی گفته؟»