معرفی و دانلود کتاب خواهر من قاتل زنجیرهای
برای دانلود قانونی کتاب خواهر من قاتل زنجیرهای و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خواهر من قاتل زنجیرهای
کتاب خواهر من قاتل زنجیرهای از بهترین و معروفترین داستانهای معمایی و رازآلود اوینکان بریثویت، با چاشنی طنزگونه ماجرای دختری به نام آیولا را به تصویر میکشد که مردان تازه وارد زندگیاش را به قتل میرساند.
موضوع کتاب خواهر من قاتل زنجیرهای چیست؟
کورد دختر تلخی است که همیشه وظیفهی مراقبت از خواهر کوچکترش آیولا را بر دوش خود احساس میکند. آیولا دختری زیبا، بسیار جامعهستیز و فرزند مورد علاقهی خانواده است. او هماکنون سومین مردی که وارد زندگیاش شده را کشته و کورد هم از این موضوع اطلاع دارد.
کورد همیشه سعی دارد بسیار دلسوزانه به خواهرش کمک کند. او بهترین راهحلها را برای تمیز کردن خون انسانهای کشته شده میداند و ماشین او برای حمل اجساد، بزرگ است. او همهی این کارها را انجام میدهد، بدون آنکه چیزی بدست بیاورد.
کورد مدتهاست که شیفتهی پزشکی مهربان و خوش تیپ شده و روزهایش را با رویای رسیدن به او سپری میکند. روزی پزشک شماره آیولا را از کورد درخواست مینماید. در این شرایط که پای عشقش وسط میآید آیا باز هم آیولا را به سمت آینده مبهم و ترسناکش رهسپار میکند؟! تا چه اندازه حاضر است برای محافظت از او پیش برود؟!
اوینکان بریثویت را بیشتر بشناسیم:
اوینکان بریثویت (Oyinkan Braithwaite) در سال 1988 در لاگوسِ نیجریه به دنیا آمد. برخلاف انتظارها کتاب خواهر من قاتل زنجیرهای (My sister the serial killer) با ژانر کمدی سیاه و از دل اتفاقات و فرهنگ آفریقایی، خوش درخشید و برندهی جوایز زیادی شد. بریث ویت با هوشیاری و بازی با کلمات شما را درگیر ماجرایی میکند که نمیداند از مقتول عصبانی باشد یا از قاتل متنفر شود.
قلم شگفتانگیز بریث ویت میتواند شما را همراه و همپای قاتلی کند که دوست ندارید گیر بیفتد، آسیب ببیند و از بین برود. در عین حال، چنان در حوادث عجیبش پیچ میخورید که راه رسیدن به عدالت را گم میکنید.
جوایز و افتخارات کتاب خواهر من قاتل زنجیرهای:
- جایزهی بهترین کتاب معمایی لس آنجلس تایمز
- نامزد جایزهی بوکر و بهترین رمان ادبیات داستانی زنان
- نامزد جایزهی بهترین رمان دلهرهآور و معمایی
- بهترین کتاب اول از دیدگاه خوانندگان گودریدز
در بخشی از کتاب خواهر من قاتل زنجیرهای میخوانیم:
باید از پلهها استفاده میکردیم اما تصور کردم داریم این مومیایی که مشخص است جسد آدم درونش پیچیده شده را پایین میبریم و سر راه به کسی بر بخوریم. برای خودم چند توضیح ممکن در نظر گرفتم:
ما میخواییم با برادرمون یه شوخی خرکی بکنیم. چون اون خیلی خوابش عمیقه، میبریمش یه جای دیگه.
نه، نه، این که یه مرد واقعی نیست! چی خیال کردی؟ این مانکنه.
نه بابا، این فقط یه گونی سیب زمینیه.
تصور کردم کسی که ما را دیده است، برای نجات جانش فرار میکند و چشمهای من از ترس و وحشت گشاد میشود. نه، گزینهی جا به جایی جسد از طریق پلهها خط خورد.
«باید از آسانسور استفاده کنیم.»
آیولا دهانش را باز کرد تا سؤالی بپرسد اما بعد سرش را تکان داد و دهانش را بست. او کار خودش را انجام داده و بقیهاش را روی دوش من انداخته بود. ما جسد را سوار آسانسور کردیم. باید به جای فشار آوردن به کمرم، وزن جسد را روی زانوهایم میانداختم. وقتی آن را بلند کردم چیزی پایین کمرم با ضربهای ترق و تروق کرد. خواهرم با بیتابی چشمهایش را چرخاند. دوباره پاهای جسد را گرفتم و او را از در آپارتمان رد کردیم.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
کلمات
سفیدکننده
دفترچه
شعر
جسد
تمیزکاری
مریض
حرارت
ترافیک
پذیرش
رقصیدن
بابا
چاقو
اِفو
3#
آهنگ
قرمز
مدرسه
لکه
خانه
به هم زدن
نقص
چین چین
ریمل
ارکیده
رزها
بابا
دستبند
زمان
بیمار
نظافتچی
حمام
بازجویی
خون
بابا
ماگا
بابا
تحقیق
ماشین
قلب
مریض
فرشتهی مرگ
تولد
روز تولد
سرپرستار
کما
بازی
هفده
هوشیاری
بازار
حافظه
جنون
خواب
بستنی
راز
دوست
بابا
خانواده
گوسفند
بابا
همسر
شب
شکستن
2#: پیتر
تئاتر
زخم
فنس
صفحهی نمایش
خواهر
بابا
حقیقت
رفتن
5#
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خواهر من قاتل زنجیرهای |
نویسنده | اوینکان بریثویت |
مترجم | زهرا چفلکی |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 178 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-233-094-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |