معرفی و دانلود کتاب قلابی (مجموعه داستان)
برای دانلود قانونی کتاب قلابی (مجموعه داستان) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قلابی (مجموعه داستان)
رومن گاری در کتاب قلابی (مجموعه داستان)، به نقد جنگ و مصیبتهایش میپردازد. او که دو بار موفق به دریافت جایزهی گنکور شد با استفاده از همان طنز تلخ مختص به خود توانسته روایاتی خلق کند که در نوع خود بینظیر است.
کتاب قلابی (Une page d'histoire et autres nouvelles) با حال و هوایی کاملاً متفاوت در هر داستان، میتواند طوری در دل شما بنشیند که بعد از خواندن آن حس خواندن پنج رمان سنگین به شما دست میدهد. مفاهیم پیچیده، عمیق و در عین حال عجیبی که رومن گاری (Romain Gary) سعی کرده است به آنها بپردازد، شما را با دنیایی شگرف روبهرو میکند.
اما حقیقاً چگونه میتوان رومن گاری را شناخت؟ نویسندهای با نامها و چهرههای گوناگون که پدرش زادهی تخیلش است و محل تولدش جعلیست، از یک طرف عاشق زندگیست و با هنرپیشهای هالیوودی ازدواج میکند و از سویی دیگر در 66 سالگی و در اوج شهرت و کمال ادبی تصمیم به خودکشی میگیرد. نویسندهای که هر گاه از روزمرگی روزگار خسته میشد، نام جدیدی برای خود دست و پا و شروع میکرد به تجربهی یک زندگی جدید در کالبد افراد دیگر: رومن گاری، امیل آژار، فوسکو سینی بالدی و شاتان بوگا از نامهای دیگر او هستند. همچنین در مدارک شناسایی او در بایگانی ثبت احوال دولت لیتوانی نامش رومن کاسو درج شده است.
شاید بتوانید او را بیشتر بشناسید اگر بدانید که بعد از گذشت تجربهی بسیارش در عرصهی نویسندگی درست هنگامی که حس میکرد دیگر نمیتواند همانند سالهای گذشته خوانندههایش را غافلگیر کند، دست به کار میشود و کتابهای نازنازی، دلهرهی سلیمان شاه، نام مستعار و زندگی در پیش رو را با نام مستعار امیل آژار مینویسد. این اسم که ناگهان به عنوان نویسندهای نوظهور سر زبانها میافتد، به دلیل نبود عکس از چهره و اطلاعاتی از زندگیاش، خوانندههایش را کنجکاوتر میکند تا از هویتش سر درآورند. اما او فردی به نام پاول پائولویچ را در مصاحبههای مطبوعاتی و نشستهای ادبی به جای خود شرکت میدهد و حتی هنگامی که زندگی در پیش رو در سال 1975 برندهی جایزهی گنکور شد، این پائولویچ بود که جایزه را دریافت کرد.
رومن گاری این چنین داوران معتبرترین جایزهی ادبی فرانسه را فریب میدهد و مجبورشان میکند قوانین را زیر پا بگذارند و به یک نویسنده دوبار جایزه اهدا کنند. البته هیچ یک از این اطلاعات تا پیش از مرگ گاری برملا نشده و شاید اگر خود او این مطالب را فاش نمیکرد، هرگز کسی سر از این راز در نمیآورد. او اثری با نام زندگی و مرگ امیل آژار را نوشت و پیش یکی از اقوام خود به امانت گذاشت تا بعد از مرگش منتشر شود.
شاید بیدلیل نباشد که یکی از زندگینامه نویسهای مشهور از او به عنوان مُردهای یاد کرده که بعد از مرگش همچنان در حال جنبیدن است. بدون تردید گاری با کتاب زندگی و مرگ امیل آژار جامعهی ادبی فرانسه را وادار کرد تا بعد از مرگ نیز نسبت به او و آثارش بیتفاوت نباشند.
در بخشی از کتاب قلابی میخوانیم:
شمع چروک خورده به پتپت میافتد. پشت بندش شعله غرق میشود توی حوض کوچکی از چربی. بعد روشنایی روز آرام آرام میآید تو. از لای میلهها سر میخورد، طول دیوار را طی میکند و آن گوشه گیر میافتد. چمباتمه میزند و نگاه میکند. زونار بهش لبخند میزند و روز جوابش را میدهد: یک روشنایی صورتی و خجالتی که به زور دیده میشود.
مرد مقدونیهای همانطور که سرش لای شانههایش فرو رفته، خرناسی میکشد: همه لای هم چپیدهاند، بلکه گرمتر شوند. حالا دیگر هوا آنقدر روشن شده که شعارهای روی دیوار را بشود خواند. زونار هر روز صبح دوباره میخواندشان: چیزی نیستند جز خشم و نفرتی که خون آدم را به جوش میآورند. درود بر توای انسان، ای طلایهدار جاودان خویش! زدراوکو آندریچ، دانشجوی ادبیات دانشگاه بلگراد. انسان چیزی نیست جز اضطراب آینده: یک روز خواهد آمد. پاول پائولویچ، دانشجوی حقوق از سارایوو. کنارش جملهی معروفی از هانری میشو شاعر فرانسوی دربارهی همین موضوع نوشته شده: آنکه هزاران سال پیش با شنیدن فریادهای نفرت و حقارت، لرزه بر اندامش افتاد و همچنان راهش را ادامه داد، اکنون با خردهسنگی سکندری میخورَد. بالاتر، دستخط دیگری دیوار را کنده بود: میهنپرستان یوگسلاو، طراحان ایدههای شرافتمندانه، امروز صبح توسط آلمانیها به رگبار بسته شدند.
ولی بهنظر زونار تنها کار آلمانیها این بوده که پستهای نگهبانی را محکمتر کنند، کمی نورافکنها را دورتر ببرند و آثار پیشگامان مشهور آنها را دنبال کنند، فقط همین. او هم بهنوبهی خود نتیجهی افکارش را با یک جمله به شعارهای روی دیوار اضافه کرده: این است کسب و کار بشر: تاریخی بینهایت کثیف که کوس بدنامی تمامی انسانها در آن نواخته میشود. دیوار به مراتب محکمتر از خود او بود: وقتی آدم به اینجور دیوارها میرسد، دلش میخواهد بشاشد. قبل از آنکه در مخفیگاههای جنبش چریکی، هوادار تیتو شود، در بلگراد روزنامهنگاری میکرد؛ زن داشت و سه بچه. در این شش هفتهی پایانی زندگیاش دیگر کلافه شده از اینکه یک رمان پلیسی هم برای خواندن ندارد تا قوت قلبی پیدا کند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
قدرت و شرافت
1
2
برگی از تاریخ
زمینیها
عود
قلابی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قلابی (مجموعه داستان) |
نویسنده | رومن گاری |
مترجم | سمیه نوروزی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۸۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-362-871-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |