معرفی و دانلود کتاب صوتی مسخ

معرفی کتاب صوتی مسخ

داستانی فلسفی که به شاهکار قرن بیستم بدل شد و همچنان از پرفروش‌ترین رمان‌های سوررئال به شمار می‌رود. فرانتس کافکا در کتاب صوتی مسخ داستان مردی را روایت می‌کند که ناگاه دچار دگردیسی شده و حالا به هر موجودی شباهت دارد جز انسان. رویارویی با تغییرات جدید و برخورد خانواده با او درون‌مایه‌ی اصلی این داستان را می‌سازند.

درباره‌ی کتاب صوتی مسخ

یک روز صبح، مانند تمام روزهای دیگر، «گرگوار» از خواب بیدار می‌شود تا به سر کار برود. او به‌عنوان دستیار پارچه‌‌فروشی در کنار رئیسی کار می‌کند که از او نفرت دارد و تنها برای تأمین هزینه‌ی خانواده او را تحمل می‌کند. گرگوار هنوز نمی‌داند که نه‌تنها با رئیسش، بلکه باید با کل مردم شهر خداحافظی کند. او به‌طور ناگهانی، بدون اینکه حتی دلیلش را بداند، به حشره‌ای بزرگ و موذی تبدیل شده که حتی برای خودش هم ترسناک است... و به این ترتیب زندگی جدید گرگوار با شخصیت تازه‌اش آغاز می‌شود. فرانتس کافکا (Franz Kafka) در کتاب صوتی مسخ (The Metamorphosis)، داستانی تخیلی و فلسفی آفریده که آینه‌ای است برای سرگذشت انسان مدرن. انسان فراموش‌شده‌ای که حتی خودش هم هویتش را به یاد نمی‌آورد.

خانواده‌ای که تا پیش از این، گرگوار را سرپرست خود می‌دانست اکنون او را مایه‌ی شرمساری می‌داند. البته خواهر و مادر گرگوار به‌راحتی با دگرگونی او کنار نمی‌آیند و پس از مدت‌ها ترس و وحشت، تصمیم می‌گیرند به‌عنوان هیولایی خانگی از او مراقبت کنند. تنهایی و طردشدگی، احساسات جدید گرگوار هستند. او که هنوز نتوانسته با خود جدیدش کنار بیاید می‌بیند که خانواده هم هرگز او را نخواهد پذیرفت. جامعه‌ی او محدود به مادر و خواهری شده که او را در اتاقش حبس کرده‌اند و تنها روزی سه وعده غذا در اختیارش قرار می‌دهند تا زنده بماند. با این‌ اوصاف، دیگر از احترام و علاقه‌ی گذشته نسبت به گرگوار خبری نیست.

احساس گناه، ترس از تنهایی و از خودبیگانگی که به‌تدریج بخشی از زندگی روزمره‌ی گرگوار می‌شوند، درحقیقت مشکلات امروزی انسان‌ها هستند که فرانتس کافکا با نگارش کتاب صوتی مسخ سعی دارد به ما نشان دهد. میلیون‌ها گرگواری که در لباس‌های گوناگون، با سمت‌های شغلی متفاوت هر روزه در محل کار حاضر می‌شوند و به نظر انسان‌های موفقی می‌آیند اما اگر به درون پوچ آن‌ها نگاه کنیم، می‌بینیم که مدت‌هاست از حقیقت خود خالی شده‌اند.

وقتی که رمان مسخ برای نخستین‌بار در سال 1915 منتشر می‌شد جز در میان روشنفکران، چندان مورد استقبال قرار نگرفت. به‌تدریج با توجهی که منتقدان و دیگر نویسندگان به این اثر نشان دادند، این کتاب با اقبال خوانندگان عام مواجه شد و در دانشگاه‌های غرب نیز، بارها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.

کتاب صوتی مسخ را با برگردان زهرا صالحی و گویندگی مهیار ستاری از سوی نشر صوتی نوین کتاب گویا می‌شنوید. چاپ و نشر نسخه‌ی چاپی این کتاب به همت انتشارات کتاب کوچه انجام شده است.

نکوداشت‌های کتاب صوتی مسخ

• شاهکار ادبی کافکا. (بارنز و نوبل)
• یکی از مهم‌ترین آثار داستانی قرن بیستم. (آمازون)
• این داستان به‌یادماندنی از کافکا، پس از گذشت یک قرن از انتشار اولیه، هنوز هم شوکه کننده و لذت‌بخش باقی مانده است. (گاردین)

اقتباس سینمایی از کتاب مسخ

فیلم سینمایی مسخ، براساس این رمان در سال 2012 تولید شده و به نمایش درآمد. کریس سوانتون کارگردانی این فیلم را به عهده داشت و اریک بار، جانت هنفری و کلویی هاومن از هنرپیشگان آن بودند.

کتاب صوتی مسخ برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به ادبیات کلاسیک علاقمند هستید، داستان‌های سوررئالیستی را دنبال می‌کنید و شیفته‌ی رمان‌های فلسفی هستید، مجذوب کتاب صوتی مسخ خواهید شد. اثری متفاوت، پیچیده و شنیدنی!

با فرانتس کافکا بیشتر آشنا شویم

فرانتس کافکا یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آلمانی قرن بیستم در سوم ژوئیه سال 1883 در پراگ متولد شد. او در طول عمر خود رمان‌های «محاکمه»، «آمریکا»، «قصر»، «مسخ»، «نامه به پدر» و... را به رشته تحریر درآورد. کافکا به دوستش ماکس برود وصیت کرد که همه نوشته‌هایش را پیش از خواندن بسوزاند اما ماکس خواسته او را اجابت نکرد و تمامی آثارش را به چاپ رساند و موجب شهرت او شد. کافکا در سال 1824 درگذشت و در گورستان یهودی‌ها در پراگ به خاک سپرده شد.

در بخشی از کتاب صوتی مسخ می‌شنویم

روزی که تقریباً یک ماه از مسخ گرگوار می‌گذشت و دیگر دلیلی نداشت خواهرش از دیدن هیکل گرگوار وحشت کند، کمی زودتر از معمول وارد اتاق شد. ناگهان گرگوار را دید که در بهترین موقعیت برای ترساندن کسی از پنجره بیرون را نگاه می‌کند. اگر وارد اتاق نمی‌شد، اصلاً برای گرگوار جای تعجب نداشت، چرا که او در موقعیتی ایستاده بود که نمی‌گذاشت خواهرش فوراً پنجره را باز کند. اما او نه‌تنها وارد اتاق نشد، بلکه عقب‌عقب رفت و سریع در را بهم کوبید.

اگر غریبه‌ای او را می‌دید قطعاً این‌گونه استنباط می‌کرد که گرگوار در کمین او نشسته تا او را گاز بگیرد. البته گرگوار بلافاصله خود را زیر کاناپه پنهان کرد اما مجبور شد تا وعده‌ی ظهر صبر کند تا خواهرش برگردد و او کمتر از حد معمول آرام به نظر می‌رسید. گرگوار فهمید که هنوز ظاهرش برای او غیرقابل‌تحمل است و برایش غیرقابل‌تحمل باقی خواهد ماند. او واقعاً باید خودش را خیلی کنترل می‌کرد تا با دیدن بخش کوچکی از بدنش که از زیر کاناپه بیرون زده بود پا به فرار نگذارد.

فهرست مطالب کتاب صوتی