نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی مسخ - فرانتس کافکا
4.3
50 رای
مرتبسازی: پیشفرض
کتاب پیش رو ب مخاطب میخواد این پیام رو برسونه ک تمام عشق و انرژیتونو برای هیچکس نذارید و بار مسئولیت زندگی کسیو خارج از تعهد و وظیفه ب گردن نگیرید چون دیگران رو متوقع و خودخواه میکنید ک الطاف شما رو وظیفهی شما میدونن ب محض اینکه دست از سرویس دادنهای بیمورد بکشید تبدیل ب شخصی بی مصرف و ب درد نخور خواهید شد ک عزیزانی ک تا اون لحظه از هیچ تلاشی برای پیشرفتشون کوتاهی نمیکردید تبدیل میشن ب افرادی ک برای حذف شما نقشه میکشن بدون هیچ دلتنگی یا عذاب وجدان یا حتی حق شناسی.
داستان درمورد پسریه ک برای مخارج و مایحتاج خانواده تلاش میکنه ذوق زیادی داره تا پول بیشتری جمع کنه تا در شب کریسمس اعلام کنه ک خواهر کوچکترشو ب کلاس موسیقی خواهد فرستاد تا خواهرشو خوشحال کنه و استعدادشو شکوفا.
اما در کمال شگفتی یکشب ک میخوابه فرداش ب یک سوسک تبدیل میشه اوایل خانواده بابت این موضوع ناراحتن چون حالا خودشون باید کار کننو برای خرج و مخارج زندگی تلاش کنن اما هر چ ک جلوتر میره گویا ک پسرشون در کالبد سوسک رو فراموش میکنن و این موجود باعث آزارشون میشه. پدر با یک سیب ضربهی محکمی ب کمر سوسک میزنه و همین امر ب علاوهی دلشکستگی بابت اینکه خواهرش پیشنهاد میده این سوسک رو نابودن کنن در نهایت در عذاب و تنهایی تا صبح میمیره.
کتاب فلسفی و تامل برانگیزی بود ک منو ب شدت یاد خودم انداخت. بسیار از شنیدنش لذت بردم گویندگی هم عالی بود اما کم و زیاد شدن صدای نقل قول از فراد یکمی آزاردهنده و موسیقی متن هم ملال آور بود.
با تشکر از کتابراه.
داستان درمورد پسریه ک برای مخارج و مایحتاج خانواده تلاش میکنه ذوق زیادی داره تا پول بیشتری جمع کنه تا در شب کریسمس اعلام کنه ک خواهر کوچکترشو ب کلاس موسیقی خواهد فرستاد تا خواهرشو خوشحال کنه و استعدادشو شکوفا.
اما در کمال شگفتی یکشب ک میخوابه فرداش ب یک سوسک تبدیل میشه اوایل خانواده بابت این موضوع ناراحتن چون حالا خودشون باید کار کننو برای خرج و مخارج زندگی تلاش کنن اما هر چ ک جلوتر میره گویا ک پسرشون در کالبد سوسک رو فراموش میکنن و این موجود باعث آزارشون میشه. پدر با یک سیب ضربهی محکمی ب کمر سوسک میزنه و همین امر ب علاوهی دلشکستگی بابت اینکه خواهرش پیشنهاد میده این سوسک رو نابودن کنن در نهایت در عذاب و تنهایی تا صبح میمیره.
کتاب فلسفی و تامل برانگیزی بود ک منو ب شدت یاد خودم انداخت. بسیار از شنیدنش لذت بردم گویندگی هم عالی بود اما کم و زیاد شدن صدای نقل قول از فراد یکمی آزاردهنده و موسیقی متن هم ملال آور بود.
با تشکر از کتابراه.
یک کتاب عمیق فکر کنید شب بخوابید و صبح بصورت یک سوسک بیدار بشید
پسری که نان آور خونه بود و همه فکر و ذکرش خانوادگی عمر و جوانی و لذت هاش رو برای رفاه و آرامش خانواده گذاشته با پذیرش یک شغل بسیار سخت و سفرهای روزانه یک شب بعد از خوابیدن فردا بصورت یک حشره منزجر کننده بیدار میشه اولش پذیرشش برای خودشم سخت اما بعد کنار میاد حالا خانواده حامی مالی خودشون رو از دست دادن و پسر اولین چیزی که از دست میده شغلش هست
خانواده آیی که تا الان براشون تلاش میکرد باید اون رو از ته ماند غذاها و مواد خوراکی فاسد سیر کنن در آغاز با امید بهبود بصورت منسجم و متعهد این کار انجام میشه اما هرچی داستان میره جلو و خانواده حالا خودشون مجبور به تامین میشم غذا دادن رو فراموش میکنن م در نهایت تصمیم به کشتن اون میگیرن سوسک حالا بخاطر آسیبی که پدر با یک سیب به پشتش زده بیمار و رنجور هست وقتی شب خانواده اون رو حبس میکنن و حرفها رو در رابطه با کشتنش از زبون خواهرش که اون بیشتر از همه براش تلاش کرده بود میشنوه دل شکسته در اطاق و در تاریکی کز میکنه و فردا کرده اون در اطاق پیدا میشه خونه آیی در جای جای کتاب درج شده که پسر با تلاش برای رفاه خانواده تامین کرده حالا خانواده بی توجه با نقل مکان به جای کوچیک تر و پایین تر برای رفاه خودشون ترک میکنند
یه داستان کوتاه که وقتی عمیق بهش فکر میکنی میبینی خیلی جاها توهم تمثیل وار در مقام سوسک بودی خیلیها در مقام خانواده و خیلیها در مقام زن کارگر که هر روز آسیب به روح سوسک میزد بودن ارزش شنیدن داره
من این اثر ارزشمند رو در کتابهای رایگان برداشتم از کتاب راه ممنونم
پسری که نان آور خونه بود و همه فکر و ذکرش خانوادگی عمر و جوانی و لذت هاش رو برای رفاه و آرامش خانواده گذاشته با پذیرش یک شغل بسیار سخت و سفرهای روزانه یک شب بعد از خوابیدن فردا بصورت یک حشره منزجر کننده بیدار میشه اولش پذیرشش برای خودشم سخت اما بعد کنار میاد حالا خانواده حامی مالی خودشون رو از دست دادن و پسر اولین چیزی که از دست میده شغلش هست
خانواده آیی که تا الان براشون تلاش میکرد باید اون رو از ته ماند غذاها و مواد خوراکی فاسد سیر کنن در آغاز با امید بهبود بصورت منسجم و متعهد این کار انجام میشه اما هرچی داستان میره جلو و خانواده حالا خودشون مجبور به تامین میشم غذا دادن رو فراموش میکنن م در نهایت تصمیم به کشتن اون میگیرن سوسک حالا بخاطر آسیبی که پدر با یک سیب به پشتش زده بیمار و رنجور هست وقتی شب خانواده اون رو حبس میکنن و حرفها رو در رابطه با کشتنش از زبون خواهرش که اون بیشتر از همه براش تلاش کرده بود میشنوه دل شکسته در اطاق و در تاریکی کز میکنه و فردا کرده اون در اطاق پیدا میشه خونه آیی در جای جای کتاب درج شده که پسر با تلاش برای رفاه خانواده تامین کرده حالا خانواده بی توجه با نقل مکان به جای کوچیک تر و پایین تر برای رفاه خودشون ترک میکنند
یه داستان کوتاه که وقتی عمیق بهش فکر میکنی میبینی خیلی جاها توهم تمثیل وار در مقام سوسک بودی خیلیها در مقام خانواده و خیلیها در مقام زن کارگر که هر روز آسیب به روح سوسک میزد بودن ارزش شنیدن داره
من این اثر ارزشمند رو در کتابهای رایگان برداشتم از کتاب راه ممنونم
«مسخ» یکی از آن آثاری ست که نه به خاطر داستانش، بلکه به خاطر حقیقت تلخی که در بطنش نهفته است، ماندگار شده. این کتاب برای من، نه فقط روایت دگرگونی یک انسان به موجودی بی ارزش، بلکه توصیف لایه لایه ی بی اعتنایی، تنهایی، و فشار جامعه بر انسان است. من با گرگور سامسا همذات پنداری نمی کنم چون بخواهم؛ بلکه چون نمی توانم نکنم. آن قدر درک موقعیتش آشناست، که گویی نویسنده زندگی بسیاری از ما را با بی رحمی توصیف کرده است. فرانتس کافکا در این اثر، تصویری از جهان به ما می دهد که در آن انسان، تا زمانی که مفید باشد، محترم است، و به محض آن که از حرکت بازایستد، به باری سنگین و غیرقابل تحمل تبدیل می شود. گرگور به حشره تبدیل نشد، بلکه جهان به او فهماند که «انسان بودن» هیچ امتیازی نمی آورد، اگر دیگر به درد کسی نخوری. خواندن این اثر برای من تجربه ای دردناک اما عمیق بود. مسخ، آن طور که باید، مرا به فکر وا داشت—نه فقط درباره شخصیت داستان، بلکه درباره خودم، جایگاهم، رابطه ام با خانواده، و تصویری که دیگران از من ساخته اند. این کتاب را می ستایم، چون بدون آن که ادعای فلسفه کند، فلسفی ترین سؤالات را در دل انسان می نشاند. و بدون آن که بخواهد همدردی جلب کند، زخم عمیقی در مخاطب باقی می گذارد.
سلام خدمت همه کتابراهی های عزیز کتاب صوتی مسخ نوشته کافکا کتابی با موضوع و دید جدیدی نسبت به انسان و زندگی او در جامعه و خانواده دارد شخصیت اصلی داستان پسر جوانی هست که یک صبح ناگهان تبدیل به موجودی عجیب می شود اما موضوع اصلی داستان و مفهوم آن بر محور ویژگی ذاتی انسان ها می چرخد این را نشان می دهد که اشرف مخلوقات با این جایگاهش آنقدر خودخواه است که تا مجبور نباشد دست به کاری نمی زند و اگر چیزی برایش سودی نداشته باشد در کمال بی رحمی آن را رها می کند و تنها به فکر خودش است این ماجرا از ابتدای داستان آشکار است پسر جوان که برای شغل خود و برای کارفرمای خود به شدت می جنگید و تلاش می کرد پس از تغییرش توسط مدیرش به سرعت طرد شد در ادامه داستان می خوانیم که خواهر کوچکتر پسر از سر کنجکاوی به او نزدیک می شود و پس از شناخت آن خودش به عنوان اولین نفر خواهان از بین بردن برادرش میشود این موضوع نشان می دهد که انسان تا زمانی که چیزی برایش سود داشته باشد برایش عزیزست هروقت به دردش نخورد آن را رها می کند همان طور که اول داستان نشان می دهد که برادر چون قرار بود خواهر را به کلاس موسیقی ببرد عزیز بو دلی آخر داستان برادر ما توان است پس او را رها می کند یا در آخر داستان خدمت کار با این که وضایف خود را به درستی انجام می دهد اما می خواهند اورا اخراج کنند این را هم نشان می دهد که انسان با این که توانایی و استعداد های زیادی دارد تا مجبور نباشد آنهارا شکوفا نمی کند و محتاج دست دیگران است همان طور که افراد خانواده پس از اتفاقی که برای پسرشان افتاد اقدام به سعی و تلاش کردند اما قبل از آن منتظر بودند که پسر برایشان کاری کند
داستان در رابطه با پسر جوانیه که با خانوادش زندگی میکنه و تقریبا میشه گفت خرج و مخارج خانواده رو تامین میکنه، یکروز که ازخواب بیدار میشه متوجه میشه تبریک به یک حشره شده. داستان حول محور برخورد خانواده با این پسر میچرخه اینکه چطور اطرافیان حتی خانواده برای منفعت خودشون ب تو علاقمندند و بدون منفعت به راحتی میتونند حضور تورو حتی انکار کنند. پیام داستان بنظرم جالب بود اما خودِ داستان بنظرم میتونست خیلی بیشتر و با جزییات دقیق تری باشه که خب نبود. صدای خواننده بسیار قشنگ بود اما یه باگِ خیلی بزرگ ایتکه قسمتهایی که قهرمان داستان با خودش صحبت میکرد صدا یهووو خیلی کم میشد و من مجبور میشدم صدارو زیاد کنم بعد که میرفت روی صحبت راوی باز دوباره بلند مبشد جوری که مجبور بودم کم کنم. کلا این کم و زیاد شدن صدا کلافم کرده بود. با این خوانش همچین صدابرداریه ضعیفی بعید بود
کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا کتابی جالب و منحصر به فرد که به شرح نیمه دیگری از شخصیت انسان میپردازه همه انسانها تا وقتی که منفعتی داشته باشن مورد احترام قرار میگیرن به غیر از این حالت ارزشی ندارن همانطور که در کتاب میبینیم معیارهای زیبایی حتی در اخلاقیات هم تاثیر گذاره چرا که شاید اگر گریگور به جای سوسک تبدیل به پروانه میشد زندگی بهتری داشت این کتاب به جزییاتی میپردازه که واسه اهل تفکر دست اویز خوبی برای اگاهیه اما چنتا نکته در مورد این نسخه از کتاب برام تعمل برانگیزه که چرا این کتاب با نسخههای دیگه صوتی حدودا یک ساعت زمان کمتری داره ایا این کتاب خلاصه شده؟ یا سانسور شده؟ اما به هرحال اصل مقصود رو میرسونه یک ستاره هم به علت کم کیفیت بودن گویندگی کسر کردم چرا که کم و زیاد شدن مدام صدا در حین داستان برای مخاطب ملال اوره
با تشکر از حسن توجه شما
با تشکر از حسن توجه شما
داستانی کوتاه در رابطه با پسریه که بعداز ورشکستگی پدرش تمام بار مسئولیت خانواده روی دوش اون افتاده اما یک روز صبح بیدار میشه و به موجودی عجیب تبدیل شده اما خانوادهاش اصلا نمیتونن درکش کن و روزهای سختی رو میگذرونه این کتاب میخواد خودخواهی اطرافیان رو نشون بده که تا وقتی به کار بقیه بیایی اونا تورو دوس دارن اما وقتی توانایی هاتو از دست بدی رفتار دیگران عوض میشهو از خود گذشتگی بیش از حد باعث پرتوقع شدن دیگران و بی خیال شدنشون میشه
سلام اثر فوقالعاده هست من واقعا از شنیدنش لذت بردم کتاب پر محتوایی وقتی بادقت به ایناثر فکر میکنی گرگور و خوانوادش تبدیل به زندگی انسانهای دور اطرافمون میشن و نشون میده ما هم چقدر با چنین شرایطهایی تو زندگی مواجهه میشیم واخر کتاب بسیار برام جالب بود که پدر مادر باز هم با خودخواهی فقط به فکر خودشون بودن وخواهرش که فاصله زیادی تا سوسک شدن نداشته ممنون از کتابراه
به نظرم کتابی هست که شنیدنش خالی از لطف نیست مخصوصا اگر کمی با چشم استعاره به جملات گوش بدید. کتاب واقعا کوتاه مختصر و بیانگر هستش و بیشتر از اینکه چیزی بگه شما رو به فکر وا میداره. من ترجمهی این کتاب از آقای هدایت رو نخوندم و نمیتونم مقایسهای داشته باشم ولی همین ترجمه که به نظرم خوب بود. آقای ستاری هم جزو بهترین راویها هستند به نظرم. کلا خیلی راضی م، با تشکر از کتابراه
مسخ شدن یکی از اعضای مهربون و سخت کوش خانواده که تمام تلاشش راحتی دیگران بوده چطور میتونن فراموش کنن و قبول کنن که اون دیگه آدم نیست و دیگه داره باعث اذیتمون میشه و باید بمیره یا نباشه یه جورایی مزاحم خانواده ست... خیلی ناراحت کننده بود. شاید باید درباره مسخ شدن بیشتر تحقیق کنم ولی این کتاب که لایههای عمیقی داشت منو خیلی تحت تاثیر قرار داد. ممنونم از کتابراه عزیزم
این کتاب رو قبلا خونده بودم و دوباره کتابراه این فرصت رو به من داد تا دوباره اونو بازخوانی کنم که جا دارد از تیم کتابراه تشکر کنم. این داستان یکی از تأثیرگذارترین آثار ادبیات مدرن با روایتی سوررئال، مفاهیم عمیق فلسفی، روان شناختی و اجتماعی را بیان می کند این داستان تلنگری است بر جامعه مدرن. خواندن این کتاب رو به همه توصیه می کنم.
داستان بعد از تموم شدن، ادمو درگیر خودش میکنه..
قصه رو لو نمیدم، ولی اگه دوس ندارید اینا رو نخونین، یا بعد از خوندن کتاب بیاین نظر خودتونو درباره حرفام بگین: اولش فکر میکردم قصه از اون دسته ایه که میخواد بگه توهم و خیالاته و یهو رو دست بزنه.. خود قصه واقعا ادمو به فکر میبره
به خود خواهی ادما. به منفعت طلبیشون و فراموشکاری و قدر نشناسی که حتا تا اخر قصه نسبت به خدمتکار وظیفه شناس هم دیده میشه.
به اینکه ادما تا شرایط مجبورشون نکنه، تلاش و تغییر نمیکنن. اینکه چقدر جا داره هر کسی بیشتر تلاش کنه و بارش رو بر دوش بقیه نندازه. ولی تا مجبور نشه، نمیکنه. که اگه همه تلاش کنن قطعا همه خوشبخت تر خواهند بود.. اولویت ادما، معمولا خودشونن. و وقتی درکنار کسانی باشن که از خود گذشته و ایثارگرن و اولویت اولشون، خودشون نیستن، قطعا تعادل بهم میریزه. و سو استفاده میشه.
درباره کیفیت صوتی: صدای راوی و لحن ایشون بسیار خوبه. فقط جاهایی که در اوایل داستان بجای راوی، شخص اول داره با خودش حرف میزنه، یا مادر قصه صحبت میکنه، کمی صدا ضعیف میشه. و اگه مشغول کاری باشین یا از گوشی دور باشین درست شنیده نمیشه و باید بزنید عقب. البته مقدارش کمه.