معرفی و دانلود کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر

عکس جلد کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر
قیمت:
۱۴۰۰۰۰ ۹۸,۰۰۰ تومان ۳۰%
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر

یکی از شاهکارهای ادبی قرن نوزدهم میلادی اکنون پیش روی شماست. امیلی برونته در کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر داستان یک عشق نافرجام را در کشاکش روابط پیچیده‌ی خانوادگی روایت می‌کند. عشقی که انتقامی هولناک از دل آن زاده می‌شود.

درباره‌ی کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر

سطر آغازین رمان بلندی‌های بادگیر (Wuthering Heights) به ما می‌گوید که در سال 1801 به سر می‌بریم. آقای لاکوود، یکی از شخصیت‌های فرعی داستان، به خانه‌ی جدید خود می‌رود تا با صاحبخانه‌ی جدیدش، آقای هیت کلیف ملاقات کند. هیچ‌یک از آدم‌های خانه‌ی آقای هیت کلیف با لاکوود برخورد گرم و مهمان‌نوازانه‌ای ندارند. در یک شب برفی، لاکوود به سراغ دفتر خاطرات کسی می‌رود که پیش از او در آن اتاق سکونت داشته است: کاترین ارنشاو خواندن دفتر خاطرات کاترین همانا و کابوس شبانه همانا. لاکوود در خواب می‌بیند که کاترین در شمایلی شبح‌وار به او التماس می‌کند که بگذارد از پنجره‌ی اتاق وارد خانه شود. همین‌جاست که لاکوود متوجه می‌شود که با یک خانواده‌ی معمولی طرف نیست. او در گیرودار کشف ماجراهای عجیب و غریب آدم‌های خانه‌ی آقای هیت کلیف است که دست آخر یک روز نلی، سرایدار خانه ماجرا را برای او بازگو می‌کند.

امیلی برونته (Emily Jane Bronte)، نویسنده‌ی نامدار بریتانیایی، در این اثر از راویان مختلفی برای روایت داستان استفاده کرده است. رمان را در ابتدا از نقطه نظر لاکوود، مستأجر جدید هیت کلیف می‌شنویم و سپس از دریچه‌ی روایت نلی، خدمتکار خانواده. به‌جز این دو کاراکتر راویان دیگری نیز ماجراهای پیچیده‌ی خاندان ارنشاو را بازگو می‌کنند که تقریباً همه‌ی آن‌ها در شمار شخصیت‌های فرعی کتاب قرار دارند.

نلی برای لاکوود تعریف می‌کند که سی سال پیش از آن، خانواده‌ی ارنشاو به همراه فرزندانشان، هیندلی و کاترین و خود نلی به عنوان خدمتکار خانه در جایی که آن را با نام بلندی‌های بادگیر می‌شناسیم زندگی می‌کرده‌اند. ارنشاو تصمیم می‌گیرد پسرک یتیمی به‌نام هیت کلیف را به فرزندی قبول کند. مِهر هیت کلیف چنان در دل آقای ارنشاو می‌نشیند که رفته‌رفته توجه‌ها از روی کاترین و برادرش هیندلی برداشته می‌شود و به سوی فرزندخوانده معطوف می‌شود. میانه‌ی هیت کلیف با پسر ارباب خود، هیندلی، چندان خوب نیست. اما ارتباط او با کاترین از همان ابتدا شکل و شمایل خاصی را دارد. آن‌ها پنهانی دل به یکدیگر می‌بازند و در سراسر این کتاب صوتی پستی‌ها و بلندی‌های عشق میان این دو جوان را از خلال روابط پیچیده‌ی خانوادگی و در کنار داستان‌های فرعی دیگر می‌شنویم. اما در ادامه وقایع داستان به‌نحوی کنار هم چیده می‌شوند که تم اصلی کتاب از عشق به انتقام تغییر می‌کند...

نشر نی، ترجمه‌ی رضا رضایی را برای این رمان تحسین‌شده منتشر و انتشارات صوتی استودیو نوار آن را در قالب کتاب گویا به مخاطبان خود عرضه کرده است.

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر

از سال 1847، زمانی که بلندی‌های بادگیر برای نخستین بار منتشر شد، تا به امروز کارگردانان بسیاری این رمان را دستمایه‌ی ساختن فیلم‌های سینمایی خود کرده‌اند. نخستین بار در سال 1920 بود که از روی این رمان یک فیلم صامت ساخته شد. ویلیام والر نیز از جمله کسانی بود که در سال 1939 با اقتباس از این رمان فیلمی با همین عنوان ساخت که لارنس الویویه و ماریه اوبرون در آن به ایفای نقش پرداختند. این فیلم در هشت رشته‌ی مختلف نامزد جایزه‌ی اسکار شد. همچنین جان پاول کری، لوئیس بونوئل، عبدالرشید کاردار و کارلوس سگیون رینا دیگر کارگردانانی هستند که اقتباس از این شاهکار ادبی را در کارنامه‌ی سینمایی خود دارند.

کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به آثار کلاسیک عاشقانه علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با امیلی برونته بیشتر آشنا شویم

امیلی برونته در سال 1818 در روستای تورنتن یورک‌شایر در انگلستان چشم به جهان گشود. او برادری به نام برانول، یک خواهر بزرگتر به نام شارلوت و خواهر دیگری به نام آن دارد. هر یک از این خواهران به‌عنوان شاعر و نویسنده‌ی برجسته‌ی ادبیات انگلستان شناخته شدند و هر سه نیز عمری کوتاه داشتند و در جوانی درگذشتند. پدر آن‌ها کشیش و مردی سختگیر بود که زندگی را به کام فرزندان خود تلخ کرده بود و با مرگ مادر سخت‌گیری‌ها بیشتر هم شد. خواهران برونته بیشتر از هر چیزی به انزواطلبی مشهور هستند و روابط اندکی با دیگران داشتند. شاید بتوان گفت که همین شرایط سخت موجب شد هرسه‌ی آن‌ها به سمت تخیل و نویسندگی روی بیاورند. امیلی برونته در 30 سالگی بر اثر بیماری سل در حالی که تنها یک رمان و تعدادی شعر از خود به جای گذاشته بود، دار فانی را وداع گفت.

در بخشی از کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر می‌شنویم

آقای هیندلی برای تشییع جنازه برگشت خانه و با خودش زنی را آورد که همسرش بود. ما تعجب کردیم. همه‌ی اهالی هم چپ و راست، زیر گوش یکدیگر پچ‌پچ می‌کردند. چه‌کاره بود، اهل کجا بود، که بود نمی‌دانستیم و آقای هیندلی هم به ما نمی‌گفت. احتمالا نه مال و منالی داشت نه اسم و رسمی. وگرنه دلیلی نداشت این ازدواج را از پدرش پنهان نگه دارد. البته زنی نبود که حضورش دردسر درست کند. از لحظه‌ای که پایش را به خانه‌ی ما گذاشت، چشمش به هر چیزی که می‌افتاد خوشش می‌آمد. از هرچه هم دوروبرش می‌گذشت همین‌طور. فقط از تدارکات و مقدمات تشییع جنازه خوشش نمی‌آمد. همین‌طور از حضور آدم‌های عزادار. در جریان عزاداری و تشییع جنازه طوری رفتار می‌کرد که من فکر کردم بفهمی نفهمی عقلش درست کار نمی‌کند. می‌رفت توی اتاق خودش، مرا هم صدا می‌زد که بروم پیشش. هرچند که من می‌بایست به سرووضع بچه‌ها برسم. می‌نشست و دست‌هایش را به هم قلاب می‌کرد و تندتند از من می‌پرسید: «هنوز نرفته‌اند؟» بعد با آب‌وتاب و هیجان به من می‌گفت از دیدن لباس مشکی چقدر ناراحت می‌شود.

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
18 دقیقه
بخش یک - فصل اول
28 دقیقه
بخش یک - فصل دوم
18 دقیقه
بخش یک - فصل سوم - قسمت اول
22 دقیقه
بخش یک - فصل سوم - قسمت دوم
22 دقیقه
بخش یک - فصل چهارم
13 دقیقه
بخش یک - فصل پنجم
19 دقیقه
بخش یک - فصل ششم
32 دقیقه
بخش یک - فصل هفتم
27 دقیقه
بخش یک - فصل هشتم
27 دقیقه
بخش یک - فصل نهم - قسمت اول
19 دقیقه
بخش یک - فصل نهم - قسمت دوم
28 دقیقه
بخش یک - فصل دهم - قسمت اول
21 دقیقه
بخش یک - فصل دهم - قسمت دوم
30 دقیقه
بخش یک - فصل یازدهم
21 دقیقه
بخش یک - فصل دوازدهم - قسمت اول
17 دقیقه
بخش یک - فصل دوازدهم - قسمت دوم
31 دقیقه
بخش یک - فصل سیزدهم
25 دقیقه
بخش یک - فصل چهاردهم
27 دقیقه
بخش دو - فصل اول
16 دقیقه
بخش دو - فصل دوم
27 دقیقه
بخش دو - فصل سوم - قسمت اول
24 دقیقه
بخش دو - فصل سوم - قسمت دوم
29 دقیقه
بخش دو - فصل چهارم
12 دقیقه
بخش دو - فصل پنجم
17 دقیقه
بخش دو - فصل ششم
32 دقیقه
بخش دو - فصل هفتم - قسمت اول
20 دقیقه
بخش دو - فصل هفتم - قسمت دوم
21 دقیقه
بخش دو - فصل هشتم
25 دقیقه
بخش دو - فصل نهم
29 دقیقه
بخش دو - فصل دهم
12 دقیقه
بخش دو - فصل یازدهم
13 دقیقه
بخش دو - فصل دوازدهم
36 دقیقه
بخش دو - فصل سیزدهم
21 دقیقه
بخش دو - فصل چهاردهم
21 دقیقه
بخش دو - فصل پانزدهم
17 دقیقه
بخش دو - فصل شانزدهم
18 دقیقه
بخش دو - فصل هفدهم
32 دقیقه
بخش دو - فصل هجدهم
26 دقیقه
بخش دو - فصل نوزدهم
36 دقیقه
بخش دو - فصل بیستم

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی بلندی‌های بادگیر
نویسنده
مترجمرضا رضایی
راویرضا عمرانی، بهناز بستاندوست
ناشر چاپینشر نی
ناشر صوتی استودیو نوار
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابMP3
مدت۱۵ ساعت و ۲۹ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه خارجی
قیمت نسخه صوتی
۱۴۰۰۰۰ ۹۸,۰۰۰ ت ۳۰%
خرید کتاب صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر

Pardis Sharifi
۱۴۰۱/۱۱/۰۴
اگر به دنبال کتاب رومانتیکی هستین که بتونین توی اوقات فراغت تون کنار پنجره‌ای که دوست دارین بشینین در حالی که یک فنجون قهوه داغ توی دستتون هست گوش بدین و لذت ببرین این کتاب رو توصیه می‌کنم 😍 البته صدای راوی (اقای عمرانی) هم لذت شنیدن این کتاب رو چند برابر می‌کنه 🤗 (من از صدای راوی خانوم زیاد راضی نبودم) اوایل کتاب که اسامی زیاده یکم حوصله سر بر میشه ولی یکم که کتاب می‌ره جلو دیگه نمی‌تونی گوش ندی و داستان گیراتر می‌شه. (البته که این کتاب پر از سانسور هست و جاهایی از کتاب به علت سانسور زیاد جا می‌خوری) اما خوب مشکل از کتابراه نیست مشکل از جای دیگه است... مرسی از کتابراه که این فضا رو به وجود اورد من خودم هیچ وقت فکر نمی‌کردم بتونم از کتاب کاغذی دل بکنم و کتاب صوتی گوش بدم اما اگر راوی خوب باشه تازگی‌ها صوتی رو ترجیح می‌دم به کاغذی!!!
فاطمه رحیمی
۱۴۰۲/۰۲/۱۳
ابتدای داستان خسته کننده بود ولی بعد با پیش آمدن قضیه عشق بدیهی است که جذاب شد و اما عشق چقدر صبور می‌کند آدم‌ها را مهربان می‌سازد بخشنده می‌کند زیبایی سیرت و صورت می‌دهد اینجاست که ارتقا می‌یابد آرامش می‌بخشد تنها و تنها اگر در جان انسانی با زمینه‌های اخلاقی جا خوش کند و امان از وقتی که عشق به جان آدم‌های کم مقدار بیفتد تا تباهی پیش می‌برد و جز زحمت دیگران چیزی در بر ندارد مثل عشق در این داستان و اما کتاب دومین مقوله مطرح در این داستان این یار مهربان معجزه گر قدیم‌ها کتاب کالایی لوکس در اختیار اعیان و اشراف بود بعدها اگرچه کمیاب ولی آنقدر دست به دست می‌شد که پس از مدتی چیزی از آن نمی‌ماند ولی امروزه ما به گزیده خوانی و خلاصه خوانی روی آورده ایم و متاسفانه در آن تعمق نمی‌کنیم نسبت به آن حریص نیستیم و عشق نمی‌ورزیم برایم جالب بود که در این داستان به این دو مقوله که بی ربط به هم نیستند پرداخته شده بود گویندگی عالی بود هم آقا و هم خانم بویژه اینکه نوع صدای خانم را دوست دارم وبه نظرم خاص است متشکرم
عسل عابدین زاده
۱۴۰۲/۱۰/۲۲
من خودمو در سطحی نمیبینم که درباره این کتاب نظری بدم اما از نظر شخصی من کتاب واقعا زیبایی بود، ولی در عین حال در کتاب تلخی خاصی وجود داشت که از اول تا آخر همراه آدم بود. بعضی قسمت‌ها کشش عجیبی داشت که آدم رو وادار میکرد به گوش کردن ادامه بده ولی بعضی قسمت‌ها به حدی حس نفرت و تلخی ایجاد میکرد که از قابل توصیف نیست. این کتاب عاشقانه‌ای نباید انتظار داشت شبیه عاشقانه‌های معمول عشقی که در این کتاب بود تا ثانیه آخر برای آدم این سوالو ایجاد میکرد که آیا واقعا عشقه؟ یا خودخواهی و جنون؟ یا به نوعی وسواس؟
یا اگر عشق این دو به سرانجام میرسید آیا در ادامه همه چیز برای همه بهتر میشد یا بدتر؟
در کل هرچند شخصیت داستان دیوانه وار عاشق بود ولی باز هم سخته که این داستان رو بشه عاشقانه توصیف کرد.
ممنون بابت این کتاب زیبا
مهسا دودانگه
۱۴۰۲/۰۵/۱۵
بلندی‌های بادگیر واقعا رمان جالبی بود صدای زیبا و دلنشین گوینده هم واقعا آدم رو جذب داستان می‌کرد و دوست داشتم که زودتر بدونم که پایان داستان چی شد داستان عشق و عاشقی‌های اشتباه بود کاتی عاشق آدم اشتباه شد و تقاص سختی داد واقعا هیتکلیف انسان بسیار پست فطرتی بود انسانی که حتی به فرزند خودش رحم چقدر نمی‌کرد گستاخ و بی ادب بود نمونه‌ی یم انسان شیطان صفت.
ولی در این داستان می‌بینیم که در نهایت خوبی و عشق و محبت هست که پیروز می‌شود و انسان شیطان صفت درنهایت شکست می‌خورد
شخصیت پدر کاتی رو دوست داشتم. انسان خوب و مهربانی بود ولی بخاطر ضعف بدنی نتوانست خانواده‌اش را از گزند هیتکلیف نجات دهد.
در هر حال این داستان یک شاهکار بود و اگر به رمان‌های کلاسیک علاقه مندید حتما توصیه می‌شود که بخوانید
mohammad jaafaran
۱۴۰۲/۱۱/۰۷
در ابتدا باید بگویم که به نظر بنده اسم و شهرت کتاب از خود کتاب بزرگتر و اسمی تر بود و داستان رمان معمولی بود. کل داستان به شخصیت آقای هیت کلیف بود که با خودخواهی و شخصیت منفور خودش زندگی رو به کام ۳ نسل تلخ زهر کرد و در آخر با مرگ بد و از دست دادن همه آنچه که براش با بدی و خصومت و دشمنی به دست از آورده بود، دست داد. در مورد راوی هم باید بگویم که از آقای عمرانی انتظار بسیار بیشتری از این می رفت و صداگذاری و روایت آن چنان جذاب و دلنشین نبود در بعضی از بخش‌ها به قدری صدابرداری ضعیف بود که فقط به وسیله ایرپاد و هدفون قابل شنیدن بود. نحوه تقلید صدا ها هم زیاد جذاب نبود و فقط خانم دین کمی خوب بودند
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۰۹/۱۲
کتابی جذاب و زیبا. رمان را خیلی دوست داشتم و از لحظه لحظه‌ی آن لذت بردم خیلی عالی بود در واقع یکی از بهترین رمانهای کلاسیک که تا به حال خوانده‌ام و این رمان را به دوستداران رمانهای کلاسیک پیشنهاد میکنم.
روایت داستان هم خوب و جذاب بود و از شنیدن داستان واقعا لذت بردم.
شخصیتهای داستان خیلی تاثیر
گذار بودند و احساسات مثبت و یا منفی در شنونده خیلی به جا در مورد آن‌ها ایجاد می‌شود و داستان جذابیت زیادی در شنونده ایجاد میکند تا با اشتیاق زیاد آن را دنبال کند تا ببیند نویسنده چگونه داستان را به پایان می‌رساند و سرانجام این شخصیتها چه میشود.
با تشکر از کتابراه و راویان کار بلد رمان و آرزوی موفقیتهای بیشتر برایشان.
الهه عباسی
۱۴۰۱/۰۹/۱۹
سلام به دوستای خوب کتاب راه
رمانی بسیار جذاب با قلمی زیبا وخوانش بسیار عالی بود ولی صدای موزیک در ابتدای هر فصل به نسبت خوانش بالاتر بود این نقطه ضعف این اثر زیبا بود. ماجرای زیبای عشق ونفرت که چگونه در امتداد هم در گذرند و این رمان به نظر من نوعی رمان روانشناسی هم بود که حوادث دوران کودکی رفتار
خوب یا بد دیگران باعث ایجاد چه مشکلاتی در بزرگسالی میشود کاترین عاقلانه تصمیم به ازدواج میگیرد ولی نمی‌تواند عاشقانه زندگی کند واین کشمکش درونی‌اش هیت کلیف رابه اوج نفرتی عاشقانه میکشد جنونی عجیب که با خشم وتحقیر‌های کودکی در هم می‌آمیزد.
Ali Najmi
۱۴۰۲/۱۲/۱۱
چنان ذوب این کتاب زیبا و بی نظیر شدم که در این لحظه که سوار بر ماشین و در مسیر سفر هستم و کتاب رو به اتمام رسوندم لحظه‌ای درنگ کردم و کناری زدم تا فقط از هیجان و اوج لذت و کیف و حالت و احساسم بگم، دست مریزاد به امیلی برونته و مترجم و هزاران احسنت به خوانش بی نظیر جناب رضا عمرانی عزیز که من به صدا و آوایش عشق میورزم و اولین کتابی که از ایشان شنیدم و ذوب طنین جنون امیزش شدم کتاب بادبادک باز خالد حسینی بود که لحظات کتاب رو با صدایش زندگی کردم و هزاران درود به خانم بهناز بوستان دوست بی نظیر و افرین به استودیو نوار و‌کتابراه مهربان
baes hashemi
۱۴۰۲/۰۳/۲۲
درود فراوان
کتاب خوب و شنیدنی بود که واقعا نمیشه از خوبی‌ها و زیبایی هاش گذشت و منکر آن شد.
اما خب طبیعیه که نقص‌هایی هم داشت: مثلا صدای موزیک ابتدای هر فصل نصبت به صدای گوینده‌ها خیلی زیاد بود و دیگه از نظر این حقیر برعکس گوینده مرد که واقعا عالی بود گوینده خانم زیاد خوب نبود.
و چیز دیگه هم و
که میخوام بگم نه به عنوان انتقاد بلکه به عنوان‌ یه طنز اینکه از بس بچه‌های این اون پیش اینها و آن‌ها بودن آدم گیچ میشه کدوم بچه مال کدوم پدر و مادره و کدوم پدر و مادر مال کدوم بچست 😉
در آخر سپاس فراوان از کتابره عزیز بابت چنین کتاب‌های خوب جالبش 🌷⚘
R R
۱۴۰۱/۱۲/۲۰
بعضی رمان‌ها در دوره‌ای می‌درخشند، اقبال عام پیدا می‌کنند و پرفروش می‌شوند، اما خورشیدشان زود غروب می‌کند و بعد از چند دهه و گاه حتا چند سال فراموش می‌شوند. بعضی رمان‌ها اما مثل «بلندی‌های بادگیر» امیلی برونته در تاریخ ادبیات جای پای خود را سفت می‌کنند و قرن‌به‌قرن دست‌به‌دست می‌شوند و نسل‌های را و پیاپی آن‌ها با اشتیاق می‌خوانند
کتاب خیلی زیبایی بووود اصلا نمیتونستم کنارش بذارم صدای گوینده بسیار داستان رو جذاب تر کرده بود خیلی کتاب رو دوس داشتم و ارزش خوندن رو داره حتی چند باررررر به شدت توصیه میکنم امیلی و شارلوت از بهترینان
Mehran Davary
۱۴۰۳/۰۱/۲۷
رمان بسیار خوبی بود. اما من یکی نمی‌تونم بگم شاهکار بود. به نظر می‌رسید نویسنده دلبستگی خاصی به شخصیت هیت‌ کلیف داشته که هر چقدر از بی‌رحمی و شیطانی بودنش می‌گفت، باز هم در مورد ملایمت به خرج می‌داد و از ادگار لینتون بی‌گناه هم راحت‌تر مرد. در تمام طول زندگیش هم به سزای هیچ کدوم از کارهاش نرسید و و حتی با سعادت زندگی کرد. تنها عذابش کاترین بود که ربطی به کارهاش نداشت. بعضی قسمت‌ها خیلی احساسی عمیق بود، به خصوص وقتی جریان هیت‌کلیف و کاترین بود و این نقطه قوت داستان بود.
Mahbub Mok
۱۴۰۲/۰۵/۲۲
قشنگ‌ترین رمانی که خوندم بی نظیره. اوایل داستان کمی بین اسامی و نسبت‌ها گیج شدم ولی رفته رفته همه‌ی شخصیت‌ها خودشون رو به خواننده معرفی می‌کنن. صدای گوینده‌ها فوق العاده بود، هم گوینده‌ی آقا و هم خانم. راستی به نظرم نلی هم بعضی جاها بدجنس بود. کاش میدونستم پدر خانواده چرا اون پسر بچه رو با خودش اصل اورد، و نسبش چی بود، چرا با اینکه از سن کم وارد خانواده‌ی اصیلی شد و اون همه توجه دید باز هم چنین مشکلات روحی داشت… نهایتا: ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است.
بیتا بقالان
۱۴۰۱/۱۲/۲۷
من در دوران نوجوانی این کتاب رو خوندم و خیلی لذت بردم. این بار در سنین پایان جوانی برای زنده کردن خاطرات مجدد این کتاب رو خوندم (گوش دادم) و اصلا اون حس رو به من القا نکرد. این کتاب به درد دهه و حتی صده قبل میخوره. کتابی نیست که با عقل بشه قبولش کرد
ضمنا صدای موزیک شروع هر فصل خیلی خیلی زیاد بود و
ولی صدای راوی‌ها بخصوص خانم خیلی کم بود طوری که با درجه اخر ولوم گوشی صدای زیاد پخش ماشین میشد صدای راوی رو واضح شنید
با تشکر از کتاب راه عزیز
Marta atri
۱۴۰۱/۱۱/۱۵
دوستان داستان کتاب خیلی قشنگ بود و کشش ایجاد میکرد تو مخاطب،، و وایب سلطنتی و قدیمی خیلی جذابی میداد و حس بهاری خیلی قشنگس ب ادم میداد و گوینده‌ها فوق العاده بودن،، مخصوصا گوینده خانوم ک خیلی طبیعی و با لحن‌های مناسب کتاب رو میخوندن انگار ک فیلم صوتی میبینید.
نکته منفی این بود ک نویسنده مثل اینکه
سن کرکتر هارو فراموش میکرد،، خیلی گاف داشت تو بحث سن کرکتر‌ها و خیلی رو مخ بود همین قضیه ک بابا فلتنی ک ۱۳ سالش بود چرا یهو ۱۷ شد،،، یا اگ هیتکلیف ۳۹ سالشع چرا الن دین ۴۵ سالشه،، همین
شقایق میان آبی
۱۴۰۲/۰۵/۲۹
کتاب فوق العاده‌ای بود.. راویها عالی.. من این کتابو خیلی سال‌ها پیش میخواستم بخونم ولی فرصتش نشد. با کتابراه راحت تونستم کتاب صوتی او را گوش کنم و لذت ببرم.. یک رمان عاشقانه ولی درام از دو نسل مختلف.. با اینکه بعضی از جاهای کتاب غمگین میشی و عصبی ولی داستانی قشنگ و روان دارد.. با تعریف راویها وارد بطن زندگی شخصیت هایه کتاب میشی و حتی یعضی اوقات خودتو جایه اونها میذاری و قضاوتشون میکنی. اگر یک رمان کلاسیک میخواهید و طولانی این کتاب را گوش دهید.
مشاهده همه نظرات 203

راهنمای مطالعه کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر

برای دریافت کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.