معرفی و دانلود کتاب صوتی بلندیهای بادگیر
برای دانلود قانونی کتاب صوتی بلندیهای بادگیر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی بلندیهای بادگیر
یکی از شاهکارهای ادبی قرن نوزدهم میلادی اکنون پیش روی شماست. امیلی برونته در کتاب صوتی بلندیهای بادگیر داستان یک عشق نافرجام را در کشاکش روابط پیچیدهی خانوادگی روایت میکند. عشقی که انتقامی هولناک از دل آن زاده میشود.
دربارهی کتاب صوتی بلندیهای بادگیر
سطر آغازین رمان بلندیهای بادگیر (Wuthering Heights) به ما میگوید که در سال 1801 به سر میبریم. آقای لاکوود، یکی از شخصیتهای فرعی داستان، به خانهی جدید خود میرود تا با صاحبخانهی جدیدش، آقای هیت کلیف ملاقات کند. هیچیک از آدمهای خانهی آقای هیت کلیف با لاکوود برخورد گرم و مهماننوازانهای ندارند. در یک شب برفی، لاکوود به سراغ دفتر خاطرات کسی میرود که پیش از او در آن اتاق سکونت داشته است: کاترین ارنشاو خواندن دفتر خاطرات کاترین همانا و کابوس شبانه همانا. لاکوود در خواب میبیند که کاترین در شمایلی شبحوار به او التماس میکند که بگذارد از پنجرهی اتاق وارد خانه شود. همینجاست که لاکوود متوجه میشود که با یک خانوادهی معمولی طرف نیست. او در گیرودار کشف ماجراهای عجیب و غریب آدمهای خانهی آقای هیت کلیف است که دست آخر یک روز نلی، سرایدار خانه ماجرا را برای او بازگو میکند.
امیلی برونته (Emily Jane Bronte)، نویسندهی نامدار بریتانیایی، در این اثر از راویان مختلفی برای روایت داستان استفاده کرده است. رمان را در ابتدا از نقطه نظر لاکوود، مستأجر جدید هیت کلیف میشنویم و سپس از دریچهی روایت نلی، خدمتکار خانواده. بهجز این دو کاراکتر راویان دیگری نیز ماجراهای پیچیدهی خاندان ارنشاو را بازگو میکنند که تقریباً همهی آنها در شمار شخصیتهای فرعی کتاب قرار دارند.
نلی برای لاکوود تعریف میکند که سی سال پیش از آن، خانوادهی ارنشاو به همراه فرزندانشان، هیندلی و کاترین و خود نلی به عنوان خدمتکار خانه در جایی که آن را با نام بلندیهای بادگیر میشناسیم زندگی میکردهاند. ارنشاو تصمیم میگیرد پسرک یتیمی بهنام هیت کلیف را به فرزندی قبول کند. مِهر هیت کلیف چنان در دل آقای ارنشاو مینشیند که رفتهرفته توجهها از روی کاترین و برادرش هیندلی برداشته میشود و به سوی فرزندخوانده معطوف میشود. میانهی هیت کلیف با پسر ارباب خود، هیندلی، چندان خوب نیست. اما ارتباط او با کاترین از همان ابتدا شکل و شمایل خاصی را دارد. آنها پنهانی دل به یکدیگر میبازند و در سراسر این کتاب صوتی پستیها و بلندیهای عشق میان این دو جوان را از خلال روابط پیچیدهی خانوادگی و در کنار داستانهای فرعی دیگر میشنویم. اما در ادامه وقایع داستان بهنحوی کنار هم چیده میشوند که تم اصلی کتاب از عشق به انتقام تغییر میکند...
نشر نی، ترجمهی رضا رضایی را برای این رمان تحسینشده منتشر و انتشارات صوتی استودیو نوار آن را در قالب کتاب گویا به مخاطبان خود عرضه کرده است.
اقتباس سینمایی از کتاب صوتی بلندیهای بادگیر
از سال 1847، زمانی که بلندیهای بادگیر برای نخستین بار منتشر شد، تا به امروز کارگردانان بسیاری این رمان را دستمایهی ساختن فیلمهای سینمایی خود کردهاند. نخستین بار در سال 1920 بود که از روی این رمان یک فیلم صامت ساخته شد. ویلیام والر نیز از جمله کسانی بود که در سال 1939 با اقتباس از این رمان فیلمی با همین عنوان ساخت که لارنس الویویه و ماریه اوبرون در آن به ایفای نقش پرداختند. این فیلم در هشت رشتهی مختلف نامزد جایزهی اسکار شد. همچنین جان پاول کری، لوئیس بونوئل، عبدالرشید کاردار و کارلوس سگیون رینا دیگر کارگردانانی هستند که اقتباس از این شاهکار ادبی را در کارنامهی سینمایی خود دارند.
کتاب صوتی بلندیهای بادگیر برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به آثار کلاسیک عاشقانه علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما پیشنهاد میکنیم.
با امیلی برونته بیشتر آشنا شویم
امیلی برونته در سال 1818 در روستای تورنتن یورکشایر در انگلستان چشم به جهان گشود. او برادری به نام برانول، یک خواهر بزرگتر به نام شارلوت و خواهر دیگری به نام آن دارد. هر یک از این خواهران بهعنوان شاعر و نویسندهی برجستهی ادبیات انگلستان شناخته شدند و هر سه نیز عمری کوتاه داشتند و در جوانی درگذشتند. پدر آنها کشیش و مردی سختگیر بود که زندگی را به کام فرزندان خود تلخ کرده بود و با مرگ مادر سختگیریها بیشتر هم شد. خواهران برونته بیشتر از هر چیزی به انزواطلبی مشهور هستند و روابط اندکی با دیگران داشتند. شاید بتوان گفت که همین شرایط سخت موجب شد هرسهی آنها به سمت تخیل و نویسندگی روی بیاورند. امیلی برونته در 30 سالگی بر اثر بیماری سل در حالی که تنها یک رمان و تعدادی شعر از خود به جای گذاشته بود، دار فانی را وداع گفت.
در بخشی از کتاب صوتی بلندیهای بادگیر میشنویم
آقای هیندلی برای تشییع جنازه برگشت خانه و با خودش زنی را آورد که همسرش بود. ما تعجب کردیم. همهی اهالی هم چپ و راست، زیر گوش یکدیگر پچپچ میکردند. چهکاره بود، اهل کجا بود، که بود نمیدانستیم و آقای هیندلی هم به ما نمیگفت. احتمالا نه مال و منالی داشت نه اسم و رسمی. وگرنه دلیلی نداشت این ازدواج را از پدرش پنهان نگه دارد. البته زنی نبود که حضورش دردسر درست کند. از لحظهای که پایش را به خانهی ما گذاشت، چشمش به هر چیزی که میافتاد خوشش میآمد. از هرچه هم دوروبرش میگذشت همینطور. فقط از تدارکات و مقدمات تشییع جنازه خوشش نمیآمد. همینطور از حضور آدمهای عزادار. در جریان عزاداری و تشییع جنازه طوری رفتار میکرد که من فکر کردم بفهمی نفهمی عقلش درست کار نمیکند. میرفت توی اتاق خودش، مرا هم صدا میزد که بروم پیشش. هرچند که من میبایست به سرووضع بچهها برسم. مینشست و دستهایش را به هم قلاب میکرد و تندتند از من میپرسید: «هنوز نرفتهاند؟» بعد با آبوتاب و هیجان به من میگفت از دیدن لباس مشکی چقدر ناراحت میشود.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی بلندیهای بادگیر |
نویسنده | امیلی برونته |
مترجم | رضا رضایی |
راوی | رضا عمرانی، بهناز بستاندوست |
ناشر چاپی | نشر نی |
ناشر صوتی | استودیو نوار |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۵ ساعت و ۲۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |