معرفی و دانلود کتاب صوتی درباری از خار و رز: کتاب اول مجموعه درباری از خار و رز

معرفی کتاب صوتی درباری از خار و رز: کتاب اول مجموعه درباری از خار و رز

داستان اسارتی که به عشق ختم می‌شود... سارا جی. ماس در کتاب صوتی درباری از خار و رز که نامزد دریافت جایزه‌ی لینکلن در سال 2017 بوده، داستان دختری به نام «فیرا» را روایت می‌کند که از بابت یک اشتباه ناخواسته، به اسارت در سرزمین پریان برده می‌شود. این کتاب اولین مجلد از مجموعه‌ی «درباری از خار و رز» است.

درباره‌ی کتاب صوتی درباری از خار و رز

بعد از گذشت سال‌ها که از جنگ خونین میان انسان‌ها و پریان گذشته است، هر دو طرف به توافقی برای صلح رسیده‌اند که برای هر یک قلمرویی تعیین می‌کند. هر گونه تلاش برای ورود به قلمروها از جانب گروه مخالف جرم تلقی می‌شود و هر کس که به موجودی از دنیای مخالف آسیب بزند، آن را با جانش جبران خواهد کرد. توافقی نانوشته و مسکوت که البته خیلی‌ها از آن بی‌خبرند...

داستان کتاب صوتی درباری از خار و رز (A Court of Thorns and Roses) نوشته‌ی سارا جی. ماس (Sarah J. Maas)، از روزی شروع می‌شود که «فیرا»ی نوزده ساله برای شکار به جنگل می‌رود. او که تنهاست و به‌سختی روزگار می‌گذراند، با شکار حیوانات جنگل شکمش را سیر و آرزو می‌کند که بتواند تا پایان فصل سرد به این کار ادامه بدهد. طی یک حادثه، فیرا موجودی را که در نظر اول یک گرگ است می‌کشد. اما بعد معلوم می‌شود که آن گرگ یکی از ساکنان دنیای پریان بوده و او با این کارش، عهدنامه‌ی صلح میان انسان‌ها و پریان را زیر پا گذاشته است.

فیرا در تلاطم آنچه اتفاق افتاده به سر می‌برد که ناگهان متوجه ظاهر شدن موجودی بسیار ترسناک در هیبت دیو می‌شود. آن موجود ترسناک که از دنیای پریان آمده، قصد دارد تا طبق توافق موجود در عهدنامه، فیرا را مجازات کند. بهای کشتن آن گرگ گرفتن جان فیرا نیست، بلکه اسیر گرفتن و بردن او به سرزمین پریان برای همیشه است.

فیرا که قدرت مقابله با آن موجود وحشتناک را ندارد، ناچار با او همراه شده و به دنیای پریان می‌رود؛ دنیایی که پیش‌ازاین تنها در افسانه‌ها از آن شنیده بود. دنیای پریان بر خلاف تصورش، جایی بسیار زیبا و البته به شدت خطرناک است. پریان در سال‌های اخیر با مشکل جدی‌ای مواجه شده‌اند؛ سایه‌ای شوم بر سرزمینشان سایه انداخته که قدرت‌های دفاعی‌شان را کم می‌کند، و این ضعیف شدن سد دفاعی به هیولاها اجازه می‌دهد که وارد سرزمینشان بشوند و آزادانه در آن پرسه بزنند.

با گذشت زمان، فیرا شخصیت اصلی کتاب صوتی درباری از خار و رز، درمی‌یابد آنکه او را اسیر کرده و به دنیای پریان آورده، نامش تاملین است و در حقیقت خود یک پری نامیراست. تاملین برخلاف آنچه در ابتدا نشان داده، بسیار مهربان است و با حمایت‌هایی که از فیرا می‌کند، کم‌کم رابطه‌ی دوستانه‌ای میان آن‌ها شکل می‌گیرد. این حمایت و مراقبت، احساسات آن‌ها را قوی‌تر می‌کند، تا جایی که اندک‌اندک خصومت میانشان، تبدیل به عشق می‌شود. اما تاملین رازهای تاریکی در سینه دارد که هرگز نمی‌تواند آن‌ها را به زبان بیاورد...

کتاب صوتی درباری از خار و رز کاری از نشر صوتی واوخوان و انتشارات آذرباد است. این کتاب را با ترجمه‌ی سیران شریفی و روایت فرناز فرید در اختیار دارید.

جوایز و افتخارات کتاب درباری از خار و رز

• نامزد دریافت جایزه‌ی لینکولن در سال 2017؛
• نامزد دریافت جایزه‌ی گودریدز در دسته‌ی داستان‌های فانتزی و تخیلی نوجوانان در سال 2015؛
• پرفروش‌ترین کتاب وب‌سایت آمازون؛
• مجموعه‌ی پرفروش بین‌المللی؛
• نامزد جایزه‌ی گودریدز برای بهترین کتاب فانتزی و علمی‌تخیلی جوانان در سال 2015.

نکوداشت‌های کتاب درباری از خار و رز

• این مجموعه با الهاماتی از «بازی تاج و تخت» و «آوت‌لندر»، یک سری بی‌نظیر از لذت خالص است. (استایلیست)
• هیجان‌انگیز. (هلو)
• پرشور، خشن، جذاب و جسورانه... یک کتاب واقعی که نمی‌توان آن را زمین گذاشت. (یواس‌ای تودی)
• داستانی زیبا که به همان اندازه که پرشور و عاشقانه است، وحشیانه نیز هست... کاملاً افسون‌کننده. (آلکساندرا برکن، نویسنده)
• سارا جی. ماس استاد فانتزی است. (روزنامه‌ی هاف پست)
• وحشیانه و مسحورکننده... دنیایی خیره‌کننده، شخصیت‌هایی پیچیده و رمانسی پرشور. (RT Book Reviews)

کتاب صوتی درباری از خار و رز برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب را به علاقه‌مندان داستان‌های فانتزی، حماسی و عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی درباری از خار و رز: کتاب اول مجموعه درباری از خار و رز می‌شنویم

خادم با چشمانی وامانده از تعجب و با نفس‌هایی بریده‌بریده نگاهشان کرد و عقب رفت. ولی نستا قدمی به او نزدیک شد و با غرولند گفت: «اینو می‌بینی؟ این اون چیزیه که باید دستت کنی. نه اون زنگوله‌های نقره‌ای که باهاشون توجه اون پری‌های بی‌شاخ‌ودم رو جلب می‌کنی.» خادم که غمی بر چشمان قهوه‌ای رنگش نشسته بود، باز هم عقب رفت و گفت: «چطور جرئت می‌کنی با به دست کردن همچین چیز زشتی به دوستان خداوندگار مهربونمون توهین و بی‌حرمتی کنی؟» نستا وسط حرفش پرید و گفت: «موعظه‌ات رو بذار برای یه روستای دیگه.» در همین لحظه چشمم به دو زن زیباروی روستایی افتاد که دست‌دردست بچه‌های تپل‌مپلشان از دور سلانه‌سلانه سمت بازار می‌آمدند.

فهرست مطالب کتاب صوتی