معرفی و دانلود کتاب صوتی ارتفاع
برای دانلود قانونی کتاب صوتی ارتفاع و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی ارتفاع
کتاب صوتی ارتفاع اثر شگفتانگیز استیون کینگ، یکی از پرفروشترینهای نیویورک تایمز و ترسناکترین کتابهای سال 2018 است که به صورت داستانی اخلاقی، آموزنده، فلسفی و انتقادی، نوشته شده و جامعهی فعلی را نقد و شما را مجبور به تفکر دربارهی آن میکند.
کتاب صوتی ارتفاع (Elevation) داستانی است که در آن شادی و غم و اندوه با یکدیگر ادغام شده و دربارهی مرد عجیبی است، مردی که بیماری خاصی دارد و شروع به ترویج مهربانی میکند. شاید این مسئله یکی از عوارضهای بیماری مبهم اوست. استیون کینگ (Stephen King) در این اثر حیرتآور، جذاب، دلنشین و مالیخولیایی شما را با تاروپودی از ترس آشنا میکند، او شرایطی عجیب را به تصویر میکشد که میتواند اشخاص را به هم نزدیک کند.
اسکات کری شخصیت اصلی این کتاب، گویا یک بیماری عجیب گریبانگیر او شده به طوری که در ظاهر او تاثیری ندارد ولی به مرور وزنش دائما کاهش پیدا میکند. او هر چه بیشتر غذا میخورد، به همان اندازه وزنش کاهش پیدا میکند. موضوع حیرتآوری که در مورد بدن او وجود دارد، این است که وزنش با لباس و بدون لباس تفاوتی ندارد! این مسئله او را پریشان میکند و از یک دکتر مشاوره میگیرد ولی او نیز از این کاهش عجیب و غریب وزن چیزی سر در نمیآورد و برای او هم این بیماری ناشناخته است.
در طول داستان او با دو زن که همسایهاش هستند، مشکل دارد. زیرا سگهای آنها روی چمنهای اطراف خانهی او خرابکاری کردهاند، و او به شدت عصبانی شد. همچنین آن دو زن قصد دارند رستورانی باز کنند و مردم و همسایهها با آنها مخالف هستند؛ اما اسکات شخصیت اصلی داستان با وجود درگیریهای قبلی با این دو زن تصمیم میگیرد به آنها کمک کند. در این میان وزن او کمکم کاهش مییابد و رویدادی عجیب و باور نکردنی برایش اتفاق میافتد.
داستان این کتاب کوتاه است اما شما را به قلهی هیجان و شگفتی میرساند. وزن اسکات در راه به صفر رسیدن است و مرکز جاذبهی آن عوض میشود، داستان هم به سمت نتیجهای فراموش نشدنی و شگفتانگیز در حال حرکت است.
برخی نظرات دربارهی رمان هیجانانگیز ارتفاع:
- شادی درونی، رو به تعالی و آمیخته با رنگی از اندوه. (Entertainment Weekly)
- تسکینی برای لفاظیهای عصبانی روزمره. (Michael Berry, The San Francisco Chronicle)
- داستانی جنونآمیز و حرکتی به سوی داستانهای پریانی. داستانی درباره تعالی بخشیدن روح افراد با مدارا کردن، درک کردن و بخشیدن. (Emily Burnham, Bangor Daily News)
- این کتاب پیشنهادی نیست که به سادگی ردش کنید. کینگ داستانی اجتماعی در بالاترین سطح تأثیرگذاری ارائه میدهد که واقعاً برازنده نام اوست. (Tom Mayer, The Mountain Times)
- در این رمان شگفتانگیز، شیرین، آرام و مالیخولیایی کوتاه، استفن کینگ با تار وپودی از وهم میگوید که چگونه شرایطی عجیب میتواند افراد را به هم نزدیک کند... داستان ظریف کینگ پیشنهادی مناسب برای طرفداران خواندن درباره شهرهای کوچک، سحر و جادو، لذت و چالش انجام کارهای درست است. (Publishers Weekly, STARRED review)
در بخشی از کتاب صوتی ارتفاع میشنویم:
اسکات لباس پوشید و آنها به اطاق نشیمن برگشتند. دکتر باب برای هر دوشان یک گیلاس کوچک نوشیدنی وودفورد ریخت، با اینکه هنوز ساعت ده صبح بود، اسکات نوشیدنی را رد نکرد. با یک قلپ آن را سر کشید، و نوشیدنی گرمای خوبی درون معدهاش ایجاد کرد. اِلایس با ظرافت نوشیدنیاش را مزهمزه کرد، انگاری که کیفیت نوشیدنی را امتحان میکرد، بعد بقیهاش را سر کشید. او همزمان که لیوان خالی را روی میز میگذاشت گفت: «میدونی این غیرممکنه»
اسکات سر جنباند. «این هم یه دلیلِ دیگهست که نخواستم با دکتر آدامز حرف بزنم.»
اِلایس گفت: «چون به عنوان یه سابقه تو سیستم ثبت میشد. و بله اون تو رو وادار به انجام آزمایشات میکرد تا ببینه چی به سرت اومده.»
گرچه اسکات این را به زبان نیاورد، اما با خودش فکر کرد کلمه وادار کردن خیلی ملایم بود. چیزی که در اطاق مشاوره دکتر آدامز به ذهن اسکات خطور کرده بود بیشتر کلمهی دستگیری توسط پلیس بود. این لحظهای بود که اسکات تصمیم گرفت دهانش را بسته نگه دارد و در عوض با دوستش این دکتر بازنشستهاش صحبت کند.
اِلایس گفت: «ظاهر تو به 240 پوند میخوره، تو هم همین احساس رو داری؟»
«دقیقاً نه، کمی احساس... ام م م... خرحمالی بود. وقتی واقعاً وزنم 240 پوند بود احساس میکردم با زحمت کاری را انجام میدم. حدس میزنم این کلمهی درستی نباشه، اما بهترین کلمه ایه که به فکرم میرسه.»
اِلایس گفت: «این کلمهی خوبییه، چه تو دیکشنری باشه چه نباشه.»
«تنها اضافه وزن داشتن نبود، گرچه میدونستم اضافه وزن دارم. اضافه وزن بود و سن و سال، و...»
«قضیه طلاق؟» اِلایس تا آن جا که میتوانست مؤدبانه و از مسیر دکتر بابیاش پرسید.
اسکات آه کشید: «حتماً، اون هم سایهای روی زندگی من انداخته. الان بهتر شده، من بهترم، اما هنوز هم وجود داره. نمیتونم در این باره دروغ بگم. گرچه از لحاظ فیزیکی هرگز احساس بدی نداشتم، هنوز سه بار تو هفته کمی بدنسازی کار میکنم، تا اون دور سوم بازی تنیس هیچ وقت نفس کم نیاورده بودم، اما فقط... میدونی، خرحمالی. حالا اون حس رو ندارم، یا حداقل اینکه که این حس دیگه خیلی زیاد نیست.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی ارتفاع |
نویسنده | استیون کینگ |
مترجم | سعید دوج |
راوی | بهروز طالبی |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
ناشر صوتی | ژرفا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۳ ساعت و ۵۸ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک خارجی |
در واقع داستان دو نقطه اوج داشت. یکی ماجرای برنده شدن در مسابقه دو که البته کمی کلیشهای بود ولی نتیجهی جالبی از آن ایفاد شد و دوم انتهای کتاب و عروج نقش اول داستان.
در تمام مدت شنیدن بخش آخر کتاب، اوج گرفتن و بالا رفتن تا بی نهایت و در انتها و فنا، فکر خواننده (شنونده) را مشغول دارد. سبک شدن بی حد عروج و خروج از خود و زمین رو به سوی آسمان بی انتها و ابدیت. خوب بود. ضمنا به علت کند خواندن کتاب توسط گویندهی محترم، من تمام کتاب را با سرعت ۱. ۵ شنیدم و این امکان موجب رفع مشکل کندی خواندن شد
سپاس از کتابراه