معرفی و دانلود کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای

معرفی کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای

کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای، چهارمین جلد از مجموعه‌ی برج تاریک، نوشته‌ی استیون کینگ مشهور است. این کتاب، که رتبه‌ی چهارم نظرسنجی سالانه لوکوس در حوزه‌ی برترین رمان فانتزی را به دست آورده، یکی از مهیج‌ترین و در عین حال عمیق‌ترین جلدهای این مجموعه به حساب می‌آید. داستان از جایی شروع می‌شود که جلد قبلی پایان یافت و رولند و همراهانش باید با طرح چیستان‌هایی بلین را سردرگم کنند.

درباره‌ی کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای

مجموعه‌ی برج تاریک (The Dark Tower)، یکی از مجموعه‌های بسیار پرطرفداری است که یکی از برترین نویسندگان کتاب‌های فانتزی و ترسناک تاریخ، استیون کینگ (Stephen King) آن را نوشته. او که بارها و بارها برنده‌ی جوایز متعدد ادبی شده است، با فروش بیش از 350 میلیون نسخه کتاب، یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان ژانر فانتزی و وحشت به حساب می‌آید. مجموعه‌ی برج تاریک او، نه تنها دنیایی بسیار عجیب و فانتزی خلق و داستانی فوق‌العاده مهیج و پیچیده را روایت می‌کند، درباره‌ی مفاهیمی مانند هویت، شجاعت، انسانیت، اخلاق و... حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای (The Dark Tower IV: Wizard and Glass) کتاب چهارم این مجموعه است. در این جلد، رولند، قهرمان افسانه‌ای که در سراسر سفر خود، به دنبال برج تاریک در مرکز هستی است، با همراهانش، مسیر خود را ادامه می‌دهند.

داستان کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای، به سبک و سیاق سایر جلدهای این مجموعه، درست از جایی شروع می‌شود که جلد قبلی به پایان رسید. اینجا رولند، سوزانا، ادی و جیک، در تلاشند بلین را با چیستان‌هایی که می‌دانند، از سر راه خود بردارند. پس از شکست بلین، آن‌ها مسیر خود را به سوی یافتن برج تاریک به پیش می‌برند، در شهری به نام توپکا که به دلیل نوعی آنفولانزا، سکنه‌اش را از دست داده، با دشمنان وحشتناک و شیطانی خود مبارزه می‌کنند و در این راه، با گوی شیشه‌ای عجیبی که موجودی شیطان‌صفت آن را ساخته و ماجراهای مربوط به آن دست و پنجه نرم می‌کنند. در این کتاب، علاوه بر پیشروی داستان اصلی، ما چیزهای بیشتری از گذشته‌ی رولند تفنگدار می‌فهمیم. باورتان می‌شود که او روزی عاشق بوده است؟ به ظاهر خشن و بی‌روح او نمی‌خورد. این جلد، اعماق شخصیت رولند را می‌کاود و به داستان، روح تازه‌ای می‌دمد.

کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای با تصویرهای خارق‌العاده‌اش ما را غرق دنیای عجیب خود می‌کند. داستان، پیچیده، پرتنش، بسیار هیجان‌انگیز و طولانی است و بسیار مرتبط با جلدهای پیشین است، پس حتما باید از جلد اول شروع به خوانش کتاب‌ها کنید تا به جلدهای بعدی برسید. سؤالات متعددی که در جلدهای اولیه برای مخاطب ایجاد شده است، با حوصله، در جلدهای بعدی پاسخ داده می‌شود و به موازات آن، سؤالات بیشتری طرح می‌شود که شما را وا می‌دارد جلدهای بعدی را هم بخوانید. بسیاری از مخاطبان مجموعه‌ی برج تاریک، جادوگر و گوی شیشه‌ای را یکی از بهترین کتاب‌های این مجموعه می‌دانند.

کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای را سهیلا الله‌دوستی ترجمه و انتشارات افراز آن را به چاپ رسانده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب برج تاریک

استیون کینگ، یکی از برترین نویسندگان ادبیات فانتزی و وحشت در سراسر جهان، در جوانی آرزو داشت اثری اسطوره‌ای به قدرت ارباب حلقه‌ها و هابیت بنویسد. او سرانجام موفق شد چرا که بسیاری از مخاطبان و منتقدین، مجموعه‌ی برج تاریک را در سطح برترین آثار فانتزی جهان می‌دانند. مجموعه‌ی برج تاریک، دنیایی فانتزی دارد که ترکیبی است از آینده، قرون وسطا و دنیای عادی ما. موجودات و شخصیت‌های این مجموعه هم، ترکیبی هستند از انسان‌ها، شیاطین و موجودات ترکیبی. همین‌طور اتفاقات و ماجراها بسیار عجیب، ترسناک و مهیجند.

رولند که با نام تفنگدار در جلد ابتدایی معرفی می‌شود، در سراسر این مجموعه‌ی هفت جلدی، به دنبال برج تاریک است تا بتواند با یافتن آن، جهان را نجات دهد. او قدم به قدم، برای یافتن برج تاریک، باید با شیاطین، جادوگران، موجودات عجیب و اتفاقات خارق‌العاده دست به گریبان شود و بر سر دوراهی‌های اخلاقی و فلسفی، انتخاب‌های درستی داشته باشد تا به هدف خود برسد.

اقتباس‌های سینمایی از مجموعه کتاب برج تاریک

جهان مجموعه‌ی برج تاریک، دستمایه‌ی خلق فیلم‌ و انیمیشن‌های بسیاری شده است. یکی از جدیدترین آن‌ها، برج تاریک (The Dark Tower)، اثر نیکولاژ آرسل (Nikolaj Arcel) است که در سال 2017 ساخته شده و بازیگرانی مانند ادریس البا و متیو مک‌کانهی در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند. جالب است بدانید، چندین اثر از برترین فیلم‌های تاریخ سینما، نظیر رستگاری در شاوشنگ و مسیر سبز با اقتباس از کتاب‌های استیون کینگ ساخته شده است.

نکوداشت‌های کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای

• کتابی به شدت تنش‌آمیز... نویسنده در یکی از شورمندترین آثار خود... خوانندگان را... غرق دریای شور و شوق خود می‌کند. (پابلیشرز ویکلی)
• کتابی مملو از اقداماتی پر شر و شور... (بوکلیست)
• این کتاب اشتیاق شما را برای دانستن آنچه در قسمت‌های بعد رخ می‌دهد بیشتر می‌کند. (بنگر دیلی نیوز)

کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای برای چه کسانی مناسب است؟

رمان جادوگر و گوی شیشه‌ای برای علاقه‌مندان به ادبیات فانتزی و مهیج بسیار جذاب خواهد بود ولی باید پیش از خواندن این کتاب، جلدهای قبلی مجموعه را به ترتیب خوانده باشید.

در بخشی از کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای می‌خوانیم

جیک نمی‌‌دانست ده چیستان آخر کتاب چیستان، از نظر بلین چه‌قدر سخت یا آسان خواهند آمد؛ اما از نظر خودش که واقعاً سخت بودند. به خودش یادآوری کرد «البته او یک ماشین متفکر با کامپیوترهای فراوان نیست که از آن‌ها کمک بگیرد. نهایت کاری که بتواند انجام دهد، فکر کردن به جواب است.» ادی گاهی اوقات می‌‌گفت «خدا بزدل‌‌ها را دوست ندارد.» اگر ده‌‌تا چیستان آخر هم شکست می‌‌خوردند، چیستانِ سمسون آرون دیپنیو را امتحان می‌‌کرد. و اگر آن هم شکست می‌‌خورد، شاید... لعنتی، نمی‌‌دانست چه‌کار می‌‌کند، یا حتا چه حسی به او دست خواهد داد. جک با خودش فکر کرد «حقیقت اینه که پوستم کنده‌‌س.»

و چرا که نه؟ ظرف هشت ساعت گذشته طیف احساسات بی‌شماری را تجربه کرده بود. ابتدا ترس: از اینکه او و اوی از روی پل معلق بر روی رودخانه‌‌ی سند، پرشی مرگبار کنند، از اینکه به‌سوی هزارتوی دیوانه‌‌کننده کشیده شوند، یا از اینکه مجبور شوند به چشمان سبز خوفناک مرد تیک‌‌تاک خیره شوند و سعی کند سوالات بی‌‌جواب او را درمورد زمان، نازی‌‌ها، و ماهیت مدارهای اتصال کوتاه پاسخ دهد. جواب دادن به سوالات تیک‌‌تاک، مثل آزمون پایان ترم در جهنم می‌‌ماند!

سپس نشاطِ نجات یافتن توسط رولند (و اوی؛ بدون وجود اوی او تا الان برشته شده بود.) شگفتی‌‌هایی که زیر شهر دیده بودند، حیرت او از اینکه سوزانا چیستان دروازه‌‌ی بلین را حل کرده بود، و عصبانیت نهایی از سوار شدن بر ترن مونوریل، قبل از اینکه بلین گاز اعصاب را که زیر لود ذخیره بود آزاد کند.

و پس از اینکه از تمام آن موقعیت‌‌ها زنده بیرون آمده بودند، یک نوع حس قوت‌ قلب خوشایند وجود او را فرا گرفته بود. البته که رولند بلین را شکست می‌‌داد، و بلین هم به شرط خود عمل می‌‌کرد و آن‌ها را صحیح و سالم در مقصد نهایی پیاده می‌‌کرد.(یعنی یک‌جایی در جهان که توپیکا نامیده می‌‌شد.) و سپس برج تاریک را پیدا می‌‌کردند و هر کاری را که قرار بود در آن‌جا انجام دهند را انجام می‌‌دادند؛ هر آن‌چه را که قرار بود درست شود، درست می‌‌کردند؛ هرآن‌چه را که قرار بود تعمیر شود، تعمیر می‌‌کردند... و بعد؟ خب، از آن به‌ بعد با خوبی و خوشی به زندگی خود ادامه می‌‌دادند. مانند شخصیت‌‌های قصه‌‌های پریان.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
بخش 1: چیستان‌ها
فصل 1: زیر ماه شیطان (1)
فصل 2: آبشار سگ‌های تازی
فصل 3: غاز ایام خاص
فصل 4: توپیکا
فصل 5: شاهراه (محل پرداخت عوارض)
بخش 2: سوزان
فصل 1: در زیر ماه بوسه
فصل 2: اثبات پاکی
فصل 3: ملاقاتی در جاده
فصل 4: پس از غروب ماه
فصل 5: به شهر خوش آمدید
فصل 6
فصل 7: روی تپه‌ی دروپ
فصل 8: زیر ماه دوره‌گرد
فصل 9: سیتگو
فصل 10: پرنده و خرس و خرگوش و ماهی
میان‌پرده
بخش 3: بیا، درو
فصل 1: زیر ماه شکارچی
فصل 2: دختری کنار پنجره
فصل 3: بازی شطرنج
فصل 4: رولند و کاتبرت
فصل 5: رنگین‌کمان جادوگر
فصل 6: جشن درو
فصل 7: گرفتن گوی
فصل 8: خاکسترها
فصل 9: جشن درو
فصل 10: در زیر ماه شیطان (2)
بخش 4: «کفش‌ها»
فصل 1: کانزاس، صبح
فصل 2: کفش‌ها در جاده
فصل 3: جادوگر
فصل 4: گوی شیشه‌ای
فصل 5: جاده‌ی بیم