معرفی و دانلود کتاب صوتی آپارتمان پنج سویم: دروغ‌های جن و پری تنیده در تعبیر خواب

معرفی کتاب صوتی آپارتمان پنج سویم: دروغ‌های جن و پری تنیده در تعبیر خواب

برای نابود کردن هرچیز، اول باید باور به آن را از بین ببری... مینه سوئوت در کتاب صوتی آپارتمان پنج سویم، به سراغ داستانی پرکشش و وهم‌آلود رفته که ریشه در قصه‌های عامه و قدیمی ادبیات ترکیه دارد. در این قصه، داستان روان‌پزشکی به نام «دکتر صمیمی» را می‌شنویم که قصد کرده با جمع کردن پنج نفر از بیمارانش - که مشکلشان را تسخیر شدن توسط اجنه تشخیص داده - در یک آپارتمان، آن‌ها را درمان کند...

درباره‌ی کتاب صوتی آپارتمان پنج سویم

در علم روان‌پزشکی، تسخیر شدن توسط جن و پری را به انواع و اقسام بیماری‌های شناختی ربط می‌دهند و به کل وجود این لشکریان آتش را منکر می‌شوند. در گفتمان علمی هم جایگاهی برایشان قائل نمی‌شوند و برای توصیف چنین موجوداتی از اسامی پرطمطراقی همچون متافیزیک و ماوراءالطبیعه بهره می‌گیرند؛ همچون آن کسی که بخواهد چیزی را از سر خودش باز کند. اما دکتر صمیمی می‌داند که این موجودات نادیدنی، شب‌ها به خواب انسان‌ها نفوذ می‌کنند، خود را در میان اعضا و جوارح بدن آدمیزاد جا می‌کنند و هر جا که بتوانند، زندگی را دست‌کاری می‌کنند. آخر آن‌ها که بی‌جسم و بی‌زمان و بی‌مکان‌اند، قسم خورده‌اند تا هرطور شده، انتقامشان را از آدمیزاد دوپا بستانند...

مینه سوئوت (Mine Söğüt) یکی از نویسندگان جوان و مستعد ترکیه‌ای است که بنا داشته در کتاب صوتی آپارتمان پنج سویم (Beş Sevim Apartmanı: Rüya Tabirli Cinperi Yalanları) باورها و داستان‌های فولکلور ترک را به قلم خود گره بزند و از دل آن داستانی امروزی خلق کند که شخصیت اصلی‌اش، یک روان‌پزشک است. دکتر صمیمی، مرد جوانی است که زندگی سخت و البته متفاوت‌تری از دیگران داشته؛ آن‌قدر متفاوت که او را بر خلاف دیگر همکارانش، به وجود جن و پری نیز باورمند کرده است. همه‌چیز از روزی شروع شد که او سن و سالی نداشت و پدرش فوت کرد. مادرش او را با همان سن کم، به خواهرشوهر پول‌دارش سپرد تا خود به آمریکا برود. آنجا با مردی آمریکایی ازدواج کرد و صاحب دو دختر هم شد؛ دو دختر باریک و بلند مثل عروسک که هیچ شباهتی به برادر ناتنی‌شان، با آن چهره‌ی سرخ و موهای قرمز و صورت کک‌ومکی‌اش نداشتند. مادر از آن‌سوی دنیا، نه زنگی می‌زد و نه احوال او را می‌پرسید. فقط سالی یک‌بار که با شوهر و دخترهایش به ترکیه می‌آمد، سری هم به عمه‌خانم می‌زد و سرد و بی‌احساس پسرش را در آغوش می‌کشید. این آغوش حتی آن‌قدر طولانی نمی‌شد که پسرک فرصت کند سر به سینه‌ی مادر بگذارد، عطر تنش را با تمام وجود بو بکشد و به او بگوید که چقدر دلش برایش تنگ شده است. مادر با آن موهای طلایی و اسم «گل» که البته بعد از ازدواج مجدد به «رزا» تغییر کرد، تمام آن‌چیزی بود که صمیمی کوچک در زندگی‌اش کم داشت؛ چیزی شبیه به یک سیاه‌چاله در میان قلبش که تمام وجودش را سیاه کرده بود.

از همان کودکی که بی‌کس شد و مجبور شد با عمه‌ی بی‌احساس و بی‌توجهش زندگی کند، تلاش کرد تا زخمی را که زندگی به او زده بود در تاریکی درمان کند و در روشنایی هیچ اعتراضی نکند. تنها بود و هیچ‌کس با او دوست نمی‌شد، از این بابت تمام وقتش را به درس خواند می‌گذراند. چون زیاد درس می‌خواند، شاگرد ممتاز مدرسه بود و این بیشتر حسادت همه را نسبت به او تحریک می‌کرد. تنهاتر و تنهاتر می‌شد و شب‌ها چنان از ذوق خاموش کردن مغزش به استقبال خواب می‌رفت که گویی کودکی را به شهربازی ببرند. در عالم خواب‌وخیال بود که دوستان جدیدی پیدا کرد؛ دوستانی از جنس آتش که در خواب به او صبوری را یاد می‌دادند و تنهایی‌اش را پر می‌کردند. دیگر برایش مهم نبود آن‌ها کیستند و چرا هر شب در خواب ملاقاتشان می‌کند، همین‌که او را از تنهایی درمی‌آوردند، برایش مثل یک غنیمت بود.

سی سال گذشته‌ی زندگی‌اش را هر شب به همین احوالات گذرانده بود، برای همین هم وقتی مدرک روان‌پزشکی‌اش را گرفت، دیگر وجود جن و پری را به ماوراءالطبیعه و بیماری‌های شناختی نسبت نمی‌داد. او می‌دانست که آن‌ها وجود دارند و می‌دانست که قدرتشان، بسیار فراتر از تصور آدمی است، اما با آن‌ها در صلح بود این باعث می‌شد تا مشکلی برایش پیش نیاید.

گذشت تا شخصیت اصلی کتاب صوتی آپارتمان پنج سویم، دکتر صمیمی، عاشق شد. عاشق دختری که ده سال از خودش بزرگ‌تر بود و او را در کتابخانه‌ی دانشگاه دیده بود. دخترک مثل خودش کک‌ومکی و موهایش نارنجی بود و صورت تپلش به هنگام خنده مثل یک گل می‌شکفت... گل؛ مهم‌تر از همه اینکه اسمش «گل‌عذار» بود و این برایش یاد مادر را زنده می‌کرد. مرد جوان و محجوبی که تمام زندگی را به‌تنهایی گذرانده بود، با دیدن این دختر چنان به شوق آمد که هر لحظه در ذهنش مرور می‌کرد چطور قرار است موضوع را به عمه‌اش بگوید، چطور قرار است به خواستگاری بروند و چطور باید پدر و مادر گل‌عذار را مجاب کند... اما این شوق چندان پایدار نبود؛ اجنه به خوابش آمدند و او را از عاقبت کارش بیم دادند که اجنه از عشق متنفرند و بیش از آن، از دختران کک‌ومکی مو سرخ متنفرند؛ چون باور دارند آن‌ها شاگردان شیطان‌اند و به عقل مردها رسوخ می‌کنند و آن‌ها را وامی‌دارند تا هر کاری که می‌خواهند بکنند... آن‌ها به دکتر صمیمی هشدار دادند که اگر دست از این دختر نکشد، هم او را می‌کشند و هم آن دختر را.

صمیمی بعد از آن خواب، تمام دنیایش زیرورو شد. از طرفی چون از قدرت اجنه اطلاع داشت و تهدیدشان او را ترسانده بود قسم خورد که مهر گل‌عذار را از دلش بیرون می‌کند، اما از طرفی دیگر همچون دوستان سی‌ساله‌اش را بر ضد خود دیده بود، مثل یک بچه لج کرد و به آن‌ها فهماند که بعدازاین انتقامش را از آن‌ها می‌گیرد؛ حتی اگر تمام عمر نخوابد، دیگر به آن‌ها اجازه نمی‌دهد که به او نزدیک شوند و ازاین‌پس هم تمام تلاشش را می‌کنند تا هرکس را که در چنگ آن‌ها گرفتار شده نجات دهد... این عهد و پیمان نقطه‌ی تولد آپارتمان پنج سویم شد، آپارتمانی پنج‌طبقه و پنج‌واحدی که تمام اهالی محل از آن وحشت داشتند.

پنج نفر در آپارتمان پنج سویم زندگی می‌کردند؛ پنج نفری که هیچ‌وقت، نه از آن خارج می‌شدند، و نه مهمان به آن دعوت می‌کردند. تنها کسی که به جز دکتر صمیمی پا به آن ساختمان گذاشته بود، شاگرد بقال محل بود که او هم همیشه از آنجا می‌ترسید و در مورد اینکه یک جن در زیرزمینش زندگی می‌کرد، برای بقیه داستان می‌گفت. اهالی ساختمان، هر یک به‌نوبت و سر ساعت مشخصی، پشت پنجره حاضر می‌شدند و با نگاهی که هیچ اثری از زندگی در آن نبود، به منظره‌ی دریای آبی زل می‌زدند. دکتر صمیمی این پنج نفر را در این ساختمان جمع کرده بود، چون اعتقاد داشت آن‌ها نیز اسیر اجنه شده‌اند. او خود را مأمور نجات آن‌ها کرده بود تا با کمک به آن‌ها، هرطور شده از اجنه انتقام بگیرد...

کتاب صوتی آپارتمان پنج سویم کاری از نشر صوتی رادیو گوشه و نشر افق است. این کتاب را با ترجمه‌ی مژده الفت و روایت اشکان عقیلی پور، محیا ساعدی، علی خسروی، هانیه شمس، الهه احسانی، نیما منصوریان و ناستین جوادی (آسیه جوادی) می‌شنوید.

کتاب صوتی آپارتمان پنج سویم برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به ادبیات ترکیه و داستان‌های ژانر وحشت، از شنیدن این رمان لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب صوتی آپارتمان پنج سویم: دروغ‌های جن و پری تنیده در تعبیر خواب می‌شنویم

بعد هم بویی عجیب به مشام می‌رسد، بویی قروقاطی، انگار هزارویک جور ماده‌ی غذایی در دیگی جوش می‌خورند. تا بو به مشام می‌رسد، میومیوی گربه‌ها قطع می‌شود. تمام این‌ها هرروز قبل از اذان صبح اتفاق می‌افتند. چند بار رفتم کل ساختمان را گشتم، کوچه را نگاه کردم، به هر گوشه و کناری سر زدم، صدا و بو تمامی نداشت اما هیچ‌چیز، به چشمم،‌ به چشم دنیابینم، نیامد. می‌دانم جن و پری می‌خواهند دیوانه‌ام کنند. حالا که نمی‌توانند وارد رویاهایم شوند، صدای هزارتا گربه و بوهای عجیب راه می‌اندازند تا عقلم را از دست بدهم. اما اصلاً قصد دیوانه شدن ندارم. آمادگی کامل دارم. هرروز به پنج دیوانه‌ی ساکن آپارتمان رسیدگی می‌کنم.

فهرست مطالب کتاب صوتی