معرفی و دانلود کتاب صوتی فرزند آتش

معرفی کتاب صوتی فرزند آتش

کتاب صوتی فرزند آتش نوشته‌ی اس. کی. ترماین همه چیز را در خود دارد: یک محیط دورافتاده و باشکوه در کنار اقیانوس، خانواده‌ای به‌ظاهر خوشبخت که اسرار پنهانی دارند، پسری که فکر می‌کند روح مادر مرده‌اش او را تسخیر کرده است و یک پیش‌بینی مرموز: «کریسمس که بیاد، تو می‌میری!». با شنیدن پایان این کتاب صوتی ترسناک و رازآلود،‌ قطعاً شگفت‌زده خواهید شد.

درباره‌ی کتاب صوتی فرزند آتش

کتاب صوتی فرزند آتش (The Fire Child) با داستان زندگی ریچل شروع می‌شود که پس از ازدواج با مردی خوش‌تیپ و ثروتمند به نام دیوید، تمام زندگی خود را در لندن رها می‌کند و به خانه‌ای مجلل در کورنوال می‌رود. ریچل می‌خواهد زندگی جدیدی را با همسر و پسرخوانده‌اش جیمی شروع کند. زندگی او در ابتدای کتاب بی‌نقص به نظر می‌رسد: خانواده‌ای مهربان، همسری ثروتمند و خانه‌ای زیبا. اما انگار این خانه‌ی باشکوه اسراری در دل خود دارد که ریچل آن‌ها را نمی‌داند. در هنگام شنیدن کتاب صوتی فرزند آتش، کم‌کم با این رازهای سربه‌مهر آشنا می‌شوید.

اس. کی. ترماین ( S.K. Tremayne) که نویسنده‌ی پرفروش کتاب دوقلوهای یخی است، این‌بار نیز در کتاب صوتی فرزند آتش هیجان، معما، ترس و دلهره را با هم می‌آمیزد. دیوید، شوهر ریچل، دوست‌داشتنی و مهربان است؛ اما به‌خاطر کارش در لندن، اغلب در خانه نیست. ریچل به‌سرعت دل‌بسته‌ی پسرخوانده‌ی خود می‌شود؛ اما جیمی دوست ندارد با نامادری خود ارتباطی داشته باشد. او با رویاهای مادرش زندگی می‌کند. نینا، مادر جیمی، هجده ماه پیش بر اثر تصادفی در معدن قلع کورنوال، به‌طرزی مشکوک می‌میرد. ریچل سعی می‌کند به جیمی کمک کند؛ اما انگار اتفاقات گذشته و روح مادر مرده‌اش جیمی را تسخیر کرده‌اند و سلامت عقل او را در معرض خطر قرار داده‌اند.

اس. کی. ترماین در کتاب صوتی فرزند آتش داستانی فوق‌العاده با گره‌های مختلف را روایت می‌کند. خواننده در طول کتاب با خود فکر می‌کند آیا جیمی دروغ می‌گوید و فقط می‌خواهد ریچل را اذیت کند یا حرف‌های او حقیقت دارند؟ ریچل نیز به‌دنبال جواب همین سؤال است. او به شوهرش مشکوک می‌شود و به این فکر می‌کند که دقیقاً دو سال پیش چه اتفاقی برای نینا افتاده است؟ ریچل تصمیم می‌‌گیرد به همان معدنی برود که نینا در آن جان باخته. او می‌خواهد کار بازسازی عمارت‌های زیبای آن‌جا را روی معدن قلع معروف و کهن کورنوال ادامه دهد و در حین این کار به راز مرگ نینا پی ببرد.

اگر کتاب ربکا را خوانده باشید، احتمالاً فکر می‌کنید که کتاب فرزند آتش بی‌شباهت به آن نیست. ریچل نیز می‌خواهد راز مرگ همسر مرده‌ی دیوید را بفهمد و به زندگی عادی خود برگردد. تا نیمه‌های شنیدن کتاب صوتی فرزند آتش، حدس می زنید که کتاب چگونه تمام می‌شود. اما نویسنده با ایجاد یک تعلیق جدید، شما را به دنیایی دیگر می‌برد. اس. کی. ترماین کتابی ترسناک، پرتنش، هوشمندانه و معمایی نوشته است که با شنیدن انتهای داستان با خود فکر می‌کنید قربانی واقعی چه کسی بود؟

یکی از تعلیق‌های مهم کتاب در قسمتی است که جیمی به ریچل می‌گوید: «کریسمس که بیاد تو می‌میری!» تابستان می‌گذرد و ماه دسامبر نزدیک می‌شود. آیا پیش‌بینی جیمی درست است؟ ریچل روز‌به‌روز تنهاتر می‌شود و آب‌وهوای سرد و روزهای تاریک او را سرگشته‌تر می‌کنند. شنونده‌ی کتاب صوتی فرزند آتش نیز همراه با ریچل از روزهای گرم تابستانی زیبا عبور می‌کند و به زمستان سرد و تاریک پا می‌گذارد.

کتاب صوتی فرزند آتش را نشر صوتی آوانامه با صدای مریم پاک ذات و براساس ترجمه‌ی سارا پیرعلی منتشر کرده و نسخه‌ی متنی کتاب را نیز انتشارات البرز به چاپ رسانده است.

نکوداشت‌های کتاب صوتی فرزند آتش

• شما تا هنگام شنیدن آخرین دقایق کتاب صوتی فرزند آتش هم نمی‌توانید واقعیت داستان را حدس بزنید. داستانی ترسناک، خارق‌العاده و تأمل‌برانگیز. (ساندِی میرِر)

• اگر کتاب پرفروش اس. کی. ترماین یعنی دوقلوهای یخی را دوست داشتید و به داستان‌های ترسناک اشباح علاقه دارید، کتاب صوتی فرزند آتش مناسب شماست. (دِیلی مِیل)

• یک کتاب هیجان‌انگیز روان‌شناختی که هر لحظه‌ی آن مملو از صحنه‌های ترسناک و پرتنش است. (ساندِی پست)

• کتاب صوتی فرزند آتش پر از صحنه‌های هیجان‌انگیز است که روح شما را درگیر خود می‌کند. (تایمز)

• کتابی که اس. کی. ترماین در طول آن گره‌های زیادی را در ذهن خواننده ایجاد می‌کند. شما با شنیدن هر بخش، باید حدس بزنید که در ادامه‌ی داستان چه اتفاقی می‌افتد؛ کاری که بسیار دشوار است. شنیدن رمان صوتی فرزند آتش شما را هیجان‌زده می‌کند. (مجله‌ی ومن)

کتاب صوتی فرزند آتش برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به شنیدن داستان‌های هیجان‌انگیز، معمایی، روان‌شناختی و ترسناکی که خون را در رگ‌های شما منجمد کند علاقه دارید، گوش سپردن به کتاب صوتی فرزند آتش را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی فرزند آتش می‌شنویم

یک هفته طول کشید تا جرئت کنم به اتاق مطالعه‌ی دیوید بیایم؛ جایی که شاید می‌توانستم اطلاعات بیشتری راجع‌به جیمی به دست بیاورم. همسرم بارها به اینجا آمد و برگشت به لندن. روزها آمدند و رفتند. من جیمی را به مدرسه بردم و آوردم. با باغبان حرف زدم. کتاب‌هایم را راجع‌به خاتم‌کاری، چوب‌کاری و سنگ‌کاری خواندم و خواندم. و در تمام این مدت، حداقل دوازده بار دم در این اتاق مکث کردم، ولی تردید داشتم که داخل بشوم یا نه.

خانه کاملاً خالی است. جیمی رفته مدرسه و کیسی هم برای خرید بیرون رفته. جولیت هم امروز را با دوستانش سپری خواهد کرد. حداقل یک ساعت زمان دارم. حالا باید این کار را بکنم. می‌دانم که دارم در مورد دیوید بدجنسی می‌کنم، اما غم و اندوهی که در این خانه است، آن‌قدر شدت دارد که نمی‌توانم سؤال‌هایم را مستقیم بپرسم. این شکل سؤال کردن‌ها برای همه ناراحت‌کننده است. پس باید زیرکانه‌تر و محتاطانه‌تر عمل کنم.

فهرست مطالب کتاب صوتی