معرفی و دانلود کتاب سمفونی بند کفش: داستان کوتاه

عکس جلد کتاب سمفونی بند کفش: داستان کوتاه
قیمت:
۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب سمفونی بند کفش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب سمفونی بند کفش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب سمفونی بند کفش: داستان کوتاه

داستانی جذاب در مورد تقابل بین شرافت و خودخواهی! عزیز نسین در کتاب سمفونی بند کفش یکی از تلخ‌ترین واقعیت‌های اجتماعی را به تصویر می‌کشد. این داستان کوتاه روایتگر مکالمات بین یک زندانی و پلیس بازجویی است که برای تبدیل شدن به یک بازجوی حرفه‌ای باید تمام انسانیت و شرافتش را زیر پا گذاشته و به انسانی بی‌وجدان تبدیل شود.

درباره کتاب سمفونی بند کفش

تاریکی و تنهایی زندان اولین عناصری هستند که در داستان سمفونی بند کفش به چشم می‌خورند. زندانی که فردی به نام «موتیرا» در آن حبس و آینده‌ای نامعلوم در انتظارش است. نه علت دستگیری او را می‌دانیم و نه عاقبتش را، تا اینکه بازجویی در داستان پیدایش می‌شود. بازجو پلیسی تازه‌کار است که اخیراً کارش را به‌عنوان بازجو آغاز کرده.

او به سراغ «موتیرا» می‌آید که تا به‌حال چیزی نگفته، به هیچ جرمی اعتراف نکرده و اعتراضی هم به بازجویانش نداشته است. اما این بازجو با دیگر بازجویانی که تا به حال با «موتیرا» صحبت کرده‌اند، یک تفاوت اساسی دارد: او انسانی مهربان و دل‌رحم است!

تمام پلیس‌ها برای اینکه متهمان به جرمشان اعتراف کنند، ناچار به رو آوردن به اهانت و خشنونت هستند تا آن‌ها را ترسانده و به حرف بیاورند. بااین‌حال، بازجوی کتاب سمفونی بند کفش نه اهل خشونت است و نه توهین و کتک‌کاری، او می‌داند برای اینکه بازجویی تمام عیار باشد، باید «موتیرا» را به باد کتک بگیرد اما نمی‌تواند؛ چرا که انسانیت، وجدان و شرافت مانع او می‌شوند. برای ادامه‌ی داستان و چالش این بازجو، باید عزیز نسین (Aziz Nesin) را همراهی کنیم تا علت این بی‌عدالتی را دریابیم.

برخلاف بسیاری از آثار عزیز نسین، این داستان لحن چندان طنازانه‌ای ندارد. البته کنایه‌هایی در داستان وجود دارد که آن را به طنز تلخ نزدیک می‌کند اما واقعیت تاریک کتاب مجالی برای خنده نمی‌دهد. نویسنده در قالب این داستان به ما نشان می‌دهد که چطور انسان می‌‌تواند در تقابل با انسانیت قرار گیرد و در این راه تمامی ارزش‌های انسانی را به زیر پا بگذارد.

صمد بهرنگی که ترجمه‌ی این داستان را برعهده داشته، به‌قدری در برگرداندن اصطلاحات موفق عمل کرده که مخاطبان فارسی‌زبان به خوبی با مضمون و روند داستان ارتباط برقرار می‌کنند. این اثر، سابقاً به‌عنوان یکی از داستان‌های کوتاه کتاب «آه، ما الاغ‌ها!» به چاپ رسیده بود و اکنون نشر گیوا در قالب کتاب سمفونی بند کفش آن را منتشر کرده است.

کتاب سمفونی بند کفش برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه اجتماعی را به خواندن کتاب سمفونی بند کفش دعوت می‌کنیم.

با عزیز نسین بیشتر آشنا شویم

عزیز نسین نویسنده، طنزپرداز و فعال سیاسی اهل ترکیه است که قلم را در راه مبارزه با ظلم و ناآگاهی به کار می‌بست. محمد نصرت، با نام هنری عزیز نسین، از برجسته‌ترین و مشهورترین‌ داستان‌نویسان ترک، در سال 1915 متولد شد. او پس از اینکه چندی به‌عنوان افسر مشغول به کار بود، راه نویسندگی و هنرنمایی در دنیای داستان را پیش گرفت. این نویسنده به سبب انتقادات تندی که نسبت به اوضاع نابه‌سامان اقتصاد کشورش داشت، بارها روانه‌ی زندان شد. با این‌حال، هرگز از آفرینش ادبی باز نایستاد. کسب نخل طلا در مسابقه‌ی بین‌المللی طنز کشور ایتالیا و همچنین جایزه‌ی خارپشت طلایی از کشور بلغارستان برخی از افتخارات و جوایز اوست.

شماری از آثار او را در کتاب‌های «دندان‌های مردم را نشمارید»، «خانه‌ای روی مرز»، «عروس محله»، «خاطرات یک‌مرده» و... می‌خوانید.

در بخشی از کتاب سمفونی بند کفش: داستان کوتاه می‌خوانیم

هر دو سکوت کردند.

من نمی‌تونم این همه وقت پیش شما بمونم و بهونه‌م این باشه که حرف نمی‌زدین... مافوق‌هام بدشون میاد، ازم می‌پرسن که این همه وقت پیش یه متهم چکار می‌کردم. آقا، شما با زندگی من بازی می‌کنین، منو از کارم باز می‌دارین...

خودش پا شد و از یقه‌ی متهم گرفت و انو را مثل یک جوال خالی بلند کرد. بعد یک دستش را دوستانه بر شانه‌ی متهم گذاشت و گفت: شما متهم هستین و حق دارین که حرف نزنین، اما منم یه نفر پلیسم و حق دارم که کتکتون بزنم و وادارتون کنم که حرف بزنین، مگه نیس؟ امیدوارم که اینو دیگه قبول داشته باشی، با وجود این کمکم نمی‌کنین که وظیفه‌مو انجام بدم... یه علتی بتراشین که بزنمتون. کارمو آسون کنین، مگه سخته؟ یه کمک خیلی جزئی هم نمی‌تونین بکنین؟

یکهو دستش را بلند کرد که بزند، اما... بعد هر دو دستش را پایین ول داد. همین‌جوری چند بار این کار را کرد، اما هر دفعه بی‌آنکه چیزی بکند دستش را پایین انداخت. آخرش هر دو دست را دوستانه بر شانه‌های متهم نهاد و به مهربانی گفت: یه قراری بذاریم، یه قرار پنهونی. اما خواهش می‌کنم یه کلمه‌ش هم بیرون درز نکنه. شما فرض کنین که من محکوم می‌زنمتون و دست به هوار بذارین... به صدای بلند التماس کنین. طوری فریاد بکشین که هر کی از بیرون بشنفه خیال کنه من شمارو می‌زنم و شما از درد جون نعره می‌کشین. چطوره، آقای... چی؟

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب سمفونی بند کفش: داستان کوتاه
نویسنده
مترجمصمد بهرنگی
ناشر چاپیانتشارات گیوا
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات12
زبانفارسی
شابک978-600-451-964-9
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان سیاسی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب سمفونی بند کفش

محمدرضا لطفعلی پور
۱۴۰۳/۰۸/۱۳
داستان فلسفه سنگینی پشت خود دارد. لطفا قبل از شروع حتما نقد و بررسی داستان را از اینترنت جستجو کنید.
مشاهده همه نظرات 1

راهنمای مطالعه کتاب سمفونی بند کفش

برای دریافت کتاب سمفونی بند کفش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.