نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی ملت عشق (اجرای جدید) - الیف شافاک
4.8
4051 رای
مرتبسازی: پیشفرض
مهدی نادری
۱۳۹۷/۱۰/۰۷
23672
کتاب بسیار خوبی هست. ولی خوانندگان باید متوجه این موضوع باشند که نویسنده خیلی مواقع خیال پردازیهای خودش رو در مورد شمس نوشته. و اینکه کیمیا دختر مولانا از همسر اولش بوده و معلوم نیست چرا نویسنده خلاف واقع کیمیا رو معرفی میکنه. و مورد سوم اینکه کیمیا عاشق شمس نمیشه و بر عکس شمس عاشق کیمیا با اختلاف سنی زیاد میشه. و مورد آخر اینکه قیاس شمس با شخصیت مرد داستان که نویسنده رمان هست گاملا قیاس مع الفارغی هست. آیا درست هست که یک خانم خوانواده و سه فرزندش رو رها کنه و با یک مرد رابطه بر قرار کنه؟ بر فرض هم که بخاطر نبود عشق در زندگی اینکار درست باشه. چه ربطی به داستان شمس و مولانا داره؟
وقتی این کتاب رو بهم معرفی کردن خیلی دل دل کردم که بخرم یا نخرم🤔. همش تو این فکر بودم که یه کتاب سنگین و بی سر و ته هست. چون بهم گفته بودند در مورد زندگینامهی مولوی و شمس هست و منم اطلاعات زیادی راجع به این افراد نداشتم. و برای همین حوصلهی شنیدن زندگینامهی آنها هم نداشتم. اما وقتی شخصی به من معرفی کرد خودش هم روحیه با من بود و گفت این کتاب عالی بوده، تصمیم گرفتم نسخهی صوتی کتاب رو بخرم چون کتاب اثر مرکب رو گوش داده بودم و حسابی از شنیدنش لذت برده بودم. بنابراین نسخهی چاپی کتاب ملت عشق رو نگرفتم و همین کتاب گویا رو گرفتم.
خیلی بیشتر از چیزی که انتظار داشتم روی من اثر گذاشت و در هنگام شنیدن آن حسابی جذب داستان بودم و الآن هر وقت بخواهم کاری بکنم یه جورایی قواعد چهل گانه و داستانها و مکالمههای افراد داخل داستان از خاطرم رد میشود. 😍
موزیک بی کلام همراه با صداگذاری عالی این کتاب اثر اون رو دو چندان کرده و من، فصلها و جاهایی که به دلم بوده است روی گوشی یادداشت نمودم و هر از گاهی اون بخش رو از زمانی که روی کاغذ نوشتم پخش میکنم. مثلا بخش خلأ قسمت مولوی دقیقهی سوم جایی که راجع به تغییر میگوید 👏🏻
امیدوارم همهی دنیا این کتاب رو به زبان خودشون ترجمه کنند و گوش کنند و پس از شنیدن اون راه زندگیشون رو در مسیر درست قرار بدند. 💌
در پایان با توجه به اینکه تعدادی از نظرات منتقدان رو خوندم بنظرم اومد این مطلب یادآوری کنم که تا ابد نمیشه مثل مرغ زندگی کرد. برای عقاب شدن باید تغییر کنی😎. اینکه چقدر نویسنده در مورد شمس و مولوی اغراق کرده و چه مطالبی رو کم یا اضافه کرده برای من اهمیتی نداره. 😏چون اثری که باید روی من میذاشت در قالب کلمه نذاشت. بیاییم و منتقد خوبی باشیم. 😉
خیلی بیشتر از چیزی که انتظار داشتم روی من اثر گذاشت و در هنگام شنیدن آن حسابی جذب داستان بودم و الآن هر وقت بخواهم کاری بکنم یه جورایی قواعد چهل گانه و داستانها و مکالمههای افراد داخل داستان از خاطرم رد میشود. 😍
موزیک بی کلام همراه با صداگذاری عالی این کتاب اثر اون رو دو چندان کرده و من، فصلها و جاهایی که به دلم بوده است روی گوشی یادداشت نمودم و هر از گاهی اون بخش رو از زمانی که روی کاغذ نوشتم پخش میکنم. مثلا بخش خلأ قسمت مولوی دقیقهی سوم جایی که راجع به تغییر میگوید 👏🏻
امیدوارم همهی دنیا این کتاب رو به زبان خودشون ترجمه کنند و گوش کنند و پس از شنیدن اون راه زندگیشون رو در مسیر درست قرار بدند. 💌
در پایان با توجه به اینکه تعدادی از نظرات منتقدان رو خوندم بنظرم اومد این مطلب یادآوری کنم که تا ابد نمیشه مثل مرغ زندگی کرد. برای عقاب شدن باید تغییر کنی😎. اینکه چقدر نویسنده در مورد شمس و مولوی اغراق کرده و چه مطالبی رو کم یا اضافه کرده برای من اهمیتی نداره. 😏چون اثری که باید روی من میذاشت در قالب کلمه نذاشت. بیاییم و منتقد خوبی باشیم. 😉
چندتا نکته داره این کتاب که من برخیشو میگم
یکی اینکه فرهنگ ما فرهنگ ماندن و ساختنه نه فرار و به فکر خود بودن ما تنها نیستیم و زندگی مخصوصا زندگی مثل الا زندگی یکشبه نبود که به عشقی بخاطر کمبود محبت فروخته بشه و فرار کنه الا تا اخر کتاب پست و پست تر شد در صورتی ک خواننده تصور داره با شنیدن قواعد چهلگانه زندگیشو دگرگون کنه....
ی موضوع دیگه شخصیت شمس بود ک با اینکه به وظایف انسانی متعهد بود در قبال همسرش هیچ تعهدی نداشت!
گوینده نقش همسر مولوی با لحن و ادای تنفرآمیز و بسیار کوته بینانهای صحبت میکرد تو زمانی ک مردم شخصیت مولوی رو درک میکردند حتما بوده کسی که به این احمقی نباشه و همسر مولوی لقب نگیره
شخصیت الا و عزیز بسیار ضعیف و خودپرست بنظر اومدند اون عزیز که کار خیر زیادی میکرده در نهایت براحتی درگیر زنی با خانواده میشه درصورتی ک میتونسته با بیان ۴۰ قاعده شمس زندگی الا رو بسازه نه اینکه نابودش کنه
یکی اینکه فرهنگ ما فرهنگ ماندن و ساختنه نه فرار و به فکر خود بودن ما تنها نیستیم و زندگی مخصوصا زندگی مثل الا زندگی یکشبه نبود که به عشقی بخاطر کمبود محبت فروخته بشه و فرار کنه الا تا اخر کتاب پست و پست تر شد در صورتی ک خواننده تصور داره با شنیدن قواعد چهلگانه زندگیشو دگرگون کنه....
ی موضوع دیگه شخصیت شمس بود ک با اینکه به وظایف انسانی متعهد بود در قبال همسرش هیچ تعهدی نداشت!
گوینده نقش همسر مولوی با لحن و ادای تنفرآمیز و بسیار کوته بینانهای صحبت میکرد تو زمانی ک مردم شخصیت مولوی رو درک میکردند حتما بوده کسی که به این احمقی نباشه و همسر مولوی لقب نگیره
شخصیت الا و عزیز بسیار ضعیف و خودپرست بنظر اومدند اون عزیز که کار خیر زیادی میکرده در نهایت براحتی درگیر زنی با خانواده میشه درصورتی ک میتونسته با بیان ۴۰ قاعده شمس زندگی الا رو بسازه نه اینکه نابودش کنه
کتاب بینظیریه... البته من اواسط داستان هستم و هنوز تموم نکردم... کتابیه که متن سنگینی داره بنظرم و حقیقتش من در حد درک خودم ازش دریافت میکنم و خوش شانس بودم که اولین بار نسخهی صوتی به این خوبی رو از این کتاب پیدا کردم چون شاید اگر کتاب رو شروع میکردم به خوندن بخاطر سنگین بودن متن کنارش میذاشتم... جالبه که من اولین بار که کتاب صوتی گوش کردم عقاید یک دلقک با صدای آقای عمرانی بود که زیاد منو جذب نکرد و فکر کردم شاید همهی کتابهای صوتی همینقدر کسالت بارن اما وقتی تصادفا این نسخهی صوتی رو گوش کردم کاملا ناخودآگاه با داستان همراه شدم که البته این نتیجهی مثبت مرهون تلاش یک گروه قویه که جاداره ازشون تشکر کنم... 🙏به گروه آوانامه تبریک میگم بابت این موفقیت و تهیهی این نسخهی صوتی شاهکار... 👌بنظرم این امتیاز بزرگیه که نظر کسی که خاطرهی خوبی از چیزی نداره رو بتونی جلب کنی... صدای راوی عالی بود... موسیقی متن و موسیقی ابتدایی و انتهایی هم همینطور... این کتاب عالی رو به کسانی که کنجکاون برای سفر به درون خودشون و در جستجوی شناخت خودشون هستن پیشنهاد میکنم... دوستان از این پکیج بینظیر لذت ببرید... 👌📖🎧🎶
سلام ترجمه کتاب، صدا گذاری و انتخاب موسیقی عالی بود اما نوسینده کتاب در مورد ازدواج کیما خاتون و شمس بیراهه رفته شمس درخواست ازدواج میدهد و شیفته ازدواج با کیمیا بوده کیما سه روز بعد از یک مشاجره با شمس میمیرد و شمس هم از فراش از قونیه میرود و احتمالا هفت روز بعد فوت میکند اما نویسنده درخواست کیمیا به شمس و رفتار شمس را مانند درخواست یک فاحشه و برخورد درویش نمایش داده است. همچنین زخمی کردن دستش بعنوان یک دروغ از کسیکه در داستان آدم رک و صادقی نمایش داده شده بعید است. همچنین ترک خانه اللا همانند ترک فاحشه خانه گل کویر دیده میشود. در گوشهای از داستان درجواب سلیمان مست در مورد مستی معنوی و مادی میگوید: مگر چه فرقی میکند و زمانیکه سلیمان مست به شمس میگوید میخواهند تو را بکشند به او میگوید به میخانه برواین رفتارها از یک مسلمان غرق در معنویات بعید است. کتاب بجز مورد کیمیا و شمس که بسیار بد و دور از واقع است بسیار عالی نگارش شده و هارمونی خوبی بین روزگار مولوی و روزگار فعلی برقرار نموده است.
داستان زندگی اولیه اللا چقدر شبیه زندگی زنهای جامعه خودمونه حتی خودم
بیان کردن داستان از زبان شمس و بقیهی افراد داستان با اون لحن بسیار گیرای گوینده و موسیقی و آهنگهای هماهنگ با متن داستان واقعا آدمو عاشق شنیدن این کتاب بسیار زیبا میکنه هر چقدر بیشتر جلو میرم بیشتر عاشق و مشتاق شنیدنش میشم تا جایی که اصلا نمیخوام تموم بشه چنان محو شنیدنش میشی که انگار تو خود داستان زندگی میکنی با وجود اینکه هر روز مشتاقانه به سراغ شنیدنش میرم ولی بخشی از وجودم از اینکه کم مونده تمومش کنم خالی میشه
برخلاف نظرات منتقدانی که در برخی موارد از تحریف در مورد حقایق زندگی شمس یا مولانا صحبت میکنن تاثیری هست که این کتاب بر روحیات درونی و نگرش انسان تو زندگی اثر میذاره حداقل در مورد خود من که اینطور بوده علاوه بر این مشتاقتر شدم که در مورد مولانا و شمس کتابهای دیگری روهم مطالعه کنم امیدوارم اون تاثیری رو که از این کتاب گرفتم از بقیه کتابها هم بگیرم
بسیار کتاب پر محتوا و جذابیه صد در صد به خوندن یا شنیدنش که البته من ترجیح میدم گویا باشه پیشنهادش میکنم و ممنونم از تمام گویندگان و تمامی کادری که این کتاب پر معنا رو به این صورت شیوا و گیرا برای شنونده تهیه دیدن
بیان کردن داستان از زبان شمس و بقیهی افراد داستان با اون لحن بسیار گیرای گوینده و موسیقی و آهنگهای هماهنگ با متن داستان واقعا آدمو عاشق شنیدن این کتاب بسیار زیبا میکنه هر چقدر بیشتر جلو میرم بیشتر عاشق و مشتاق شنیدنش میشم تا جایی که اصلا نمیخوام تموم بشه چنان محو شنیدنش میشی که انگار تو خود داستان زندگی میکنی با وجود اینکه هر روز مشتاقانه به سراغ شنیدنش میرم ولی بخشی از وجودم از اینکه کم مونده تمومش کنم خالی میشه
برخلاف نظرات منتقدانی که در برخی موارد از تحریف در مورد حقایق زندگی شمس یا مولانا صحبت میکنن تاثیری هست که این کتاب بر روحیات درونی و نگرش انسان تو زندگی اثر میذاره حداقل در مورد خود من که اینطور بوده علاوه بر این مشتاقتر شدم که در مورد مولانا و شمس کتابهای دیگری روهم مطالعه کنم امیدوارم اون تاثیری رو که از این کتاب گرفتم از بقیه کتابها هم بگیرم
بسیار کتاب پر محتوا و جذابیه صد در صد به خوندن یا شنیدنش که البته من ترجیح میدم گویا باشه پیشنهادش میکنم و ممنونم از تمام گویندگان و تمامی کادری که این کتاب پر معنا رو به این صورت شیوا و گیرا برای شنونده تهیه دیدن
درود به دوستانعلاقهای ندارم درمورد کار الا و عزیز نظر بدم. چون نفس عمل در عمل معلوم است، اما ۲ نکته: ۱. عشق شمس و مولانا خدا محور و از نوع بشر دوستی بود. (شمس از کیمیا گذشت و مولانا از جایگاه و قرب اجتماعش) ۲. عشق الا وعزیز عشقی زمینی وبعد مرگ عزیز فانی شد. (الا بعد مرگ عزیز به دخترش زنگ زد گفت شما را دوست دارم و بعد از این نمیدانم چه باید کنم شاید زین پس... ) نظر این حقیر؛ عشق کلمه ایست پر معنا هم هست هم نیست... مثالی دارم برای اهل حقیقت؛ فرضاً شما گلی را دوست دارید، هرروز آب، کود ونورش میدهید، به خوبی مراقبتش میکنید و احتمالا هرروز آن را نوازش میکنید. اما در مرام عشق در وحله اول خوب نگاهش میکنید، بویش میکنید، نازش میکنید، سپس میچینیدش و آن گل بعد از چند روز پژمرده میشود و ممیرد... عشق مرتبه ایست فانی، حالی هست و حالی نیست. ولی دوست داشتن مراتبی حداکثری و حداقلی دارد. که برای هر شخص نسبت به کسی یا چیزی مشخص ویا قابل تغییر است.
وسطاشم
و دارم لذت میبرم
تموم که شد حتما نقدش میکنم
۱۴۰۰/۱۲/۱۷
..........................................
من کتاب ملت عشق رو چندین سال پیش وقتی که داشتم از مترو بر میگشتم خونه، تو غرفههای همواره تخفیف ۵۰ درصدیِ شهرداری خریدمش.
خوندمش (فقط کمیشو) و رها کردمش.
با خودم میگفتم این چی بود دیگه؟ چرا همه جا همه ازش تقدیر و تعریف کردن؟!
تا اینکه ۶، ۷ ماه پیش تو کتابراه، چشمم بهش خورد و با دیدن امتیاز و نظرات مثبت خوانندگانش، خریدمش (البته با کلی شک و تردید)
همون اوایل فصل ۱، چنان شیفتهش شدم که باور نمیکردم این واقعا ملت عشقه؟ همون کتابیه که خریدم و نخونده رهاش کردم؟!
و این شدت از جذب و لذت چیزی نبود جز:
* قدرت و مهارت در ترجمه
* ظرافت و خلاقیت موسیقی متن
* و صدای ماندگار چند تن از هنرمندان ناشناس
که این اثر رو این چنین ماندگار و جاوید کرده.
راستی در مورد کیمیا،
باید بگم که: قبل از خوندن (شنیدنِ) این کتاب، من فکر میکردم مولانا انتهای عشقه، اواسط کتاب دیدم این شمسه که مولانارو مولانا میکنه، اما انتهای کتاب، دیدم که شمس هم نقص داره🤦🏻♀️
و کاش اسم این کتاب بجای ۴۰ قانون عشق، میشد ۴۱ قانون! (چون به قول کیمیا، شمس همه چیز رو میدونست به جز ۱ چیز، عشقِ یک طرفه!)
در مورد عزیزانی که به درستی و عدم درستیِ ارتباط الا و عزیز ز ظاهارا انقدر پرداختن و انرژی گذاشتن، باید بگم دوباره باید این کتاب رو بشنون🤭 چون مشخصه نیاز به مرور کردن یک یا چند قانون شمس دارن!
و در آخر مرسی کتابراه که رقیب نداری!
و دارم لذت میبرم
تموم که شد حتما نقدش میکنم
۱۴۰۰/۱۲/۱۷
..........................................
من کتاب ملت عشق رو چندین سال پیش وقتی که داشتم از مترو بر میگشتم خونه، تو غرفههای همواره تخفیف ۵۰ درصدیِ شهرداری خریدمش.
خوندمش (فقط کمیشو) و رها کردمش.
با خودم میگفتم این چی بود دیگه؟ چرا همه جا همه ازش تقدیر و تعریف کردن؟!
تا اینکه ۶، ۷ ماه پیش تو کتابراه، چشمم بهش خورد و با دیدن امتیاز و نظرات مثبت خوانندگانش، خریدمش (البته با کلی شک و تردید)
همون اوایل فصل ۱، چنان شیفتهش شدم که باور نمیکردم این واقعا ملت عشقه؟ همون کتابیه که خریدم و نخونده رهاش کردم؟!
و این شدت از جذب و لذت چیزی نبود جز:
* قدرت و مهارت در ترجمه
* ظرافت و خلاقیت موسیقی متن
* و صدای ماندگار چند تن از هنرمندان ناشناس
که این اثر رو این چنین ماندگار و جاوید کرده.
راستی در مورد کیمیا،
باید بگم که: قبل از خوندن (شنیدنِ) این کتاب، من فکر میکردم مولانا انتهای عشقه، اواسط کتاب دیدم این شمسه که مولانارو مولانا میکنه، اما انتهای کتاب، دیدم که شمس هم نقص داره🤦🏻♀️
و کاش اسم این کتاب بجای ۴۰ قانون عشق، میشد ۴۱ قانون! (چون به قول کیمیا، شمس همه چیز رو میدونست به جز ۱ چیز، عشقِ یک طرفه!)
در مورد عزیزانی که به درستی و عدم درستیِ ارتباط الا و عزیز ز ظاهارا انقدر پرداختن و انرژی گذاشتن، باید بگم دوباره باید این کتاب رو بشنون🤭 چون مشخصه نیاز به مرور کردن یک یا چند قانون شمس دارن!
و در آخر مرسی کتابراه که رقیب نداری!
اسم این کتاب رو باید "شمس" میگذاشتن. ایهامی برگرفته از شمس تبریزی و شمس به معنای خورشید. چرا که شمس تبریزی خورشیدی عالم تاب بر روی زمین بوده و هست. درسته که این کتاب در قالب رمان نوشته شده و بخش زیادیش حاصل تخیلات و تصورات نویسنده است؛ لکن 'هرکس از ظن خود' مطالبش رو درک خواهد کرد. هرکس متناسب با حس فعلیش به زندگی و جهان پیرامونش جوهرهی این کتاب رو لمس خواهد کرد و چقدر جوهرهی کتاب زیبا و دلنشینه. رمان بودن کتاب اینو میرسونه که بخشهایی از کتاب که ناشی از سلیقهی نویسنده در روایت داستان و برگرفته از باورهای اونه ممکنه با ذائقهی همه خواننده هاش سازگار نباشه، اما رازی در ماجرایی که کتاب روایت میکنه نهفته است که بسیار بسیار بسیار عمیقه، راز عشق و بندگی. کسانی که دنبال پیدا کردن عشق هستن، دنبال فهمیدن راز بی باکی عشاق هستن. کسانی که میخوان نمونهای از عشق و بندگی رو ببینن، ی بایست ممطالب این کتاب در مورد شمس رو با چشم دل ببینن. از طرفی هرگز نباید سعی نکنن کنشها و رفتارهای شمس رو در این کتاب قصاوت کنن، چرا که این رمان به سلیقهی نویسنده و متاثر از باورهای او نگارش شده و این با حقیقت شمس خیلی فاصله داره. اما نویسنده به خوبی تونسته دورن مایه نگرش شمس رو در کتاب مطرح کنه. این کتاب رو به همه کسانی که تصوف مورد پذیرششون نیست هم توصیه میکنم. مطمئن باشن با مطالبی ژرف در خلال این کتاب مواجه میشن که بهشون کمک میکنه خاستگاه و فلسفهی تصوف رو هم بهتر بشناسن و این شناخت خاستگاه میتونه در سایر ارکان باوری افراد تاثیر بسزایی بزاره.
در آخر هم باید از عملکرد بی نظیر تیم گویندگی، آهنگسازی و تنظیم کتاب صوتی تشکر ویژهای کنم که کیفیتی مثال زدنی رو در تولید این کتاب رقم زدن.
در آخر هم باید از عملکرد بی نظیر تیم گویندگی، آهنگسازی و تنظیم کتاب صوتی تشکر ویژهای کنم که کیفیتی مثال زدنی رو در تولید این کتاب رقم زدن.
اول در مورد گروه گویندگان و راویان قصه نظرمو میگم بعد در مورد خود کتاب. ممنون میشم بعد از خوندن کتاب نظرتون رو در مورد نقدی که من انجام دادم بگید.
به نظرم قصه به بهترین و دلچسبترین شکل روایت شده و واقعا دست مریزاد میگم به گروه گویندگان.
اما در مورد خود کتاب: من سالهاست که اسم کتاب ملت عشق به گوشم خورده و جزو کتابهایی بوده که همیشه دوست داشتم بخونم و ببینم چرا اینقدر روی زبانها افتاده. حقیقتش به نظر من کتاب فوق العادهای نبود اصلا داستان اللا رو دوست نداشتم به نظرم عزیز زاهارا اگر صوفی بود باید کاری میکرد که اللا عشق گمشده بین خودش و شوهرش رو پیدا کنه و زندگیش در کنار شوهر و بچه هاش رنگ و بوی تازه بگیره نه اینکه با نامه نگاری پی در پی اللا رو وابسته و عاشق خودش کنه. اصلا در پایان داستان برای مرگ عزیز زاهارا منقلب نشدم در قصه شمس هم من نمیدونم شمس اگر نمیخواست به کیمیا نزدیک بشه چرا باهاش ازدواج کرد مگه مجبورش کرده بودن؟ به این ترتیب با توجه به قصه عزیز و قصه شمس دو قاعده دیگه به قواعد چهل گانه تصوف باید اضافه بشه. قاعده چهل ویکم: خودخواهی. قاعده چهل و دوم: بی ارزش شمردن کانون خانواده... هر دو خودخواهانه باعث رنجش دیگران شدند عزیز باعث رنجش دوقلوها و همسر اللا و از هم پاشیدن کانون خانواده اونها شد و شمس باعث رنجش و مرگ کیمیا شد و این با روح تصوف که عشق به خدا و مخلوقات خداست تضاد داره و اگه قرار باشه همه اینطوری رفتار کنن و از این کتاب سرمشق بگیرن دنیا کن فیکن خواهد شد. ولی نحوه نگارش و بیان قسمتهای مختلف داستان از زبان شخصیتهای مختلف رو دوست داشتم به جز موردی که عرض کردم و به نظرم اصلا قابل چشم پوشی نیست نقد دیگهای ندارم و بقیه قسمت هارو دوست داشتم.
به نظرم قصه به بهترین و دلچسبترین شکل روایت شده و واقعا دست مریزاد میگم به گروه گویندگان.
اما در مورد خود کتاب: من سالهاست که اسم کتاب ملت عشق به گوشم خورده و جزو کتابهایی بوده که همیشه دوست داشتم بخونم و ببینم چرا اینقدر روی زبانها افتاده. حقیقتش به نظر من کتاب فوق العادهای نبود اصلا داستان اللا رو دوست نداشتم به نظرم عزیز زاهارا اگر صوفی بود باید کاری میکرد که اللا عشق گمشده بین خودش و شوهرش رو پیدا کنه و زندگیش در کنار شوهر و بچه هاش رنگ و بوی تازه بگیره نه اینکه با نامه نگاری پی در پی اللا رو وابسته و عاشق خودش کنه. اصلا در پایان داستان برای مرگ عزیز زاهارا منقلب نشدم در قصه شمس هم من نمیدونم شمس اگر نمیخواست به کیمیا نزدیک بشه چرا باهاش ازدواج کرد مگه مجبورش کرده بودن؟ به این ترتیب با توجه به قصه عزیز و قصه شمس دو قاعده دیگه به قواعد چهل گانه تصوف باید اضافه بشه. قاعده چهل ویکم: خودخواهی. قاعده چهل و دوم: بی ارزش شمردن کانون خانواده... هر دو خودخواهانه باعث رنجش دیگران شدند عزیز باعث رنجش دوقلوها و همسر اللا و از هم پاشیدن کانون خانواده اونها شد و شمس باعث رنجش و مرگ کیمیا شد و این با روح تصوف که عشق به خدا و مخلوقات خداست تضاد داره و اگه قرار باشه همه اینطوری رفتار کنن و از این کتاب سرمشق بگیرن دنیا کن فیکن خواهد شد. ولی نحوه نگارش و بیان قسمتهای مختلف داستان از زبان شخصیتهای مختلف رو دوست داشتم به جز موردی که عرض کردم و به نظرم اصلا قابل چشم پوشی نیست نقد دیگهای ندارم و بقیه قسمت هارو دوست داشتم.
با سلام به نظرم اسم کتاب باید "ملت هوس" باشد نه ملت عشق! واقعا چگونه انسان می تواند با رها کردن مسئولیت هایش وارد مسیر شادمانی شده که بتواند به مقصد نهایی که همان عشق باشد برسد! الا رابینشتاین ۳ فرزند خود را در بحرانی ترین زمانِ زندگیشان که ۱۰۰ درصد مسئولِ آن ها بود, بخاطر عزیز زاهارا که یک غریبه اینترنتی بود رها کرد! این غیر از هوس چیز دیگری نیست. هوسی که توسط ِشیطان به آن رنگ و لعابِ عشق داده تا زندگی الّا رابینشتاین و خانواده اش را به نابودی بکشاند و با مطرح کردن یهودی بودنِ شوهرش و خیانت هایِ او, خیانتِ آشکار خود به فرزندانش را توجیه کند. نتیجه کارِ شیطان هم نابودی و فلاکت انسان هاست که دقیقا برای الاّ رابینشتاین اتفاق افتاد, زندگی در زیر شیروانی در یک کشور غریب به امید پیدا کردن شغل معلمی زبان انگلیسی! خدا را شکر که پاسپورت آمریکا داشت و زبان مادریش انگلیسی بود وگرنه خدا می دانست که به چه فلاکت بدتری می افتاد! در موردِ شمس نیز, تنها یک نظریه پرداز خوبی بود, در بوته یِ عمل خیلی بد بود. به قول فردوسی: بزرگی سراسر به گفتار نیست دو صد گفته چون نیم کردار نیست *سراسر: اصلا, به هیچ عنوان
هر کسی دیدگاهی برای خود دارد، به ازای هر انسان دین و فلسفه و مکتبی وجود دارد، مخصوص آن شخص. به نظر من یکی از بهترین کتابها در مورد شمس تبریزی و مولوی است، با زبانی ساده و روان و جذاب. اعتقاد دارم که چنین کتابی را فقط نویسنده نمینویسد بلکه این را خود شمس و مولانا از طریق نویسنده مینویسند و در اصل اگر اذن و اجازه خود آنها نباشد کسی نمیتواند حتی به آنها فکر کند. و هر کسی که چنین سعادتی را دارد که با این بزرگواران ارتباط بگیرد پس در وجودش حتماً نیاز و شرایط آن را داشته است و حتما در مسیر آگاهی و عشق است، همچون نظر شمس و مولانا ما باید اصل و جوهره و عشق و ختم کلام خدا را ببینیم و در بند و ایستگاه شخصیتها گرفتار نباشیم و تا مرحله رهایی، تسلیم و رضا با عشق پرواز کنیم. و هر کسی یک زمانی با شمس و مولانای خودش آشنا خواهد شد و شاید آن موقع معنی واقعی عشق، رنج و درد را خواهد فهمید و صد البته نیاز به اینها را. و نیازی به تبلیغ و سیاهنمایی ندارد، هر کسی در مسیر باشد راه او را پیدا کرده و به در زمان خودش به سمت وصال خواهد برد. و چه سعادتی بالاتر از اینکه راهنما، حامی و پشتیبان فرد حضرت شمس تبریزی، حضرت مولانا و حضرت مریم مقدس باشند
به امید آگاهی و صبر و عشق بینهایت برای همه خلایق. پرنده مهاجر
به امید آگاهی و صبر و عشق بینهایت برای همه خلایق. پرنده مهاجر
این رمان عالی بود من تا مدتها تحت تاثیر این ویژگیهای خارق العاده و منحصر به فرد شمس بودم و البته مولانا را هم نباید ندید گرفت و همینطور ماجراهای اللا و عزیز که خود داستانی بود و درونش داستان شمس و مولانا پرورش مییافت حتما بخونید.... ارزش این جلای روحی رو داره.
با در نظر گرفتن انتقادات وارد به این اثر باز هم ان را برای خواندن توصیه میکنم کسیکه اهل مطالعه خصوصا رمان باشد خود را دربست در اختیار آنچه میخواند نمیگذارد تاحدودی با نقدی که دوستمان کرد موافقم با اینهمه چیزی از ارزش واقعی کتاب کم نمیکند خواننده باید عاقل باشد درضمن این کتاب یک سند تاریخی در نظر گرفته نمیشود مانند بسیاری ازرمانهای تاریخی دیگر..
داستان به زندگی خانوادگی یک زن و داستان شمس و مولانا میپردازد. زن خانه داری که با وجود تحصیلات دانشگاهی از زندگی و خانه داری راضی ست خیانت همسرش را متوجه میشود ولی به روی خود نمیآورد تا اینکه به خاطر ترجمه کتاب با مفهوم عشق شمس و مولانا آشنا میشود متوجه روزمرگی و زندگی بی عشقش میشود پا بر دلش میگذارد و اولویتهای زندگیاش خانوادهاش را ترک میکند و... به زنان ما آموخته شده اگر در زندگی خیانت هم دیدیم کاری نکنیم که زندگی خانوادگی را از هم بپاشانیم.
کتاب روایتی از زندگی شمس و مولاناست و ادامهی این طریق و سلوک تا به امروز که خیلی جذاب و هنرمندانه روایت شده به شخصه تا پایانش برام جذاب بود مخصوصا که با گروه گویندگان خوانش میشه صد چندان کرده جذابیت روایت داستان و گوش شنونده رو خسته نمیکنه به هیچ وجه موسیقی متن خیلی به جا و عالی. لذت بردم از گوش دادن به این کتاب شک ندارم اگه خودم میخوندم اینقدر دلنشین و خوشایند نبود برام..
با در نظر گرفتن انتقادات وارد به این اثر باز هم ان را برای خواندن توصیه میکنم کسیکه اهل مطالعه خصوصا رمان باشد خود را دربست در اختیار آنچه میخواند نمیگذارد تاحدودی با نقدی که دوستمان کرد موافقم با اینهمه چیزی از ارزش واقعی کتاب کم نمیکند خواننده باید عاقل باشد درضمن این کتاب یک سند تاریخی در نظر گرفته نمیشود مانند بسیاری ازرمانهای تاریخی دیگر..
داستان به زندگی خانوادگی یک زن و داستان شمس و مولانا میپردازد. زن خانه داری که با وجود تحصیلات دانشگاهی از زندگی و خانه داری راضی ست خیانت همسرش را متوجه میشود ولی به روی خود نمیآورد تا اینکه به خاطر ترجمه کتاب با مفهوم عشق شمس و مولانا آشنا میشود متوجه روزمرگی و زندگی بی عشقش میشود پا بر دلش میگذارد و اولویتهای زندگیاش خانوادهاش را ترک میکند و... به زنان ما آموخته شده اگر در زندگی خیانت هم دیدیم کاری نکنیم که زندگی خانوادگی را از هم بپاشانیم.
کتاب روایتی از زندگی شمس و مولاناست و ادامهی این طریق و سلوک تا به امروز که خیلی جذاب و هنرمندانه روایت شده به شخصه تا پایانش برام جذاب بود مخصوصا که با گروه گویندگان خوانش میشه صد چندان کرده جذابیت روایت داستان و گوش شنونده رو خسته نمیکنه به هیچ وجه موسیقی متن خیلی به جا و عالی. لذت بردم از گوش دادن به این کتاب شک ندارم اگه خودم میخوندم اینقدر دلنشین و خوشایند نبود برام..
کتابی سرشار از کد، قلمی بسیار نافذ، که قطعا نویسنده بزرگوار و عالی قدر این کتاب ارتباطات ویژهای با عالم معنا داشته، بدرستی که قرآن عظیم شان همچنان مسیری است که انتها ندارد و هرچه بیشتر و با حضور قلب و تمرکز ذهن بهتر خوانده شود دریافت کدهای دقیق تر و بهتر و خالص تر برایت رقم خواهد خورد، الله علیم بذات الصدور؛ این صدر همان ذهن قدرتمند انسان است که خداوند از ورودی و خروجی هایش مطلع است، این هم یکی از آپشنهای بی نظیر و بی بدلیل خداوند است که در ید و اختیارمان قرارداده، این همان تنیدگی روح و جان با ضمائر خودآگاه و ناخوداگاه است، این همان تارو پود وجود پیچیده انسان اشرف مخلوقات و نماینده الله ودود روی این کره خاکی است، متاسفانه اشخاصی که بدنبال بهانه جویی و گرفتن ایراد از قرآن کریم " این معجزه تمام عیار" هستند که در همان کلام عظیم شان الهی در خصوصشان توضیحات جامعی داده شده، که آنها در هر صورتی بجای دنبال کردن حقیقت بدنبال ایراد و اشکال هستند، و اما این کتاب زیبا در خصوص یکی از آن موارد بسیار جامع و دقیق توضیحات لازم را عنایت فرموده که در سوره شریفه نسا راجع به کتک زدن بانوان به ظاهر سخن گفته است ولیکن در بطنهای بعدی و عمیق تر این کتاب آسمانی متوجه میشوی که در رابطه با زنانگی و مردانگی در وجود هر فرد به سلیسی و رسائی سخن میگوید قطعا درک عمیق نویسنده را نشان میدهد. تمرکز و توجه تزلزل ناپذیر روی این کلام آسمانی شما را به بطنهای دیگر قرآن متصل میکند که جای هیچ بحثی را باقی نمیگذارد، و این کتاب هر چند ماه یکبار باید خوانده شود تا کم کم طعم زیبای عشق را درک کنیم.
قرآن اما سراسر کد است و راهنمایی دستیابی به هرچیزی که میخواهی به آن برسی، سبحان الله سبحان الله سبحان الله.
قرآن اما سراسر کد است و راهنمایی دستیابی به هرچیزی که میخواهی به آن برسی، سبحان الله سبحان الله سبحان الله.
من خیلی وقت بود این کتابو راغب بودم بخونم ولی خوب صوتی نبود گویندگان حاذق و بسیار توانا به شدت لذت بردم با اینکه از کتابهای ادبیاتی و فلسفی طوری لذتی نمیبرم ولی عالی بود و چقدر مولانا و شمس و دوست داشتم داشتنم قلبی مخملی و حس فوق العاده رو با خوندن کتاب در درونم حس کردم بهتون پیشنهاد میکنم بخونید و کلی لذت ببرید مرسی از کتابراه با کتابهای صوتیه بسیار جذابش
نیکو گفته است حسین اعتماد زاده که"دانش ما در زمینهی ادبیات داستانی هنوز ارتقاء نیافته است". رمان ملت عشق، رمانی است که موضوع آن به قرن هفتم بر میگردد، اما تکنیک قوی و ساختار درست که نویسنده از آن بهره جسته است. از همان آغاز داستان خواننده متوجه میشود که نویسنده از دو زاویه دید استفاده کرده است شاید چنانچه از یک زاویه دید استفاده میکرد، و یا اگر از زاویه دیدهای بیشتری استفاده میکرد اثر ضعیف تر و یا خواننده سردرگم میشد. اللا در حال سخن میگوید و دیگری عزیز از قرن هفتم صحبت میکند. هر دو بن مایه عشق دارند و هر دو رنجور یکی از زندگی حال بی عشق خسته و دیگری از نشناختن عشق توسط مردم هر دو دربه در به دنبال عشق. اینجاست که فرق بسیار عمیقی میان این نوشته با برخی رمانهای عاشقانهی سراسر توهم داخلی روبرو میشویم. شخصا بعد از خواندن این اثر حسرت خوردم چرا این نگاه زیبا به ذهن نویسندگان توانمند ما نرسیده است. در پایان میتوانم این را بگویم که بهترین سخن را خود نویسنده در ابتدای کتاب میزند که "به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشق خود به تنهایی دنیائیست عشق یا درست در میانش هست، در آتشش یا بیرونش هستی، در حسرتش. "
نیکو گفته است حسین اعتماد زاده که"دانش ما در زمینهی ادبیات داستانی هنوز ارتقاء نیافته است". رمان ملت عشق، رمانی است که موضوع آن به قرن هفتم بر میگردد، اما تکنیک قوی و ساختار درست که نویسنده از آن بهره جسته است. از همان آغاز داستان خواننده متوجه میشود که نویسنده از دو زاویه دید استفاده کرده است شاید چنانچه از یک زاویه دید استفاده میکرد، و یا اگر از زاویه دیدهای بیشتری استفاده میکرد اثر ضعیف تر و یا خواننده سردرگم میشد. اللا در حال سخن میگوید و دیگری عزیز از قرن هفتم صحبت میکند. هر دو بن مایه عشق دارند و هر دو رنجور یکی از زندگی حال بی عشق خسته و دیگری از نشناختن عشق توسط مردم هر دو دربه در به دنبال عشق. اینجاست که فرق بسیار عمیقی میان این نوشته با برخی رمانهای عاشقانهی سراسر توهم داخلی روبرو میشویم. شخصا بعد از خواندن این اثر حسرت خوردم چرا این نگاه زیبا به ذهن نویسندگان توانمند ما نرسیده است. در پایان میتوانم این را بگویم که بهترین سخن را خود نویسنده در ابتدای کتاب میزند که "به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشق خود به تنهایی دنیائیست عشق یا درست در میانش هست، در آتشش یا بیرونش هستی، در حسرتش. "
کتاب ملت عشق.
بدون تردید جزو بهترین رمانهایی بود که تا کنون خواندم، روایتی زیبا، به زبان افراد مختلف با دید گاههایی بسیار متفاوت.
روایت عجیب شایدم کنجکاو کننده روایت دو داستان مجزا در کنار هم، داستان زنی امروزی در اروپا با مشکلاتی که با آن سروکله میزند در کنار روایت و داستان دوستی بی مثال شمس تبریزی و مولانا.
توصیه من بعنوان کسی که این کتاب را میخواهد بخواند این است که به این کتاب بعنوان منبع تاریخی نگاه نکد.
اگر بخواهم ایرادی از این کتاب بگیرم میتوانم به کم بودن و نا کامل بودن معنویت در داستان اشاره کنم که به نظر خودم کاملا قابل چشمپوشی است.
از باب دیگر مطمئن افرادی هم هستند که از روایت داستان زنی امروزی در کنار داستان معنوی شمس و مولانا آزرده خاطر خواهد شد و نقدها و قضاوتهایی در رابطه با آن خواهند داشت، که میتوانم به راحتی بگویم باعث کم شدن ارزش اثر برای آنها نتیجه آن است.
در کل من کتاب ملت عشق را کتاب و رمانی ارزشمند میدانم که شما را وادار به فکر و تامل در رابطه با خود و خودش میکند، و داستانی با روایتی زیبا به شما هدیه میدهد که همه اینها بخشی از دلایل من برای پیشنهاد دادن این است.
بدون تردید جزو بهترین رمانهایی بود که تا کنون خواندم، روایتی زیبا، به زبان افراد مختلف با دید گاههایی بسیار متفاوت.
روایت عجیب شایدم کنجکاو کننده روایت دو داستان مجزا در کنار هم، داستان زنی امروزی در اروپا با مشکلاتی که با آن سروکله میزند در کنار روایت و داستان دوستی بی مثال شمس تبریزی و مولانا.
توصیه من بعنوان کسی که این کتاب را میخواهد بخواند این است که به این کتاب بعنوان منبع تاریخی نگاه نکد.
اگر بخواهم ایرادی از این کتاب بگیرم میتوانم به کم بودن و نا کامل بودن معنویت در داستان اشاره کنم که به نظر خودم کاملا قابل چشمپوشی است.
از باب دیگر مطمئن افرادی هم هستند که از روایت داستان زنی امروزی در کنار داستان معنوی شمس و مولانا آزرده خاطر خواهد شد و نقدها و قضاوتهایی در رابطه با آن خواهند داشت، که میتوانم به راحتی بگویم باعث کم شدن ارزش اثر برای آنها نتیجه آن است.
در کل من کتاب ملت عشق را کتاب و رمانی ارزشمند میدانم که شما را وادار به فکر و تامل در رابطه با خود و خودش میکند، و داستانی با روایتی زیبا به شما هدیه میدهد که همه اینها بخشی از دلایل من برای پیشنهاد دادن این است.
با سلام و احترام
من کتاب ملت عشق را هم به صورت چاپی مطالعه کردم و هم وقتی دیدم نسخه صوتی آن موجود شده با یک خوانش جدید برام جذاب بود و این خوانش را هم شنیدم. از لحاظ روانی مطلب کتاب خوبی است و هم داستان جذابی دارد و باید متذکر شد که یکی رمانهای پر فروش است که به زبانهای مختلف ترجمه گردیده است.
ولی نکاتی قابل درج بود که خواستم با همه در میان بگذارم یکی از موارد سیر تاریخی با توجه به سیر داستان کمی با واقعیت اختلاف دارد که با مطالعه منابع موثق تری که در زندگی مولانا و شمس تبریزی موجود است میتوان به این اختلاف پی برد.
نکته قابل توجه هم که خیلی در این کتاب به وضوح قابل مشاهده است شاید این باشد که دقیقاً با یک سریال ترکیه مواجه میگردید که در آن خیلی راحت فرهنگ خیانت را به راحتی تبلیغ میکند بحث من در مورد مرد بودن یا زن بودن نیست به صورت کلی خیانت چه در مرد و چه در زن عملی قبیح بوده و توجه به آن باعث از هم کسیختگی روابط میگردد. این نکته به نظر من به صورت کاملاً هویدا در کل داستان هویدا است که باعث من خواندن آن را به کسی توصیه نکنم.
در مجموع حتی با نقدی که صورت گرفت کار تیم صدا برداری عالی بود و امید در کتابهای فاخر دیگری این مدل صدا برداری را داشته باشیم که گیرایی یک کتاب صوتی را صد چندان میکند.
با تشکر از همه
من کتاب ملت عشق را هم به صورت چاپی مطالعه کردم و هم وقتی دیدم نسخه صوتی آن موجود شده با یک خوانش جدید برام جذاب بود و این خوانش را هم شنیدم. از لحاظ روانی مطلب کتاب خوبی است و هم داستان جذابی دارد و باید متذکر شد که یکی رمانهای پر فروش است که به زبانهای مختلف ترجمه گردیده است.
ولی نکاتی قابل درج بود که خواستم با همه در میان بگذارم یکی از موارد سیر تاریخی با توجه به سیر داستان کمی با واقعیت اختلاف دارد که با مطالعه منابع موثق تری که در زندگی مولانا و شمس تبریزی موجود است میتوان به این اختلاف پی برد.
نکته قابل توجه هم که خیلی در این کتاب به وضوح قابل مشاهده است شاید این باشد که دقیقاً با یک سریال ترکیه مواجه میگردید که در آن خیلی راحت فرهنگ خیانت را به راحتی تبلیغ میکند بحث من در مورد مرد بودن یا زن بودن نیست به صورت کلی خیانت چه در مرد و چه در زن عملی قبیح بوده و توجه به آن باعث از هم کسیختگی روابط میگردد. این نکته به نظر من به صورت کاملاً هویدا در کل داستان هویدا است که باعث من خواندن آن را به کسی توصیه نکنم.
در مجموع حتی با نقدی که صورت گرفت کار تیم صدا برداری عالی بود و امید در کتابهای فاخر دیگری این مدل صدا برداری را داشته باشیم که گیرایی یک کتاب صوتی را صد چندان میکند.
با تشکر از همه
بسیار جالب، اجرا گویندگان هم عالی بود🙏🙏🙏⚘⚘⚘⚘⚘
این کتاب را من بارها و بارها به تکرار شنیدم
از نکتههایی که در هر قسمت میگفت استفاده کردم و شاید بتونم بگم در خیلی جاها با خانم قهرمان کتاب همراه شدم
کمکم کرد که با برنامه ریزی جدیدی به ادامه اهدافم در زندگی پیش رو (به شرط حیات انشاءالله) بپردازم
قضاوت عجولانه و غیر مسئولانه چه بسیار انسان را از راه درست بازمیدارد
اهمیت ندادن به شادی روحی خود و محبت بیچون و چرا به همسر و فرزندان؛ فرسایش روحی و جسمی به دنبال دارد و چه بسا که افسردگی ِنتیجه آن همیشه به درستی هدایت نشود. جسارت تغییر در هر زمان کمک میکند تا هم خودمان از موثر و مفید بودن لذت ببریم و هم در چشم دیگران به درستی دیده شویم
شاید انتظار این باشد که زندگی مولانا که به شیوه نوینی بازگو شده نقد شود ولی من دوست دارم به دیگر جوانب داستان هم دقت کنم. از تکتک سرگذشتها درس بگیرم و در حد توان در زندگی خودم به کار گیرم
بی تعصب اعتراف میکنم هنر نگارش نویسنده قابل تقدیر است و صد البته ترجمه و گویش بسیار ماهرانه کمک زیادی به ارتباط بهتر با داستان میکند و شخصاً مطالعه و نیز شنیدن کتاب را به دوستان خودم توصیه کردم⚘⚘⚘🙏🙏🙏
این کتاب را من بارها و بارها به تکرار شنیدم
از نکتههایی که در هر قسمت میگفت استفاده کردم و شاید بتونم بگم در خیلی جاها با خانم قهرمان کتاب همراه شدم
کمکم کرد که با برنامه ریزی جدیدی به ادامه اهدافم در زندگی پیش رو (به شرط حیات انشاءالله) بپردازم
قضاوت عجولانه و غیر مسئولانه چه بسیار انسان را از راه درست بازمیدارد
اهمیت ندادن به شادی روحی خود و محبت بیچون و چرا به همسر و فرزندان؛ فرسایش روحی و جسمی به دنبال دارد و چه بسا که افسردگی ِنتیجه آن همیشه به درستی هدایت نشود. جسارت تغییر در هر زمان کمک میکند تا هم خودمان از موثر و مفید بودن لذت ببریم و هم در چشم دیگران به درستی دیده شویم
شاید انتظار این باشد که زندگی مولانا که به شیوه نوینی بازگو شده نقد شود ولی من دوست دارم به دیگر جوانب داستان هم دقت کنم. از تکتک سرگذشتها درس بگیرم و در حد توان در زندگی خودم به کار گیرم
بی تعصب اعتراف میکنم هنر نگارش نویسنده قابل تقدیر است و صد البته ترجمه و گویش بسیار ماهرانه کمک زیادی به ارتباط بهتر با داستان میکند و شخصاً مطالعه و نیز شنیدن کتاب را به دوستان خودم توصیه کردم⚘⚘⚘🙏🙏🙏
ابتدای کتاب مثل همه کتابها اولش گنگ بود ولی سپس در جزئیات زندگی شمس و گل کویر و جزامی و سلیمان مست عالی پیش رفت
ولی دو زندگی رو با هم موازی پیش رفت شمس و عزیز در یک نقش و مولانا و الا در یک نقش. شمس و عزیز دو صوفی از دنیای مادی گذشته و بسیار معنوی و بی ثبات از نظر مکانی و مولانا و الا دو انسان معقول و بسیار مرفه از نظر مالی و دور از مردم عادی و فقیر. آمدن شمس و عزیز به زندگی آنها باعث تخریب زندگی عادی آنها میشه. خانواده از هم میپاشه و از مسیر درست زندگی و روال مناسبی که داشتند دور میشن و از همه مهمتر نسبت به همسر و فرزندانشان بی مسولیت میشن.
آخر داستان در مورد الا بسیار بد و غیر آموزنده و بسیار با عجله تمام میشه. در صحن سلطان ولد و جانت هم نقش مشابه پیدا میکنند.
بدترین قسمت ماجرا که وحشتناک بود بنظرم بی توجهی الا به دوقلوهای در حال رشدش بود و تاثیر منفی و کینهای که در تربیت این گونه بچهها بوجود میاد.
در کل کتابی بود که در جزئیات قشنگ و نمره خوب میگیره ولی از کلیات داستان مخصوصا داستان موازی خانواده الا در کنار خانواده مولانا بسیار ضعیف و نا آموزنده و چه بسا عشق مادر به فرزند رو زیر سوال برد.
ولی دو زندگی رو با هم موازی پیش رفت شمس و عزیز در یک نقش و مولانا و الا در یک نقش. شمس و عزیز دو صوفی از دنیای مادی گذشته و بسیار معنوی و بی ثبات از نظر مکانی و مولانا و الا دو انسان معقول و بسیار مرفه از نظر مالی و دور از مردم عادی و فقیر. آمدن شمس و عزیز به زندگی آنها باعث تخریب زندگی عادی آنها میشه. خانواده از هم میپاشه و از مسیر درست زندگی و روال مناسبی که داشتند دور میشن و از همه مهمتر نسبت به همسر و فرزندانشان بی مسولیت میشن.
آخر داستان در مورد الا بسیار بد و غیر آموزنده و بسیار با عجله تمام میشه. در صحن سلطان ولد و جانت هم نقش مشابه پیدا میکنند.
بدترین قسمت ماجرا که وحشتناک بود بنظرم بی توجهی الا به دوقلوهای در حال رشدش بود و تاثیر منفی و کینهای که در تربیت این گونه بچهها بوجود میاد.
در کل کتابی بود که در جزئیات قشنگ و نمره خوب میگیره ولی از کلیات داستان مخصوصا داستان موازی خانواده الا در کنار خانواده مولانا بسیار ضعیف و نا آموزنده و چه بسا عشق مادر به فرزند رو زیر سوال برد.
با درود فراوان خدمت دوستان کتابخوان و گرامی، فقط می تونم بگم ۵ ستاره کمش هست. بعد از مطالعه کتاب سالها قبل دوباره تصمیم گرفتم کتاب صوتی را گوش کنم. تقریبا ۲۰ ساعت هست ولی وا شگفتا. این چی بود؟ از اول تا آخرش که تموم شد من باهاشون زندگی کردم، صدا سازی ها موسیقی انتخاب شده، خوانش. فوق العاده بود به تمام معنا. از داستان کتاب که نگم خانوم شکاف به زیبایی و سادگی هر چه تمام تر داستان شمس و حضرت مولانا به تصویر کشیده اند و همزمان داستان خانوم اللا و نویسنده ی کتاب ملت عشق که به چه نحوی این دو شخص ملاقات می کنند و ادامه که نگم اینجا ولی دوست دارم خودتان بخوانید و یا اگر واقعا کتاب صوتی خاص را می خواهید انتخاب کنید همین را گوش کنید که هر لحظه اش ناب و شنیدنیست. ترجمه ناب و خوانش ها که دیگه نیاز به تعریف ندارند. فوق العاده بود. سپاس از تیم خوب کتابراه برای این کتاب خاص و عالی
کتاب ملت عشق اثر جاودان الیف شافاک دوتابعیتی ترکیه و انگلستان، یک کتاب پر فروش و معرکه نوشته.
من همیشه دوست داشتم در مورد شمس تبریزی بدونم، همیشه دوست داشتم در مورد مولانا بدونم و مهمتر از آن دو مورد بالا علاقه داشتم در مورد رابط شمس تبریزی و مولانا جلال الدین رومی بلخی ملقب و متخلص به مولوی یا مولانا رو بدونم، بنابراین فکر نکنم نه اثری تاکنون و نه بعد از این که در آینده چاپ شود نخواهید یافت که به صراحت و مستند و اینقدر جالب و قوی و... و نمیدونم از چه کلماتی استفاده کنم، پاسخ سه سوال فوق رو بده.
نقد آخر یا کلام آخر: برخی از کتابها رو هر کسی که توی عمرش فقط ۱۰ تا کتاب خونده رو باید خوند، کتاب ملت عشق کتابی هستش که به نظر من اگر کسی در طول عمرش فقط قصد داره ده کتاب بخونه این کتاب باید توی لیست کتابخوای خوندهاش باشه.
خلاصه: این کتاب رو حتماً حتماً حتماً بخونید، شک نکنید.
من همیشه دوست داشتم در مورد شمس تبریزی بدونم، همیشه دوست داشتم در مورد مولانا بدونم و مهمتر از آن دو مورد بالا علاقه داشتم در مورد رابط شمس تبریزی و مولانا جلال الدین رومی بلخی ملقب و متخلص به مولوی یا مولانا رو بدونم، بنابراین فکر نکنم نه اثری تاکنون و نه بعد از این که در آینده چاپ شود نخواهید یافت که به صراحت و مستند و اینقدر جالب و قوی و... و نمیدونم از چه کلماتی استفاده کنم، پاسخ سه سوال فوق رو بده.
نقد آخر یا کلام آخر: برخی از کتابها رو هر کسی که توی عمرش فقط ۱۰ تا کتاب خونده رو باید خوند، کتاب ملت عشق کتابی هستش که به نظر من اگر کسی در طول عمرش فقط قصد داره ده کتاب بخونه این کتاب باید توی لیست کتابخوای خوندهاش باشه.
خلاصه: این کتاب رو حتماً حتماً حتماً بخونید، شک نکنید.
۹ یا ۱۰ سال پیش حدودا، اولین بار این کتاب را خواندم. آن زمان که یک پوزتیپیست محض بودم که کلا از کتاب خوشم نیامد. حالا بعد از تغییر و تحولات بسیار و به خصوص علاقمند شدن به دیدگاه مولانا به دنیا، باز هم از پایان بندی کتاب و تلاشی که ظاهرا نویسنده برای توجیه ابهام هایی که در رابطه با شخصیت شمس و مولانا انجام داده خوشم نیامد. گویی خانم شفق مسئولیت خود دانسته تا مولانا و شمس را فراانسان و ابر روحانی جلوه دهد! خود پیغمبرش گفت: انا بشر مثلکم! ایشون چرا این قدر تلاش کرده شمس و مولانا را پاک و منزه نشان دهد؟ نمیدانم! زیباترش این است که تصور کنیم آنان با من و ما هیچ فرقی ندلشته اند و همچنان بپذیریمشان! کیفیت ضبط و صدا و اجرا عالی (جز بخش اجرای جذامی -گدا که صدای قورت دادن آب دهان آن وسط واقعا دل به هم زن و رو اعصاب بود!) در مجموع با این اجرای زیبا ارزش گوش دادن دارد.
عالی. بینظیر. بسیار تاثیرگذار. شما رو به دنیای درون میبره. صدای خوانندگان کتاب براتون شبیه ندای ملکوتی میشه. بعد از خوندن این کتاب با طبیعت آشتی میکنید وبه فرو دستهای جامعه محبت آمیز تر نگاه میکنید، سعی میکنید دیگران روقضاوت نکنید و... کلی صفت خوب دیگه در درونتون جون میگیره و بالنده میشه. اما در همین حدش خوبه. سعی کنید بعد از خوندن این کتاب نه شمس خداتون بشه و نه مولانا. پیام کتاب را بگیرید و تو ذهنتون قدیس سازی نکنید. شمس و مولانا در آزمون آخر عمر شمس که ازدواج با کیمیا خاتون است شکست میخورند. که در این کتاب ظاهرا تحریف شده. اگر شیخ صنعان در آخرین لحظه در عشق دختر ترسا به خودش میآد، شمس تازه بعد مرگ کیمیا میفهمه چه شده و مولانا رو ترک میکنه. اما اشتباهات شمس و مولانا در اندرونی منزل مولانا از ارزش آموزههای کتاب کم نمیکنه. کلا خیلی کتابش رو دوست داشتم
کتاب خوبی بود، خوانش روان و زیبایی داشت که شایسته تقدیر است، لازم میدانم برای برخی از دوستان مطلبی را یاد آور شوم، اول داستان اصلی رمان قصه پر غصه الا و عزیز میباشد که نویسنده زحمت پردازش آن را کشیده است رمانی به ظاهر تکراری است، داستان عشقی از پس یک سرخوردگی، اما نویسده زهری را در دریایی از عسل به خورد مخاطب میدهد، آن داستان دریای عشق الهی است از قصه شمس و مولانا، به کلیه عزیزانی که این کتاب جذبشون کرده توصیهای دارم با مقداری صبر و حوصله اگر علاقهای به این موضوعات دارند، کتاب زیبا و پر مغز دکتر عبدالحسین زرین کوب با نام پله پله تا ملاقات خدا رو بخونند تا متوجه بشن نویسنده این کتاب گویی الا و عزیز رو به نوعی به بخشهایی از این اثر عالی پیوند زده و در پارهای از بخشها هم با نیروی تخیل داستانهای جدیدی نوشته که در نوع خود برخی از آنها جالب و شنیدنی هستند
عشق بین مولانا و شمس قطعا فراتر ازین بیانها است، کلا چون داستان به شخصیتهایی همچون شمس و مولانا تکیه زده به نظر زیبا میاد ولی اگر بخوایم در مسیر عشق مولانا و شمس و خداوند پیش بریم عشق اللا خیلیییی بیمعنی بیبار و زشت بوده و همچنین اون قسمتی که عزیز زاهارا رو با شمس قیاس میکنه واقعا تو ذوقم خورد و یه جورایی اعتبار شمس در ذهن مخاطب رو یک دفعه از بالا به پایین میکوبه. قطعا اگه رمانی بر اساس پژوهش و واقعیت نوشته بشه با روح آدم از عمق احساساتی از آدم که گاهی حتی ممکنه تا آخر عمر ناشناخته بمونه یا کمتر تحریک بشه بازی کنه، احساسی که از فطرت انسان و عشقی که به خداوند در ذات هر کس هست و به مرور فراموش میشه.
ملت عشق یک کتاب رمان فلسفی عادی نیست
بعضی قسمتها رو چندین بار باید گوش کرد و بهشون فکر کرد؛ در نقدهایی که راجع بهش خوندم اکثرا رابطهی اللا و عزیز رو زیرسوال برده بودند اما من به شخصه پیشنهاد میکنم که جایی دورتر بایستیم و اصل مطلب کتاب رو بفهمیم و حقیقت عشقی که به ما معرفی میکند...
و البته به دور از دیدگاههای فرهنگی و شخصی خودمون.
در ملت عشق نباید دنبال آغاز و پایان و اتفاقات باشیم بلکه باید در تمام طول کتاب حرفهای افراد رو بشنویم و نکته بگیریم.
من از شنیدنش بسیار لذت بردم و تصمیم دارم باز هم گوش کنم و به همهی افراد بالای ۲۰ سال هم پیشنهاد میکنم که حداقل یکبار نسخهی صوتی این کتابُ بشنوند.
بعضی قسمتها رو چندین بار باید گوش کرد و بهشون فکر کرد؛ در نقدهایی که راجع بهش خوندم اکثرا رابطهی اللا و عزیز رو زیرسوال برده بودند اما من به شخصه پیشنهاد میکنم که جایی دورتر بایستیم و اصل مطلب کتاب رو بفهمیم و حقیقت عشقی که به ما معرفی میکند...
و البته به دور از دیدگاههای فرهنگی و شخصی خودمون.
در ملت عشق نباید دنبال آغاز و پایان و اتفاقات باشیم بلکه باید در تمام طول کتاب حرفهای افراد رو بشنویم و نکته بگیریم.
من از شنیدنش بسیار لذت بردم و تصمیم دارم باز هم گوش کنم و به همهی افراد بالای ۲۰ سال هم پیشنهاد میکنم که حداقل یکبار نسخهی صوتی این کتابُ بشنوند.
استفاده رندانهی الیف شافاک از شخصیت شمس و مولانا (که در این داستان، اختلاف فاحش با شمس و مولانای واقعی دارند و اتفاقات پر از تحریف و تغییرند!)، برای دادن احساس مستند بودن به محتوا و بیان عقاید شخصی خودش در قالب صحبتهای شخصیتهای بظاهر مثبت از یک طرف، و بیان صحبتها و اظهار نظرهای سطحی و ضعیف از زبان شخصیتهایی که از نظر اعتقادی، با اعتقادات شافاک فاصله دارند، بیش از یک رمان یا مانیفست شخصی، یک داروی شستشوی مغزی فوق العاده قوی را ساخته! ... میزان محبوبیت و اثرگذاری این کتاب، اثبات کنندهی موفقیت شافاک است.
خواندن هر آگاهی کار آسانی نیست، طبق مرتبهای که قلب به آن رسیده باشد مفاهیم آشکار شده و قابل خواندن میشوند، آنکه عاشق نیست عشق را نمیتواند درک کند، آنکه عاشق است عشق را نمیتواند وصف کند حال آنکه کلمات درک و وصف عشق راندارند زیرا که عشق سّر الهی است باید جانت را تسلیمش کنی، پخته شدن با آتش عشق بیانی بسیار مهم است اگر درست فهمیده نشود ممکن است در قالب تباه شدن زمان و احساسات در عشقی یک طرفه در ذهن بماند عشق تداوم خوبی، زیبایی، حقیقت، عدالت، فداکاری است و تلاش کردن در این راه باید همواره با صداقت توأمان باشد. به نام عشق خود را وقف چیزی کردن و داوطلبانه برایش تلاش کردن بسیار زیباست. نیازی نیست که بگم چقدر این کتاب بی نظیره حجم زیاد نظرات گویای این هست، امیدوارم هرکجا هستین قلبتون مملو از عشق و آرامش باشه♥️🕊️🌿
هر کسی از ظن خود شد یار من...
برداشتها از این کتابها بسیار متفاوته... یکی زندگی اللا و یکی شمس رو مورد بررسی قرار میده...
داستان ملت عشق روایت دو داستان به صورت موازی و در زمانهای مختلفه یکی در گذشته و یکی در دنیای امروزه و اون هم از طریق فضای مجازی و رسانه که در عصر دیجیتال یه اتفاق عادی شده، چه ما خوشمون بیاد و چه نیاد زندگیها بر اساس رسانه دارن مسیر و جهتدهی و رشد پیدا میکنن... در این کتاب به دلیل داستانی بودنش خیلی طبیعیه که مطالب همراه با خیالپردازی نویسنده باعث تغییر در ماجرای واقعی زندگی شمس و مولانا شده ولی باز هم کتاب خوبیه برای علاقمندی افراد بیشتری با زندگی مولانا و شمس.
این نسخه صوتی با چندصدایی بودن اجرا و خوانش بسیار شنیدنی بود و اگر برای کتابهای صوتی این روند اجرا بشه عالیه. 🌱👌🏻
برداشتها از این کتابها بسیار متفاوته... یکی زندگی اللا و یکی شمس رو مورد بررسی قرار میده...
داستان ملت عشق روایت دو داستان به صورت موازی و در زمانهای مختلفه یکی در گذشته و یکی در دنیای امروزه و اون هم از طریق فضای مجازی و رسانه که در عصر دیجیتال یه اتفاق عادی شده، چه ما خوشمون بیاد و چه نیاد زندگیها بر اساس رسانه دارن مسیر و جهتدهی و رشد پیدا میکنن... در این کتاب به دلیل داستانی بودنش خیلی طبیعیه که مطالب همراه با خیالپردازی نویسنده باعث تغییر در ماجرای واقعی زندگی شمس و مولانا شده ولی باز هم کتاب خوبیه برای علاقمندی افراد بیشتری با زندگی مولانا و شمس.
این نسخه صوتی با چندصدایی بودن اجرا و خوانش بسیار شنیدنی بود و اگر برای کتابهای صوتی این روند اجرا بشه عالیه. 🌱👌🏻
کتاب بسیاااار عالی و پر از داستانهای بهم مرتبط با تعداد راویهای بالا ک همشون به قدری موندگار هستند در ذهن که اصلا پیش نمیاد جا به جا گرفته بشوند و بنظرم این هوشمندی نویسنده است.
مبحث دومی که باید بگم کتاب زایده تخیلات نویسنده است ولیکن به قدری هماهنگ با واقعیت است که تشخیص آن کار راحتی نیست. قسمتهای مربوط به عصر شمش و مولوی بسیار عالی و دلنشین است و قسمتهای مرتبط با عصر امروز هم بیانگر مشکلات اجتماعی است که زمینه عشق دارد.
در رابطه با صدا گذاری فوق العاده است موسیقی زمینهای با سبک ترکی که همزمان با راویها متغیر است شنیدن این کتاب صوتی را به شدت روح نواز و ارامبخش میکند. گویندگان حرفهای و به درستی انتخاب شدهاند. قطعا پیشنهاد میکنم که این کتاب رو گوش کنید و لذت ببرید
مبحث دومی که باید بگم کتاب زایده تخیلات نویسنده است ولیکن به قدری هماهنگ با واقعیت است که تشخیص آن کار راحتی نیست. قسمتهای مربوط به عصر شمش و مولوی بسیار عالی و دلنشین است و قسمتهای مرتبط با عصر امروز هم بیانگر مشکلات اجتماعی است که زمینه عشق دارد.
در رابطه با صدا گذاری فوق العاده است موسیقی زمینهای با سبک ترکی که همزمان با راویها متغیر است شنیدن این کتاب صوتی را به شدت روح نواز و ارامبخش میکند. گویندگان حرفهای و به درستی انتخاب شدهاند. قطعا پیشنهاد میکنم که این کتاب رو گوش کنید و لذت ببرید
کل کتاب رو با دل و عقل و با دقت گوش کردم؛ نگاه من متفاوت ممکنه باشه و سعی میکنم بیادبانه ننویسم اللا حق داشت لذت عشق یا لذت و عشق رو تجربه کنه با هر کس دیگه ای، مثل شوهرش، ولی میتونست مثل شوهرش خیلی عاقلانه تر یک یار پیدا کنه و از لحظات لذت ببره و شرایط زندگیش رو هم ارتقا بده، اگر ثروت دیوید نبود که نمیتونست به راحتی یک سال جهان رو بچرخه نقش پول در لذت و زندگی نادیده گرفته شد و اون عزیز هم تونست دل یک زن امریکایی پولدار رو ببره و از بودن باهاش لذت ببره در اینجا قضاوتی نمیکنیم شمس و مولانا هم اگر دقت کنیم؛ مولانا همان مرد بزرگی که میگویند هست به اضافه اینکه ثروتمند هم بود و اگر شمس وارددزندگی او نمیشد چه اتفاقی میفتاد؟ به نظر من زندگی مولانا را منهدم کرد و ایا خوبتر شد یا بدتر نمیدانم؛ اگر بقیه را در نظر بگیریم مثل کیمیا، علاالدین و... اونها رو بد بخت کرد ممکن بود مسیر اتفاقات بدون حضور شمس خیلی خیلی ارزشمندتر میبود اینکه بعدها مولانا مثنوی رو نوشتو افراد دیگهای بهش کمک کردن و.... . میشه گفت شمس چند سال زندگی مولانا رو هدر داد، هنر شمس چی بود؟ فال بگیره و خواب تعبیر کنه، حتی هزینه خورد و خوراکش را در طول عمرش کار نکرده بود خود شمس به تنهایی یک حراف مفت خور تنبل بود که از مولانا و امکانات و شرایطش استفاده یا سواستفاده کرد و شاید از خیلیهای دیگه قبل از مولانا، ولی شاید یک ابزار کارامد یا مخرب واسه تغییر مسیر مولانا شد و شاید اگر این دو با هم برخورد نمیکردند دستاوردهای مولانا به مراتب بهتر، ارزنده تر و.... . . میبودمن ابدا از ادم تنبل حراف مفت خور خوشم نمیاد
این کتاب تقریبا زندگی من را دگرگون کرد، به نظرم شخصیتهای کتاب به طرز بسیار ماهرانهای از ابعاد مختلف ما حرف میزند و از طرفی دیگر مخاطب را در جای شخصیتهای مختلف قرار میدهد، شخصیتهایی که در زندگی روزمره ما وجود دارند و هر روز میبینیم، مانند گدا، گزمه، قاضی، روسپی و غیره، مهمترین شاخصه کتاب از بین بردن واژه *من* در مولانا توسط شمس است، که برای رسیدن به مقصد و آگاهی اصلی مولانا توسط شمس ابتدا به هیچ بودن میرسد و سپس همه چیز میشود، این موضوع با اصول چهل گانه شمس تحقق مییابد، این کتاب محدود به زمان و مکان نیست و هر خوانندهای قطعا میتواند جایی از داستان خودش را پیدا کند!!! از عوامل صدا گذاری نیز باید تشکر کرد که الحق و الانصاف خردهای وارد نیست، و سپاسگزاری کمترین کار است.
سلام
ملت عشق بی نظیرترین و تاثیر گذارترین کتابی بود که به صورت صوتی گوش کردم گرچه کتاب چاپی آنرا هم دارم ولی به خاطر اینکه هر زمانی که وقت خالی داشتم راحت دسترسی داشتم و از لحظه اشتیاق داشتم آنرا پیگیری کنم و بیاموزم. با این حال تا کنون سه بار کامل در مقاطع مختلف گوش کردم و لذت بردم و سعی میکنم چهل قاعده شمس را در زندگی پیاده کنم.
نمیتوان گفت همه موارد نویسنده کتاب کاملا صحیح است ولی به هر جهت رمان است و باید به دید رمان نگریست ولی نکات تاثیر گذار در زندگی خیلی زیاد دارد.
عاشق کتاب ملت عشق شدم امیدوارم شما هم بخوانید و یا گوش دهید و استفاده ببرید.
از تمام گویندگان بی نظیر این کتاب تقدیر و تشکر میکنم و به همگی دست مریزاد میگم. خیلی عالی بود و با تشکر از عوامل کتابراه عزیز
ملت عشق بی نظیرترین و تاثیر گذارترین کتابی بود که به صورت صوتی گوش کردم گرچه کتاب چاپی آنرا هم دارم ولی به خاطر اینکه هر زمانی که وقت خالی داشتم راحت دسترسی داشتم و از لحظه اشتیاق داشتم آنرا پیگیری کنم و بیاموزم. با این حال تا کنون سه بار کامل در مقاطع مختلف گوش کردم و لذت بردم و سعی میکنم چهل قاعده شمس را در زندگی پیاده کنم.
نمیتوان گفت همه موارد نویسنده کتاب کاملا صحیح است ولی به هر جهت رمان است و باید به دید رمان نگریست ولی نکات تاثیر گذار در زندگی خیلی زیاد دارد.
عاشق کتاب ملت عشق شدم امیدوارم شما هم بخوانید و یا گوش دهید و استفاده ببرید.
از تمام گویندگان بی نظیر این کتاب تقدیر و تشکر میکنم و به همگی دست مریزاد میگم. خیلی عالی بود و با تشکر از عوامل کتابراه عزیز
از نظر کیفیت صوت و لحن و موسیقی عالی بود. موضوع کتاب هم بسیار جالب بود ولی باید توجه کرد که این کتاب یک رمان تاریخیه یعنی گرچه برگرفته از واقعیته اما نظرات نویسنده هم در اون دخیله ولی همین قدر که افراد را علاقه مند به زندگی مولانا میکنه، بسیار مناسبه. البته تفکرات، تحلیلها و نظرات ناقص نویسنده موجب بروز برخی برداشتهای غلط از زندگی شمس میشه ولی در مجموع به نظرم محتوای کتاب هم جالب بود گرچه فصل پنجم (فصل آخر) را به نظرم ضعیف کار کرده بود و به نوعی آخر ماجراها را سر هم کرده بود. یعنی به نظرم کشش داستان از قلم نویسنده قویتر بود و آخر داستان که روایت تاریخی زیادی نداره را ضعیف ساخته ولی در کل میگم شدیدا ارزش شنیدن داره. حتی میتونه یکم زندگی عادی را هم مختل کنه (که از ویژگی یک اثر خوبه)
کتاب ملت عشق یکی از زیباترین کتابهایی بود که خواندم. ملت عشق انسان را از تمام حواشی مذهبی و فرهنگی نجات میده و به انسان انسانیت را یاد میده. مولانا خیلی زیبا در اشعارش میگه «انسانم آرزوست…». خیلی از سوالاتی که در ذهن ما وجود داره در خصوص چگونه زیستن را به ما اموزش میده. به ما یاد میده انسان محدودیت انسانی خودش را داره و حتی ممکنه گاهی عصبی بشه ولی این گناه نیست. به هر حال ما انسان هستیم و ممکنه گاهی خشم گاهی ناراحتی تجربه کنیم ولی این جزئی از خصلتهای ماست. مثلا خود شمس یه آدم عصبی بود ولی دیدیم که چقدر به خدا نزدیک بود. این کتاب دید من را نسبت به همهی مذاهب تغییر داد و به من ایمان و ارامش درونی داد. ممنون از الیف شافاک بابت نوشتن این کتاب ارزشمند🙏🏻
ترجمه و گویندگی عالی ممنونم از کتاب راه ولی اگر بخوام راجب کتاب توضیح بدم باید بگم مفید بود اگر به رمانهای تقریبا مذهبی علاقمند هستین میتونه کتاب مفیدی باشه براتون چون قسمتهای زیادی از کتاب درباره شمس و مولانا و دین اسلام هست ولی نمیشه گفت کتاب کسل کنندهای هست…ولی اشکالات زیادی بهش وارد میشه…. مثلا از نظر من رفتار عزیز که یک سوفی مسلمان بود معرفی شده بود درست نبود از الان که شوهر و بچه داشت اون درخواست یا حتی ارتباط رو برقرار کنه…یا اشتباهی که در مورد شمس و کیمیا نوشته شده بود و رفتار شمس با کیمیا که در واقعیت اصلا مطابق نوشته نیست…. اگر به دین و شمس و مولانا علاقمند نیستین کتاب جذابی نمیتونه باشه براتون….
قبل از هر چیز از تیم گویندگان ممنونم که گوش سپردن به این گویش اثر کتاب رو در مخاطب دوچندان میکنه.
وقایع کتاب در قالب دو داستان روایت میشن: یکی در زمان حال و دیگری در عصری که مولانا و شمس زندگی میکردن.
هر دو داستان در حقیقت یک داستان هستند که به سمت هدفی یکسان حرکت میکنند. و به پایانی مشابه ختم میشن.
در مورد محتوای تاریخی کتاب، نویسنده ادعایی به صحت کامل وقایعی که به تصویر میکشه نداره و صرفا برداشت خودش رو به شکلی ادبی و گاها شاعرانه بیان میکنه.
در نهایت گوش سپردن به این اثر به دلیل داستان زیبا و گویش جذابش میتونه برای علاقه مندان به تصوف یا شخصیتهای مولانا و شمس، تجربهای دلنشین و جدید باشه.
وقایع کتاب در قالب دو داستان روایت میشن: یکی در زمان حال و دیگری در عصری که مولانا و شمس زندگی میکردن.
هر دو داستان در حقیقت یک داستان هستند که به سمت هدفی یکسان حرکت میکنند. و به پایانی مشابه ختم میشن.
در مورد محتوای تاریخی کتاب، نویسنده ادعایی به صحت کامل وقایعی که به تصویر میکشه نداره و صرفا برداشت خودش رو به شکلی ادبی و گاها شاعرانه بیان میکنه.
در نهایت گوش سپردن به این اثر به دلیل داستان زیبا و گویش جذابش میتونه برای علاقه مندان به تصوف یا شخصیتهای مولانا و شمس، تجربهای دلنشین و جدید باشه.
ضمن تشکر از فن بیان وتیم صدا پیشه گی عالی نکته مورد نظر بنده در مورد کتاب تصویر عملکرد الا در مورد خانوادش بسیار زشت و زننده و دور از عرف و شریعت و طریقت وحقیقت اسلام بود گنجاندن رفتار سکولار انسانها و قرار دادن رفتارهای غیر اسلامی در غالب احساسات و بیان یکی در میان حق و باطل مصداق واقعی اغوا و به باور رساندن رفتار دوگانه از یک زن بود که فرسنگها از باور اصیل مولانا دور است. و جای تأسف که عرصه معرفی عارفان حقیقت بر جوان ایرانی برای جولان دادن بیگانگان از حقیقت اینقدر باز و بیسالار است که مجال صحبت اغیار اینگونه وسیع شده.
واقعا کتابیست بینظیر فقط حیف این اولین کتابی است که در عمرم آنرا کامل میخوانم یا میشه گفت شنیدم چون مطمئنم هیچ کتابی مثل آن نیست و نخواهد آمد در آخرین صحبت مولانا آنقدر تحت تاثیر قرار گرفتم که منه 40 ساله که حتی در مراسم عزاداری گریه نکردم نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم واقعا خوش بحال مولانا و شمس که ایتچنین دوستی داشتند ثانیا اینکه واقعا منو دگرگون کرد مخصوصا راجب غیبت و قضاوت دیگران که ما مسلمانان با اینکه زشتترین توصیف گوشت برادر خوری را به غیبت توصیف کرده ولی راحت و انگار چیز عادی باشد غیبت میکنیم و بقیه را قضاوت میکنیم که حال قضاوت برای خداست و بس ممنون از این کتاب زیبا
خوب من امشب این کتابو تموم کردم و باید بگم به شدت دنبال کتابی با همین حال و هوا و همین اجرای فوق العاده از گویندگانش هستم. اما خوب خود کتاب بر خلاف اوایلش که عالی بود, آخراش افت کرد. مثلا توجیه ازدواج شمس با کیمیا خیلی صعیف بود و اینکه اگه شمس نمیخواست به کیمیا نزدیک شه اصلا چرا ازدواج کرد؟! یا داستان خیانت شخصیت اول داستان که منتظر بودم جایی توضیحی موجه ارائه بشه اما خیلی عادی خیانت رو به اسم عشق معرفی کرد. مثل فیلمای ترکی. گویا تو ترکیه این قضیه دیگه عادی شده!
اما فارغ ازین چند تا بحث, تجربه شنیدنش عالی بود. لطفا اگه ازین گروه گویندگان کار دیگهای تو کتابراه هست بهم معرفی کنید.
اما فارغ ازین چند تا بحث, تجربه شنیدنش عالی بود. لطفا اگه ازین گروه گویندگان کار دیگهای تو کتابراه هست بهم معرفی کنید.
بسیار عالی بود و به جرات میتونم بگم بسیار واقعی و نزدیک به اکثر زنان متاهل، این کتاب رو پسندیدم اما نقدی هم دارم اینکه امیدوارم روی زنان ما این تاثیر رو نذاره که توی این سن و حتی پائینتر یا بالاتر، با داشتن فرزند خصوصا فرزندهای بزرگ بخوان خودشونو ببینن و زندگی رو اینگونه رها کنن. این بدور از وجدان و عرف و اخلاق زندگی و دین ماها هستش، علارقم اینکه داخل پرانتز میگم بعنوان یک زن کاملا به این خانوم حق میدم و خصوصا تو چنین شرایطی که عشقی بین زنوشوهرنیست اما بازهم نظر بنده اینه بعنوان مادر که باید تحمل کرد بخاطر فرزندها، چه بسا که همیشه مادران خودرا فدای آسایش فرزندان میکنند
سلام کتاب بسیار عالی بود فقط نقدی که بهش میشد وارد کرد زمانی بود که در مورد الا صحبت میکرد که اگه کار شوهرش اشتباه بود کار خود الا نیز اشتباه بود ولی نویسنده طوری بیان میکرد که کار شوهر از روی هوس و کار الا از روی عشق است ولی در هر مورد خانواده از بین رفت به خاطر علاقه زن و شوهر در مورد افکار و علایق خود پس بچهها چی به نظر من سعی بر ساختن خیلی مورد احترام مخصوصا به خاطر فرزندان چون انها به انتخاب زن و شوهر میاین به این دنیا به امید روزی که به کسانی که حق انتخابی نداشتن احترام گذاشته شود چون همه شخصیت انسان از کودکی نشأت میگیرد سپاس از شما
تعریف این کتاب رو زیاد شنیده بودم گمون میکردم یک رمان و داستان عاشقانست و این جور داستانها با سلیقه من نمیخونه. ولی از کامنتهایی که برای این کتاب گذاشته شده بود کنجکاو شدم گوش بدم. و دیدم چقدر کتاب جالب و فلسفی هست. مفهوم عشق خیلی متفاوت از مفهوم زمینی که تا کنون شنیده بودم بیان شده همچنین، نکتههای جالبی درباره نوع نگاه انسان به مسائل رو بیان کرده. واقعا زمانی این کتاب رو گوش کردم که در تشویش درونی بدی گرفتار بودم. و سخنان شمس و مولانا همچون آبی بر آتش آرامم میکرد. واقعا از شنیدنش خصوصا با صداگذاری فوق العادش از کتابراه ممنونم. معرکه بود.
من کتاب مطالعه نمیکردم شروع کتابخوانی من با عضویت در کتابخانه محله و کتاب قلعه حیوانات بود از کتاب ملت عشق خیلی تعریف شنیدم و پس از خرید کتاب فیزیکی نسخه صوتی رو هم تهیه کردم یکی از بهترین حسهای زندگیم همزمان شنیدن کتاب صوتی و با در دست داشتن خود کتاب بود موسیقی پس زمینه خیلی حس همزادپنداری داشت و صدای راویها برای من فوق العاده دلنشین و زیبا بود و یک حس تکرار نشدنی ازعشق مطلق و وابستگی انسانی دو همفکر و هم سرشت و حسرت زیبای نادیده گرفته شدن معشوق برای دختر مولانا کیمیا توسط شمس رو در من تداعی احساس کرد از کتابراه سپاس گزارم.
باسلام کتاب بسیار خوبی است، صداگذاری و موسیقی با حال آن دوران هارمونی خوبی دارد. ولی در نوشتن یک سری ازمطالب مثل زندگی نامه کیمیاخاتون نویسنده اشتباهاتی رو داشته، مثلا کیمیا دختر کراخاتون، دخترناتنی مولانا بود،
شمس به کیمیا درخواست ازدواج داده بوده نه کیمیا. جوری که نوشته شده شمس چگونه کیمیا رو از خود به مانند فاحشهای رانده، اصلا در مورد شخصیتی به آن بزرگ مردی وآگاه صدق نمیکندو اینکه عزیز رو شمس دوران خودش نامیدند رو هم من نپسندیدم، با این وجود خواندن این کتاب رو توصیه میکنم یکسری انتقادات داشته ولی در مجموع کتاب خوبی بود
شمس به کیمیا درخواست ازدواج داده بوده نه کیمیا. جوری که نوشته شده شمس چگونه کیمیا رو از خود به مانند فاحشهای رانده، اصلا در مورد شخصیتی به آن بزرگ مردی وآگاه صدق نمیکندو اینکه عزیز رو شمس دوران خودش نامیدند رو هم من نپسندیدم، با این وجود خواندن این کتاب رو توصیه میکنم یکسری انتقادات داشته ولی در مجموع کتاب خوبی بود
کتاب کم نظیری است. من هم قبل از خوندنش به خاطر نظرات منتقدان کتاب، شک داشتم. اما باید بگم که جوهره کتاب، عشق هست و همین نکته برای خواندنش کفایت میکند.
در واقع نباید کل مفهوم رو فدای جزییات کرد. اصل مطلب ادای دین به مفهوم عشق هست.
«عمری که بی عشق بگذرد بیهوده گذشته، نپرس که باید در پی عشق الهی باشم یا عشق مجازی، عشق زمینی یا آسمانی یا جسمانی، از تفاوتها، تفاوت میزاید، حال آنکه به هیچ صفت و متممی نیاز ندارد عشق، خود به تنهایی، دنیایی است عشق...
یا درست در میانش هستی، در آتشش
یا در بیرونش هستی، در حسرتش...»
قاعدهی چهلم
در واقع نباید کل مفهوم رو فدای جزییات کرد. اصل مطلب ادای دین به مفهوم عشق هست.
«عمری که بی عشق بگذرد بیهوده گذشته، نپرس که باید در پی عشق الهی باشم یا عشق مجازی، عشق زمینی یا آسمانی یا جسمانی، از تفاوتها، تفاوت میزاید، حال آنکه به هیچ صفت و متممی نیاز ندارد عشق، خود به تنهایی، دنیایی است عشق...
یا درست در میانش هستی، در آتشش
یا در بیرونش هستی، در حسرتش...»
قاعدهی چهلم
کتاب ملت عشق با ترجمهی آقای ارسلان فصیحی که بهترین ترجمه از کتاب الیف شافاک است بسیار عالی و جذاب به نحوی که شروع تا پایانش بدون وقفه باید ادامه داد به خصوص کتاب صوتی با اجرای جدید بسیار عالی تر و شنیدنی تر شده و پیشنهاد میکنم هر کس کتاب را خوانده حتما یک بار صوتی کتاب را بشنود این کتاب سیر مراحل تکامل انسان در مسلک صوفیگری و چهل قانون تکامل مکتب عشق است که داستان در داستان و بسیار جذاب پیش میرود. بسیار دوست داشتم و به دوستان کتاب دوست توصیه میکنم.
درود بر عزیزان دست اندر کار گروه تهیه این کتاب صوتی.
سپاسگذارم
درود بر عزیزان دست اندر کار گروه تهیه این کتاب صوتی.
سپاسگذارم