هر کسی دیدگاهی برای خود دارد، به ازای هر انسان دین و فلسفه و مکتبی وجود دارد، مخصوص آن شخص. به نظر من یکی از بهترین کتابها در مورد شمس تبریزی و مولوی است، با زبانی ساده و روان و جذاب. اعتقاد دارم که چنین کتابی را فقط نویسنده نمینویسد بلکه این را خود شمس و مولانا از طریق نویسنده مینویسند و در اصل اگر اذن و اجازه خود آنها نباشد کسی نمیتواند حتی به آنها فکر کند. و هر کسی که چنین سعادتی را دارد که با این بزرگواران ارتباط بگیرد پس در وجودش حتماً نیاز و شرایط آن را داشته است و حتما در مسیر آگاهی و عشق است، همچون نظر شمس و مولانا ما باید اصل و جوهره و عشق و ختم کلام خدا را ببینیم و در بند و ایستگاه شخصیتها گرفتار نباشیم و تا مرحله رهایی، تسلیم و رضا با عشق پرواز کنیم. و هر کسی یک زمانی با شمس و مولانای خودش آشنا خواهد شد و شاید آن موقع معنی واقعی عشق، رنج و درد را خواهد فهمید و صد البته نیاز به اینها را. و نیازی به تبلیغ و سیاهنمایی ندارد، هر کسی در مسیر باشد راه او را پیدا کرده و به در زمان خودش به سمت وصال خواهد برد. و چه سعادتی بالاتر از اینکه راهنما، حامی و پشتیبان فرد حضرت شمس تبریزی، حضرت مولانا و حضرت مریم مقدس باشند
به امید آگاهی و صبر و عشق بینهایت برای همه خلایق. پرنده مهاجر
به امید آگاهی و صبر و عشق بینهایت برای همه خلایق. پرنده مهاجر