کتاب ملت عشق با اینکه بین خیلی از خوانندهها پرطرفدار شده، از نظر من ایرادهای جدی داره. اول اینکه روایتها بیشتر شبیه یهسری جملههای انگیزشی پشت سر همه تا یه داستان عمیق و منسجم نویسنده سعی کرده مفاهیم عرفانی رو ساده و عامه پسند کنه ولی توی این مسیر عمق اصلی اون مفاهیم فدای لحن شعاری و کلیشهای شده شخصیتها سطحی و بیشتر تیپ هستن تا آدمهایی با پیچیدگیهای واقعی
یکی از بخشهایی که برای من خیلی تو ذوق زد، خط داستانی زندگی الا یا همون خانم ویراستار نشریه بود. رابطه خارج از چارچوبی که بدون هیچ کشمکش جدی اخلاقی یا روانی شکل میگیره، خیلی تصنعی و بیپایه به نظر میرسه. انگار فقط برای این وارد داستان شده که یه پیام عاشقانه مدرن بچسبونن به مفاهیم عرفانی سنتی در حالی که این دو دنیا نه تنها به خوبی با هم ترکیب نشدن بلکه تناقض و دوگانگیشون به شدت به چشم میاد و حتی گاهی باعث بیاعتبار شدن پیامهای معنوی کتاب میشه.
در کل ملت عشق بیشتر یه کتاب عامهپسند با ظاهر عرفانیه تا یه اثر ادبی با محتوای عرفانی جدی. برای کسی که دنبال داستانپردازی قوی شخصیتپردازی عمیق یا فهم واقعی از شمس و مولاناست قطعا این اثر ناامیدکننده خواهد بود.
یکی از بخشهایی که برای من خیلی تو ذوق زد، خط داستانی زندگی الا یا همون خانم ویراستار نشریه بود. رابطه خارج از چارچوبی که بدون هیچ کشمکش جدی اخلاقی یا روانی شکل میگیره، خیلی تصنعی و بیپایه به نظر میرسه. انگار فقط برای این وارد داستان شده که یه پیام عاشقانه مدرن بچسبونن به مفاهیم عرفانی سنتی در حالی که این دو دنیا نه تنها به خوبی با هم ترکیب نشدن بلکه تناقض و دوگانگیشون به شدت به چشم میاد و حتی گاهی باعث بیاعتبار شدن پیامهای معنوی کتاب میشه.
در کل ملت عشق بیشتر یه کتاب عامهپسند با ظاهر عرفانیه تا یه اثر ادبی با محتوای عرفانی جدی. برای کسی که دنبال داستانپردازی قوی شخصیتپردازی عمیق یا فهم واقعی از شمس و مولاناست قطعا این اثر ناامیدکننده خواهد بود.