اسم این کتاب رو باید "شمس" میگذاشتن. ایهامی برگرفته از شمس تبریزی و شمس به معنای خورشید. چرا که شمس تبریزی خورشیدی عالم تاب بر روی زمین بوده و هست. درسته که این کتاب در قالب رمان نوشته شده و بخش زیادیش حاصل تخیلات و تصورات نویسنده است؛ لکن 'هرکس از ظن خود' مطالبش رو درک خواهد کرد. هرکس متناسب با حس فعلیش به زندگی و جهان پیرامونش جوهرهی این کتاب رو لمس خواهد کرد و چقدر جوهرهی کتاب زیبا و دلنشینه. رمان بودن کتاب اینو میرسونه که بخشهایی از کتاب که ناشی از سلیقهی نویسنده در روایت داستان و برگرفته از باورهای اونه ممکنه با ذائقهی همه خواننده هاش سازگار نباشه، اما رازی در ماجرایی که کتاب روایت میکنه نهفته است که بسیار بسیار بسیار عمیقه، راز عشق و بندگی. کسانی که دنبال پیدا کردن عشق هستن، دنبال فهمیدن راز بی باکی عشاق هستن. کسانی که میخوان نمونهای از عشق و بندگی رو ببینن، ی بایست ممطالب این کتاب در مورد شمس رو با چشم دل ببینن. از طرفی هرگز نباید سعی نکنن کنشها و رفتارهای شمس رو در این کتاب قصاوت کنن، چرا که این رمان به سلیقهی نویسنده و متاثر از باورهای او نگارش شده و این با حقیقت شمس خیلی فاصله داره. اما نویسنده به خوبی تونسته دورن مایه نگرش شمس رو در کتاب مطرح کنه. این کتاب رو به همه کسانی که تصوف مورد پذیرششون نیست هم توصیه میکنم. مطمئن باشن با مطالبی ژرف در خلال این کتاب مواجه میشن که بهشون کمک میکنه خاستگاه و فلسفهی تصوف رو هم بهتر بشناسن و این شناخت خاستگاه میتونه در سایر ارکان باوری افراد تاثیر بسزایی بزاره.
در آخر هم باید از عملکرد بی نظیر تیم گویندگی، آهنگسازی و تنظیم کتاب صوتی تشکر ویژهای کنم که کیفیتی مثال زدنی رو در تولید این کتاب رقم زدن.
در آخر هم باید از عملکرد بی نظیر تیم گویندگی، آهنگسازی و تنظیم کتاب صوتی تشکر ویژهای کنم که کیفیتی مثال زدنی رو در تولید این کتاب رقم زدن.