نظر مهدی نادری برای کتاب صوتی ملت عشق (اجرای جدید)

سلام. ایا کتابی را میشناسید که کاملا درست از زندگی نامه شمس تبریزی نوشته شده باشد؟

البته منم در مورد این رابطه‌ی عاشقانه‌ی خارج از موازین اخلاق بین الا و عزیز هیچ توجیهی پیدا نمیکنم ولی سعی میکنم بدون در نظر گرفتن این ضعف کتاب از سایر بخشهاش استفاده کنم. البته موارد دیگه‌ای که ذکر کردین رو هم اطلاعی در موردشون نداشتم و خوب باعث میشه یه مقدار از ارزش تاریخی بودن کتاب و صحت مطالبش کم کنه

درود دوست عزیز
بسیار به دنبال کتابی در رابطه با زندگی واقعی حضرت مولانا و شمس گشته ام، اما کتابی که با قلمی روان و قابل درک برای خواننده عام باشد، نیافته ام.
از نظر شما اینگونه برداشت کردم که اطلاعاتی دارید، در صورت امکان، لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید.
حتی با معرفی کتاب‌های عرفانی و یا صوفی.
سپاس بیکران

با سلام
توجه داستان کتاب به در نظر گرفتن حضور عشق در زندگى ماست و عشق رو قضاوت نکردن است این قیاس از این لحاظ قیاس دورى نیست چون هدف دیدن و لمس کردن حقیقت عشق هست و رها کردن تعلقات که براى این خانم شوهر و بچه هاش و گذشته اى بوده که خودش رو متعلق به گذشته خودش میدونسته و مثل مولانا تا قبل دیدار با شمس که تعلق ذهنى به کتاب‌ها و علمش و... داشته اتفاق اشنایى با عزیز مثل اتفاق شمس و مولاناست و در اصل مطلب شمس و مولانا و عزیز و... همه کلمه هستند و حقیقت همون سپردنشون به عشق بوده که باعث زنده شدنشون در عشق زنده شده این یعنى اینکه اینکه اگر من زنده باشم میتونم شخصى رو زنده کنم یا شخصى زنده میتونه من رو زنده کنه. چنانچه مولانا میگوید مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم /دولت عشق امد من دولت پاینده شدم. اگر عشق در من باشه من دولت پاینده است منتها هر کسى قدر ظرفیت وجودیش

بسیار با شما موافقم هستم بسیار. درود بر شما

موافقم

رها کردن مردی که عاشق زنش نیست و مرتب خیانت میکنه بدون توجه به احساسات همسرش کاملا منطقیه. اتفاقا ادامه دادن به چنین زندگی حقیرانه‌ای خیانت به خود شخص محسوب میشه

در ضمن کتاب بسیار خوبی هم نیست!!!

این خانوم در کشور امریکا زندگی می‌کرده تعجب می‌کنم بسیار از ایرانیها فکر می‌کنند معیارها و اصول زندگی خودشون باید توسط همه مردم دنیا اجرا بشه. خیر اونجا مثل ایران نیست که مردان از هفت دولت آزاد باشند اما زنان مجبور باشند در هر شرایطی پاسوز شوند.

بنظرم یکمرتبه دیگه با دقّت کتاب را بخونید

ولی من کتابی در مورد کیمیا دختر خوانده مولا ناخوندم که اونجا هم ذکر شده بود کیمیا دختر کس دیگه بود.

مردی که همش به زنش خیانت میکنه و واقعا زنش رو دوست نداره لیاقت ترک شدن رو داره

مردی که همش به زنش خیانت میکنه و واقعا زنش رو دوست نداره لیاقت ترک شدن رو داره البته نویسنده هم نمیخواسته این دورو بهم ربط میده میخواسته بگه که الا هم عشق رو پیدا میکنه عشق واقعی رو از همبن کتاب

در پاسخ به شما دوست عزیز باید عرض کنم که استاد و ادیب گرانقدر عبدالحسین زرین کوب در کتاب "پله پله تا ملاقات خدا" که شرح دقیق و جامعی از زندگی مولانا و بعضا شمس تبریزیه بیان میکنه که " مولانا بعد از وفات اولین زوجه‌ی خود گوهر خاتون با بیوه‌ای از اهل روم که کرا خاتون نام داشت وصلت کرد این از شوهر سابق خود پسری به نام شمس الدین یحیی و دختری به نام کیمیا خاتون داشت"

خانواده به این صورته

حرف شما زمانی درسته که مرد وفادار بود نه اینکه اون سالهای سال با ادمای دیگه بوده و این خانوم نقش خدمتکار خونه رو داشت

اگرم حق با اللا باشه ولی چسبوندن این عشق که با همسرت زندگی میکنی و بعد عاشق یکی دیگه میشی تازه میفهمی بدبختی و اینا جاش کنار عشق مولانا و شمس و عرفان و تصوت و مقایسه با اون واقعا نا به جا و زشته.

ای کاش با گوش جان میشنیدی

حضرت مولانا وشمس از فرقه سنت پیامبر بودند. وبا شیعه رابطه خوبی نداشتند. وهمچنین شیخ صفی الدین اردبیلی از بنیان گذاران شیعه در ایران از مخالفان شمس تبریزی و صوفیان بودند. ولی خب داستان است و ارزش خواندن رو دارد. ولی حضرت مولوی برای همه انسانها و همه تاریخ هستند. من بشخصه بدون اغراق احترام خاصی برایشان قائل هستم. اگر کسی معنای مثنوی مولانا را بداند و درکش کند. بدون شک از زمان خود فرا رفته. چنان باتجربه میشوی که انگار چند سال بزرگتر شده ای..

برداشت شما از این کتاب بسیار سطحی بوده دوست عزیز

کاملاً با شما موافقم، فقط درک نمیکنم این رمان سطحی و بعضاً کذب و خیال پردازانه در مورد حضرت مولانا و مرادش شمس چرا در ایران، زادگاه هر دو بزرگوار اینطور مورد استقبال قرار گرفته! جز این است که ما حتی تاریخ خود و بزرگانمان را هم نمیدانیم؟!!!!

منم باشماموافقم

شما کتاب ارجحتری رو سراغ دارین در مورد زندگی مولانا معرفی کنید من بشخصه حاضرم کتاب دیگه‌ای اگر هست بخونم

لطفا سطحی نگاه نکنید. ببینید چه اتفاقاتی برای مولانا افتاد. بی اعتبار شدن در مقابل همه کس. مرید و شاکرد و... همه. بعد تعصبتون روی اینه که یک زن "اسیر" در ازدواج و یک زندگی بدون عشق و سراسر تحقیر, چرا ازون زندگی میاد بیرون؟! اگر برعکس بود اشکال نداشت؟!
اما صحبتهاتون در مورد شمس و کیمیا رو صحیح میدونم
کتاب کیمیا خاتون رو بخونید

کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه ماند در نبشتن شیر و شیر