معرفی و دانلود کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید

معرفی کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید

شاری لاپنا در کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید محله‌ای آرام را ترسیم می‌کند که دخترکی نه ساله در آن گم می‌شود. پدر او وقتی به خانه برمی‌گردد و می‌بیند که دخترش زودتر از موعد از مدرسه به خانه برگشته، عصبانی می‌شود و دخترش را به باد کتک می‌گیرد و سپس پشیمان از کاری که کرده است، خانه را ترک می‌کند. وقتی بازمی‌گردد، می‌بیند که دخترش خانه نیست و خبر گم‌شدنش را به او می‌دهند.

درباره‌ی کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید

شاری لاپنا (Shari Lapena)، از نویسندگان پرفروش قصه‌های جنایی-معمایی، در کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید، محله‌ای به نام استنهوپ را تصویر کرده؛ محله‌ای آرام و امن که هر خانواده‌ای دوست دارد در چنین جایی زندگی کند. اما این سکوت و آرامش و امنیت دیری نمی‌پاید که اسیر ناآرامی و ناامنی می‌شود. ایوری وولر، دخترکی نه ساله، گم شده و وحشت به جان خانواده‌های این محله افتاده است. شاهدان عینی اطلاعاتی دست‌وپاشکسته می‌دهند و همسایه‌های خانواده‌ی وولر بیشتر و بیشتر کنترلشان را از دست می‌دهند و عصبانی می‌شوند. پدر ایوری، ویلیام وولر، در این محل تنها فردی نیست که دروغی را پنهان کرده است. او پزشکی است که همه در شهر برایش احترام قائل هستند و در ظاهر محترم و مرد خانواده به نظر می‌آید؛ اما مدتی است که به‌صورت مخفیانه با کسی رابطه‌ی نامشروع داشته است. این رابطه‌ی مخفیانه به‌شکلی هولناک در متلی انتهای جاده به پایان می‌رسد. همان‌طور که با داستان پیش می‌رویم، با شخصیت‌های بیشتری آشنا می‌شنویم که همه‌شان رازی در دل دارند. ماجرا و روایت داستان به‌خوبی با عنوان کتاب هم‌سو است. واقعاً چه کسی در این شهر حقیقت را می‌گوید؟ چه کسی ایوری وولر را ربوده است؟ هیچ اتفاقی شما را برای شنیدن حقیقت آماده نمی‌کند.

شاری لاپنا نویسنده‌ای است که روی مشخصه‌های روان‌شناختی در بین خانواده‌ها تمرکز دارد. لاپنا در کتاب هیچ‌کس اینجا حقیقت را نمی‌گوید (Everyone Here Is Lying) مضامینی مثل احساس گناه و نیرنگ و نیز تأثیرات احساسی پیرامون تحقیقات جنایی را واکاوی می‌کند. نویسنده پرده از این نکته برمی‌دارد که تأثیر پنهان‌کاری و فریب‌کاری چطور باعث ربوده شدن ایوری بشود. اسرار محله‌ی استن‌هوپ که برای پلیس و مطبوعات آشکار می‌شود، اعتماد و اطمینانی که بین اهالی این محل وجود داشت کامل از بین می‌رود. تصمیم ویلیام برای داشتن رابطه‌ای مخفیانه، جایگاه او را در جامعه نابود می‌کند. ویلیام از آنجایی‌که نمی‌خواهد هویت زنی را که با او رابطه دارد، فاش سازد مجبور می‌شود به پلیس دروغ بگوید و همین باعث می‌شود پلیس او را مظنون شماره‌ی یک قلمداد کند. اسرار ویلیام باعث می‌شود شهرت و احترام او در مقام دکتر در اجتماع به باد فنا برود و دست آخر به ازدست‌دادن خانواده‌اش می‌انجامد. ارین، همسر ویلیام و مادر خانواده‌ی وولر، به‌خاطر خیانتی که می‌بیند به تأهلشان خاتمه می‌دهد. ارین که اعتمادش را به ویلیام از دست داده است، وقتی متوجه می‌شود که ویلیام، دخترشان ایوری را پیش از گم‌شدن کتک زده است، به این احتمال می‌رسد که شاید دست به قتل او نیز زده باشد.

شاری لاپنا در کتاب هیچ‌کس اینجا حقیقت را نمی‌گوید نگاهی موشکافانه و روان‌شناختی به مفاهیم اخلاقی و الگوهای رفتاری دارد که در پنهان‌کاری و دروغ و نیرنگ خودشان را نشان می‌دهند. اگرچه با موضوعی جنایی و معمایی روبه‌رو هستیم، اما لاپنا در دل قصه از خیانت و دورویی و دغل‌بازی صحبت می‌کند؛ از اثرات مخربی که این مسائل می‌توانند در جامعه بین افراد داشته باشند و باعث فروپاشی زندگی بشوند. ازاین‌رو، مخاطب در کنار لذت از خواندن اثری جنایی و روان، به تفکری عمیق درباره‌ی روابط انسانی، خشونت علیه کودکان و فریب فرومی‌رود.

این کتاب با ترجمه‌ی فاطمه سیاهپوشان با یاری نشر نون چاپ و منتشر شده و در اختیار دوستداران ژانر جنایی و هیجان‌انگیز قرار گرفته است.

جوایز و افتخارات کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید

• کتاب پرفروش یواس‌ای تودی.
• اثر پرفروش آمازون.
• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز.
• رمان منتخب ویراستاران آمازون.

نکوداشت‌های کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید

• رمانی مملو از رمزواز با اتفاقاتی غیرقابل پیش‌بینی در میان شخصیت‌هایی پر از عیب و نقص. هرجا کتابی از شاری لاپنا ببینم بی‌بروبرگرد آن را می‌خرم، زیرا مطمئنم که لذت خواهم برد. (لوئیز کندلیش، نویسنده)
• شاری لاپنا استاد نوشتن تریلر روانشناختی مدرن است و تمام استعدادهای درخشانش را می‌توان در کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید دید. (استیو کاوانا، نویسنده)
• موقع خواندن این رمان آنقدر محکم صفحات کتاب را می‌گیرید که ممکن است پاره‌شان کنید. (Daily Express)
• شاهکار؛ تصویری بی‌نقص از مهارت استثنایی شاری لاپنا در مقام نویسنده. شدیداً جذاب. (Daily Mail)
• گفته‌اند که آثار شاری لاپنا طوری است که پیش خودتان می‌گویید: «فقط یک فصل دیگر.» وقتی که خودتان شروع به خواندن این رمان کنید، متوجه منظورم خواهید شد. پیچ‌وتاب‌های داستان مانند مین در سراسر قصه کاشته شده‌اند و درست زمانی که انتظارش را ندارید. پایان قصه به یک اندازه غافلگیرکننده و شگفت‌آور است. (Choice)

کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به رمان‌های جنایی و معمایی علاقه‌مندید که درون‌مایه‌ی روان‌شناسی نیز دارد، لحظه‌ای برای خواندن این کتاب جذاب درنگ نکید.

در بخشی از کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی‌گوید می‌خوانیم

ارین مسیر ثابت خود را تا انتهای خیابان، به سمت شرق ادامه می‌دهد و از نزدیک شدن به خانه بلانچاردها خودداری می‌کند. درِ خانه‌ها را می‌زند و نگاه‌های وحشت‌زده و ترحم‌آمیزی را که دریافت می‌کند، به جان می‌خرد. بعضی از مردم واقعاً مهربان هستند و آرزو می‌کنند که کاش می‌توانستند کمکی بکنند؛ بقیه انگار که او آلوده باشد، نمی‌خواهند با او حرف بزنند. اما هیچ‌کس اعتراف نمی‌کند که شاهد ناشناس است و هیچ‌کدام هم تا آنجایی که او سر درمی‌آورد، به نظر نمی‌رسد که دروغ بگوید.

به انتهای خیابان می‌رسد و به طرف دیگر دور می‌زند. کلمات «خانواده وینترِ» پرینت‌شده روی جعبه پستی خانه بعدی را می‌بیند. او خانواده وینتر را نمی‌شناسد و هیچ‌چیز درباره آن‌ها نمی‌داند.

در می‌زند. وقتی در باز می‌شود، مشخص است زنی که در را باز کرده، او را می‌شناسد. چطور ممکن است نشناسد؟ صورت ارین در تمام اخبار پخش شده.

می‌پرسد: «می‌شه بیام داخل و چند دقیقه باهاتون صحبت کنم؟ من ارین وولرم.»

زن مکثی می‌کند و بعد می‌گوید: «می‌دونم، متأسفم. بیاید داخل. من گوئن هستم.»

ارین با خودش فکر می‌کند که گوئن آدم مهربانی به نظر می‌رسد. ارین به سمت اتاق پذیرایی، جایی که یک پسر نوجوان خوش‌قیافه همراه با آی‌پدش روی صندلی قوز کرده است، راهنمایی می‌شود.