معرفی و دانلود کتاب تصادف
برای دانلود قانونی کتاب تصادف و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تصادف
تگان هیچوقت فکر نمیکرد یک نوشیدنی ساده بتواند تمام زندگیاش را به جهنمی بیانتها تبدیل کند؛ اما فریدا مکفادن، استاد بیچونوچرای ژانر جنایی- روانشناختی، بار دیگر با داستانی هیجانانگیز و تاریک در کتاب تصادف، ما را در چنین سیاهچالهای از اضطراب، تردید و وحشت روانی میکشد؛ جایی که خاطرات پاکشدهی شبی نفرینشده، با بوی یک عطر دوباره زنده میشود و واقعیتی که دفن شده بود، با صدای بلندی آغاز فاجعه را فریاد میزند.
دربارهی کتاب تصادف
هوا سوزِ برف دارد و لامپ بالای درِ مجتمع، آخرین نفسهایش را میکشد. تگان، با شکمی سنگین و بالاآمده و پاهایی ورم کرده، چند قدم مانده به خانهاش ایستاده، اما چیزی مانع رفتنش میشود. نه آن مرد با کت بلند که در سایه ایستاده، نه سرمای جانسوز، نه حتی درد سرکشِ ستون فقراتش؛ چیزی در ذهنش هست که میجوشد، میخزد و در تقلاست تا خود را به یاد بیاورد. حقیقت مثل پتکی توی مغزش میکوبد؛ تگان بدون اینکه خواسته باشد، در بیست و دو سالگی باردار است و حالا منتظر قراردادی مالی با کسی که مسبب این اتفاق بوده است تا حداقل بتواند آیندهی این کودکِ ناخواسته را تضمین کند... فریدا مکفادن (Freida McFadden) در کتاب تصادف (The Crash) این بار ما را به قلب شبی میبرد که قرار بود با یک قرارداد رسمی برای همیشه فراموش شود.
همه چیز طبق برنامه در حال پیش رفتن است تا اینکه بوی عطری آشنا، مثل قلابی در اعماق مغز تگان فرومیرود و خاطرهای را از قعر فراموشی بالا میکشد؛ نکند که تگان با داروی بیهوشی توسط این مرد به این حالوروز افتاده... نکند که این مرد با چهرهی آرام و لبخند محوش، همه چیز را بهعمد از او دزدیده و حالا میخواهد با پول، بندهای سکوت را به دهانش بدوزد... اگر حقیقت داشته باشد، دیگر همه چیز فرق میکند و تگان حاضر نیست که این بار هم زیر هجمهی کابوسهایی که به جانش تحمیل شده، زندهزنده دفن شود.
فریدا مک فادن و بازی با حافظه
فریدا مکفادن در کتاب تصادف، دوباره جهان زنانهای را خلق کرده که در آن «نجات» همیشه بهایی سنگین دارد. تگان بین دو مرد قرار گرفته؛ یکی وکیلی خوشپوش و ظاهراً دلسوز که با پاکتهای پر از اسکناس و لبخندهای محو ظاهر میشود و دیگری مردی ثروتمند و متأهل که با یک شبِ کابوسوار، آیندهاش را ربوده است. هرکدام از این دو، چیزی برای پنهانکردن دارند و تگان، حالا هم باید از کودک درونش محافظت کند، هم از خودش و هم از رازی که ممکن است به قیمت جانش تمام شود.
در کتاب تصادف، زمان، فضا و حتی حافظه قابلاعتماد نیست. فریدا مکفادن با چیرهدستی، شخصیتهایی خاکستری و چندلایه میسازد که درونشان لبخندهای مصنوعی و نیتهایی کثیف در جوشوخروش است. ما با تگان از لابهلای خیالات و کابوسها عبور میکنیم، هر لحظه چیزی هولناکتر به یاد میآوریم و مثل او، بین توهم و حقیقت در سردرگمی به سر میبریم.
کتاب تصادف آیینهی شکستهای است از جامعهای که ترجیح میدهد سکوت را بخرد، نه اینکه حقیقت را بشنود. قدرت فریدا مکفادن نیز در آن است که داستان را با لحنی صمیمی آغاز میکند، اما لحظهبهلحظه طناب دور گردن مخاطب را تنگتر میکند. کتاب تصادف، نمونهی بینقصی از یک تریلر روانشناختی تمامعیار است؛ زن تنها، مرد قدرتمند، خاطرهای پاکشده و پولی که قرار است درد را التیام دهد، اما در نهایت، فقط آن را عمیقتر میکند.
فریدا مکفادن مثل همیشه در شخصیتپردازی استادی به خرج داده است؛ تگان، زنی خسته اما مصمم، شخصیتی فراموشنشدنی دارد و بار تمام درد، رنج و در نهایت، تلاش برای بقا را بهتنهایی به دوش میکشد و داستان او میتواند روایت تمام زنانی باشد که بهجای فریاد، محکوم به سکوت شدهاند. این رمان مهیج را میتوانید با ترجمهی نشاط رحمانینژاد از نشر نون تهیه کنید.
جوایز و افتخارات کتاب تصادف
- پرفروشترین کتاب ساندی تایمز
- برندهی جایزهی بهترین نویسنده تریلر بینالمللی
- برندهی جایزهی بهترین تریلر از نگاه گودریدز
کتاب تصادف برای چه کسانی مناسب است؟
اگر عاشق دنیاهای پررمزوراز و تاریکیهای پنهان ذهن هستید و دنبال اثری میگردید که شما را به عمق پیچیدهترین زوایای روان انسان ببرد و با داستانی پر از تعلیق و سرشار از لحظاتی نفسگیر همراه باشد، این کتاب مثل کابوسی لذتبخش شما را در خود فرومیبرد.
در بخشی از کتاب تصادف میخوانیم
وارد آشپزخانه کوچکم میشوم. حالا که به سهماهه سوم بارداریام رسیدهام بهسختی میتوانم توی آشپزخانه حرکت کنم. پاکت کاغذی پر از مواد غذایی را روی پیشخان آشپزخانه میگذارم. هر روز پیش از اینکه از فروشگاه بیرون بیایم، به دنبال اقلامی میگردم که تاریخ انقضایشان نزدیک یا گذشته است. امروز مقداری کنسرو و همینطور مقداری نان و پنیر دارم. همینطور یک پاکت کوچک شیر که فقط یک روز از تاریخ انقضای آن گذشته و احتمالاً مزهاش خوب است. بهاضافه پنج قوطی تنماهی.
هر زنی ویارهای عجیب خودش را دارد. مال من تنماهی است.
از وقتی سهماهه دوم بارداریام شروع شد و حالت تهوعم برطرف شد، هوس تنماهی کردم. بهخاطر جیوهاش نمیتوانم آنقدری که دلم میخواهد بخورم، اما اگر میشد، برای تمام وعدههای غذاییام حتی صبحانه هم تنماهی میخوردم. درنتیجه، نام غیررسمی جنینم را تُنکوچولو گذاشتهام.
شام تنماهی بخوریم مامانی؟
خب، این هم یک چیز عجیب دیگر است. اغلب تصور میکنم که بچهام از توی شکمم با من صحبت میکند. عقلم را از دست ندادهام، قسم میخورم. میدانم جنین هشتماههام توانایی صحبتکردن ندارد. اما گاهی با صدای قشنگش با من حرف میزند و این برایم بهروشنی روز واضح است. حتی با اینکه تا حالا صورت دخترم را ندیدهام، عاشقش هستم. میخواهم زندگیاش از زندگی خود من بهتر باشد و تمام فرصتهایی را که نداشتهام، داشته باشد و برای دادن چنین زندگیای به او هر کاری که در توانم باشد انجام میدهم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تصادف |
نویسنده | فریدا مک فادن |
مترجم | نشاط رحمانی نژاد |
ناشر چاپی | نشر نون |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 312 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-8172-59-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |