معرفی و دانلود کتاب غریبه‌ای در خانه

معرفی کتاب غریبه‌ای در خانه

هر چه بیشتر کتاب غریبه‌ای در خانه را بخوانید، سؤالات بی‌پاسخ زیادی در ذهنتان شکل می‌گیرد! شاری لاپنا در این کتاب داستان زوجی به نام تام و کارن را روایت می‌کند که از هر نظر خوشبخت به نظر می‌رسند؛ تااینکه شبی کارن ناپدید می‌شود... . لاپنا در این رمان پرفروش نیویورک تایمز و ساندی تایمز، تعلیق‌های بسیاری می‌آفریند؛ به طوری که نمی‌توانید پایان کتاب را حدس بزنید!

درباره‌ی کتاب غریبه‌ای در خانه

کارن و تام کراپ در حومه‌ی نیویورک زندگی به‌ظاهر آرامی دارند. تام و کارن حسابدار بودند و یکدیگر را در محل کار ملاقات کرده‌اند. آن‌ها به‌سرعت به ازدواج یکدیگر درمی‌آیند؛ درحالی‌که نبودن خانواده یا دوستان کارن در کلیسا، کمی مشکوک به نظر می‌رسد. در یک شب آرام و عادی، تام به خانه می‌آید و کارن را در خانه نمی‌بیند. او متوجه می‌شود کارن ماشین را با خود برده و کیف، تلفن و کارت شناسایی را در خانه جا گذاشته است. یعنی چه اتفاقی افتاده؟ تام تمام آن شب را به دنبال همسرش می‌گردد؛ تااینکه پلیس به در خانه می‌آید و خبری تلخ به او می‌دهد: کارن در بیمارستان است. کتاب غریبه‌ای در خانه (A Stranger In The House) این‌چنین شروع می‌شود. اثری دیگر از شاری لاپنا (Shari Lapena)، نویسنده‌ی معروف رمان‌های معمایی و تریلر.

کارن در بیمارستان چشم می‌گشاید. آخرین چیزی که به خاطر می‌آورد این است که در حال درست کردن شام بود و انتظار داشت شوهری که عاشقش است، در خانه را باز کند. اما حالا در بیمارستان بستری است و هیچ چیز از شب گذشته به خاطر نمی‌آورد. پلیس همراه با تام به اتاق کارن در بیمارستان می‌‌آیند و حادثه‌ی شب گذشته را برای او تعریف می‌کنند: او در نقطه‌ای دورافتاده از شهر کنترل خود را از دست داده، تصادف کرده و بر اثر ضربه‌مغزی حافظه‌‌ی کوتاه‌مدتش آسیب دیده است. اما از همه مهم‌تر، در رستورانی متروکه در نزدیکی محل حادثه، جسد مردی پیدا و یک جفت دستکش لاستیکی صورتی، در محل قتل مشاهده شده است. آیا کارن در این حادثه مقصر است؟ آیا حافظه‌ی او بر اثر تصادف مختل شده یا کارن برای گناهکار شناخته نشدن تظاهر به فراموشی می‌کند؟ چرا کارن هیچ دوست و آشنایی ندارد؟

کارن و تام به خانه برمی‌‌گردند و مصمم هستند که زندگی خود را بدون توجه به حادثه‌ی تصادف ادامه دهند. اما کارن متوجه می‌شود که چیزی در خانه جابه‌جا شده است و سر جایش نیست. کسی در خانه‌اش بوده. تام که تا آن لحظه فکر می‌کند کارن را می‌شناخته، به او شک می‌کند. از آن‌سو، همسایه و دوست کارن، بریجید کروئیک‌شانک، وارد داستان غریبه‌ای در خانه می‌شود و همه‌ی معادلات را به هم می‌ریزد... . در خانه‌‌ی به‌ظاهر زیبای کارن و تامْ همه، حتی کارن، غریبه هستند و هر کس رازی برای پنهان کردن دارد. رازی که مخفی کردنش، ممکن است به قتل یک نفر دیگر بینجامد... .

یکی از رموز موفقیت کتاب‌های جنایی و معمایی، بهره‌گیری از راوی غیرقابل‌اعتماد است. کارن، زن خانه‌داری است که در دو حادثه‌ی تصادف و قتل احتمالی نقش داشته و با اضافه شدن عنصر فراموشی به داستان، رازهای بیشتری حول این شخصیت شکل می‌گیرند. شاری لاپنا که از این تکنیک در رمان‌های پیشینش نیز استفاده کرده بود، در این اثر نیز برگ برنده‌اش را در میانه‌ی داستان رو می‌کند و جنبه‌ی تعلیقی، معمایی و هیجانی کتاب را افزایش می‌دهد. او در هر فصل کتاب غریبه‌ای در خانه، به سراغ یکی از شخصیت‌ها می‌رود و اندک‌اندک اسرار وی را فاش می‌کند. تام و کارن و بریجید، سه شخصیتی هستند که نقش‌های اصلی را ایفا می‌کنند. سه شخصیت خاکستری که رازهایی در سینه دارند... .

کتاب غریبه‌ای در خانه را با ترجمه‌ی فاطمه قربان‌زاده و چاپ انتشارات نگاه آشنا بخوانید.

جوایز و افتخارات کتاب غریبه‌ای در خانه

• کتاب پرفروش نیویورک تایمز
• پرفروش‌ترین کتاب ساندی تایمز
• یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های کانادایی

نکوداشت‌های کتاب غریبه‌ای در خانه

• بسیار جذاب و واقع‌بینانه. تا مدت‌ها متوجه نمی‌شوید پیچ و خم‌های داستان از چه قرار است. (دیلی میل)
• شاری لاپنا مجموعه‌ای از انگیزه‌ها و مظنونین احتمالی را برای خوانندگان فاش می‌کند. هیجان کتاب غریبه‌ای در خانه زیاد است و تا آخرین صفحه سر جایتان میخکوب خواهید شد. (روزنامه‌ی تایمز)
• هوشمندانه و پرتعلیق. حدس‌های شما تا پایان کتاب بارها تغییر خواهند کرد. خواندن کتاب را از دست ندهید. کتابی که زمین نخواهید گذاشت. (جیلی مک‌میلان، نویسنده‌ی کتاب «آنچه می‌دانست»)
• با دقت نوشته‌شده؛ درست مانند تیغی که با ظرافت تیز شده. (هارلن کوبن، نویسنده‌ی کتاب «هم‌خون»)
• فکر می‌کردم خواندن رمان غریبه‌ای در خانه در یک نشست، دروغ و کلیشه‌ای بیش نباشد. اما متوجه شدم این‌طور نیست. (لینوود بارکلی، نویسنده‌ی کتاب «صدای پایین پله‌ها»)

کتاب غریبه‌ای در خانه برای چه کسانی مناسب است؟

اگر مدت‌هاست کتابی را یک‌نفس نخوانده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم کتاب غریبه‌ای در خانه را برای مطالعه انتخاب کنید. این کتاب معمایی و هیجان‌انگیز، شما را میخکوب خواهد کرد!

در بخشی از کتاب غریبه‌ای در خانه می‌خوانیم

کارن قادر به حرکت نیست. او مدام به هوش می‌آید و از هوش می‌رود و با آگاه‌تر شدن از احساس درد، ناله می‌کند. به نظر سخت تلاش می‌کند تا چشمانش را به‌زحمت باز کند. سرم‌هایی به دست او بسته‌اند. او را کمی به یک بالش تکیه داده‌اند و تختش در هر طرف نرده‌های محافظ دارد. ملافه‌ها سازمانی و سفیدرنگ هستند. فوراً متوجه می‌شود که روی تخت بیمارستان است و بسیار می‌ترسد. سرش را می‌چرخاند و درد شدیدی در سرش احساس می‌کند. خودش را تکان می‌دهد و بعد اتاق دور سرش می‌چرخد. یک خانم که ظاهراً پرستار است وارد میدان دید تار او می‌شود و به‌طوری مبهم در آن جا پرسه می‌زند.

کارن سعی می‌کند تمرکز کند، اما متوجه می‌شود که نمی‌تواند تمرکز کند. او می‌خواهد حرفی بزند، اما نمی‌تواند لب‌هایش را تکان دهد. انجام همه‌ی کارها برای او سخت است، انگار که چیز سنگینی او را از حرکت بازداشته است. پلک می‌زند. حالا دو پرستار در آن جا هستند. نه، او فقط یک نفر است. کارن او را دو نفر می‌بیند. پرستار آرام می‌گوید: «تو تصادف کردی، شوهرت بیرون از اتاقه. میارمش این‌جا. از دیدنت خوشحال میشه.» پرستار از اتاق خارج می‌شود.

تام این جاست، کارن خدا را شکر می‌کند. با دستپاچگی زبانش را در دهانش می‌چرخاند. بسیار تشنه است. او آب می‌خواهد. احساس می‌کند که زبانش ورم کرده است. نمی‌داند از چه مدتی در این جا بوده و تا چه مدتی این طور بی حرکت در این جا خواهد ماند. تمام بدنش درد می‌کند، اما درد سرش بیشتر از همه جاست. پرستار به داخل اتاق بر می‌گردد، و همسر او را نیز به همراه خود می‌آورد، انگار برای کارن هدیه‌ای آورده باشند. حالا دیگر تاری دیدش کمتر می‌شود. او می‌تواند ببیند که تام مضطرب و خسته به نظر می‌رسد، صورت خود را نتراشیده، و انگار که تمام شب را بیدار مانده است. اما چشمان تام به او احساس امنیت می‌دهند. می‌خواهد که به تام لبخند بزند، اما از پس آن هم به طور کامل بر نمی‌آید.