معرفی و دانلود کتاب هملت
برای دانلود قانونی کتاب هملت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هملت
کتاب هملت، اثر جاودانهی ویلیام شکسپیر، نه فقط یکی از ستونهای ادبیات نمایشی جهان است، بلکه آینهای است که در آن پیچیدگیهای روح انسان با وضوح دردناکی منعکس میشود. هملت، شاهزادهی دانمارک، در بهت و ناباوری قتل پدر به سر میبرد. مادر هملت با قاتل پدرش ازدواج کرده و حالا روح پدرش طلب انتقام دارد. اما ماجرا فراتر از یک انتقام ساده است؛ درگیریهای درونی هملت همان چیزی است که مونولوگ مشهور «بودن یا نبودن» را میسازد و پرسشهای بنیادین دیگری را از این طریق مطرح میکند.
دربارهی کتاب هملت
در این گفته که کتاب هملت (Hamlet) یکی از مطرحترین و درخشانترین آثار ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) است، هیچکس کوچکترین تردیدی ندارد. اما آیا میتوان همصدا با بسیاری از صاحبنظران، از جمله شکسپیرشناس برجستهی آمریکایی، هارولد بلوم، هملت را یگانه شاهکار شکسپیر و بزرگترین و ممتازترین اثر نمایشی او خواند؟ شاید اگر از منظر غنای محتوایی و سرشاریِ مضامین فلسفی به کارنامهی شکسپیر نگاه کنیم، بتوانیم با خیالی نسبتاً آسوده به این پرسش پاسخ مثبت بدهیم.
نمایشنامهی هملت به دستهی آثار متأخر ویلیام شکسپیر تعلق دارد. این تراژدی عمیق و پیچیده، همچنین بلندترین اثر نویسنده نیز به شمار میرود. هملت شکسپیر، از همان بدو انتشار اولیه، همواره یکی از پرتکرارترین اجراهای نمایشی بوده است. کمتر کارگردان بزرگ و نامداری را در عرصهی تئاتر میتوان یافت که دستکم یک بار مقابل وسوسهی به صحنه بردن این اثر تسلیم نشده باشد.
کتاب هملت مثل دیگر تراژدیهای ویلیام شکسپیر، یک قهرمان مرکزی دارد: جوانی به نام هملت که زادهی شاه و شهبانوی کشور دانمارک است. نمایشنامه، سرگذشت هملت را پس از مرگ پدرش روایت میکند. در صحنهی آغازین اثر، صحنهای که بیشک یکی از مشهورترین فرازها در تاریخ ادبیات نمایشی است، مردانی را میبینیم که بر در قصر شاه دانمارک به کار نگهبانی دادن ایستادهاند، و درست کمی پیش از سر زدن سحر، با شبحی ترسناک روبهرو میشوند. یکی از این مردان یقین دارد که این شبح، روح شاه فقید دانمارک است. این مردان که از قضا دوستان شخصیت اصلی نمایشنامه (هملت) هستند، تصمیم میگیرند آنچه را که دیدهاند با شاهزادهی جوان در میان بگذارند. هملت پس از اینکه خبر ظهور شبحی عجیب را در اطراف قصر میشنود، سراسیمه همراه دوستان نگهبان خود میرود تا این شبح را به چشم ببیند.
روانکاوی یک تراژدی؛ شبح یا سایهی ناخودآگاه هملت؟
شبح بار دیگر سر میرسد؛ درست در ظاهر پدر هملت، آنگاه اشارهکنان به هملت او را فرامیخواند و به شاهزادهی جوان میگوید که روح پدر اوست و برای درخواستی به دیدن پسرش آمده است. این نقطهی عطف جذابی برای کتاب هملت به قلم ویلیام شکسپیر است. روح، چنین میگوید که در آن عالم گرفتار بلایایی سخت شده است. او هملت را از رازی هولناک آگاه میکند: پدرش، برخلاف آنچه میگویند، در خواب نمرده. بلکه توسط شاه فعلی دانمارک، عموی هملت، به قتل رسیده! روح به هملت میگوید که تا زمانی که انتقام خون پدر را از قاتلش نگیرد، در آن دنیا به آرامش نمیرسد.
آنچه تا اینجا شرح دادیم در همان صحنهی ابتدایی نمایشنامهی هملت و پیش از شروع پردهی دوم رخ میدهد. باقی نمایشنامه، شرح سردرگمیها و خودخوریهای هملت جوان است؛ مردی غصهدار و پریشان که نه فقط به سبب به قتل رسیدن پدرش، بلکه بیش از آن، به سبب خیانت مادرش رنجیده و داغدار است. مادری که مدتزمانی کم پس از به قتل رسیدن همسر، به عقد برادر همسر درمیآید و اینچنین، به قول هملت، تن به پستترینِ اعمال میدهد.
آیا هملت جوان یارای عمل به دستور پدر را دارد؟ آیا او قاتل پدر را چنانکه شایسته است، به سزای عمل ننگینش میرساند؟ و یا تردید و جبن بر ارادهی استوار او سایه میاندازد و شهامتش بر اثر تأمل بسیار، به یغما میرود؟...
نمایشنامهی هملت نوعی «تراژدی انتقام» است. پیرنگ این نوع از آثار نمایشی حول محور قصد انتقام جستن شکل میگیرد و بسط مییابد. در شاهکار ویلیام شکسپیر ما با قهرمانی روبهرو هستیم که عزیزی را بر اثر جنایتی هولناک از دست داده و حالا بر اوست که انتقام خون آن عزیز را بگیرد. با این حال شکسپیر در پیشبرد طرح کتاب هملت، چندان به قواعد و هنجارهای حاکم بر تراژدیهای انتقاممحور، وفادار نمیماند.
شکسپیر؛ استاد بیبدیل دیالوگ و مونولوگ درام
کتاب هملت از حیث زبانی، شاهکار مسلم شکسپیر و شاید بزرگترین اثر در تمام ادبیات انگلیسی، است. خطبهخط این اثر حاکی از نبوغ بیحدوحصر نویسنده در دیالوگنویسی و تسلط کمنظیر او بر ظرایف زبانی است. شخصیت هملت بارها در طول نمایشنامه با حاضرجوابیها و طعنههای هوشمندانهی خود، هوش سرشار آفرینندهی خویش، ویلیام شکسپیر، را به رخ میکشد.
منتقدان در طول تاریخ، کتاب هملت را بهعنوان یکی از پیچیدهترین، تأثیرگذارترین و چندلایهترین آثار ادبیات نمایشی معرفی کردهاند. این اثر از ویلیام شکسپیر، نه تنها از نظر داستانپردازی و شخصیتها برجسته است، بلکه بهعنوان یک متن فلسفی، روانشناختی و سیاسی نیز بسیار حائز اهمیت است. برای مثال، فروید پدر علم روانکاوی، نمایشنامهی هملت را نمونهای از عقدهی ادیپ میدانست. او معتقد بود که تردید هملت در انتقام، ناشی از کشمکشهای ناخودآگاه او نسبت به مادرش بوده است.
نیچه، فیلسوف معاصر آلمان، هملت را نماد انسان مدرن میدانست که از آگاهی بیش از حد رنج میبرد و قادر به انجام هیچ کاری نیست. منتقدان معاصر نیز هملت را بهعنوان شخصیتی درگیر بحران هویت و اضطراب وجودی معرفی میکنند. اگر با دیدگاه ادبی کتاب هملت را بررسی کنیم، شگفتیهای این اثر تاریخی را به نیکی درمییابیم. این نمایشنامه تا حدی زیبا و شاعرانه است که حتی اگر تمام عناصر نمایشی را از آن حذف کنیم، باز هم مخاطب را به خود جذب میکند.
بودن یا نبود؛ تأملی بر بحران وجودی هملت
تعلل شاهزادهی جوان در انتقامجویی، از درگیری وجدان و خلقیات انسانی او ناشی میشود. ویلیام شکسپیر در کتاب هملت، با بازی هنرمندانه، نقابهای درباریان را از چهرههایشان ربوده و پرده از فرصتطلبیهای بیرحمانه برمیدارد. کلادیوس از بازیهای روانی هملت برآشفته میشود و این آزمایش، اثباتی است برای گناهکار بودن او. این چالش بین هملت و کلادیوس، در تماشاخانهی دربار میگذرد. وقتی هملت نمایشی کوتاه را به اجرا درمیآورد که شباهت دقیقی با چگونگی به قتل رسیدن پدرش دارد.
پس از آن یکی از مشهورترین مونولوگهای تاریخ ادبیات رقم میخورد. هملت با خود خلوت کرده است و در حال تأمل است. مفاهیمی مانند رنج، زندگی، مرگ و خودکشی در ذهن هملت رژه میرود و با مونولوگ مشهور «بودن یا نبودن، مسئله این است.»، شروع میکند به بلند بلند فکر کردن. پس از آن سقوط شخصیتها، اجتنابناپذیر است. هملت در این میان، رابطهی عاشقانهاش با اوفیلیا را نیز به نابودی میکشاند.
ویلیام شکسپیر، کتاب هملت را در دورهی الیزابت نگاشته است؛ زمانی که دغدغههای سیاسی، مذهبی و فلسفی در اوج بودند. این اثر به نیکی، بحرانهای سیاسی و اجتماعی آن دوران را منعکس میکند. بسیاری از خوانندگان هملت را شاهکاری میدانند که هر بار خواندنش، لایهای تازه از معنا را آشکار میکند. برخی از اهل قلم، نمایشنامهی تراژیک هملت را با آثار خیام مقایسه کردهاند. به ویژه در صحنهی گورستان که هملت با جمجمهها سخن میگوید و به بیارزشی دنیا میاندیشد.
عشق، جنون و مرگ؛ اعتراض خاموش اوفیلیای هملت
اوفیلیا، معشوقهی هملت، یکی از پیچیدهترین و در عین حال تراژیکترین شخصیتهای زن در آثار ویلیام شکسپیر است. او دختر پولونیوس (مشاور دربار) و خواهر لائرتیس است. رابطهی عاشقانهی اوفیلیا و هملت، زیر سایهی فشارهای سیاسی، خانوادگی و روانی، دچار فروپاشی میشود. اوفیلیا زنی مطیع، فرمانبردار و بیقدرت است؛ اما درونمایهی احساسات و رنجهایش، عمق خوبی به نمایشنامه بخشیده. این زن پس از به قتل رسیدن پدرش و طرد شدن از سوی هملت، وارد صحنه شده و آوازهایی نمادین میخواند که به ظاهر دربارهی یک دختر فریبخورده، اما در واقع بازتابی از رنجهای زنانه است. بسیاری از منتقدان فمینیست مانند ایلین شوالتر، این لحظات کتاب هملت را، نماد اعتراض زنانه به ساختار مردسالار دانستهاند.
چنانکه میدانیم از نمایشنامهی هملت ترجمههای فارسی متعددی در دست است. اثری که هماینک پیش رو دارید، تازهترین ترجمهی فارسی تراژدی هملت و محصول کوشش علیرضا مهدیپور است. نشر چشمه پیش از این نمایشنامهی مکبث، دیگر اثر مشهور شکسپیر، را نیز به ترجمهی همین قلم، تقدیم دوستداران شسکپیر بزرگ کرده بود.
افتخارات کتاب هملت
- منتخب انجمن کتاب نروژ تحت عنوان بهترین کتابهای تاریخ ادبیات
- معرفیشده بهعنوان یکی از پرفروشترین آثار تاریخ ادبیات جهان
در نکوداشت کتاب هملت
- هملت بخشی از انتقامجویی شکسپیر از تراژدی انتقام است و به هیچ ژانری تعلق ندارد. بیکرانتر از تمامی اشعار... هملت با قلههای ادبیات غرب محاصره شده است که از آن میان میتوان به ایلیاد، انهئید، کمدی الهی، لیرشاه، مکبث، دن کیشوت، بهشت گمشده، برادران کارامازوف، جنگ و صلح و موبی دیک اشاره کرد. در این فهرست، جز آثار شکسپیر، هیچ نمایشنامهای وجود ندارد. (هارولد بلوم، از کتاب هملت: شعر بیکران)
اقتباسهای فرهنگی و سینمایی از کتاب هملت
- فیلم «هملت» به نویسندگی و کارگردانی گریگوری کوزینتسف (محصول سال 1964)
- فیلم سینمایی هملت به کارگردانی کنت برانا، محصول سال 1996 میلادی
- فیلم هملت به کارگردانی فرانکو زفیرلی و بازی مل گیبسون، محصول سال 1990 میلادی
- نمایشنامهی «روزنکرانتز و گلیدنسترن مردهاند» اثر تام استاپارد، تحت عنوان یک بازخوانی مدرن و فلسفی از جهان هملت
کتاب هملت برای شما مناسب است اگر
- به ادبیات نمایشی کلاسیک علاقهمند هستید و میخواهید یکی از شاهکارهای این حوزه را مطالعه کنید.
- میخواهید در رشتههای مرتبط با تئاتر، سینما و ادبیات نمایشی تحصیلات خود را ادامه بدهید و به دنبال منابع غنی ادبیات کلاسیک جهان هستید.
- میخواهید به طور خاص درمورد ویلیام شکسپیر تحقیق کنید و آثار این نویسندهی برجسته را موشکافانه بخوانید.
در بخشی از کتاب هملت میخوانیم
اتاقی در قلعه: پادشاه، ملکه، روزِنکرَنْتْس و گیلدِنْسْتِرن و نوکران وارد میشوند.
پادشاه خوش آمدید روزِنکرَنْتْس و گیلدِنْسْتِرن عزیز! افزون بر آنکه سخت مشتاق دیدار شما بودیم، نیازمان به خدمات شما در امری که پیش آمده ما را بر آن داشت که بهشتاب از پیتان بفرستیم. البته چیزهایی شنیدهاید از آنچه من آن را دگرگونیِ حالات هملت مینامم. چرا که دیگر نه ظاهر او به خودش میماند و نه باطن او، و شباهتی ندارد به آنچه در گذشته بوده، و دیگر همان آدم نیست. اینکه بهجز مرگ پدر چه علتی توانسته است او را به این اندازه از خود به در کند در خواب و رؤیا نیز نمیتوانم دید. 47 از آنجا که شما دو تن از کودکی با او بزرگ شدهاید و در سنوسال و خلقوخو به هم نزدیکاید، از شما خواهش میکنم لطف کنید قدری بیشتر در دربار بمانید تا اینکه در معاشرت با شما به شادی و نشاط روی آورد. تا مگر فرصتی پیش آید و دریابید که سبب پریشانحالی او چیست، و این چیزی است که بر ما دانسته نیست، که اگر دانسته شود، درمان آن با ماست.
ملکه آقایان محترم، او از شما زیاد یاد میکرد و من مطمئنم دلبستگی او به شما دو تن از هر کس دیگر در زندگی بیشتر است. این منتهای ادب و محبت شما خواهد بود اگر لطف کنید و مدتی اوقات خود را با ما بگذرانید و در منظور ما مساعدت کنید و البته این زحمات و محبت شما فراموش نخواهد شد و پاداشی شایسته و درخور عنایت شاهانه خواهد داشت.
روزِنکرَنْتْس چه جای خواهش و تقاضاست، وقتی هر دو اعلیحضرت بر ما حکم و امر دارند. شما فقط فرمان برانید.
گیلدِنْسْتِرن تا جان در بدن داریم هر دو فرمانبرداریم. از شما به یک اشاره، از ما به سر دویدن.
پادشاه سپاس، روزِنکرَنْتْس و گیلدِنْسْتِرن گرامی.
ملکه سپاس، روزِنکرَنْتْس و گیلدِنْسْتِرن گرامی. از شما استدعا دارم فوراً به دیدار پسر بس دگرگونشدهی من بروید. [به نوکران] یکی از شما نیز برود و این آقایان را به نزد هملت راهنمایی کند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هملت |
نویسنده | ویلیام شکسپیر |
مترجم | علیرضا مهدی پور |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 207 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1081-1 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه تراژدی خارجی، کتابهای نمایشنامه کلاسیک خارجی |