معرفی و دانلود کتاب هراکلس
برای دانلود قانونی کتاب هراکلس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هراکلس
بزرگترین و نامآورترین قهرمان یونان باستان در ستیزهای پیشینهدار با خدایان، اکنون باید همسر و فرزندان خود را از مرگ نجات دهد. اوریپید در کتاب هراکلس این ماجرای پرفرازونشیب و هولناک را روایت میکند. اما پایان غیرمنتظرهی این نمایشنامه با وجود گذشت بیش از بیست قرن از نگارش آن، کماکان مخاطبان را حیرتزده میکند...
دربارهی کتاب هراکلس
پهلوان نامدار باستانی، هراکلس، که نام او به «شکوه هرا» معنا میشود، یکی از معروفترین شخصیتهای اندیشهی اسطورهباور یونان باستان و کاراکتر اصلی اثریست که اکنون پیش روی شما قرار دارد. اوریپید در کتاب هراکلس (Herakles) بازهای پرماجرا را از زندگی این قهرمان اساطیری به رشتهی تحریر درآورده است. هراکلس که به طریقی یکی از فرزندان زئوس، خدای خدایان یونان باستان به شمار میرود، از قدرت بدنی خارقالعادهای برخوردار بود. اما خرد و منطق چندانی در وجود خود نداشت. این قدرت بدنی خارقالعاده از بدو تولد مهمترین ویژگی او به شمار میرفت؛ به گونهای که در افسانههای یونان باستان آمده است هراکلس در دوران نوزادی آنچنان سینهی نامادری خود را میان کام خود فشار داد، که هرا ناخودآگاه و از شدت درد او را از خود جدا کرد و مقداری از شیر او به آسمان پاشیده شد و بدین ترتیب کهکشان راه شیری پدید آمد.
هراکلس در تراژدیهای یونانی نقش مهمی دارد که از این جمله میتوان به اثر پیش رو نوشتهی تراژدینویس نامدار آتن، اوریپید، اشاره کرد. این نمایشنامه برای نخستین بار چهار سده پیش از میلاد مسیح در آتن به نمایش درآمده است و ماجرای آن از این قرار است: هرا، نامادری هراکلس، با او دشمنی و عنادی دیرینه داشت. طی وقایعی با واسطهگری هرا، دوازده خوان دشوار برای هراکلس تدارک دیده شد تا با گذر از آنها که هر یک دربرگیرندهی کاری بسیار دشوار بودند، به انسانی آزاد تبدیل شود. اکنون هراکلس در پی انجام آخرین مراحل دوازده خوان خود است و باید سگ سهسری را به نام «سربروس»، که متعلق به خدای جهان مردگان است به روی زمین بیاورد. او در همین اثناء خبردار میشود که لیکوس، پادشاه نامشروع تبای و غاصب تخت شاهی، درصدد آن برآمده است که پدر هراکلس، همسرش و فرزندان او را به قتل برساند. اوریپید در این نمایشنامهی خواندنی روایت میکند که چگونه هراکلس که در جهان مردگان گرفتار سپری کردن آخرین خوان از خوانهای دوازدهگانهی خود است، به ستیزه با لیکوس برمیخیزد و این نبرد چه عواقبی را در پی دارد.
نمایشنامهی هراکلس، بیشتر از آن که به مخاطبان پاسخ دهد، از آنان سؤال میپرسد. این پرسشها بیش از هر چیز دربارهی مسئلهی ایمان و باور با الوهیت خدایان باستان هستند. در زمان اوریپید، اگرچه بیشتر یونانیان به نظام الهی خدایان خود معتقد بودند، اما گروهی از متفکران نیز وجود داشتند که مانند هراکلس در این نمایشنامه، دین سنتی و وجود خدایان را زیر سؤال میبردند. این نمایشنامه نشان میدهد که چگونه هراکلس از ذلت کشتن خانوادهاش رنج میبرد.
همانطور که در تراژدیهای یونان باستان مشاهده میکنیم، خدایان از نقش بسیار پررنگی در درونمایه و پیرنگ اثر برخوردارند. هرا از هراکلس متنفر است زیرا قهرمان یونانیان برای او یادآور خیانت شوهرش است. به همین دلیل از روا داشتن هیچ ظلم و ستمی به او فروگذار نمیکند. او میتواند باعث مرگ هراکلس شود، اما در عوض میخواهد هراکلس رنج بکشد تا شاید بخشی از رنج مورد خیانت واقع شدن او جبران شود. هرا جنون را به سراغ هراکلس میفرستد تا این قهرمان نامآور را به قتل همسر و فرزندانش سوق دهد. آیا او موفق خواهد شد از هراکلس انتقام دیرین خود را بازپس گیرد؟
نمایشنامه با رجزخوانی آمفیتریون، پدر هراکلس آغاز میشود و او در حالی که مقابل کاخ ایستاده است، شجرهنامهی خود و هراکلس را با صدایی رسا بازگو میکند. مگارا (همسر هراکلس)، لیکوس (غاصب تاج و تخت تبای)، تسئوس (پادشاه آتن)، آیریس (خدمتگزار هرا) و همسرایان از دیگر نقشآفرینان این تراژدی یونانی هستند. نشر بیدگل ترجمهی غلامرضا شهبازی را از این اثر برگزیده و منتشر نموده است.
کتاب هراکلس برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این شاهکار یونانی را به علاقهمندان آثار ادبی کلاسیک و مخاطبان جدی ادبیات نمایشی پیشنهاد میکنیم.
اوریپید را بیشتر بشناسیم
یکی از سه چهرهی اصلی تراژدی یونانی و همچنین متأخرترین آنان، اوریپید (Euripides) است که در میانهی سالهای 480 تا 406 پیش از میلاد در یونان زندگی میکرد. او به اتفاق آیسخولوس و سوفوکلس، رئوس مثلث بیبدیل و تکرارنشدنی تراژدینویسی را در یونان باستان تشکیل میدهند. او برخلاف دو تراژدینویس دیگر، همواره در آثار خود سنتشکنی منحصربهفرد و بدیعی را دنبال میکرد و مشروعیت نظام الهی یونان باستان را زیر سؤال میبرد. اوریپید در تراژدیهای خود که هر یک به تنهایی شاهکاری مستقل در ادبیات کلاسیک به شمار میروند، انسان را مسئول و رقمزنندهی سرنوشت خویش میداند و نقش تقدیر را در این باره نفی میکند. «مدهآ»، «الکترا» و «پسران هراکلس» از دیگر نمایشنامههای این تراژدینویس بیمانند به شمار میروند.
در بخشی از کتاب هراکلس میخوانیم
تو، پسرم! پدر مردهات تاجوتخت آرگوس را به تو میبخشید! تو میبایستی در تالارهای یوریستئوسشاه زندگی میکردی و بر زمین بزرگ و حاصلخیز کهنآرگوس فرمان میراندی. پدرت پوست شیر بزرگش را بر دوشت میانداخت. دلبندم، آن پوستِ شیر جوشنش بود. و تو، پسرم، او تو را فرمانروای تبای میکرد، شهری که مردان گردونههاشان را دوست میدارند و تو او را مجاب میکردی که تمامی زمینهای مرا به تو ببخشد! سپس گرز چوبی خوشتراشش را در دست راستت میگذاشت، همان که در برابر تمامی پلیدیها پشتیبانی نیرومند است. پیشکشی آمیختهبهفریب که زمانی زئوس به هرا داد. و به تو، پسرم، اویخالیا را وعده میداد، سرزمینی که آن را با تیرهایش که تا دوردست میرفت به چنگ آورده بود. و از این رو، پدرتان، که از مردانگیتان بر خود میبالید، شما را با تاجوتخت این سه سرزمین نیرومند میساخت! و من نیز، با گزین کردن بهترین عروسان برای شما سهم خویش را ادا میکردم، عروسانی که شما را همپیمان آتن، اسپارت و تبای میساختند، و بندهای زندگیتان را محکم میکردند تا تند و چالاک به سفری سرشار از سعادت بروید.
اما پسرانم، اکنون تمامی آن امیدها بر باد رفتهاند. بادهای بختتان دگرگون گشتهاند و اکنون، ارواح مرگ را آوردهاند تا عروس شما کنند و از من... من مفلوک تیرهبخت، حق تنشویی عروسیِ شمایان را گرفتهاند و اشکها را جایگزین آن ساختهاند. نیای شما اکنون هادس را پدر عروس میپندارد و این را باید جشن بگیرد. عجب زناشوییِ سهمناکی! آه، مادر مفلوک! کدامیک از شما را باید نخست در آغوش گیرم، کدامیک را پس از همه؟ کدامیک را باید ببوسم، کدامیک را باید که ازو دل نکنم؟ آه، کاش زنبور عسلی بودم با بالهای زرین! اینسووآنسو میپریدم و تمامی آههای شما را گرد میآوردم و همه را یکجا میافشردم و در قطره اشکی بزرگ فرو میباریدم. آه، هراکلس نازنینم! اگر سخنان میرایان در تالارهای هادس شنیده میشوند، پس بشنو آنچه را اکنون میگویم. پدرت و فرزندانت را میخواهند بکشند! و مرا، همو که روزگاری او را «خوشبخت» مینامیدند چون با تو پیوند زناشویی بسته بود!
فهرست مطالب کتاب
شخصیتها
هراکلس
اسطوره در نمایشنامۀ هراکلس
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هراکلس |
نویسنده | اوریپید |
مترجم | غلامرضا شهبازی |
ناشر چاپی | نشر بیدگل |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 93 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-313-018-2 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه تراژدی خارجی |