معرفی و دانلود کتاب یک عمر کار: دربارهی مادر شدن
برای دانلود قانونی کتاب یک عمر کار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب یک عمر کار: دربارهی مادر شدن
همه از او توقع دارند. دیگران تصور میکنند حالا که مادر شده پس باید مثل یک ابرقهرمان شبها را تا صبح بیدار بماند، فداکار باشد، خسته نشود و اعتراضی نکند! این تصویر دروغین همانچیزی است که کتاب یک عمر کار میکوشد تا آن را از بین ببرد. راشل کاسک به ما نشان میدهد مادر شدن، زایمان و بزرگ کردن فرزند، کار بسیار سختی است. او میکوشد تا با مادران همدلی و تجربیات خود در دوران بارداری و اوایل مادرشدنش را بازگو کند.
دربارهی کتاب یک عمر کار
در فرمهای اداری، در شناسنامه و مدارک شناسایی کودک، فرزند به دو نفر وابسته و متعلق است: پدر و مادر؛ اما در واقعیت و هنگامی که قرار است شب را بالای سر او بیدار بمانیم و گریههایش را آرام کنیم و او را پرورش دهیم؛ کودک فقط یک سرپرست دارد و او مادر است. پدر که معمولاً بهشدت از منافع ساختار مردسالاری در جامعه محافظت میکند، حاضر نیست برای مراقبت از کودک خود حتی دو روز در هفته را کنار خانوادهاش سپری کند و نمیگذارد تا پرورش فرزندان، شغل و تفریحاتش دچار آسیب و خدشه شوند؛ گویی وظیفهی بزرگ کردن بچهها کاملاً برعهدهی مادر است و پدر مسئولیتی در برابر آنها ندارد! این فرهنگ که برپایهی تبعیض جنسیتی بنا شده و مادر «فداکار» را بهعنوان الگو معرفی میکند، موجب شده تا بسیاری از زنان از فرزندداری وحشت داشته باشند و در صورت بهدنیا آوردن کودک، از بزرگ کردن او خسته و فرسوده شوند؛ این وضعیت موجب شد تا راشل کاسک (Rachel Cusk) کتاب یک عمر کار (A Life's Work) را تحریر کند و ما را با رنجهایی که یک مادر از لحظهی بارداری جنین با آنها مواجه است، آشنا میکند.
مادر شدن؛ از هراس تا حقیقت
راشل کاسک خود اقرار میکند که از بارداری و فرزندپروری واهمه داشته. حق هر انسانیست که بخواهد مدیریت زندگیاش را برعهده بگیرد، آزادیاش را حفظ کند، سلامت جسمانیاش را در اولویت قرار دهد و... بدیهی است که مادرشدن یعنی نابودی این حقوق؛ بارداری راشل کاسک نیز ناگهانی و بدون خواست قبلی اتفاق افتاد و او را با شوکی که در تکتک خطوط کتاب مشهود است، مواجه کرد.
کتاب یک عمر کار ابتدا ما را به تکتک لحظات بارداری میبرد؛ ما از «سونوگرافی»، رژیمهای سخت و عجیب دوران حاملگی، ممنوعیت ورزشهای سنگین، ممنوعیت پرواز و... صرفاً چیزی شنیدهایم و نمیدانیم زندگی کردن با این همه قانون و محدودیت به 9 ماه، چقدر خستهکننده است. همهی اینها بهکنار؛ تصور کنید موجودی زنده در بدن شما تکان میخورد و مدام بزرگ و بزرگتر میشود و شما را از درون میمکد! این واقعهی هولناک، اتفاقی است که زنان مجبورند آن را عادی جلوه دهند تا مورد شماتت و قضاوت قرار نگیرند. البته همهی این دشواریها نسبت به خود فرایند زایمان اصلاً بحران محسوب نمیشوند و اتفاق ترسناک اصلی هنوز رخ نداده؛ تولد نوزاد!
بارداری یا از دست دادن آزادی؟ روایت جسورانه راشل کاسک
کتاب یک عمر کار بچهداشتن را به خرید یک جنس لوکس و گرانقیمت تشبیه میکند. مادر بودن شبیه خریداریست که به مغازه رفته و یک شیء بسیار نفیس را خریده و حالا که مدتی از آن لحظه گذشته و تب و تابش آرام گرفته، نمیداند با آن شیء چه کند! مادر یک نوزاد نیز نمیداند چطور باید این موجود کوچک و حساس را که حتی نمیتواند چشمهایش را باز نگهدارد، پرورش دهد!
مشکلات شیردهی، بیماریهای پیدرپی کودک، گریههای بیپایان و... از عذابهای مادر شدن هستند که راشل کاسک احساس خود هنگام مواجه شدن با این معضلات را با جزئیات برای ما شرح داده و دلهرهها و ترسهایش را بازگو میکند. کتاب حاضر قصد دارد تا تصور اشتباه «بزرگ کردن فرزند کار سختی نیست» را کامل از بین ببرد و به خوانندگان خود نشان دهد که مادران پس از بهدنیا آمدن فرزندشان به قدرت فرابشری دست پیدا نمیکنند و زحمات و تلاشهایی که مدام برای بزرگ کردن فرزند خود انجام میدهند از آنها فرد دیگری خواهند ساخت.
کتاب یک عمر کار با ترجمهی طهورا آیتی به کوشش انتشارات بیدگل به چاپ رسیده است.
نکوداشتهای کتاب یک عمر کار
- راشل کاسک دربارهی مادر شدن خاطراتی شیرین، طنزآمیز و چیزی شبیه به خاطرات سربازان از دوران جنگ را بازگو میکند. کتاب حاضر یک زندگی جدید را بدون پردهپوشی و سانسور به شما نشان میدهد. (نقد کتاب نیویورکتایمز)
- ریچل کاسک با صداقت و شفافیت دربارهی مادرشدن مینویسد؛ بیخوابیهای شبانه، بدن درد و... از خاطرات نویسندهی این کتاب هستند، اما با اینوجود کاسک عشقی بیتوقع و دیوانهوار را به دخترش نثار میکند. (جنیفر زالای)
- کتاب یک عمر کار هوشمندانه و تیزبین است. نویسنده یک گزارش کامل با تمام جزئیات را برای ما شرح داده و نتیجهی آن به کتابی تبدیل شده که منحصربهفرد و خاص است. (نیویورکر)
کتاب یک عمر کار برای چه کسانی مناسب است؟
قطعاً تبدیل کردن یک موجود دو کیلویی بیمهارت و دانش، به فردی هفتاد کیلویی که هزار و یک کار بلد است، آداب اجتماعی میداند و میتواند جهان را زیر و رو کند، کار محالی است که فقط مادرها توانایی انجام آن را دارند و شاید پدرها هم بتوانند کمکی به آنها بکنند. کتاب یک عمر کار برای افرادی که دوست دارند بدانند مادربودن چقدر دشوار و احساسی مثل عذابوجدان و حس گناه تا چه اندازه بین مادرها رایج است، خواندنی و تأثیرگذار است.
در بخشی از کتاب یک عمر کار: دربارهی مادر شدن میخوانیم
تلاش میکنم کلاف سردرگم گریهها و شیر دادنها را که من و بچه در آن گیر افتادهایم بشکافم. حالا دیگر در تمام مدتی که شیر نمیخورد گریه میکند؛ دیگر از لحاظ جسمی توان شیر دادن ندارم. ظاهراً داریم به مرحلۀ بحرانی میرسیم. دیگر اینهمه شیر خوردن منطقی نیست. در سکوت به بچه میگویم شیر خوردن جایگزین زندگی کردن نمیشود. شیر خوردن مثل پریزی است که اضافهبار دارد و رفتهرفته داغ و خطرناک میشود و ولتاژی که از آن عبور میکند روزبهروز بالاتر میرود.
علیرغم تمام اینها بچه بهکُندی وزن میگیرد. حقیقتاً هم انگار ممکن نیست به بچۀ شیرخواره زیادی شیر داد، من که مسلماً امتحانش کردهام. سعی میکنم قضایا را از زاویۀ دید او ببینم. هر بار گریه میکند، پستانهایم شبیه نگهبانهای زندان میشوند که مشغول رسیدگی به بینظمی در زندان باشند، دو مزدور سرسپردۀ پخمه با صورتهای گرد که دور دخترم را میگیرند و با تزریق افیون ساکتش میکنند. ممکن است از سر خستگی یا درد گریه کند؛ ممکن است گریهاش بهخاطر ابراز وجود باشد؛ خدا میداند، ممکن است بهخاطر پرخوری گریه کند یا گریه کند تا سکوتِ از سر رضایت و قناعت را مختل کند. کمکم شک میکنم که نکند دچار یکجور جنون بوروکراتیک شده باشم و شیر دادن را تبدیل به مجازات گریه کرده باشم که خودش هم مسبب گریۀ بیشتر میشود. یا شاید هم مسئله ریشۀ عمیقتری دارد، ناخوشی نهفتهای که بلای جان ارگانیسم مادربچه شده است. آیا شیرم با عبور از خود ناپاک من آلوده میشود؟ آیا شیرم با خود پیغامهایی به همراه دارد؟ آیا تلاطم شومی که در باطن احساس میکنم با گریههای دخترم بروز مییابد؟ گمان میکنم بین حس اثیری بودن و ناموجود بودن من و ابراز وجود هرچه لجامگسیختهتر و مستأصلتر او ارتباطی وجود دارد. میدانم که کار عجیبوغریب شیردهی قرار است جسم و ذهن را طوری باهم هماهنگ کند که هیچ تجربۀ بشری دیگری به گرد پای آن نمیرسد. میدانم که زنانِ دیگر با شیر دادن احساس رضایتخاطر و تندرستی میکنند. پس چرا من اینطور نیستم؟
فکر شیشهشیر سرم را پُر میکند، تروتازه، بیچونوچرا و بیبازگشت، سرشار از کالری. به خیالم میتوانم با شیشهشیر تلهای بسازم، موجود سومی که مقاومت مادربچه را در هم بشکند. خودم را تصور میکنم که دزدکی از پشت ظاهر کدبانوییِ مادربچه فرار میکنم. خودم و بچه را تصور میکنم که علیه او، این گاو شیرده، این خوراکدهنده، متحد میشویم و عاصی و طغیانگر با احساسات بیقیدوبندمان جشن میگیریم. این احساسات پسندیده نیستند، اما دستکم به درد روشنگری میخورند و میل مرا به دور انداختن پرسونای مادر نشان میدهند، پرسونایی که انگار نمیتوانم بدون لطمه زدن به خودم با شناختی که از خودم به دست آوردهام حفظش کنم. یادم میآید در مجلهای مقالهای خواندم دربارۀ کسانی که در مغزشان دو شخصیت دیگر یا بیشتر داشتند؛ این شخصیتها یک روز با افکار و خاطرات و امیال خودشان از راه میرسیدند و در ذهن شخص اجارهنشینی میکردند.
ممکن بود بین مهمان و مستأجر بحث و جدلهای طولانی دربگیرد؛ اگر هم تعداد بیشتر بود میشد توی این ذهن مهمانی گرفت. بهنظرم این همان چیزی است که عموماً جنون نام میگیرد. پس آیا من دارم دیوانه میشوم؟ در این صورت، این جنون در دوران بارداری پا گرفته؛ آن چیزی که پایههای عقلم را متزلزل کرده سرتاسر نمایش تولیدمثل است، مسئله فقط دوران شیردهی در حکم دنبالۀ این نمایش نیست. اما من خودم را سخت برای تحمل این غرابت و بیگانگی آماده کرده بودم، مثل کسی که درد را تحمل میکند، و خیال میکردم قضیه در روز تولد دخترم تمام میشود. مثل رؤیابینی که میداند دارد رؤیا میبیند و در نتیجه میداند که این رؤیا تا ابد ادامه نمییابد، همچنان اطمینان داشتم که همان فرایند جسمی که مرا از خودم گرفته به خودم پسم میدهد. دوباره از مرز عبور میکنم و به قلمروݫِ خودم برمیگردم و با اطمینان خاطر رؤیابینی که میداند بیدار شده میدانم که برگشتهام.
چیزی که حالا رفتهرفته مرا میترساند این است که این رؤیا همچنان ادامه دارد و روزبهروز بیشتر رنگوبوی واقعیت میگیرد.
فهرست مطالب کتاب
تقدیر و تشکر
مقدمه
چهل هفته
بچۀ لیلی بارت
کولیک و باقی قضایا
عشق ورزیدن، رها کردن
مادربچه
روباه بلا
آشپزخانۀ جهنمی
کمک
یادت نرود جیغ بزنی
وداع با خواب
نفس بکش
سوزش دل
ضمیمه: من فقط راستش را گفتم
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب یک عمر کار: دربارهی مادر شدن |
نویسنده | راشل کاسک |
مترجم | طهورا آیتی |
ناشر چاپی | نشر بیدگل |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 235 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-313-170-7 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات |